اسلوب قرآن ، آن شیوه ویژهای است که خداوند متعالی در قرآن کریم برای ادای مقاصد خویش برگزیده است. و اما « بلاغت » به معنای رسیدن و رسایی و دستیابی به کمال و غایت چیزی است و در اصطلاح ، تعاریف گوناگونی دارد؛ ابن رشیق قیروانی میگوید: «البلاغة وضع الکلام موضعه من طول او ایجاز مع حسن العبارة؛ بلاغت، قرار دادن سخن در جای خودش با عبارتی نیکو است؛ چه عبارت کوتاه باشد یا بلند». ابی هلال عسکری نیز میگوید: «بلاغت عبارت است از روشنی معنا و زیبایی لفظ».
بلاغت در آغاز پیدایش، بدیع نامیده میشد و بر فنون بلاغی شناخته شده در آن زمان نیز بدیع اطلاق میگردید. تمامی فنون بلاغت ، بیان نیز خوانده شده است، و بلاغت و فصاحت نیز به صورت مترادفاستعمال میشد.
هدف از علومبلاغی، اثباتاعجاز قرآن است؛ زیرا هم زمان با پیشرفت اسلام و توجه مردم غیرعرب به آن، کم کم بحث درباره اعجازقرآن درگرفت، و مردم به فهم و درکاسرار و رموز اعجاز قرآن کریم نیاز پیدا کردند. این بود که برای اثبات اعجاز قرآن، تدوینعلومبلاغی ضرورت یافت؛ از این رو، قدیمترین کتابهای بلاغی همچون مجازالقرآنابوعبیده معمر بن المثنی ، نظم القرآنجاحظ ، معانی القرآنفراء و اعجازالقرآن رمانی و باقلانی که برخی از مباحث بلاغت را تجزیه و تحلیل کردهاند، برای اثبات اعجاز قرآن نگارش یافتهاند. در نتیجه، هدف اصلی علومبلاغی در ابتدا اثبات اعجاز قرآن و آگاهی بر رموز و اسرار فصاحت و بلاغت قرآن بوده است؛ لذا زمخشری ، علومبلاغی را مختص قرآن دانسته، در تفسیرکشاف از دقایق و نکات قرآنی بحث میکند و بلاغت قرآن را نشان میدهد و از راه بلاغت، اعجاز قرآن را ثابت و حتی مطالب به ظاهرمتناقض قرآن را از راه بلاغت به خوبی بیان و حل میکند.