اسماء الحسنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسماء الحسنی اصطلاحی است برای نامهای
خدا ، اقتباس شده از
قرآن کریم .
از آن رو نیکوترین نامها برای او است که او نیکوترین معانی و صفات را دارد.
موضوع «الاسماء الحسنی» در
علم تفسیر ،
کلام و
عرفان آمده است.
برخی از نامها به صفت ذات بازمی گردند؛ مانند «عالم» و برخی به صفت فعل؛ مانند «خالق» و برخی ذات او را تمجید و تقدیس میکنند؛ مانند «قدوس».
پارهای از نامهای نیک، از کاستی و کژی حکایت میکنند و
خداوند را نمیتوان به آنها خواند؛ مانند «عارف» که هر چند نامی نیک است، فرع غفلت است.
میان نامها و صفات (صفات خدا) خداوند تفاوت است: نامهای خداوند، واژگانی هستند با ساخت
اسم فاعل ،
صفت مشبهه یا
صیغه مبالغه که به اعتبار بازگشت آنها به یکی از صفات، بر ذات خدا
دلالت میکنند؛ مانند
قادر ،
قدیر و
قهار . صفات خداوند با ساخت مصدریاند و بر یکی از صفات بدون ملاحظه ذات دلالت میکنند؛ مانند
قدرت .
به اعتقاد بیشتر دانشمندان
شیعه نامهای خدا توقیفیاند. «توقیفی» بدین معنا است که نمیتوان بی اذن خداوند بر آنها افزود یا از آنها کاست.
قرآن کریم از صد و بیست و هفت نام خدا یاد کرده است؛ اما
روایات معصومین علیهالسّلام نود و نه نام را آوردهاند.
در
دعای جوشن کبیر هزار نام آمده است و شارحان دعا گفتهاند که این نامها، در
حقیقت ، به همان نود و نه نام بازمی گردند.
امهایی که در قرآن آمدهاند، عبارتند از: الله، احد، اول، آخر، اعلی، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل
المغفرة،
اقرب، ابقی، باری، باطن، بدیع، بر، بصیر، تواب، جبار، جامع، حکیم، حلیم، حی، حق، حسیب، حفیظ، حفی، خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیر الماکرین، خیر الرازقین، خیر الفاصلین، خیر الحاکمین، خیر الفاتحین، خیر الغافرین، خیر الوارثین، خیر الراحمین، خیر المنزلین، ذوالعرش، ذو الطول، ذوالانتقام، ذوالفضل العظیم، ذو الرحمة، ذو القوة، ذو الجلال والاکرام، ذو المعارج، رحمن، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب، سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب، شهید، شاکر، شکور، شدید العقاب، شدید المحال، صمد، ظاهر، علیم، عزیز، عفو، علی، عظیم، علام الغیوب، عالم الغیب و الشهادة، غنی،
غفور، غالب،
غافر الذنب،
غفار، فالق الاصباح، فالق الحب والنوی، فاطر، فتاح، قوی، قدوس، قیوم، قاهر، قهار،
قریب، قادر، قابل التوب، القائم علی کل نفس بما کسبت، کبیر، کریم، کافی، لطیف، ملک، مؤمن، مهیمن، متکبر، مصور، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیی، متین، مقتدر، مستعان، مبدی، مالک الملک، نصیر، نور، وهاب، واحد، ولی، واسع، وکیل، ودود و هادی.
به باور
امام خمینی حلقه واسطه و منشا گذار از مقام احدیت به مقام واحدیت، کمال ذاتی و شعور به کمال اسمائی است. کمال ذاتی آن است که حقتعالی در موطن ذات
خود پیش از آنکه غیر مطرح باشد، فینفسه دارای آن است. اما کمال اسمائی، کمالی است که برای تثبیت آن برای حق، نیازمند در نظر گرفتن غیر، یعنی
تجلیات و شئون میباشد. پس تمام کمالات ذاتی در تعین اول موجودند و حقیقت آن مقام نیز علم ذات به ذات است. پس علم به کمال ذاتی، علم و شعور به کمال اسمائی را به دنبال دارد؛ یعنی ذات در پرتو علم به خود، به صفاتاندماجی خود در
مقام احدیت نیز علم مییابد، در واقع این صفات همان تعینات الهی و کونی هستند که پس از مقام ذات به صورت اسماء پدید میآیند و بدین ترتیب کثرت حاصل میشود.
به باور امام خمینی اسماء و رسوم و صفات از مرتبه احدیت حادث میشوند. پس علم به کمال ذاتی طبعاً به معنای
علم به همه اسما با احکام و مواطن خاص آنها خواهد بود یعنی عالم به کمال ذاتی به همه آن کمالات اسمائی بعدی و امکاناتش علم دارد.
به اعتقاد ایشان به سبب تجلی اسمائی و صفاتی است که درهای وجود باز شده و غیب با شهود مرتبط میگردد و رحمت بر بندگانش گسترش مییابد. و اگر این تجلی و کمال اسمائی نبود، عالم در تاریکی عدم فرومیرفت، زیرا تجلی ذاتی برای احدی از عالمیان و بر قلب هیچیک از سالکان الیالله امکان ندارد، مگر در پس پرده اسمی از صفات الهی، و در پرده همین تجلی اسمائی است که اولیاء الهی توانستهاند اسماء و صفات را مشاهده کنند.
•
فرهنگ شیعه، ج۱، ص۷۶، برگرفته از مقاله«اسماء الحسنی». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.