اسرافیل در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسرافیل ، فرشتهای
مقرّب ، ابلاغکننده
فرمان الهی به دیگر
فرشتگان ، دمنده
صور و از حاملان
عرش الهی در
قیامت است.
واژه إسرافیل را به صورتهای دیگری نیز از قبیل «اسرافین»، «سرافین» و «سرافیل» ذکر کردهاند.
برخی واژه إسرافیل را
رباعی و گروهی با اصلی دانستن همزه، آن را
خماسی میدانند.
بیشتر لغتدانان اسرافیل را واژهای غیر عربی دانستهاند؛
برخی آن را برگرفته از سریانی و
مرکب از اسرا (
بنده ) و ایل (
خدا ) میدانند.
نامهای دیگر اسرافیل (عبدالله،
عبیداللّه،
عبدالرّحمن)
نیز با این
معنا انطباق دارند. در روایاتی به نقل از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)،
امام سجاد (علیهالسلام)،
صحابه و تابعان گفته شده است: هر
اسم مرکبی که بخش دوم آن واژه ایل باشد (مانند
جبرئیل ،
میکائیل و
عزرائیل ) به نحوی بندگی خدا را میرساند.
برخی دیگر، احتمال دادهاند مأخذ این واژه،
لغت عبریِ «سرافیم» باشد
که بر اساس
تورات ، نام جمعی از فرشتگان است که بر بالای کرسی خداوند ایستاده و دارای ۶ بال هستند که با دو بال روی خود را و با دو بال دیگر پاهای خود را پوشانیدهاند و با دو بال دیگر
پرواز میکنند و هنگام آواز جمله «قدّوس قدّوس، پروردگارِ لشکرهاست، تمامی
زمین از جلال او مملوّ است» را بر
زبان میآورند.
گاهی نظریه
اشتقاق اسرافیل از سرافیم با
حدس و
احتمال چنین توجیه میشود که شاید اعراب پیشین، از جمله نصارا، الف و لام را به «سراف» افزوده باشند؛ همچنین امکان دارد که «میم» به «لام» تبدیل شده تا بر
قیاس جبرئیل و میکائیل، این واژه، سرافیل (اسرافیل) شود.
برخی، از همسانی لفظی این دو واژه، پا را فراتر نهاده، برای نشان دادن ارتباط هرچه بیشتر بین آن دو به تشابه پارهای از اوصاف همانند داشتن ۶ بال، حضور در نزد کرسی خداوند و قدّوس قدّوس گویی فرشتگان سرافیم در
کتاب تورات، با دارا بودن ۴ بال و حامل عرش الهی بودن و تسبیحگویی فرشته اسرافیل در
روایات اسلامی استناد جستهاند
و در اظهار نظری غیر دقیق، اینگونه مطالب را به صراحت، ساخته کعبالاحبار و از
اسرائیلیات دانستهاند.
اگرچه بیشتر روایات از منابع
اهلسنت بوده و در
سند پارهای از آنها
کعبالاحبار وجود دارد؛ اما فراوانی روایات به حدی است که شبههای، در اصل وجود فرشتهای به نام اسرافیل در فرهنگ اسلامی باقینمیگذارد و این گونه اوصاف که نظیر آن در
آیات قرآن نیز آمده است، براساس دیدگاههای گوناگون کلامی و فلسفی قابل تبیین است.
اندکی توجّه روشن میسازد که لغت سرافیم در زبان عبری به رغم برخی شباهتهای لفظی و وصفی، تفاوتهای آشکاری با واژه اسرافیل در فرهنگ اسلامی دارد:
۱. سرافیم
جمع و در تورات به معنای گروهی از فرشتگان مقرّب است و اسرافیل
مفرد ، و در فرهنگ اسلامی نام فرشتهای مقرّب.
