• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسرائیلیات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِسْرائیلیّات‌، اصطلاحی‌ در معارف‌ اسلامی‌، به‌ ویژه‌ در زمینه تفسیر و علوم‌ حدیث‌، و آن‌ به‌ دسته‌ای‌ از روایات‌ و قصص‌ و مفاهیم‌ اشاره‌ دارد که‌ نه‌ در قرآنو احادیث‌ نبوی‌، بلکه‌ در تعالیم‌ امم‌ سالفه‌ به‌ ویژه‌ بنی‌اسرائیل‌ ریشه‌ دارند و حاصل‌ جریانی‌ است‌ از داستان‌سرایی‌، اسطوره‌ پردازی‌ و وجوهی‌ دیگر از تعالیم‌ غیر اصیل‌ که‌ به‌ ویژه‌ در سده‌های‌ نخست‌ هجری‌ توسط گروهی‌ - بیشتر از یهودیان ‌ اسلام‌ آورده‌ - صورت‌ پذیرفته‌، و به‌ حاشیه آموزش‌های‌ مسلمانان ‌ راه‌ یافته‌ است‌.



نویسندگان‌ مسلمان‌ به‌ هنگام‌ نقل‌ از منابع‌ پیشینیان‌، گاه‌ با استفاده‌ از تعابیر صریحی‌ چون‌ «برخی‌ از کتب‌ پیشینیان‌» یا «کتب‌ پیامبران‌» به‌ بیان‌ مطلب‌ می‌پرداخته‌اند
[۱] جاحظ، عمرو، ج۲، ص۲۳۲، البیان‌ و التبیین‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
[۳] سیوطی‌، «العرف‌ الوردی‌»، ج۱، ص۳۸۴، ضمن‌ مجموعة الامام‌ المهدی‌ عند اهل‌ السنة، اصفهان‌، ۱۴۰۲ق‌.
البته‌ در مواردی‌ نیز بدون‌ ذکر سرچشمه‌، سخن‌ را به‌ صورت‌ گفتار صحابهو تابعان ‌، یا به‌ عبارت‌ دیگر به‌ صورت‌ احادیث‌ موقوف‌ نقل‌ کرده‌اند. در مقام‌ تشخیص‌ منشأ و سرچشمه‌، باید در نظر داشت‌ که‌ میان‌ این‌ دوگونه‌ روایات‌، تفاوتی‌ اساسی‌ وجود دارد، چه‌ تنها گونه نخست‌ است‌ که‌ برگرفته‌ شدن‌ آن‌ از روایات‌ ماقبل‌ اسلامی‌ به‌ صراحت‌ بازگو شده‌ است‌. یافت‌ نشدن‌ ریشه این‌ روایات‌ در احادیث‌ نبوی‌، گرچه‌ بازدارنده‌ای‌ برای‌ یک‌ داوری‌ قطعی‌است‌، اما با شناخت‌ شخصیت‌ راویان‌ و نیز با در دست‌ داشتن‌ نمونه‌های‌ مشابه‌ در نوشته‌های‌ یهود، می‌توان‌ به‌ مطالعه‌ای‌ تطبیقی‌ میان‌ این‌ روایات‌ با نظایر یهودی‌ آن‌ پرداخت‌.


واژه اسرائیلیات‌ جمع‌ اسرائیلیه‌ و آن‌ منسوب‌ به‌ اسرائیل ‌ است‌ که‌ نامی‌ دیگر برای‌ یعقوب ‌ پیامبر علیه‌السلام بوده‌ است‌.
[۵] برای‌ به‌ کارگیری‌ واژه «اسرائیلیه‌»، به‌ مفهوم‌ «یعقوبیه‌»، شاخه‌ای‌ از مسیحیت‌ نک:، ابوالقاسم‌ حکیم‌ سمرقندی‌، اسحاق‌، ج۱، ص۱۶۳،السواد الاعظم‌، ترجمه کهن‌ فارسی‌، به‌ کوشش‌ عبدالحی‌ حبیبی‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.
[۶] برای‌ به‌ کارگیری‌ واژه «اسرائیلیه‌»، به‌ مفهوم‌ «یعقوبیه‌»، ج۱، ص۱۶۳، شاخه‌ای‌ از مسیحیت‌ نک، حبیبی‌، عبدالحی‌، تعلیقات‌ بر السواد الاعظم‌ (نک: هم، ابوالقاسم‌ حکیم‌).



در جست‌ و جو از قدیم‌ترین‌ نمونه‌های‌ کاربرد اصطلاح‌ اسرائیلیات‌، نخستین‌ نمونه احتمالی‌ تألیفی‌ با همین‌ عنوان‌ از وهب‌ بن‌ منبه (د ۱۱۴ق‌) است‌ و تردید از آن‌ روست‌ که‌ در برخی‌ از منابع‌ کتاب‌ شناختی‌ از این‌ اثر با عناوینی‌ دیگر یاد شده‌ است‌. اگر چه‌ فهارس‌ کتاب‌ شناختی‌ موجود، ذکری‌ از این‌ اثر به‌ میان‌ نیاورده‌اند، ولی‌ پاره اقتباس‌ شده‌ از این‌ اثر توسط ونشریسی‌ با ذکر عنوان‌ کامل‌ کتاب‌، به‌ روشنی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ گویا این‌ اثر در موضوع‌ مورد بحث‌ تألیف‌ شده‌ بوده‌ است‌
[۷] ونشریسی‌، احمد، ج۱۳، ص۳۸۲، المعیار المعرب‌، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
[۸] دوری‌، عبدالعزیز، ج۱، ص۱۰۷، بحث‌ فی‌ نشأة علم‌ التاریخ‌ عند العرب‌، بیروت‌، ۱۹۸۳م‌.

از نمونه‌های‌ صریح‌ کاربرد تاریخی‌ اصطلاح‌، نخست‌ باید به‌ مسعودی ‌ اشاره‌ کرد که‌ در سده ۴ق‌، این‌ واژه‌ را به‌ مفهوم‌ اصطلاحی‌ آن‌ و در حدی‌ وسیع‌ که‌ روایات‌ مسیحی‌ را نیز در بر گیرد، به‌ کار برده‌ است‌؛ او این‌ دسته‌ از روایات‌ را اخباری‌ به‌ روایت‌ اصحاب‌ حدیث‌ دانسته‌ است‌ که‌ نه‌ می‌توان‌ آنها را قبول‌، و نه‌ رد کرد. مسعودی‌ در ادامه سخن‌ از اسرائیلیات‌، به‌ ذکر نمونه‌هایی‌ از این‌ دست‌ اخبار پرداخته‌ است‌.
[۹] مسعودی‌، علی‌، ج۲، ص۲۱۶ به‌ بعد، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
در اوایل‌ سده ۷ ق‌ یاقوت‌ حموی‌ این‌ واژه‌ را با بیانی‌ آشکار به‌ مفهوم‌ «کتب‌ قدیمه‌» و آثار امم‌ سالفه‌ به‌ کار گرفته‌ است‌.
[۱۰] یاقوت‌، ادبا، ج۱۹، ص۲۵۹.
[۱۱] ذهبی‌، محمد، ج۴، ص۳۵۲، میزان‌ الاعتدال‌، به‌ کوشش‌ علی‌محمد بجاوی‌، بیروت‌، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۳م‌.
با گذشت‌ حدود یک‌ سده‌، کسانی‌ چون‌ ابن‌ تیمیه‌ ، و با تعریفی‌ روشن‌تر ابن‌ کثیر با ارائه مفهومی‌ از این‌ اصطلاح‌، هماهنگ‌ با مفهوم‌ امروزی‌ آن‌، به‌ تبیین‌ اقسام‌ روایات‌ اسرائیلیات‌ پرداخته‌، و به‌ نقد محتوایی‌ آنها دست‌ یازیده‌اند.
[۱۲] ابن‌ تیمیه‌، احمد، ج۱، ص۱۰۰، مقدمة فی‌ اصول‌ التفسیر، به‌ کوشش‌ عدنان‌ زرزور، کویت‌/بیروت‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.



ابن‌ تیمیه‌ از نقادان‌ سده ۸ق‌، در مباحث‌ خود در اصول‌ تفسیر، با مطرح‌ کردن‌ این‌ اصل‌ که‌ نقل‌ اسرائیلیات‌ تنها به‌ عنوان‌ استشهاد - و نه‌ از روی‌ اعتقاد - باید باشد، این‌ دست‌ از روایات‌ را بر ۳ گونه‌ دانسته‌ است‌: گونه نخست‌، آن‌ بخش‌ از روایات‌ منقول‌ از منابع‌ یهود است‌ که‌ صحت‌ آن‌ با منابع‌ اسلامی‌ از کتاب‌ و سنت‌ نبوی‌ تأیید می‌گردد و پذیرش‌ مضمون‌ آن‌ نیز از همین‌ روست‌؛ گونه دیگر آنهایی‌ است‌ که‌ با منابع‌ اسلامی‌ مغایرت‌ دارد و اساساً ناپذیرفته‌ است‌؛ و در باره گونه آخر، یعنی‌ آنچه‌ در منابع‌ اصیل‌ اسلامی‌ از آن‌ سخنی‌ نیامده‌ است‌، نه‌ می‌توان‌ به‌ درستی‌ و نه‌ به‌ نادرستی‌ آن‌.


