اسلام جنیان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جنیان موجوداتی هستند که در شرایط عادی دیده نمیشوند. و عدهای
از آنها
دین اسلام را پذیرفتند.
جنیان به پذیرش
اسلام از سوی
جنیان مسلمان دعوت میشدند.
واذ صرفنا الیک نفرا من الجن یستمعون القرءان فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضی ولوا الی قومهم منذرین• یـقومنا اجیبوا داعی الله وءامنوا به یغفر لکم من ذنوبکم ویجرکم من عذاب الیم. «(به یاد آور) هنگامی که گروهی
از جن را به سوی تو متوجه ساختیم که
قرآن را بشنوند وقتی حضور یافتند به یکدیگر گفتند: «خاموش باشید و بشنوید!» و هنگامی که پایان گرفت، به سوی
قوم خود بازگشتند و آنها را بیم دادند. • .... • ای قوم ما!
دعوت کننده الهی را اجابت کنید و به او
ایمان آورید تا گناهانتان را ببخشد و شما را
از عذابی دردناک پناه دهد!»
این
آیات داستان دومی را بعد
از داستان
قوم عاد بیان می کند تا امت اسلام
از آن
عبرت گیرد، اگر بگیرد. و در این آیات به
مشرکین طعنه میزند که چگونه به آن جناب و به کتابی که بر او نازل شده
کفر ورزیدند با اینکه کتاب مزبور به
زبان خود آنان نازل شده، و خوب می دانند آیتی
معجزه است، و با این حال آن را
از نوع کتابهای بشری معرفی می کنند، و به آن کتابها تشبیه می نمایند، و با اینکه جن وقتی بدان
گوش فرا دادند ایمان آوردند، و به سوی قوم خود برگشتند تا آنان را هم
انذار کنند.
در این آیات بحث فشرده ای پیرامون ایمان آوردن گروهی
از طائفه جن به
پیامبر اسلام ص و کتاب آسمانی او آمده است، تا این حقیقت را بر
مشرکان مکه بازگو کند که چگونه طائفه به ظاهر دور افتاده جن، به این پیامبری که
از انس است و
از میان شما برخاسته ایمان آوردند ولی شما هم چنان بر کفر اصرار می ورزید و به مخالفت خود ادامه می دهید.
هنگامی که در برابر
قرآن حضور یافتند و آیات روح پرور آن را شنیدند به یکدیگر گفتند خاموش باشید و بشنوید. و این موقعی بود که
پیامبر در دل
شب یا به هنگام
قرائت نماز صبح آیات
قرآن را
تلاوت می فرمود.
سرانجام نور ایمان در
دل آنها تابیدن گرفت، و حقانیت آیات
قرآن را در درون
جان خود لمس کردند، لذا" هنگامی که
تلاوت قرآن پایان یافت همچون مبلغانی به سوی قوم خود رفتند و آنها را انذار کردند" و
از حقیقتی که نصیبشان شده بود آگاه ساختند" (فلما قضی ولوا الی قومهم منذرین).
و اینچنین است راه و رسم افراد با ایمان که پیوسته طالب آنند دیگران را
از حقایقی که خود آگاه شده اند آگاه سازند، و منابع ایمان خود را در اختیار آنها قرار دهند.
برخی
از جنیان اسلام را پذیرفتند.
واذ صرفنا الیک نفرا من الجن یستمعون القرءان فلما حضروه قالوا انصتوا فلما قضی ولوا الی قومهم منذرین• یـقومنا اجیبوا داعی الله وءامنوا به یغفر لکم من ذنوبکم ویجرکم من عذاب الیم. «(به یاد آور) هنگامی که گروهی
از جن را به سوی تو متوجه ساختیم که
قرآن را بشنوند وقتی حضور یافتند به یکدیگر گفتند: «خاموش باشید و بشنوید! » و هنگامی که پایان گرفت، به سوی قوم خود بازگشتند و آنها را بیم دادند. • .... • ای قوم ما!
دعوت کننده الهی را اجابت کنید و به او ایمان آورید تا گناهانتان را ببخشد و شما را
از عذابی دردناک پناه دهد!»
قل اوحی الی انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرءانـا عجبـا• یهدی الی الرشد فـامنا به ولن نشرک بربنا احدا. «بگو: به من
وحی شده است که جمعی
از جن به سخنانم گوش فرا داده اند، سپس گفته اند: «ما
قرآن عجیبی شنیده ایم... • که به راه
راست هدایت می کند، پس ما به آن ایمان آورده ایم و هرگز کسی را
شریک پروردگارمان قرار نمی دهیم.»
وانا لما سمعنا الهدی ءامنا به فمن یؤمن بربه فلا یخاف بخسـا ولا رهقـا• وانا منا المسلمون ومنا القـسطون فمن اسلم فاولـئک تحروا رشدا. «و اینکه ما هنگامی که هدایت
قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم و هر کس به پروردگارش ایمان بیاورد، نه
از نقصان می ترسد و نه
از ظلم! • و اینکه گروهی
از ما
مسلمان و گروهی ظالمند هر کس اسلام را اختیار کند راه راست را برگزیده است.»
مؤمنان جن در ادامه کلام خود می افزایند: "ما هنگامی که هدایت
قرآن را شنیدیم به آن ایمان آوردیم" (و انا لما سمعنا الهدی آمنا به).
و اگر شما را به هدایت
قرآن فرا می خوانیم، قبلا خودمان به این برنامه عمل کرده ایم، بنا بر این دیگران را به چیزی
دعوت نمی کنیم که خود آن را ترک گفته باشیم.
سپس نتیجه ایمان را در یک جمله کوتاه بیان کرده می گویند: هر کس به پروردگارش ایمان بیاورد، نه
از نقصانی می ترسد و نه
از ظلم.
"و انا لما سمعنا الهدی آمنا به فمن یؤمن بربه فلا یخاف بخسا و لا رهقا" منظور
از کلمه "هدی"
قرآن است به این اعتبار که متضمن هدایت است، و کلمه "بخس" به معنای نقص است، اما نه هر نقصی، بلکه نقص بر سبیل ظلم، و کلمه "رهق" به معنای فرا گرفتن و احاطه کردن ناملایمات به
انسان است.
و حرف "فاء" که در جمله "فمن یؤمن" آمده، برای این است که مطلب را نتیجه و فرع مطالب قبلی کند، البته در اینجا
علت را تفریع بر
معلول کرده تا بفهماند
حجت و علت ایمان آوردنشان به
قرآن به محض شنیدن آن و بدون درنگ این بوده که هر کس به
پروردگار خود ایمان داشته باشد، نه دچار
ترس از بخس می شود و نه ترس
از رهق.
و حاصل معنای
آیه این است که: ما وقتی
قرآن را که کتاب هدایت است شنیدیم، بدون درنگ ایمان آوردیم، برای اینکه هر کس به
قرآن ایمان بیاورد، در حقیقت به پروردگار خود ایمان آورده و هر کس به پروردگار خود ایمان بیاورد، دیگر ترس ندارد، نه ترس
از نقصان در خیر، که مثلا
خدا به ظلم،
خیر او را ناقص کند، و نه ترس
از اینکه
مکروه احاطه اش کند، چنین کسی دیگر چرا
عجله نکند و بدون درنگ ایمان نیاورد و در اقدام بر ایمان آوردن تردید کند که مثلا نکند ایمان بیاورم و دچار بخس و رهق شوم.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۵۳۳، برگرفته از مقاله «اسلام جنیان».