اسماء بنت عمیس در قران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَسْماء بنت عُمَیس:اسماء
دختر عمیسبن معدبنتیم خثعمی میباشد.
او به همراه همسرش جعفر، از نخستین
اسلام آورندگان است
که پیش از ورود
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به «
دارالارقم » بدو گروید.
به فرمان
رسول خدا در
هجرت دوم به
حبشه رهسپار شد
، به همین جهت عُمَر، او را بَحریّه و
حبشیه خطاب میکرد.
جزئیات تاریخی زندگی وی و دیگر مسلمانان در حبشه، چندان روشن نیست؛ امّا بیتردید، تحمّل مشکلات دیار غربت جز برای کسی که عاشق پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
اسلام باشد، آسان نبود، چنان که وی در پاسخ به
عمربنخطاب که او را از
مهاجران به
مدینه نشمرده بود، به سختیهای آن اشاره کرد.
اودر حبشه، سه
پسر به نامهای عبداللّه، عون و محمد برای جعفر آورد
و در سال هفتم هجری، در پی
فرمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) همچون دیگر مسلمانان، از حبشه به مدینه بازگشت.
در
مدینه بود که با
حفصه دختر عمر و همسر رسول خدا ملاقات کرد و سخن تندی از عمر شنید و در جواب وی که گفته بود:ما در هجرت از شما پیشی گرفتهایم، پس به پیامبر سزاوارتریم، خشمگینانه گفت:ایعمر!
دروغ گفتی، هرگز چنین نیست. بهخداسوگند! شما با رسول خدا بودید، گرسنگان ِ شما را
غذا میداد و نادانانِ شما را
موعظه میکرد؛ ولی ما در سرزمین حبشه، بیگانه و
غضب شده و در
آزار و
ترس بودیم و این، برای خدا و پیامبرش بود، آنگاه سوگند یاد کرد که داستان را به عرض پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) برساند. پیامبر فرمود:هرکس چنین بگوید، دروغ گفته است.
او به من سزاوارتر از شما نیست. برای وی و یارانش هجرتی است؛ ولی برای شما اهل کشتی دو
هجرت است
:هجرتی به نزد
نجاشی و هجرتی به سوی من.
در سال هشتم هجرت، با
شهادت جعفربن ابیطالب در
سریّه موته ، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از اسماء
دلجویی کرد و به دیگر زنان فرمود تا برای او و فرزندانش، غذایی فراهم سازند.
در سال نهم هجری به اتفاق
صفیّه دختر عبدالمطلب ، عهدهدار
غسل اُمّ کلثوم ، دختر
رسول خدا و
همسر عثمانبنعفان شد و در
جنگ حنین ، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) او را به
ازدواج ابوبکر درآورد.
از این وصلت، در سالدهم، در
ذوالحلیفه محمدبنابیبکر متولد شد
و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) درباره مناسک او فرمود:مانند دیگران، اعمال را به جای آوَرَد؛ ولی
طواف نکند.
اسماء هنگام بیماریِ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دلی پرتب وتاب داشت. او بر گرد حضرت میچرخید و با پیشنهاد وی، دارویی را به حضرت خوراندند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را چندان خوش نیامد.
در روز وفات
فاطمه (علیهاالسلام) دستیار علی (علیهالسلام) بود، تا وی را
غسل دهد
و برای اینکه حجم
بدن آن حضرت، هنگام
تشییع نمایان نباشد
، به اشاره وی طبق آنچه در
حبشه آموخته بود برای نخستین بار، صندوقی ساخته شد.
با درگذشت ابوبکر در سال سیزدهم به همسری
علی (علیهالسلام) درآمد و تا پایان زندگی در
کابین آن حضرت بود. حاصل این ازدواج دو
فرزند به نام یحیی و عون
یا یحیی و محمد اصغر
یا عثمان اصغر و یحیی
بود. از این پس در
تاریخ اطلاع چندانی از این بانو وجود ندارد.
اسماء از راویان حدیث پیامبر اکرم به شمار میرود
و کسانی چون
عمربنخطاب ،
ابنعباس ،
عبداللهبنجعفر ،
قاسمبنمحمد ،
عبداللهبنشدادبنالهاد و
عروةبنزبیر از او روایت کردهاند.
امامباقر (علیهالسلام) فرمود:خداوند رحمت کند خواهرانی را که اهل بهشتاند! و سپس از اسماء نام برد.
بهترین دامادها (شوهر خواهرها)، یعنی رسول خدا، حمزه و عباس برای وی بودند.
نزدیکی اسماء به خانواده پیامبر تا بدانجا رسید که فاطمه (علیهاالسلام)، او را مادر خطاب میکرد.