در اوان‌ ظهور اسلام ‌ با نزول‌ تدریجی‌ آیات‌ قرآنی‌، گروندگان‌ به‌ اسلام‌ با انبوهی‌ از مفاهیم‌ و قصص‌ در قرآن‌ کریم‌ مواجه‌ شدند که‌ بخشی‌ از آن‌ها از تعالیم‌ مشترک‌ ادیان‌ آسمانی‌ بود و پیش‌تر به‌ نوعی‌ در کتب‌ عهدین‌ و دیگر کتب‌ دینی‌ مطرح‌ شده‌ بود و یهودیانو مسیحیان ‌ بیش‌ و کم‌ با آن‌ها آشنا بوده‌اند. این‌ مفاهیم‌ و قصص‌ که‌ گاه‌ در کتب‌ یهودیان‌ با تفصیل‌ بدانها پرداخته‌ شده‌ بود، در قرآن‌ کریم‌ پردازشی‌ اجمالی‌ و گذرا داشت‌. ایجاز و گزیده‌گویی‌ قرآن‌ کریم‌ از یک‌ سو و کنجکاوی‌ مسلمانان‌ اهل‌ کاوش‌ از سوی‌ دیگر انگیزه‌ای‌ بود تا آنان‌ در پی‌ یافتن‌ جزئیات‌ مسائل‌ و نیز پی‌ بردن‌ به‌ نکات‌ ریز برخی‌ مفاهیم‌ قرآنی‌ همچون‌ آفرینش‌، رستاخیز و نظایر آن‌، در صدد جست‌ و جو در منابع‌ پیشینیان‌ برآیند. ابن‌ خلدون‌ در مقام‌ تحلیل‌ این‌ پدیده‌، بر آن‌ است‌ که‌ عرب‌ پیش‌ از اسلام‌ با برخورداری‌ از دانشی‌ محدود، برای‌ فراگیری‌ و فهم‌ برخی‌ پرسش‌های‌ اساسی‌ دینی‌، به‌ همسایگان‌ یهودی‌ و مسیحی‌ خود روی‌ می‌آورد و پاسخگویان‌ نیز بر پایه دریافت‌های‌ خویش‌ از آثار دینی‌، پرسش‌ها را جواب‌ می‌گفتند.
[۱۵] ابن‌ خلدون‌، مقدمه، ج۱، ص‌۵۵۴ - ۵۵۵، به‌ کوشش‌ سهیل‌ زکار، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.



در باره مسیحیان‌ گفتنی‌ است‌ که‌ آنان‌ بجز برخی‌ مفاهیم‌ اساسی‌ دینی‌، تنها در موضوعاتی‌ چون‌ داستان‌ حضرت‌ مریم‌ و حضرت‌ عیسی علیه‌السلام و نیز داستان‌ اصحاب‌ کهف]] ‌، مطالبی‌ جاذب‌ برای‌ مسلمانان‌ داشته‌اند و طبیعی‌ است‌ که‌ محافل‌ و تعالیم‌ آنان‌ در بسیاری‌ از مسائل‌، برای‌ پرسشگران‌ کششی‌ نداشته‌ است‌. از آن‌جا که‌ یهودیان‌ برپایه کتب‌ عهد عتیق‌ و دیگر منابع‌ دینی‌ خود، در باره بسیاری‌ از قصص‌ مطرح‌ شده‌ در قرآن‌ کریم‌ و حدیث‌ نبوی‌، سابقه ذهنی‌ و آشنایی‌ تفصیلی‌ داشته‌اند و افزون‌ بر آن‌، ارتباط جمعیت‌های‌ یهودی‌ ساکن‌ در شبه‌ جزیره‌ با اعراب‌ مسلمان‌ شده‌ از گذشته‌ ارتباطی‌ نزدیک‌ بوده‌ است‌، این‌ تأثیر پذیری‌، در باره یهود بیش‌تر مصداق‌ داشته‌است‌.
با انتقال‌ مقر مسلمانان‌ به‌ مدینه ‌ - شهری‌ که‌ یهودیان‌ بسیاری‌ در آن‌ و همسایگی‌ آن‌ می‌زیستند - ارتباط مسلمانان‌ با یهودیان‌ اسلام‌ آورده‌ و نیاورده‌ افزون‌تر گشت‌.
[۱۶] قطان‌، مناع‌، ج۱، ص۳۵۴- ۳۵۵، مباحث‌ فی‌ علوم‌ القرآن‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
بر پایه برخی‌ روایات‌، نسخه‌هایی‌ از توراتو کتب‌ پیشینیان‌ که‌ در دسترس‌ مسلمانان‌ قرار گرفته‌ بود، خود یکی‌ از راه‌های‌ ورود اسرائیلیات‌ به‌ محافل‌ آنان‌ بود؛ چنانکه‌ ابوسلمه ‌ از ابوهریره ‌ نقل‌ می‌کند که‌ اهل‌ کتاب‌ ، تورات‌ را خود به‌ عبری ‌ می‌خواندند و سپس‌ برای‌ مستمعان‌ عرب‌زبان‌ به‌ عربی‌ ترجمه‌ می‌کردند.
[۱۷] ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، ج۸، ص۱۳۸، فتح‌ الباری‌، قاهره‌، ۱۳۴۸ق‌.
[۱۸] ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، ج۱۳، ص۴۴۲، فتح‌ الباری‌، قاهره‌، ۱۳۴۸ق‌.
همچنین‌ روایت‌ شده‌ که‌ عمر صحیفه‌ای‌ را که‌ ترجمه‌ای‌ (؟) از تورات‌ بوده‌ است‌، در اختیار داشته‌، و پیامبر اکرم ‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از این‌ امر ابراز ناخرسندی‌ کرده‌ است‌.
[۱۹] ابن‌ شاذان‌، فضل‌، ج۱، ص۱۶۸، الایضاح‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.



در احادیث‌ منقول‌ از پیامبر اکرم‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مضامینی‌ در نهی‌ از مراجعه‌ به‌ منابع‌ اهل‌ کتاب‌ دیده‌ می‌شود؛ در حدیثی‌ چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ از اهل‌ کتاب‌ پرسش‌ نکنید، چه‌ آنها شما را هدایت‌ نمی‌کنند و به‌ باطل‌ رهنمون‌ می‌شوند،
[۲۰] ابن‌ شاذان‌، فضل‌، ج۱، ص۱۶۸، الایضاح‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.
و در حدیثی‌ دیگر چنین‌ گفته‌ شده‌ که‌ آنچه‌ اهل‌ کتاب‌ می‌گویند، نه‌ قبول‌ و نه‌ رد کنید.
[۲۱] احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۴، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۱۳ق‌.
[۲۲] برای‌ نمونه‌های‌ دیگر، نک:صنعانی‌، عبدالرزاق‌، ج۱۱، ص۱۱۰-۱۱۱، المصنف‌، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
و چه‌ بسا که‌ اینگونه‌ احادیث‌ موجب‌ آن‌ شد تا در دوره صحابه ‌ این‌ روایات‌ و قصص‌ از آن‌ ارج‌ و منزلتی‌ که‌ بعدها در دوره تابعین ‌ یافت‌، برخوردار نباشد و کمتر مورد توجه‌ قرار گیرد.
[۲۳] ابن‌ تیمیه‌، احمد، ج۱، ص۵۸، مقدمة فی‌ اصول‌ التفسیر، به‌ کوشش‌ عدنان‌ زرزور، کویت‌/بیروت‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
[۲۴] ابوزهره‌، محمد، ج۱، ص۵۹۲، المعجزة الکبری‌ القرآن‌، قاهره‌، دارالفکر العربی‌.

با توجه‌ به‌ آنچه‌ اکنون‌ از جریان‌های‌ دوره صحابه‌ در دست‌ است‌، باید در نظر داشت‌ که‌ اگرچه‌ در پاره‌ای‌ از روایات‌ از زبان‌ ابن‌ مسعود و ابن‌ عباس‌ ، از رجوع‌ به‌ اهل‌ کتاب‌ نهی‌ شده‌ است‌،
[۲۵] ابن‌ عبدالبر، یوسف‌، ج۲، ص۵۰ -۵۳، جامع‌ بیان‌ العلم‌ و فضله‌، بیروت‌، دارالفکر.
ولی‌ از سوی‌ دیگر روایاتی‌ در دست‌ است‌ که‌ ابن‌ عباس‌ و برخی‌ دیگر از مفسران‌ متقدم‌، درباره تفسیر برخی‌ از آیات‌، اشکالی‌ در پرسش‌ از یهودیان‌ اسلام‌ آورده‌ نمی‌دیده‌اند.
[۲۶] ۴۸، ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
[۲۷] ابن‌ قیم‌ جوزیه‌، محمد، ج۱، ص۱۴۴، الروح‌، قاهره‌، مکتبة المتنبی‌.
به‌هر حال‌، از منابع‌ چنین‌ برمی‌آید که‌ در دوره صحابه‌، مسلمانان‌ با برخی‌ از سنن‌ یهود کمابیش‌ آشنا بوده‌اند
[۲۸] صنعانی‌، عبدالرزاق‌، ج۱۱، ص۳۶۹، المصنف‌، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
نمونه‌ای‌ بارز از این‌ دست‌ تأثیرپذیریها در روایات‌ صحابه‌، حکایتی‌ از تورات‌ با این‌ مضمون‌ است‌: « برکت ‌ غذا با وضو ساختن‌ پیش‌ از صرف‌ آن‌ افزون‌ می‌گردد»
[۲۹] ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، ج۱، ص۷۷، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
که‌ ریشه آن‌ در منابع‌ یهودی‌ آشکارا دیده‌ می‌شود.


