اسرار احرام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احرام مصدر باب افعال، به معنای تحریم نمودن و ملزم کردن خود به ترک امر و یا اموری است. در اصطلاح برای عمل خاصی گفته میشود که دارای سه جزء است: پوشیدن جامه احرام، نیت
حج یا عمره،
تلبیه (لبیک).
یکی از
واجبات به هنگام محرم شدن، پوشیدن لباس احرام است. مردان برای احرام از دو جامه ساده _که یکی را لنگ و دیگری را ردا قرار میدهند_ استفاده میکنند. زنان نیز در همان لباسی که بر تن دارند میتوانند محرم شوند. جامه
احرام قبل از نیت و تلبیه باید پوشیده شود و تاکید شده است که به هنگام کندن لباس دوخته و پوشیدن جامه و احرام، حاجی قصد اطاعت امر
خداوند را داشته باشد. افضل آن است که محرم با همان جامهای که
طواف و سایر اعمال
حج و یا عمره خود را انجام دهد. پس از آنکه لباس احرام را بر تن کرد، چنانچه به دنبال آن نیت
حج و یا عمره را نماید و سپس تلبیه را بر زبان جاری سازد، محرم میشود و اموری بر او حرام میگردد، چه قصد ترک آن امور را داشته باشد و یا قصد ترک نکند.
البته بهتر است
انسان به هنگام احرام، قصد ترک محرمات احرام، بلکه ترک تمامی محرمات و معاصی را داشته باشد. و از آنجا که احرام و محرم شدن، یک عمل عبادی است،
قصد قربت نیز در آن شرط است و
ریا مبطل آن خواهد بود.
احرام دارای اسرار و حکمتهای مختلفی است که به بعضی از آنها اشاره میشود:
امام صادق(علیهالسّلام) میفرماید: «کانت بنو اسرائیل اذا قربت القربان تخرج نار تاکل قربان من قبل منه و ان الله جعل الاحرام مکان القربان».
اگر در
بنی اسرائیل سوختن قربانی نشانگر قبولی بوده است، در اینجا شخص
حج گزار خود را در معرض قبولی قرار میدهد و همان گونه که از میان قربانیهای بنی اسرائیل، فقط تعدادی مورد قبول و پذیرش قرار میگیرند، در میان حاجیان نیز برخی «لا لبیک و لا سعدیک» خواهند شنید!! قرآن میفرماید: انما یتقبل الله من المتقین
و از اینجا میتوان سر سفارش به
تقوا را فهمید: فتزودوا فان خیرالزاد التقوی؛
زیرا عمل
حج گزار در صورتی پذیرفته میشود تقوا را در خود احیا کرده باشد؛ لذا باید برای سفر
حج،
توشه پرهیزگاری را از قبل تهیه کرده باشد.
امام رضا(علیهالسّلام) میفرماید: «انما یامروا بالاحرام لیخشعوا قبل دخولهم حرم الله و امنه».
حج گزار باید در این سفر روح
خشوع و
خضوع را تمرین کند. در میقات برای ورود به حرم الهی، تشخص هایش کم رنگ میشود و بازار خشوع و
تواضع رونق میگیرد. هر کسی که سرمایه خشوع و تواضعش بیشتر باشد، بهره اش از این سفر بیشتر خواهد بود. جامه احرام، لباسی است که محرم را از خودپرستی،
کبر و فخر فروشی دور میسازد و قبل از ورود به حرم الهی، روح او را خاشع و متواضع میگرداند. پس شرط ورود به حرم و حضور در پیشگاه الهی، داشتن روح خاشع و متواضع است. چنان که
امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید: «منام هذا البیت حاجا او معتمرا مبرء من الکبر رجع من ذنوبه کهیئة یوم ولدته امه».
امام حسین (علیهالسّلام) از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند: «هلم الی جهاد لا شوکة فیه، الحج».