۲. در فرهنگ اسلامی مسئولیت اسرافیل،
ابلاغ پیام الهی به دیگر فرشتگان
و دمیدن در صور معرفی شده است؛ ولی در تورات، نه تنها فرشتگان تسبیحگوی سرافیم چنین مسئولیتهایی ندارند، بلکه از هیچ فرشتهای حتی با لفظی دیگر برای چنین مسئولیتی، نامی به میان نیامده است.
بر اساس روایات، همچنین اسرافیل ولیّ
لوح محفوظ
و واسطه امین بین خداوند و سه فرشته برگزیده دیگر معرفی شده است
و بر این نکته تصریح شده که
وحی خدا بر جبرئیل توسط او ابلاغ میگردد.
براساس این روایات فرمانها و وحی الهی در لوح محفوظ ظاهر میشود و اسرافیل آن را به دیگر فرشتگان ابلاغ میکند.
علامه مجلسی در ذیل روایات پیشگفته، از برخی نقل میکند که وی براساس روایتی، همه فرشتگان لوح را تحت امر و پیرو اسرافیل دانسته است.
در روایتی دیگر
علم جبرئیل از میکائیل، و علم میکائیل برگرفته از اسرافیل، و دانش اسرافیل از لوح محفوظ معرفی شده است
و در سلسله سند روایات قدسی نیز پیامبر
سخن خداوند را از جبرئیل و او از میکائیل و میکائیل از اسرافیل و او از لوح و لوح از قلم و در نهایت آن را از خداوند نقل میکند؛
همچنین در روایات از نگاشته شدن قرآن
و نامی از اسمای الهی
و ۴ حرف از حروف گشایش امور بر پیشانی اسرافیل
گزارشهایی ارائه شده و در
دعا ،
تعقیقات
و حرزهای بسیاری
از او نام برده شده است. بدین سان و با عنایت به نبودن واژه اسرافیل در زبان عبری و سامی،
صرف حدس و
گمان یا وجود پارهای تشابهات نمیتواند اشتقاق این واژه را از لغت عبری سرافیم توجیه کند.
واژه اسرافیل در قرآن کریم نیامده است؛ امّا مفسران در ذیل آیات بسیاری، از این
فرشته سخن گفتهاند:
۱. نفخ صور و دمیدن در
ناقور .
۲.دعوت و ندا.
طبق نظر مفسران مقصود از
دعوت و ندا دمیدن اسرافیل در صور است.
۳. برانگیخته شدن در قیامت.
۴.
معراج پیامبر (صلیاللهعلیهوآله).
۵. فرشتگان: الف. جبرئیل و میکائیل و تمثل به جبرئیل.
ب. مدبّرات امر.
ج. حاملان عرش.
د.
عبادت و تسبیح فرشتگان.
ه. فرشتگان بشارت دهنده به
ابراهیم (علیهالسلام).
و. فرشتگانی که به هنگام
مرگ مؤمن بر بالین وی حاضر میشوند.
ز. حضور فرشتگان در قیامت.
ح. اوصاف و افعال فرشتگان.
ط. برتری فرشتگان برگزیده بر
بنیآدم،
افزون بر این، در ذیل برخی از آیات نیز به مناسبت خاصی از اسرافیل سخن به میان آمده است؛ مانند پیوستن ذرّیه مؤمنان به ایشان
در قیامت،
شادکامی بهشتیان
و فرستادن فرشته پیامبر برای فرشتگان بر فرض زندگی آنها در زمین.
در ذیل
آیه «ولَقَد کَرَّمنا بَنی ءادَمَ... و فَضَّلنهُم عَلی کَثیر مِمَّن خَلَقنا تَفضیلا»
که بنیآدم بر بسیاری از مخلوقات الهی برتر معرفی شده است، برخی به برتری
انسان جز بر فرشتگان برگزیده (جبرئیل، اسرافیل، میکائیل و عزرائیل) و جماعتی از کروبیان اشاره کردهاند.
ولی ابوالفتوح با ژرفاندیشی نیکویی، صحت آن را موقوف بر استثنای پیامبران از بنیآدم دانسته است.