توجه‌ به‌ تفصیلات‌ امم‌ پیشین‌ در باره آنچه‌ در قرآن‌ کریم‌ و حدیث‌ نبوی‌ وارد شده‌ بود، در دوره تابعان‌ با اهمیتی‌ ویژه‌ تلقی‌ می‌شد و به‌ هنگام‌ بررسی‌ تاریخی‌، نام‌ چند تن‌ از مشاهیر تابعان‌ که‌ برخی‌ از آنان‌ دارای‌ اصلی‌ یهودی‌ بوده‌، و برخی‌ تنها از منابع‌ یهودی‌ بهره‌ گرفته‌ بوده‌اند، به‌ طور شاخص‌ به‌ چشم‌ می‌خورد؛ شخصیت‌هایی‌ که‌ در جوانب‌ گوناگون‌ شکل‌گیری‌ اسرائیلیات‌، خواه‌ وارد ساختن‌ روایات‌ از منابع‌ بیگانه‌ و خواه‌ پردازش‌ آنها نقش‌ مؤثری‌ را ایفا کرده‌اند.

۸.۱ - ابواسحاق‌ کعب‌ بن‌ ماتع‌ حمیری‌

در این‌ میان‌، شخصیت‌ ابواسحاق‌ کعب‌ بن‌ ماتع‌ حمیری‌، ملقب‌ به‌ کعب‌ الاحبار (د ۳۲ ق‌) بسیار حائز اهمیت‌ است‌؛ وی‌ از بزرگان‌ یهود یمن ‌ بود که‌ در زمان‌ خلافت‌ ابوبکر به‌ مدینه‌ آمد و به‌ دین‌ اسلام‌ گروید. رجال‌شناسان‌ او را در طبقه نخست‌ تابعان‌ اهل‌ شام ‌ نام‌ برده‌اند و صحابیان‌ و تابعانی‌ چون‌ ابن‌ عباس‌، ابوهریره‌، مالک ‌بن ‌ابی ‌عامر و عطاء بن‌ ابی‌ رباح‌ از او نقل‌ روایت‌ می‌کرده‌اند.
[۳۰] ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، ج۸، ص۴۳۸- ۴۳۹، تهذیب‌ التهذیب‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۲۶ق‌.
کعب‌ که‌ در محافل‌ یهودیان‌ حمیر، از مرتبه‌ای‌ شاخص‌ برخوردار، و از محتوای‌ کتب‌ یهود آگاه‌ بود، پس‌ از اسلام‌ آوردن‌، در برخی‌ محافل‌ مسلمانان‌ نیز پاسخگوی‌ پرسش‌های‌ کنجکاوان‌ بود. در این‌ میان‌، تعلق‌ خاطر عمر و به‌ ویژه‌ معاویه ‌ به‌ داستان‌های‌ کعب‌ تأثیر شایانی‌ بر هموار کردن‌ راه‌، برای‌ تداول‌ روایات‌ او در میان‌ مسلمانان‌ داشت‌، تا آن‌جا که‌ گاه‌ به‌ تفسیر آیاتی‌ از قرآن‌ کریم‌ نیز می‌پرداخت‌.
[۳۲] مسعودی‌، علی‌، ج۳، ص۳۱، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
[۳۳] مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۴۲۶، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
[۳۴] ۱۴۱، ابولیث‌ سمرقندی‌، ج۱، ص۱۹-۲۰، تنبیه‌ الغافلین‌، دهلی‌، کتابخانه اشاعه الاسلام‌.
[۳۵] ثعلبی‌، احمد، ج۱، ص۱۴۴ به‌ بعد، قصص‌ الانبیاء، بیروت‌، دارالرائد العربی‌.

آزادی‌ کعب‌ در پردازش‌ داستان‌های‌ گوناگون‌ و نقل‌ روایات‌، بدانجا انجامید که‌ برخی‌ صحابه‌ چون‌ ابن‌ عباس‌ را به‌ ستوه‌ آورد؛ از جمله‌ باید به‌ حکایتی‌ اشاره‌ کرد مبنی‌ بر اینکه‌ کعب‌ روایتی‌ غریب‌ درباره خورشید و ماه ‌ بازگو کرده‌ بود و آنگاه‌ که‌ ابن‌ عباس‌ از مضمون‌ گفته او آگاه‌ شد، وی‌ را تکذیب‌، و از بابت‌ وارد ساختن‌ آراء یهودی‌ در تعالیم‌ اسلامی‌ سرزنش‌ کرد و با تمسک‌ به‌ آیه‌ای‌ از قرآن‌ کریم‌ و حدیثی‌ از رسول‌ اکرم‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، به‌ شرح‌ درباره موضوع‌ پرداخت‌. پس‌ از آن‌ چون‌ عکرمه‌ شاگرد ابن‌عباس‌، قصه خشم ‌ او را برای‌ کعب‌ بازگو کرد، وی‌ زیرکانه‌ گفته خود را به‌ کتابی‌ منسوخ‌ نسبت‌ داد و سخن‌ ابن‌ عباس‌ را تأیید کرد و به‌ استغفار پرداخت‌.
[۳۶] ثعلبی‌، احمد، قصص‌ الانبیاء، بیروت‌، دارالرائد العربی‌.


۸.۲ - عبدالله‌ بن‌ سلام‌

منابع‌ روایی‌ به‌ شخصیت‌ دیگری‌ به‌ نام‌ عبدالله‌ بن‌ سلام‌ در عهد صحابه‌ اشاره‌ دارند که‌ مطابق‌ روایات‌ از یهودیانی‌ بوده‌ است‌ که‌ در زمان‌ حضرت‌ رسول‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله اسلام‌ آورده‌ بوده‌ است‌. بر پایه منابع‌ رجال‌شناختی‌ کسانی‌ چون‌ ابوهریره‌، انس‌، عطاء بن‌ یسار و دیگران‌ از او روایت‌ کرده‌اند.
[۳۸] برای‌ شرح‌ حال‌ او، نک: ابن‌ عساکر، علی‌، ج۱، ص۹۲، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، عبدالله‌ بن‌ سالم‌ به‌ بعد، به‌ کوشش‌ مطاع‌ طرابیشی‌، دمشق‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
مطابق‌ روایات‌، اسلام‌ آوردن‌ وی‌ در پی‌ مجموعه‌ای‌ از پرسش‌ و پاسخ‌ها از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بوده‌ است‌. متن‌ این‌ پرسش‌ و پاسخ‌ در اثری‌ با عنوان‌ مسائل‌ عبدالله‌ بن‌ سلام‌ به‌ گونه‌ای‌ گاه‌ افسانه‌وار بازتاب‌ یافته‌ است‌. در متن‌ یاد شده‌، در قالب‌ پاسخ‌های‌ منتسب‌ به‌ حضرت‌ رسول‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، مضامینی‌ مطرح‌ شده‌ است‌ که‌ گاه‌ می‌توان‌ آنها را متأثر از اندیشه‌های‌ یهود دانست‌. در این‌ پاسخها حتی‌ آیه‌ای‌ از قرآن‌ کریم‌، به‌ عنوان‌ نقلی‌ از تورات ‌ توسط حضرت‌ رسول‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله انگاشته‌ شده‌ است‌.

۸.۳ - عبید بن‌ شریه جُرهُمی

پس‌ از اینان‌ باید از عبید بن‌ شریه جُرهُمی‌ (د ۸۶ق‌) یاد کرد که‌ بر اخبار پیشینیان‌ آگاهی‌ گسترده‌ای‌ داشت‌ و همین‌ امر سبب‌ گردید تا معاویه‌ او را نزد خود فرا خواند و داستان‌ سرای‌ِ خویش‌ سازد.
[۴۲] ابن‌ ندیم‌، الفهرست‌، ج۱، ص۱۰۲.
آگاهی‌ عبید از تاریخ‌ قدیم‌ِ عرب‌، به‌ ویژه‌ مردمان‌ یمن‌، به‌ حدی‌ وسیع‌ بود که‌ مسعودی‌ در بخش‌ اخبار یمن‌ و عرب‌ عاربه‌، غالباً بر گزارش‌های‌ عبید تکیه‌ داشته‌ است‌.
[۴۳] مسعودی‌، علی‌، ج۲، ص۶۰ -۶۲، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
[۴۴] مسعودی‌، علی‌، ج۲، ص۱۱۳، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
[۴۵] مسعودی‌، علی‌، ج۲، ص۱۱۴، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
[۴۶] مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۸۲، التنبیه‌ و الاشراف‌، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۹۴م‌.
گستردگی‌ وقوف‌ ابن‌ شریه‌ بر اخبار یمن‌، این‌ اندیشه‌ را تقویت‌ می‌کند که‌ او بخشی‌ از این‌ روایات‌ و قصص‌ را از یهودیان‌ یمن‌ برگرفته‌ است‌ (برای‌ اسرائیلیات‌ در روایات‌ او به این منابع رجوع کنید
[۴۷] «اخبار عبید»، منسوب‌ به‌ ابن‌ شریه‌، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴، همراه‌ التیجان‌ (نک: هم، ابن‌ هشام‌).
[۴۸] «اخبار عبید»، منسوب‌ به‌ ابن‌ شریه‌، ج۱، ص۳۱۵، همراه‌ التیجان‌ (نک: هم، ابن‌ هشام‌).
[۴۹] «اخبار عبید»، منسوب‌ به‌ ابن‌ شریه‌، ج۱، ص۳۲۲، همراه‌ التیجان‌ (نک: هم، ابن‌ هشام‌).
[۵۰] «اخبار عبید»، منسوب‌ به‌ ابن‌ شریه‌، ج۱، ص۴۱۴، همراه‌ التیجان‌ (نک: هم، ابن‌ هشام‌).
).