آری سراسر
حج فروتنی است؛ حتی در لباس آن نیز شکوه و شوکت و تشخص و اقتدار راه ندارد بلکه خشوع و فروتنی از آن جلوه گر است.
لباس احرام و سادگی آن، به حاجی میآموزد که باید زیباییهای ظاهری را کنار بگذارد و در گامی فراتر، اگر طالب
خداوند و لقای او است، باید خود را از گردونه بازیهای دنیوی خارج سازد و تعلقات و وابستگیها و دلبستگیهای غیر خدایی را از روح و جان خود بزداید. آن گاه راه رسیدن به محبوب بر او هموار میشود و سنگینی ماده او را از معنا باز نمیدارد. امام رضا (علیهالسّلام) میفرماید: «وانما یامروا و بالاحرام لئلا یلهوا ویشتغلوا شی ء من امورالدنیاو زینتها و لذاتها».
در این
سفر فقط باید به زیباییهای واقعی و آراستگیهای باطنی اندیشید تا مظهر جمال الهی قرار گرفت.
اگر به روشنی
هدف را در یابیم و
عشق و علاقه رسیدن به هدف در جان ما شعلهور شود، کمر را محکم میبندیم و با عزمی راسخ حرکت را آغاز میکنیم. از ویژگیهای لباس احرام این است که هیاتی به حاجی میبخشد که نه تنها مزاحم او در رسیدن به هدف
حج نیست؛ بلکه وی را در استواری و تلاش برای رسیدن به هدف یاری مینماید و انگیزههای رسیدن به کمالات
حج را در او تقویت میکند. امام رضا (علیهالسّلام) در بیان اسرار احرام میفرماید: «و یکونو حادین فیما هم فیه قاصدین نحوه، مقبلین علیه بکلیتهم».
حج گزار باید خود را در برابر خداوند ذلیل،
فقیر و حقیر بیابد و او را بزرگ بشمارد. لباس احرام این احساس را در دل
حج گزار زنده میکند که او هیچ ندارد و در برابر عظمت الهی فقیری بیش نیست؛ پس با دست خالی و وجودی سراسر نیاز و فقر وارد
حرم میشود. امام رضا(علیهالسّلام) در بیان گوشه دیگری از اسرار احرام میفرماید: «مع ما فیه من التعظیم لله عزوجل لبیته و التذلل لانفسهم عند قصدهم الی الله عزوجل».
مهمترین سرمایه
حج گزار دراین سفر «امید» است؛ امید به رحمت و لطف و توجه میزبان. اما این سرمایه مهم، به راحتی به دست نمیآید. بزرگترین مانع در راه شکلگیری نور امید در دلها، خواستههای کاذب است که در وجود
انسان نسبت به امور اعتباری دنیا، ریشه میدواند: مقام،
ثروت، موقعیت اجتماعی و
حج گزار آن گاه که لباس از تن بیرون میکند، در حقیقت برای رسیدن به این باور است که باید امید و اتکا به غیر را از وجود خود دور سازد و با جدا کردن لباس از خود، باور کند که چیزی به عنوان نقطه اتکا ندارد. آنچه نقطه اتکا میدانست، در این میقات از خود جدا ساخته و با دستی خالی و پوششی که حکایتگر جدایی از دنیا است، به سوی خدا میرود. در این حالت با بریده شدن رشتههای امید به غیر، نور امید به خدای لایزال، در جان او شکل میگیرد و به فرموده
امام رضا (علیهالسّلام) در این صورت است که به روح احرام دست یافته و امید به رحمت و خوف عقاب، به هنگام سفر به سوی او در وجودش شعله میکشد: «راجین ثوابه راهبین من عقابه ماضین نحوه».