آیه شریفه: «وما مِنّا اِلاّ لَهُ مَقامٌ مَعلوم»،
هریک از فرشتگان را دارای جایگاهی مشخص معرفی کرده است. با توجه به دیدگاه فیلسوفان مشّاء نیز که بر اساس
قاعده «الواحد» به سلسله طولی مراتب هستی قائلاند و رابطه وجودی عقول و فرشتگان را نسبت به یکدیگر تکوینی و علّی دانستهاند
میتوان جایگاه اسرافیل در نظام هستی را بازشناسی کرد. در ذیل آیاتی که از جبرئیل و میکائیل سخن به میان آمده است، همچون: «مَن کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ ومَلئِکَتِهِ و رُسُلِهِ و جِبریلَ و میکلَ...»
مفسران پس از ذکر نام اسرافیل به ذکر روایاتی پرداختهاند که مفاد برخی از آنها بیان شأن نزول
و برخی برتری جایگاه وی بر جبرئیل و دیگر فرشتگان برگزیده است.
در ذیل آیات تمثل جبرئیل: «دَنافَتَدَلّی... ولَقَد رَءاهُ نَزلَةً اُخری»،
«ولَقَد رَءاهُ بِالاُفُقِ المُبین»،
مفسران
روایاتی را ذکر کردهاند که در آنها اسرافیل دارای عظمتی بیشتر از جبرئیل
وصف شده است.
در بسیاری از روایات نیز برای اسرافیل جایگاهی والاتر از سایر فرشتگان برگزیده تصویر شده و با تعابیری مانند نزدیکترین فرشته به خداوند،
نزدیکترین مخلوقها به خداوند،
دربان پروردگار
و اولین فرشتهای که پس از حجابهاست
و سیّد ملائکه
از او یاد شده است.
این گونه روایات با نظر به نقش هریک از فرشتگان برگزیده قابل تبیین است، زیرا بدون احیا که بر عهده اسرافیل است زمینهای برای ایفای
نقش تعلیم و روزی دادن و اماته که به ترتیب بر عهده جبرئیل و میکائیل و عزرائیل است
نمیماند.
براساس ظاهرِ گونههایی از روایات، اسرافیل با جبرئیل و میکائیل همسان و این سه از گرامیترین آفریدهها نزد خداوند،
آفریده شده از گوهری واحد،
از رؤسای فرشتگان،
و هر سه از کروبیان فرشتگان مقرب هستند.
شایان ذکر است که فضیلتهای مشترک یاد شده در پارهای ازاینروایات و به دنبال آن فرشتگان برخوردار از آنها میتوانند دارای مراتب باشند، بنابراین، بین این روایات و روایاتی که مفاد آنها برتری اسرافیل بر سایر فرشتگان برگزیده است تنافی نیست.
در برخی روایات نام اسرافیل پس از جبرئیل و میکائیل ذکر شده
یا
مقام و جایگاه آن دو برتر دانسته شده است.
در تبیین آیاتی که از عبادت فرشتگان: «ومَن عِندَهُ لایَستَکبِرونَ عَن عِبادَتِهِ»
و تسبیح آنان:«یُسَبِّحونَ لَهُ بِالَّیلِ والنَّهَارِ»
سخن میگوید از اسرافیل نام برده شده است.
فرشتگان دارای بالهای دوگانه، سه گانه و چهارگانهاند: «اُولی اَجنِحَة مَثنی وثُلثَ و رُبعَ»
در برخی از روایات اسرافیل دارای ۴ بال معرفی شده است.
برابر روایات اسرافیل فرشتهای بسیار بزرگ، با شکوه و دارای
قدرت فراوان است.
ابنعباس در روایتی مبسوط میگوید: اسرافیل دارای قدرت ۷ زمین، کوهها، بادها، درندگان و سراپای وجود او برخوردار از شعور، قدرت بیان و زبان است که خداوند را به هزار هزار
لغت تسبیح میگوید... و اسرافیل در هر شبانه روز سه بار به جهنّم نگریسته، میگرید... میکائیل ۵۰۰ سال پس از اسرافیل و جبرئیل ۵۰۰سال پس از میکائیل آفریده شده است.