۸.۴ - وهب‌ بن‌ منبه

به‌ عنوان‌ نقطه عطفی‌ در رواج‌ اسرائیلیات‌ باید از وهب‌ بن‌ منبه (د ح‌ ۱۱۰ق‌) یاد کرد که‌ اصل‌ خاندان‌ او از خراسانو از ابناء فارس‌، و خود زاده یمن‌ بود
[۵۱] ذهبی‌، محمد، ج۴، ص۵۴۴، سیر اعلام‌ النبلاء، به‌ کوشش‌ شعیب‌ ارنؤوط و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م.
او که‌ به‌ عقیده برخی‌ از پژوهشگران‌ با زبان‌های‌ عبری‌ و سریانی‌ آشنا بود،
[۵۲] دوری‌، عبدالعزیز، ج۱، ص۱۰۶، بحث‌ فی‌ نشأة علم‌ التاریخ‌ عند العرب‌، بیروت‌، ۱۹۸۳م‌.
بسیاری‌ از مضامین‌ کتب‌ پیشینیان‌ را در محیط یمن‌ رواج‌ داد.
[۵۳] یاقوت‌، ادبا، ج۱۹، ص۲۵۹.
[۵۴] ذهبی‌، محمد، ج۴، ص۳۵۲، میزان‌ الاعتدال‌، به‌ کوشش‌ علی‌محمد بجاوی‌، بیروت‌، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۳م‌.
او خود بارها به‌ استفاده‌ از کتب‌ پیشینیان‌، تصریح‌ داشته‌ است‌. روایات‌ وهب‌ در دوره‌های‌ بعد در سطحی‌ گسترده‌ در سرزمین‌های‌ دیگر رواج‌ یافت‌. این داستان‌های‌ منقول‌ و پرداخته‌، سرانجام‌، وسیله‌ای‌ شد تا برخی‌ از قصاص‌ کم‌دانش‌ در محافل‌ و مساجد کسانی‌ را گرد خود فراهم‌ آورده‌، به‌ داستان‌سرایی‌ پردازند (برای‌ اطلاعات‌ بیشتر به این منابع رجوع کنید
[۵۸] جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۸۴- ۲۸۵، البیان‌ و التبیین‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
[۵۹] ابونعیم‌ اصفهانی‌، احمد، ج۲، ص۳۰۹، حلیة الاولیاء، قاهره‌، ۱۳۵۲ق‌/۱۹۲۳م‌.
[۶۰] ابونعیم‌ اصفهانی‌، احمد، ج۲، ص۳۱۳، حلیة الاولیاء، قاهره‌، ۱۳۵۲ق‌/۱۹۲۳م‌.
[۶۱] کلینی‌، محمد، ج۷، ص۲۶۳، الکافی‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۱ق‌.
[۶۲] جعفریان‌، رسول‌، ج۱، ص۱۳۹، «نقش‌ قصه‌ پردازان‌ در تاریخ‌ اسلام‌»، کیهان‌ اندیشه‌، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌، شم ۳۰.
).


گرایش‌ به‌ اخبار پیشینیان‌ که‌ از دوره صحابه‌ آغاز گردیده‌ بود، با وجود کسانی‌ چون‌ عکرمه‌ و مجاهد در اواخر سده نخست‌ هجری‌ تا حدودی‌ گسترده‌تر شد.
[۶۳] برای‌ نقد برخی‌ از این‌ روایات رجوع کنید به، ابن‌ جوزی‌، ج۱، ص۱۹۰-۲۰۳، عبدالرحمان‌، الموضوعات‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحمان‌ محمد عثمان‌، بیروت‌، دارالفکر.



در سده ۲ق‌ با روی‌ آوردن‌ عالمان‌ اسلامی‌ به‌ تدوین‌، و پدید آمدن‌ نخستین‌ آثار مدون‌ در تفسیر، حدیث‌ و دیگر زمینه‌ها، به‌ طور طبیعی‌ برخی‌ از اینگونه‌ روایات‌ نیز در آثار مدون‌ جای‌ گشود. گفتنی‌ است‌ که‌ به‌ موازات‌ گسترش‌ جریان‌ تدوین‌، در محافل‌ راویان‌ و محدثان‌ سده ۳ق‌، نیاز به‌ ذکر اسانید به‌ عنوان‌ عاملی‌ بازدارنده‌ از رواج‌ بر ساخته‌ها بیش‌تر احساس‌ می‌گردید.
[۶۴] مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۱، ص۱۵، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م.
[۶۵] ترمذی‌، محمد، ج۵، ص۷۴۰، سنن‌، به‌ کوشش‌ احمد محمد شاکر و دیگران‌، قاهره‌، ۱۳۵۷ق‌/۱۹۳۸م‌.
در همان‌ روزگار، برخی‌ از نقادان‌ متکلم‌ نیز همچون‌ ابراهیم‌ نظام‌ از معتزلهو فضل‌ بن‌ شاذان ‌ از امامیه ‌، در آثار خود اسناد بسیاری‌ از اخبار و احادیث‌ متداول‌، از جمله‌ روایات‌ ناظر بر اسرائیلیات‌ را به‌ نقد گرفتند.
[۶۶] ابن‌ شاذان‌، فضل‌، ج۱، ص۱۳، الایضاح‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.
[۶۷] ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۱، ص۲۹، تأویل‌ مختلف‌ الحدیث‌، به‌ کوشش‌ محمد زهری‌ نجار، بیروت‌، دار الجیل‌.
با این‌ حال‌، گاه‌ در مقام‌ استشهادهای‌ ذوقی‌
[۶۸] جاحظ، عمرو، ج۲، ص۲۳۲، البیان‌ و التبیین‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
[۶۹] جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷، البرصان‌ و العرجان‌، به‌ کوشش‌ محمد موسی‌ خولی‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/.
یا مناسبت‌هایی‌ خاص‌
[۷۰] ابن‌ سعد، محمد، ج۱، ص۲۸- ۲۹، کتاب‌ الطبقات‌ الکبیر، به‌ کوشش‌ زاخاو و دیگران‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۵م‌.
اینگونه‌ اخبار نقل‌ می‌شده‌اند.
نگرشی‌ مقایسه‌ای‌ بر مقاله سوم‌ از الفهرست‌ ابن‌ ندیم‌ درباره آثار اخباریان‌ نسب‌شناس‌، نشان‌ می‌دهد که‌ چگونه‌ روند پرداخت‌ نویسندگان‌ مسلمان‌، حتی‌ اخباریان‌ به‌ اسرائیلیات‌، در سدة ۳ق‌ نسبت‌ به‌ عصر پیشین‌ رونق‌ خود را از دست‌ داده‌ است‌. به‌ عنوان‌ نمونه‌ای‌ ویژه‌ و قابل‌ تأمل‌ در اواخر سده ۳ق‌، باید از کار محمد بن‌ جریر طبری‌ (د ۳۱۰ق‌) یاد کرد که‌ با هدف‌ گردآوری‌ مجموعه‌ای‌ گسترده‌ مشتمل‌ بر روایات‌ گوناگون‌ مرتبط با تفسیر آیات‌ قرآنی‌، پاره‌ای‌ از روایات‌ برگرفته‌ از امم‌ سالفه‌ را به‌ مناسبت‌های‌ موضوعی‌ در تفسیر روایی‌ خود جای‌ داده‌ است‌. در توضیح‌ باید افزود که‌ وادارنده طبری‌ بر درج‌ اینگونه‌ روایات‌ در کتاب‌ تفسیر خود، وجود آن‌ها در متون‌ تفسیری‌ متقدم‌ بود که‌ از اسرائیلیات‌ به‌ دور نبوده‌اند. بر خلاف‌ اینکه‌ وی‌ در کتاب‌ دیگرش‌، تاریخ‌، به‌ تصریح‌ خود، بدون‌ آنکه‌ بر احراز درستی‌ گفتار مصرّ باشد، در بخش‌ مربوط به‌ تاریخ‌ یهود، بر نقلیات‌ آگاهان‌ از اخبار امم‌ سالفه‌ بسیار پرداخته‌ است‌، در کتاب‌ تفسیر که‌ در بر دارنده تعالیم‌ دینی‌ است‌، از چنین‌ روشی‌ در استفاده‌ از منابع‌ غیر اسلامی‌ پیروی‌ نکرده‌ است‌.
با گسترش‌ فرهنگ‌ واعظانه‌ در مشرق‌ زمین‌ از سده ۴ق‌، زمینه‌ای‌ مساعد پیدا شد تا در آثار تألیف‌ شده‌ - که‌ تقیدی‌ نیز به‌ ذکر اسانید روایی‌ نبوده‌ است‌ - برخی‌ از نمونه‌های‌ اسرائیلیات‌ اعم‌ از قصص‌ و مفاهیم‌، مطرح‌ گردند؛ در این‌ میان‌ از سده ۴ق‌ به‌ ویژه‌ باید از آثار ابولیث‌ سمرقندی‌ ، چون‌ «بستان‌ العارفین‌» و
[۷۳] ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
[۷۴] ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، ج۱، ص۱۲۹، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
[۷۵] ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، ج۱، ص۱۵۸، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
و تفسیر
[۷۶] ابولیث‌ سمرقندی‌، نصر، ج۱، ص۴۸۶، تفسیر القرآن‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحیم‌ احمد زقر، بغداد، ۱۴۰۵-۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵- ۱۹۸۶م‌.
[۷۷] ابولیث‌ سمرقندی‌، نصر، ج۱، ص۵۶۲، تفسیر القرآن‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحیم‌ احمد زقر، بغداد، ۱۴۰۵-۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵- ۱۹۸۶م‌.
یاد کرد. در سده ۵ق‌ و پس‌ از آن‌ در نوشته‌هایی‌ چون‌ قصص‌ الانبیاء کسایی ‌، آثاری‌ با همین‌ نام‌ از ثعلبیو ربغوزی ‌، و قصص‌ قرآن‌ مجید نوشته ابوبکر عتیق‌ نیشابوری‌ نمونه‌هایی‌ بارز از این‌ گرایش‌ به‌ چشم‌ می‌خورد. در مغرب‌ اسلامی‌ نیز نسخه‌های‌ کهن‌ آثار راویان‌ اسرائیلیات‌ چون‌ وهب‌ رواج‌ داشته‌، و نمونه آن‌ در فهرسة ابن‌ خیر اشبیلی
[۷۸] ابن‌ خیر اشبیلی‌، محمد، ج۱، ص۲۹۱، فهرسة، به‌ کوشش‌ فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م‌.
به‌ ثبت‌ آمده‌ است‌.
گفتنی‌ است‌ که‌ از سده ۴ق‌، عالمان‌ مسلمان‌ به‌ شکلی‌ مستند و مستقیم‌، در پی‌ شناخت‌ آثار دینی‌ و تاریخی‌ یهود برآمده‌، گاه‌ از متن‌ آنها به‌ زبان‌ اصلی‌ و گاه‌ از ترجمه‌های‌ عربی‌ آنها بهره‌ جسته‌اند؛ بدیهی‌ است‌ که‌ اینگونه‌ استفاده‌های‌ علمی‌ از منابع‌ یهود را نمی‌توان‌ به‌ معنی‌ وارد ساختن‌ اسرائیلیات‌ تلقی‌ کرد. از جمله‌ در همان‌ سده‌ به‌ فرمان‌ خلیفه‌ مستنصربالله‌ ، ترجمه‌ای‌ از کتاب‌ «تاریخ‌» اروسیوس‌ صورت‌ گرفت‌ که‌ در آن‌ بخشی‌ مفصل‌ به‌ تاریخ‌ کهن‌ یهود اختصاص‌ داشت‌.
[۷۹] اروسیوس‌، تاریخ‌ العالم‌، ج۱، ص۹۴، ترجمه کهن‌ عربی‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوی‌، بیروت‌، ۱۹۸۲م‌.
[۸۰] بدوی‌، عبدالرحمان‌، ج۱، ص۱۰، مقدمه‌ بر تاریخ‌ العالم‌ (نک: هم، اروسیوس‌).
با کنار هم‌ گذاردن‌ اسناد موجود از سده ۴ق‌، تصویر روشنی‌ از آشنایی‌ علمی‌ مسلمانان‌ با افکار و تعالیم‌ یهودی‌ پیش‌ روی‌ قرار می‌گیرد. در جست‌ و جو از میان‌ منابع‌ برجای‌ مانده‌ از سده ۴ق‌، از عالمانی‌ خبر داریم‌ که‌ بر نوشته‌های‌ دینی‌ سلف‌، شناخت‌ و آگاهی‌ نسبتاً دقیقی‌ داشته‌اند. برای‌ نمونه‌ باید از حمزه اصفهانی ‌ یاد کرد که‌ در ۳۰۸ق‌، در پی‌ آشنایی‌ با یکی‌ از علمای‌ یهود، بخش‌ مهمی‌ از اسفار دینی‌ - تاریخی‌ عهد عتیق‌ را فراگرفته‌، و فهرستی‌ از آن‌ها را به‌ دست‌ داده‌ است‌.
[۸۱] حمزه اصفهانی‌، تاریخ‌ سنی‌ ملوک‌ الارض‌ و الانبیاء، ج۱، ص۵۷، برلین‌، ۱۳۴۰ق‌/۱۹۲۲م‌.
ملاقات‌ مسعودی‌ با یک‌ یهودی‌ اهل‌ شوشتر در بغداد و مناظراتی‌ با وی‌، شاهدی‌ دیگر می‌تواند بود.
[۸۲] مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۱۱۴، التنبیه‌ و الاشراف‌، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۹۴م‌.