قرآن کریم در بیان ادب مسجد میفرماید: مؤمنان به هنگام ورود به مسجد، خود را به زینت ظاهری آراسته میکنند. یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد
اما برای ورود به حرم و
مسجد الحرام، لباس احرام را برگزید و این میرساند که زیبایی و زینت مؤمن در ورود به حرم، سادگی و انفصال از زیورها و آرایش دنیوی است. هر کس تعلقش کمتر باشد، رعایت
ادب را در ورود به حرم الهی، بیشتر نگه میدارد و با آراستگی بهتری، قدم در این حریم امن میگذارد.
لباس احرام، حرکت به سوی
کعبه را سرعت میبخشد و بر شوق دیدار
حج گزار میافزاید و احساس جدی بودن را در او ایجاد میکند. بسیاری پس از انجام عمل، از آن غافل میشوند و به غیر آن عمل، خود را مشغول میسازند؛ اما احرام باعث میشود در طول مناسک، توجه شخصی به
مناسک حج حفظ شود و پیوستگی معنوی و باطنی اعمال به یکدیگر، برای رسیدن به مطلوب رعایت گردد؛ به گونهای که هر گاه به هیات خود توجه کند، متوجه شود که در حال عبادت است و نباید به غیر از مناسک،
ذهن و برنامههای خود را مشغول سازد. از این رو دستور دادهاند که
حج گزار قبل از آنکه «لبیک» بر زبان جاری سازد، لباس احرام بر تن کند و چند قدمی راه برود و خود را به خوبی در آن لباس طاعت بیابد و با هیات و آرایش جدید، به خوبی انس بگیرد؛ آن گاه بگوید: «لبیک اللهم لبیک». حضرت میفرماید: «ثم قم فامش هنیئة فاذا استوت بک الارض فلب»
و در
آداب فقهی احرام نیز آمده است: ابتدا لباس احرام را بپوشد؛ آن گاه نیت کند و تلبیه را بر زبان جاری سازد.
احرام؛ یعنی، «حرام کردن هر ناپاکی بر خود». حاجی آن گاه که لباس احرام میپوشد، با محرم شدن، پاکی و طهارت را در جان و وجود خود احیا میکند.
حقیقت احرام، همان تطهیر باطن است. او طاهر میشود؛ آن گاه اذن ورود به حرم را دریافت میکند و این طهارت چنان انقلابی در درون او ایجاد میکند که اگر در همان حال از دنیا برود حشر او در
روز قیامت با طهارت و پاکی و آمرزش تضمین شده است.
امام معصوم میفرماید: «من مات محرما بعث یوم القیامة ملبیا بالحج مغفورا له»
در کتابهای روایی آمده است خداوند خطاب به
حج گزار میفرماید: «بندهام تو محرم شدی و اموری را برخود حرام کردی، من نیز آتش
دوزخ را بر تو حرام میکنم».
اگر «روزه» تمرین زندگی کردن بدون خوردن و آشامیدن است، احرام تمرین زیستن بی تمام زندگی ساده است، احرام در حقیقت گسستن از غیر خدا و پیوستن به لطف و رحمت او است؛ یعنی، به هنگام احرام بستن میگوییم: از هر چه غیر تو است، دست شستم و فقط به ولای تو دل بستم. کندن لباس دوخته، به معنای جدا شدن از امور دنیا و بیرون آمدن از
گناه و امور غیر خدایی است. و پوشیدن لباس احرام، یعنی، پوشیدن لباس اطاعت و به عبارتی چشم پوشی از لباس زینت و در بر کردن لباس
تقوا است. لذا سفارش شده است: به هنگام بیرون آوردن لباس و به تن نمودن جامه احرام، ترک محرمات و ترک آنچه را که مرضی الهی نیست قصد کند. در
روایات نیز آمده است: به هنگام احرام، حمد الهی کند و بر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
اهل بیت طاهرینش، صلوات بفرستد و تقاضای لباس تقوا کند.
معاونت امور روحانیون، پیش درآمدی بر فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، ج۱، ص۱۴۶، برگرفته از مقاله «اسرار احرام».