ذوالقرنین او را همانند مردی جوان، سفید چهره، زیبا صورت و دارای لباسی سپید معرفی کرده است.
او در هنگام نزول بر
حضرت ابراهیم و
حضرت لوط با هیبتی نیکو و لباس وعمامهای
سفید نمایان شده است.
چشمانش همانند دو کوکب درّی (ستاره درخشان) دانسته شده است.
اینگونه اوصاف برگرفته از نحوه تمثل اسرافیل در برابر وصفکنندگان یا حاکی از عظمت و مرتبه وجودی اوست که بهصورت تشبیه معقول به محسوس بیان شده است.
بخشی از آیات، مربوط به مسئولیتهای فرشتگان در نظام آفرینش است:«جاعِلِ المَلئِکَةِ رُسُلاً»
که مصداق آن، ۴ فرشته برگزیده معرفی شدهاند
و در ذیل آیه «فَالمُدَبِّرتِ اَمرا»
برابر روایات، جبرئیل موکَّل
وحی الهی، بادها و لشکرها، میکائیل موکَّل
باران و نباتِ زمین، اسرافیل مأمور رساندن فرمان الهی به ایشان و عزرائیل مأمور گرفتن جانها معرفی شدهاست.
در آیات بعد تنها به
نفخ در صور اشاره شدهاست:
«ونُفِخَ فِی الصّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّموتِ ومَن فِی الاَرضِ...»
دمیدن در صور مهمترین مسئولیت اسرافیل است.
بیشتر مفسران شیعی و برخی از مفسران
اهلسنت براساس روایات تفسیری
دمیدن در صور را دو بار دانستهاند که در پی نفخه نخست، همگان میمیرند و در پی نفخه دوم برای حضور در
قیامت زنده میشوند؛
امّا برخی به استناد تعابیر قرآنی «فَزَع، صَعق و احیاء» و برابر پارهای از روایات آن را سه بار و برخی ۴ بار (فزع، صعق، احیاء و جمع) دانستهاند.
اسرافیل یکی از ۸ حامل عرش الهی در قیامت دانسته شده است:
«ویَحمِلُ عَرشَ رَبِّکَ فَوقَهُم یَومَئِذ ثَمنِیَه»
براساس بسیاری از روایات، وی از حاملان عرش الهی است.
در روایتی پس از اشاره به
عبادت به دور از خستگی فرشتگان حامل عرش، نام اسرافیل و مسئولیت وی در نفخ صور ذکر شده است.
در فرهنگ دینی از حاملان عرش سخن به میان آمده است. قرآن کریم حاملان عرش را هشت نفر میداند البته مراد از حمل عرش در قرآن و روایات حمل ظاهری نیست، بلکه حمل معنوی و دارا بودن علم است.
امام خمینی نیز برای عرش حاملانی برشمرده است، با این تفاوت که برای هر یک از معانی عرش حاملان خاصی قائل میشود.
ایشان معتقد است منظور از حاملان عرش این است که تدبیر عرش و قبض و بسط امور عالم ملک بر عهده آنهاست و آنان بر عالم ملک مالکیت قهریه الهی دارند.
به باور امام خمینی اگر مراد از عرش حضرت واحدیت باشد، امهات اسما که اول و آخر و ظاهر و باطناند، حاملان این عرش میباشند، اگر عرش به معنای
فیض مقدس در نظر گرفته شود، رحمن و رحیم و رب و مالک حامل این عرشاند و اگر مراد از عرش ماسوی الله باشد حاملان آن اسرافیل، جبرئیل، میکائیل و عزراییل میباشند، به اعتقاد امام خمینی اگر عرش بر علم اطلاق شود، مراد از علم، علم فعلی حقتعالی و مقام ولایت کبری است و حاملان آن
نوح (علیهالسلام)، ابراهیم (علیهالسلام)،
موسی (علیهالسلام)،
عیسی (علیهالسلام) و چهار نفر از کمّل این امت،
رسولالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
امیرالمؤمنین (علیهالسلام)،
امام حسن (علیهالسلام) و
امام حسین (علیهالسلام) هستند.