در میانه سده ۴ق‌، مطهر بن‌ طاهر مقدسی‌ (د ۳۵۵ق‌) با آگاهی‌ گسترده‌ نسبت‌ به‌ اخبار و اندیشه‌های‌ یهود و آشنایی‌ به‌ زبان‌ عبری‌ ، به‌ بررسی‌ موارد اختلاف‌ میان‌ مسلمانان‌ و یهودیان‌ می‌پردازد و درباره موضوعاتی‌ چون‌ اعتقادات‌ مربوط به‌ روح ‌، آراء یهود را از منابع‌ ایشان‌ نقل‌ می‌کند. در اواخر همان‌ سده‌، ابن‌ ندیم‌ در مقدمه اثر پر ارزش‌ خود الفهرست‌،
[۸۵] ابن‌ ندیم‌، الفهرست‌، ج۱، ص۲۵.
به‌ تقسیم‌ بندی‌ و یادکرد بسیار دقیقی‌ از آثار دینی‌ یهود پرداخته‌ است‌؛ او بجز اسفار عهد عتیق‌، از مجموعه مشنا مشتمل‌ بر قوانین‌ و روایات‌ شفاهی‌ یهود، و همچنین‌ تفاسیر برخی‌ از اسفار عهد عتیق‌، یاد كرده‌ است‌.
در سده ۵ق‌، بیرونی‌ عالم‌ بزرگ‌ مشرق‌، در مصاحبت‌ با عالمی‌ یهودی‌ از اهل‌ گرگان ‌، به‌ نام‌ یعقوب‌ بن‌ موسی‌ تفرشی ‌، از وی‌ اطلاعاتی‌ درباره آراء و تواریخ‌ ایشان‌ - به‌ ویژه‌ درباره حضرت‌ موسی‌ علیه‌السلام- کسب‌ کرده‌، و بخشی‌ از آن‌ اطلاعات‌ را در آثار خود ضبط کرده‌ است‌ و در مغرب‌ زمین‌، ابن‌ حزم‌ در یکی‌ از رساله‌های‌ خود، به‌ ذکر ریز عقاید یهود، بر اساس‌ آراء وارد شده‌ در تلمود پرداخته‌ است‌
[۸۶] ابن‌ حزم‌، علی‌، ج۱، ص۶۴، «رسالة فی‌ الرد علی‌ ابن‌ نغزیلة الیهودی‌»، رسائل‌ ابن‌ حزم‌ الاندلسی‌، به‌ کوشش‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌، ۱۹۸۱م‌.





۱۱.۱ - داستان‌هایی از امم سالفه

در بررسی‌ موضوعات‌ روایاتی‌ که‌ نمونه‌های‌ اسرائیلیات‌ تلقی‌ می‌شوند، باید اشاره‌ کرد که‌ در مقام‌ توضیح‌ و تفسیر برخی‌ آیات‌ و اشارات‌ قرآنی‌، یا شرح‌ برخی‌ احادیث‌، معمول‌ترین‌ شیوه‌، پرداختن‌ به‌ داستانی‌ از «امم‌ سالفه‌» بوده‌ است‌. در این‌ موارد نام‌ شخصیت‌های‌ داستان‌ گاه‌ با تعریب‌ نام‌های‌ عبری‌ و گاه‌ با جایگزین‌ کردن‌ نام‌های‌ اصلی‌ با نام‌های‌ مأنوس‌تر، تغییر می‌یافته‌ است‌. از نظر پرداخت‌ محتوایی‌ داستان‌، تغییراتی‌ در جزئیات‌ و دست‌یابی‌ به‌ بافتی‌ هماهنگ‌تر با فرهنگ‌ اسلامی‌ امری‌ معمول‌ بوده‌ است‌؛ در همین‌ راستا بسیاری‌ از داستان‌های‌ پرداخت‌ یافته‌ در محیط جدید، برخی‌ عناصر و بخش‌های‌ مطابق‌ با تعالیم‌ اسلامی‌ و ناموافق‌ با تعالیم‌ یهود را نیز در برداشته‌، و گاه‌ داستانی‌ از امم‌ پیشین‌، با داستانی‌ قرآنی‌ به‌ همین‌ شیوه‌ پیوند داده‌ شده‌ است‌.
در بررسی‌ نمونه‌ها، نخست‌ باید به‌ داستان‌ شعیب ‌ نبی‌ علیه‌السلام اشاره‌ کرد. در قرآن‌ کریم‌ جز پیامبری‌ شعیب‌ در میان‌ قوم‌ مدین‌، سخنی‌ دیگر دیده‌ نمی‌شود و برخی‌ مفسران‌ در پی‌ گسترش‌ دادن‌ این‌ داستان‌، به‌ تطبیق‌ شعیب‌ با شخصیتی‌ مشابه‌ در عهد عتیق‌، یعنی‌ یترون‌ پدر زن‌ حضرت‌ موسی‌ علیه‌السلام
[۸۸] ۳:۱، عهد عتیق‌.
روی‌ آورده‌اند.
یکی‌ دانستن‌ آزر یاد شده‌ در قرآن‌ کریم‌ با تارح ‌ پدر حضرت‌ ابراهیم‌ علیه‌السلام در روایت‌ عهد عتیق‌
[۹۰] ۱۱:۳۱،۳۲، عهد عتیق‌.
نزد برخی‌ از مفسران‌ و تطبیق‌ ادریس‌ قرآنی‌ با اخنوخ‌ عهد عتیق‌
[۹۱] ادریس‌، عهد عتیق‌.
را می‌توان‌ به‌ عنوان‌ نمونه‌های‌ دیگر یاد کرد. گاه‌ آمیختگی‌ داستان‌ها از همان‌ نمونه روایت‌ مسعودی‌ در باره سرگذشت‌ ادریس ‌ نبی‌ است‌ که‌ برای‌ بسط رخدادهای‌ میان‌ او و جبار معاصرش‌ بیوراسب‌، ماجرا را در قالب‌ داستان‌ شناخته‌ شدة آحاب‌ و الیاس‌ جای‌ داده‌ است‌.
[۹۲] مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۱۷، اثبات‌ الوصیه، نجف‌، کتابخانه حیدریه‌.