به نقل از
ابنشهر آشوب و برخی منابع دیگر
شیعه ، اسماء در مراسم
ازدواج علی (علیهالسلام) و
فاطمه (علیهاالسلام)، در سال دوم هجرت حضور داشت و به موجب
وصیت خدیجه (علیهاالسلام) یک هفته نزد دختر رسول خدا ماند
؛ اما این گزارش با
قول مشهور که آمدن اسماء از حبشه را سال هفتم هجرت میداند سازگار نیست. بنابه گزارش دیگر، آن
زن اسماء،
دختر یزیدبنسکن انصاری بود. سیره نویسان متأخر به اشتباه او را همان اسماء بنت عمیس ثبت کردهاند
تجربه هجرت به کشور بیگانه، وی را با سردوگرم روزگار آشنا کرد، ازاینرو گاه با وی
مشورت میشد و عمر نیز در
تعبیر خواب از وی کمک میجست.
در روزگار
خلیفه دوم که
بیتالمال ، بر اساس درجات بین مسلمانان قسمت میشد و به زنان مهاجر و برخی دیگر، به اندازه فضل و برتری آنان از ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ درهم میپرداختند، اسماء بیشترین دریافتی را داشت.
گرچه در روایتی دیگر، برای وی ۱۰۰۰
درهم یادشده
؛ ولی باز از فضل و ارجمندی او در نگاه
حکومت حکایت دارد.
احادیثی که از وی در منزلت علی (علیهالسلام) رسیده، حاکی از
عشق و علاقه وافر او به حضرت و
خاندان رسول است.
علی (علیهالسلام) لوح افتخار «أنا مَدینةٌ العِلم و علیّ بابها» را به او سپرده بود تا نگهداری کند.
حدیث ردّ شمس ، با همه مباحث مربوط به آنکه در شأن علی (علیهالسلام) است، از طریق وی نیز به تفصیل نقل شده است.
تاریخ درگذشت اسماء به اختلاف گزارش شده است؛ برخی وفات وی را سال ۳۸ هجری، حدود دو سال قبل از
شهادت علی (علیهالسلام) و برخی دیگر سال ۶۰ هجری دانستهاند.
او فرزندانی داشته که در
تاریخ نقش آفریدهاند.
اسماء که سالها به دور از جمع مسلمانان زیسته بود، در دیدار از
همسران رسول خدا پرسید:آیا تاکنون آیهای درباره زنان نازل شده است؟ گفتند:نه. وی ناخشنود از این پاسخ، نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمد و با صراحت عرض کرد:ای رسول خدا! زنان در نومیدی و زیانکاریاند، چون در
قرآن ، همانند مردان به
نیکی یاد نمیشوند.
با این
سخن ، خداوند آیه ۳۵
سوره احزاب را بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فروفرستاد
:اِنَّ المُسلِمینَ والمُسلِمتِ والمُؤمِنینَ والمُؤمِنتِ والقنِتینَ والقنِتتِ والصّدِقینَ والصّدِقتِ والصّبِرینَوالصّبِرتِ والخشِعینَ والخشِعتِ والمُتَصَدِّقینَ والمُتَصَدِّقتِ والصّئِمینَ والصّئِمتِ والحفِظینَ فُروجَهُم والحفِظتِ والذّاکِرینَ اللّهَ کَثیرًا والذّاکِرتِ اَعَدَّ اللّهُ لَهُم مَغفِرَةً واَجرًا عَظیما= بیگمان،
مردان و
زنان مسلمان ، و مردان و زنان
مؤمن ، و مردان و زنان فرمانبر، و مردان و زنان درستکار، و مردان و زنان
شکیبا ، ومردان و زنان فروتن، و مردان و زنان صدقه بخش، و مردان و زنان روزهدار، و مردان و زنان پاکدامن، ومردان و زنانی که خداوند را بسیار یادمیکنند،
خداوند برای همه آنان
آمرزش و پاداشی بزرگ آماده ساخته است». نزول این
آیه که به نظر بسیاری از مفسران برای پاسخ به اسماء بوده
، تساوی زنان با مردان را در صفات متعالی نشان میدهد.
اسد الغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ الاعلام؛ البدایة و النهایه؛ بحارالانوار؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ الیعقوبی؛ تفسیر منهجالصادقین؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ رجال الطوسی؛ روضالجنان و روح الجنان؛ سنن ابیداود؛ سنن النسائی؛ سیر اعلام النبلاء؛ صحیح مسلم با شرح سنوسی؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)؛ الطبقات الکبری؛ کتاب الوافی بالوفیات؛ مجمع البیان فی تفسیرالقرآن؛ مرآة العقول فی شرح اخبار آلالرسول؛ المغازی؛ مناقب آلابیطالب؛ نساء من عصرالنبوه.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اسماء بنت عمیس».