ایشان درباره مشاهده حاملان عرش میگوید حاملان عرش بر اساس برخی از روایات چهار ملک مقرب، مجرد هستند و رؤیت آنها ممکن نمیباشد و تنها کسانی مانند حضرت ابراهیم و پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که دارای نفس مجردند، میتوانند حاملان عرش را ببینند. ایشان استوای بر عرش را به معنای ظهور سلطنت الهی بهواسطه
فیض منبسط میداند که نخستین تعین و مخلوق حقتعالی است.
شارحان، این سخن را ذکر
خاص پس از
عام و دلیل آن را فضیلت، و اهمیت این مسئولیت وی دانستهاند.
برابر روایات در مورد
آیه «واِذ قُلنا لِلمَلئِکَةِ اسجُدوا لاِدَمَ فَسَجَدُوا»
اسرافیل اولین کسی بود که برای خدا و بر
حضرت آدم سجده کرد.
بر اساس روایتی از
امام صادق (علیهالسلام) در ذیل آیه «یاَیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّه اِرجِعی اِلی رَبِّکِ»
در هنگام مرگ مؤمن،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و
اهلبیت (علیهمالسلام) و فرشتگان برگزیده، از جمله اسرافیل حضور یافته و بر اساس درخواست
امیرمؤمنان (علیهالسلام) همگی به فرشته
مرگ توصیه میکنند که با او به مدارا رفتار شود.
مورد دیگر درباره مژدهدادن به
حضرتابراهیم است:«ولَقَد جاءَت رُسُلُنا اِبرهیمَ بِالبُشری»
بر اساس روایات، فرشتگانی که برای بشارت
فرزند ، نزد ابراهیم فرستاده شدهاند سه،
۴، ۹ یا ۱۱
تن بودهاند که در همه موارد اسرافیل یکی از آنان گزارش شده است. این فرشتگان به دلیل آیات بعد مأمور
عذاب قوم لوط نیز بودهاند.
در
تفسیر آیه
معراج پیامبر
اسلام (صلیاللهعلیهوآله): «سُبحنَ الَّذی اَسری بِعَبدِهِ»
از همراهی اسرافیل و دو فرشته برگزیده دیگر، جبرئیل و میکائیل، با پیامبر سخن گفته شده است؛
همچنین در ذیل آیه «قُل لَو کانَ فِی الاَرضِ مَلئِکَةٌ یَمشونَ مُطمَئِنّینَ»
بر اساس روایتی، اسرافیل بر پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) نازل و از سوی خداوند او را بین پیامبریِ همراه با
سلطنت و شوکت ظاهری و پیامبریِ همراه با عبودیت، مخیّر ساخت و پیامبر به اشارت جبرئیل بندگی را برگزید. در این روایت جبرئیل بر رفعت درجه اسرافیل تأکید کرده است.
برخی از مفسران در ذیل آیه «یَومَ یَقومُ الرّوحُ والمَلئِکَةُ»
که حضور فرشتگان را در قیامت گزارش میکند از حضور ویژه اسرافیل سخن گفتهاند.
براساس روایتی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در ذیل آیه «والَّذینَ ءامَنوا واتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمن اَلحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم»
اسرافیل با سه حلّه از نور برای پوشش به نزد حضرت فاطمه (علیهاالسلام) آمده، او را برای حضور در
محشر فرا میخواند.