۱۱.۲ - تفسیر مفاهیم‌ اسلامی‌

زمینه محدودتر دیگری‌ از اسرائیلیات‌، پرداختن‌ به‌ تفسیر مفاهیم‌ اسلامی‌ با بهره‌گیری‌ از مفاهیم‌ همانند در فرهنگ‌ امم‌ سالفه‌ و بسط و تفصیل‌ مطلب‌ بر آن‌ پایه‌ است‌. از موارد شایان‌ ذکر از این‌ دست‌، می‌توان‌ به‌ مفاهیمی‌ مربوط به‌ عالم‌ غیب‌ ، مانند فرشتگانی‌ چون‌ عزازیل‌، کروبیل‌، رفائیل‌ و دومه‌، فرشته موکل‌ بر ارواح‌ کفار ، یاد کرد که‌ در پاره‌ای‌ منابع‌ اسلامی‌ از آن‌ها سخن‌ رفته‌ است‌،
[۹۳] ابن‌ حبیب‌، عبدالملک‌، ج۱، ص۷۰، التاریخ‌، به‌ کوشش‌ آگواده‌، مادرید، ۱۹۹۱م‌.
[۹۶] سیوطی‌، الحبائک‌ فی‌ اخبار الملائک‌، ج۱، ص۸۵، به‌ کوشش‌ محمد سعید بن‌ بسیونی‌ زغلول‌، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
اما نامی‌ از آن‌ها در متون‌ اصیل‌ اسلامی‌ به‌ میان‌ نیامده‌، و با فرشتگان ‌ یاد شده‌ در متون‌ آپوکریف‌ و کتب‌ تلمودی‌ قابل‌ تطبیق‌ و مقایسه‌اند. موضوعاتی‌ فرعی‌ درباره فرشتگان‌ مقرب‌ را نیز باید به‌ این‌ زمینه‌ علاوه‌ کرد و از نمونه‌های‌ شایان‌ ذکر آن‌، حضور جبرئیل ‌ به‌ عنوان‌ فرشته نجات‌ دهنده پیامبرانو مؤمنان ‌ در آزمایش‌ آتش ‌ است‌ که‌ طرح‌ آن‌ در برخی‌ منابع‌ اسلامی‌
[۹۷] راوندی‌، سعید، ج۱، ص۱۰۴- ۱۰۵، قصص‌ الانبیاء، به‌ کوشش‌ غلامرضا عرفانیان‌، مشهد، ۱۴۰۹ق‌.
با نظایر آن‌ در منابع‌ تلمودی‌ جای‌ مقایسه‌ دارد.
مفاهیمی‌ با زمینه‌های‌ گوناگون‌ چون‌ کیهان‌شناسی‌ و معادشناسی‌، همچون‌ محاط بودن‌ آسمانهای‌ هفتگانه‌ در آب
[۹۸] اسد بن‌ موسی‌، الزهد، ج۱، ص۷۶، به‌ کوشش‌ خوری‌، ویسبادن‌، ۱۹۷۶م‌.
[۱۰۰] ابن‌ خزیمه‌، محمد، ج۱، ص۱۰۲، التوحید، به‌ کوشش‌ محمد خلیل‌ هراس‌، قاهره‌، ۱۳۸۸ق‌.
[۱۰۱] ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، ج۱، ص۱۶۲، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
[۱۰۲] بیهقی‌، احمد، ج۱، ص۴۰۲، الاسماء و الصفات‌، بیروت‌، داراحیاء التراث‌ العربی.
[۱۰۳] باب‌ اول‌، عهد عتیق‌.
و طبقات‌ هفتگانه جهنم
[۱۰۴] برپایه روایات‌ وهب‌ ابن‌ منبه‌، ابن‌هشام‌، ج۱، ص۳۸، عبدالملک‌، التیجان‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۴۷ق‌.
[۱۰۵] غزالی‌، محمد، ج۴، ص۵۳۱، احیاء علوم‌ الدین‌، بیروت‌، دارالندوه الجدیده‌.
نیز از نظر امکان‌ اقتباس‌ از امم‌ سالفه‌ درخور تأملند. همچنین‌ در روایتی‌، دود و آب‌ تؤماً ماده سازنده آسمانها شناخته‌ شده‌اند که‌ با پندار مطرح‌ شده‌ در نوشته‌های‌ مدراشی‌ قابل‌ مقایسه‌ است‌؛ چه‌ در آن‌ها لفظ عبری‌ «شمائیم‌» (آسمان‌ها) مرکب‌ از ۲ واژه اش‌ (آتش‌) و مائیم‌ (آبها) دانسته‌، و چنین‌ تصور شده‌ که‌ آسمان ‌ همچون‌ نام‌ خود از دو عنصر آتش‌ (دخان‌) و آب‌ پدید آمده‌ است‌
[۱۰۶] مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۳۸، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
دیگر از موارد جالب‌ توجه‌، بازتابهایی‌ از « تابوت‌ عهد » است‌ که‌ به‌ اشکال‌ گوناگون‌ و با مناسبت‌های‌ متنوع‌ در برخی‌ از منابع‌ روایی‌ دیده‌ می‌شود.
[۱۰۷] مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۱۶، اثبات‌ الوصیه، نجف‌، کتابخانه حیدریه‌.
[۱۰۸] مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۵۰، اثبات‌ الوصیه، نجف‌، کتابخانه حیدریه‌.
[۱۰۹] مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۶۲، اثبات‌ الوصیه، نجف‌، کتابخانه حیدریه‌.
[۱۱۰] سیوطی‌، «العرف‌ الوردی‌»، ج۱، ص۳۸۱، ضمن‌ مجموعة الامام‌ المهدی‌ عند اهل‌ السنة، اصفهان‌، ۱۴۰۲ق‌.
[۱۱۱] سیوطی‌، «العرف‌ الوردی‌»، ج۱، ص۳۹۲، ضمن‌ مجموعة الامام‌ المهدی‌ عند اهل‌ السنة، اصفهان‌، ۱۴۰۲ق‌.


۱۱.۳ - دعاها ومناجاتها، صحیفه‌ها، اندرزها

در پایان‌ باید به‌ بسیاری‌ از دعاها ومناجاتها، صحیفه‌ها، اندرزها و انواع‌ گفتارهای‌ منتسب‌ به‌ پیامبران‌ بنی‌اسرائیل‌ اشاره‌ کرد که‌ بحث‌ در باره منابع‌ آنها، مستلزم‌ بررسی‌های‌ تطبیقی‌ و یافتن‌ نظایر احتمالی‌ آنها در فرهنگ‌ امم‌ سالفه‌ است‌.
[۱۱۲] احمد بن‌ حنبل‌، الزهد، ج۱، ص۸۶ - ۸۷، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۲م‌.
[۱۱۴] مفید، محمد، ج۱، ص۱۰۴، الامالی‌، به‌ کوشش‌ غفاری‌ و استادولی‌، قم‌، ۱۴۰۳ق‌.
[۱۱۵] مرشدبالله‌، یحیی‌، ج۲، ص۱۹۵، الامالی‌ الخمیسیة، قاهره‌، ۱۳۷۶ق‌.




انساب‌ فرزندان‌ نوح ‌ علیه‌السلام، آنگونه‌ که‌ در عهد عتیق‌ مطرح‌ شده‌ است‌، البته‌ نه‌ به‌ عنوان‌ تفکری‌ دینی‌، اما در حد بازتابی‌ مستند از احوال‌ پیشینیان‌، نه‌ تنها در میان‌ نسب‌شناسان‌ و مؤلفان‌ مسلمان‌ رواج‌ داشت‌، بلکه‌ از پذیرشی‌ نسبتاً عام‌ برخوردار بود و یکی‌ از شایع‌ترین‌ زمینه‌ها برای‌ اسطوره‌های‌ مربوط به‌ نخستین‌ سازندگان‌ شهرهای‌ مشرق‌ زمین‌، چون‌ گرگان ‌، اصفهانو اردبیل ‌ بود.
[۱۱۷] سهمی‌، حمزه‌، ج۱، ص۴۴، تاریخ‌ جرجان‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.
[۱۱۸] سمعانی‌، عبدالکریم‌، ج۱، ص۱۰۷، الانساب‌، به‌ کوشش‌ عبدالله‌ عمر بارودی‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.
[۱۱۹] یاقوت‌، بلدان‌، ذیل‌ اصبهان‌.




(۱) ابن‌ اثیر، علی‌، اسدالغابه، قاهره‌، ۱۲۸۰-۱۲۸۶ق‌.
(۲) ابن‌ بابویه‌، محمد، علل‌ الشرائع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.
(۳) ابن‌ تیمیه‌، احمد، مقدمة فی‌ اصول‌ التفسیر، به‌ کوشش‌ عدنان‌ زرزور، کویت‌/بیروت‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
(۴) ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، الموضوعات‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحمان‌ محمد عثمان‌، بیروت‌، دارالفکر.
(۵) ابن‌ حبیب‌، عبدالملک‌، التاریخ‌، به‌ کوشش‌ آگواده‌، مادرید، ۱۹۹۱م‌.
(۶) ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، تهذیب‌ التهذیب‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۲۶ق‌.
(۷) ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، فتح‌ الباری‌، قاهره‌، ۱۳۴۸ق‌.
(۸) ابن‌ حزم‌، علی‌، «رسالة فی‌ الرد علی‌ ابن‌ نغزیلة الیهودی‌»، رسائل‌ ابن‌ حزم‌ الاندلسی‌، به‌ کوشش‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌، ۱۹۸۱م‌.
(۹) ابن‌ خزیمه‌، محمد، التوحید، به‌ کوشش‌ محمد خلیل‌ هراس‌، قاهره‌، ۱۳۸۸ق‌.
(۱۰) ابن‌ خلدون‌، مقدمه، به‌ کوشش‌ سهیل‌ زکار، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
(۱۱) ابن‌ خیر اشبیلی‌، محمد، فهرسة، به‌ کوشش‌ فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م‌.
(۱۲) ابن‌ سعد، محمد، کتاب‌ الطبقات‌ الکبیر، به‌ کوشش‌ زاخاو و دیگران‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۵م‌.
(۱۳) ابن‌ شاذان‌، فضل‌، الایضاح‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.
(۱۴) ابن‌ طاووس‌، علی‌، سعد السعود، نجف‌، ۱۳۶۹ق‌.
(۱۵) ابن‌ عبدالبر، یوسف‌، جامع‌ بیان‌ العلم‌ و فضله‌، بیروت‌، دارالفکر.
(۱۷) ابن‌ عساکر، علی‌، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، عبدالله‌ بن‌ سالم‌ به‌ بعد، به‌ کوشش‌ مطاع‌ طرابیشی‌، دمشق‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
(۱۸) ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، تأویل‌ مختلف‌ الحدیث‌، به‌ کوشش‌ محمد زهری‌ نجار، بیروت‌، دار الجیل‌.
(۱۹) ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، المعارف‌، به‌ کوشش‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌.
(۲۰) ابن‌ قیم‌ جوزیه‌، محمد، الروح‌، قاهره‌، مکتبة المتنبی‌.
(۲۱) ابن‌ کثیر، البدایة.
(۲۲) ابن‌ ندیم‌، الفهرست‌.
(۲۳) ابن‌هشام‌، عبدالملک‌، التیجان‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۴۷ق‌.
(۲۴) ابوزهره‌، محمد، المعجزة الکبری‌ القرآن‌، قاهره‌، دارالفکر العربی‌.
(۲۵) ابوالقاسم‌ حکیم‌ سمرقندی‌، اسحاق‌، السواد الاعظم‌، ترجمه کهن‌ فارسی‌، به‌ کوشش‌ عبدالحی‌ حبیبی‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.
(۲۶) ابولیث‌ سمرقندی‌، نصر، تفسیر القرآن‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحیم‌ احمد زقر، بغداد، ۱۴۰۵-۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵- ۱۹۸۶م‌.
(۲۷) ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
(۲۸) ابولیث‌ سمرقندی‌، تنبیه‌ الغافلین‌، دهلی‌، کتابخانه اشاعه الاسلام‌.
ref (۲۹) ابونعیم‌ اصفهانی‌، احمد، حلیة الاولیاء، قاهره‌، ۱۳۵۲ق‌/۱۹۲۳م‌.
(۳۰) احمد بن‌ حنبل‌، الزهد، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۲م‌.
(۳۱) احمد بن‌ حنبل‌، مسند، قاهره‌، ۱۳۱۳ق‌.
(۳۲) «اخبار عبید»، منسوب‌ به‌ ابن‌ شریه‌، همراه‌ التیجان‌ (نک: هم، ابن‌ هشام‌).
(۳۳) الاختصاص‌، منسوب‌ به‌ شیخ‌ مفید، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، جماعة المدرسین‌.
(۳۴) اروسیوس‌، تاریخ‌ العالم‌، ترجمه کهن‌ عربی‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوی‌، بیروت‌، ۱۹۸۲م‌.
(۳۵) اسد بن‌ موسی‌، الزهد، به‌ کوشش‌ خوری‌، ویسبادنzwnj; واعظانهlt;/refzwnj; کهzwnj; قرار میمقدسیzwnj;، ۱۳۸۸ق‌، ۱۹۷۶م‌.
(۳۶) بدوی‌، عبدالرحمان‌، مقدمه‌ بر تاریخ‌ العالم‌ (نک: هم، اروسیوس‌).
(۳۷) بیرونی‌، ابوریحان‌، الاثار الباقیه، به‌ کوشش‌ ادوارد زاخاو، لایپزیگ‌، ۱۹۲۳م‌.
(۳۸) بیهقی‌، احمد، الاسماء و الصفات‌، بیروت‌، داراحیاء التراث‌ العربی.
(۳۹) ترمذی‌، محمد، سنن‌، به‌ کوشش‌ احمد محمد شاکر و دیگران‌، قاهره‌، ۱۳۵۷ق‌/۱۹۳۸م‌.
(۴۰) ثعلبی‌، احمد، قصص‌ الانبیاء، بیروت‌، دارالرائد العربی‌.
(۴۱) جاحظ، عمرو، البرصان‌ و العرجان‌، به‌ کوشش‌ محمد موسی‌ خولی‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/.
(۴۲) جاحظ، عمرو، البیان‌ و التبیین‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
(۴۳) جعفریان‌، رسول‌، «نقش‌ قصه‌ پردازان‌ در تاریخ‌ اسلام‌»، کیهان‌ اندیشه‌، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌، شم ۳۰.
(۴۴) حبیبی‌، عبدالحی‌، تعلیقات‌ بر السواد الاعظم‌ (نک: هم، ابوالقاسم‌ حکیم‌).
(۴۵) حمزه اصفهانی‌، تاریخ‌ سنی‌ ملوک‌ الارض‌ و الانبیاء، برلین‌، ۱۳۴۰ق‌/۱۹۲۲م‌.
(۴۶) دوری‌، عبدالعزیز، بحث‌ فی‌ نشأة علم‌ التاریخ‌ عند العرب‌، بیروت‌، ۱۹۸۳م‌.
(۴۷) ذهبی‌، محمد، سیر اعلام‌ النبلاء، به‌ کوشش‌ شعیب‌ ارنؤوط و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م.
(۴۸) ذهبی‌، محمد، میزان‌ الاعتدال‌، به‌ کوشش‌ علی‌محمد بجاوی‌، بیروت‌، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۳م‌.
(۴۹) راوندی‌، سعید، قصص‌ الانبیاء، به‌ کوشش‌ غلامرضا عرفانیان‌، مشهد، ۱۴۰۹ق‌.
(۵۰) سمعانی‌، عبدالکریم‌، الانساب‌، به‌ کوشش‌ عبدالله‌ عمر بارودی‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.
(۵۱) سهمی‌، حمزه‌، تاریخ‌ جرجان‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.
(۵۲) سیوطی‌، الحبائک‌ فی‌ اخبار الملائک‌، به‌ کوشش‌ محمد سعید بن‌ بسیونی‌ زغلول‌، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
(۵۳) سیوطی‌، «العرف‌ الوردی‌»، ضمن‌ مجموعة الامام‌ المهدی‌ عند اهل‌ السنة، اصفهان‌، ۱۴۰۲ق‌.
(۵۴) صنعانی‌، عبدالرزاق‌، المصنف‌، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
(۵۵) طبری‌، تاریخ‌.
(۵۶) عهد عتیق‌.
(۵۷) عیاشی‌، محمد، التفسیر، به‌ کوشش‌ هاشم‌ رسولی‌ محلاتی‌، قم‌، ۱۳۸۰ق‌.
(۵۸) غزالی‌، محمد، احیاء علوم‌ الدین‌، بیروت‌، دارالندوه الجدیده‌.
(۵۹) قرآن‌ کریم‌.
(۶۰) قطان‌، مناع‌، مباحث‌ فی‌ علوم‌ القرآن‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
(۶۱) کلینی‌، محمد، الکافی‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۱ق‌.
(۶۲) مجلسی‌، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌.
(۶۳) مرشدبالله‌، یحیی‌، الامالی‌ الخمیسیة، قاهره‌، ۱۳۷۶ق‌.
(۶۴) «مسائل‌ عبدالله‌ بن‌ سلام‌»، ضمن‌ ج‌ ۵۷ بحارالانوار (نک: هم، مجلسی‌).
(۶۵) مسعودی‌، علی‌، اثبات‌ الوصیه، نجف‌، کتابخانه حیدریه‌.
(۶۶) مسعودی‌، علی‌، التنبیه‌ و الاشراف‌، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۹۴م‌.
(۶۷) مسعودی‌، علی‌، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
(۶۸) مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م.
(۶۹) مفید، محمد، الامالی‌، به‌ کوشش‌ غفاری‌ و استادولی‌، قم‌، ۱۴۰۳ق‌.
(۷۰) مقدسی‌، مطهر، البدء و التاریخ‌، به‌ کوشش‌ کلمان‌ هوار، پاریس‌، ۱۸۹۹م‌.
(۷۱) ونشریسی‌، احمد، المعیار المعرب‌، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
(۷۲) یاقوت‌، ادبا.
(۷۳) یاقوت‌، بلدان‌.