در ذیل آیه «فَاَمَّا الَّذینَ ءامَنوا وعَمِلُوا الصّلِحتِ فَهُم فی رَوضَة یُحبَرون»
یکی از عوامل شادکامی بهشتیان، خواندن اسرافیل با آوازی بسیار خوش معرفی شده است. زیبایی و جذابیت
آواز اسرافیل از همه الحان، برتر است
و به هنگام آواز اسرافیل، درختان و
حوریان و پرندگان بهشتی نیز با وی همنوا شده او را همراهی میکنند
و به نقل
کشفالاسرار وی برای بهشتیان،
قرآن میخواند.
شاید بتوان گفت زیبایی و جذابیت آواز اسرافیل و همنوا شدن درختان و حوریان و پرندگان بهشتی با وی از آن روست که آواز او، آواز احیا و زندگیآفرین است.
افزون بر موارد پیشگفته، برابر روایات، اسرافیل دارای مأموریتهای دیگری است؛ مانند:مؤذن اهل
آسمان،
احیای
اصحاب کهف،
احیای
جرجیس پس از سوزانده شدن
جسد وی به دست پادشاه
زمان .
مفسران برابر روایات، اسرافیل و سه فرشته برگزیده دیگر (جبرئیل میکائیل و عزرائیل) را مصداق مستثنا در آیه «ونُفِخَ فِی الصّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّموتِ ومَن فِی الاَرضِ اِلاّ مَن شاءَ اللّهُ»
به هنگام نفخ صور و از مرگ بر کنار دانستهاند؛
اما در نهایت اسرافیل نیز همچون فرشتگان برگزیده دیگر
طعم مرگ را خواهد چشید.
طبق برخی روایات، پس از دمیدن نخست و مرگ همگان، خداوند یا عزرائیل، ابتدا جان جبرئیل، سپس میکائیل و در
پایان اسرافیل و
برابر روایتی ابتدا جان اسرافیل، سپس دو فرشته دیگر را میگیرد و خود عزرائیل نیز قبض روح میشود.
برابر
روایت دیگر به نقل از
امام علی
بن الحسین (علیهماالسلام) همه اهل آسمان بر اثر نفخه نخست میمیرند و اسرافیل آخرین کسی است که قبض روح میشود.
نکته اخیر در روایت و نیز برخی
منابع ذکر شده است.
به نظر برخی مرگ مجردات مانند ملائکه به معنای محو نسبتِ وجود آنها به ماهیاتشان است.
در روایتی، اسرافیل به
عنوان اولین کسی که زنده میشود
معرفیشده و در روز قیامت نیز پس از لوح و
قلم اولین فرشتهای است که در مورد ابلاغ فرمان خدا از او پرسش میشود.
با توجه به مسئولیت مهم اسرافیل در احیا شاید سرّ اینکه او آخرین فردی است که قبض
روح میشود و اولین کسی است که زنده میشود، این باشد که وی مجرای افاضه
حیات از ناحیه خداوند به سایر موجودات است.
الاختصاص؛ اعلام القرآن؛ الایمان بالملائکه؛ بحارالانوار؛ البدایة و النهایه؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ تاجالعروس من جواهر القاموس؛ التعریف و الاعلام؛ تفسیر روح البیان؛ تفسیر العیاشی؛ تفسیر فرات الکوفی؛ تفسیرالقمی؛ التفسیر الکبیر؛ التفسیرالمنسوب الی الامامالعسکری (علیهالسلام)؛ التوحید؛ جامعالبیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعه؛ دائرة المعارف الاسلامیه؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روضالجنان و روحالجنان؛ ریاض السالکین؛ الشفاء (الهیات)؛ صحیفه سجادیه؛ عالم الملائکة من خلالالقرآن و الاحادیث الشریفه؛ عجائب المخلوقات و الحیوانات و غرائب الموجودات؛ قصص عن الملائکه؛ کتاب مقدس؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ لسانالعرب؛ لغتنامه؛ مجمعالبحرین؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ مسند احمد
بنحنبل؛ المعرب من الکلام الاعجمی؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ الملائکه حقیقتهم وجودهم صفاتهم؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نهایةالحکمه؛ وسائلالشیعه.
•
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اسرافیل». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.