۱. جاحظ، عمرو، ج۲، ص۲۳۲، البیان‌ و التبیین‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
۲. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۱، ص۲۵، المعارف‌، به‌ کوشش‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌.    
۳. سیوطی‌، «العرف‌ الوردی‌»، ج۱، ص۳۸۴، ضمن‌ مجموعة الامام‌ المهدی‌ عند اهل‌ السنة، اصفهان‌، ۱۴۰۲ق‌.
۴. ابن‌ بابویه‌، محمد، ج۱، ص۴۴، علل‌ الشرائع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.    
۵. برای‌ به‌ کارگیری‌ واژه «اسرائیلیه‌»، به‌ مفهوم‌ «یعقوبیه‌»، شاخه‌ای‌ از مسیحیت‌ نک:، ابوالقاسم‌ حکیم‌ سمرقندی‌، اسحاق‌، ج۱، ص۱۶۳،السواد الاعظم‌، ترجمه کهن‌ فارسی‌، به‌ کوشش‌ عبدالحی‌ حبیبی‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.
۶. برای‌ به‌ کارگیری‌ واژه «اسرائیلیه‌»، به‌ مفهوم‌ «یعقوبیه‌»، ج۱، ص۱۶۳، شاخه‌ای‌ از مسیحیت‌ نک، حبیبی‌، عبدالحی‌، تعلیقات‌ بر السواد الاعظم‌ (نک: هم، ابوالقاسم‌ حکیم‌).
۷. ونشریسی‌، احمد، ج۱۳، ص۳۸۲، المعیار المعرب‌، به‌ کوشش‌ محمد حجی‌، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌.
۸. دوری‌، عبدالعزیز، ج۱، ص۱۰۷، بحث‌ فی‌ نشأة علم‌ التاریخ‌ عند العرب‌، بیروت‌، ۱۹۸۳م‌.
۹. مسعودی‌، علی‌، ج۲، ص۲۱۶ به‌ بعد، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
۱۰. یاقوت‌، ادبا، ج۱۹، ص۲۵۹.
۱۱. ذهبی‌، محمد، ج۴، ص۳۵۲، میزان‌ الاعتدال‌، به‌ کوشش‌ علی‌محمد بجاوی‌، بیروت‌، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۳م‌.
۱۲. ابن‌ تیمیه‌، احمد، ج۱، ص۱۰۰، مقدمة فی‌ اصول‌ التفسیر، به‌ کوشش‌ عدنان‌ زرزور، کویت‌/بیروت‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
۱۳. ابن‌ کثیر، البدایة، ج۱، ص۶.    
۱۴. ابن‌ کثیر، البدایة، ج۱، ص۶-۷.    
۱۵. ابن‌ خلدون‌، مقدمه، ج۱، ص‌۵۵۴ - ۵۵۵، به‌ کوشش‌ سهیل‌ زکار، بیروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌.
۱۶. قطان‌، مناع‌، ج۱، ص۳۵۴- ۳۵۵، مباحث‌ فی‌ علوم‌ القرآن‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۱۷. ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، ج۸، ص۱۳۸، فتح‌ الباری‌، قاهره‌، ۱۳۴۸ق‌.
۱۸. ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، ج۱۳، ص۴۴۲، فتح‌ الباری‌، قاهره‌، ۱۳۴۸ق‌.
۱۹. ابن‌ شاذان‌، فضل‌، ج۱، ص۱۶۸، الایضاح‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.
۲۰. ابن‌ شاذان‌، فضل‌، ج۱، ص۱۶۸، الایضاح‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.
۲۱. احمد بن‌ حنبل‌، مسند، ج۴، ص۱۳۶، قاهره‌، ۱۳۱۳ق‌.
۲۲. برای‌ نمونه‌های‌ دیگر، نک:صنعانی‌، عبدالرزاق‌، ج۱۱، ص۱۱۰-۱۱۱، المصنف‌، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۲۳. ابن‌ تیمیه‌، احمد، ج۱، ص۵۸، مقدمة فی‌ اصول‌ التفسیر، به‌ کوشش‌ عدنان‌ زرزور، کویت‌/بیروت‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
۲۴. ابوزهره‌، محمد، ج۱، ص۵۹۲، المعجزة الکبری‌ القرآن‌، قاهره‌، دارالفکر العربی‌.
۲۵. ابن‌ عبدالبر، یوسف‌، ج۲، ص۵۰ -۵۳، جامع‌ بیان‌ العلم‌ و فضله‌، بیروت‌، دارالفکر.
۲۶. ۴۸، ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
۲۷. ابن‌ قیم‌ جوزیه‌، محمد، ج۱، ص۱۴۴، الروح‌، قاهره‌، مکتبة المتنبی‌.
۲۸. صنعانی‌، عبدالرزاق‌، ج۱۱، ص۳۶۹، المصنف‌، به‌ کوشش‌ حبیب‌ الرحمان‌ اعظمی‌، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
۲۹. ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، ج۱، ص۷۷، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
۳۰. ابن‌ حجر عسقلانی‌، احمد، ج۸، ص۴۳۸- ۴۳۹، تهذیب‌ التهذیب‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۲۶ق‌.
۳۱. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۱، ص۲۵، المعارف‌، به‌ کوشش‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌.    
۳۲. مسعودی‌، علی‌، ج۳، ص۳۱، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
۳۳. مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۴۲۶، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
۳۴. ۱۴۱، ابولیث‌ سمرقندی‌، ج۱، ص۱۹-۲۰، تنبیه‌ الغافلین‌، دهلی‌، کتابخانه اشاعه الاسلام‌.
۳۵. ثعلبی‌، احمد، ج۱، ص۱۴۴ به‌ بعد، قصص‌ الانبیاء، بیروت‌، دارالرائد العربی‌.
۳۶. ثعلبی‌، احمد، قصص‌ الانبیاء، بیروت‌، دارالرائد العربی‌.
۳۷. ابن‌ اثیر، علی‌، ج۳، ص۱۷۶- ۱۷۷، اسدالغابه، قاهره‌، ۱۲۸۰-۱۲۸۶ق‌.    
۳۸. برای‌ شرح‌ حال‌ او، نک: ابن‌ عساکر، علی‌، ج۱، ص۹۲، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، عبدالله‌ بن‌ سالم‌ به‌ بعد، به‌ کوشش‌ مطاع‌ طرابیشی‌، دمشق‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
۳۹. الاختصاص‌، منسوب‌ به‌ شیخ‌ مفید، ج۱، ص۴۲، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، قم‌، جماعة المدرسین‌.    
۴۰. مجلسی‌، محمدباقر، ج۵۷، ص۲۴۱، بحار الانوار، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌.    
۴۱. مجلسی‌، محمدباقر، ج۵۷، ص۲۵۱، بحار الانوار، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌.    
۴۲. ابن‌ ندیم‌، الفهرست‌، ج۱، ص۱۰۲.
۴۳. مسعودی‌، علی‌، ج۲، ص۶۰ -۶۲، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
۴۴. مسعودی‌، علی‌، ج۲، ص۱۱۳، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
۴۵. مسعودی‌، علی‌، ج۲، ص۱۱۴، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
۴۶. مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۸۲، التنبیه‌ و الاشراف‌، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۹۴م‌.
۴۷. «اخبار عبید»، منسوب‌ به‌ ابن‌ شریه‌، ج۱، ص۳۱۳-۳۱۴، همراه‌ التیجان‌ (نک: هم، ابن‌ هشام‌).
۴۸. «اخبار عبید»، منسوب‌ به‌ ابن‌ شریه‌، ج۱، ص۳۱۵، همراه‌ التیجان‌ (نک: هم، ابن‌ هشام‌).
۴۹. «اخبار عبید»، منسوب‌ به‌ ابن‌ شریه‌، ج۱، ص۳۲۲، همراه‌ التیجان‌ (نک: هم، ابن‌ هشام‌).
۵۰. «اخبار عبید»، منسوب‌ به‌ ابن‌ شریه‌، ج۱، ص۴۱۴، همراه‌ التیجان‌ (نک: هم، ابن‌ هشام‌).
۵۱. ذهبی‌، محمد، ج۴، ص۵۴۴، سیر اعلام‌ النبلاء، به‌ کوشش‌ شعیب‌ ارنؤوط و دیگران‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م.
۵۲. دوری‌، عبدالعزیز، ج۱، ص۱۰۶، بحث‌ فی‌ نشأة علم‌ التاریخ‌ عند العرب‌، بیروت‌، ۱۹۸۳م‌.
۵۳. یاقوت‌، ادبا، ج۱۹، ص۲۵۹.
۵۴. ذهبی‌، محمد، ج۴، ص۳۵۲، میزان‌ الاعتدال‌، به‌ کوشش‌ علی‌محمد بجاوی‌، بیروت‌، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۳م‌.
۵۵. ابن‌ بابویه‌، محمد، ج۱، ص۱۱۰، علل‌ الشرائع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌.    
۵۶. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۱، ص۳۰، المعارف‌، به‌ کوشش‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌.    
۵۷. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۱، ص۵۵، المعارف‌، به‌ کوشش‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌.    
۵۸. جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۸۴- ۲۸۵، البیان‌ و التبیین‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
۵۹. ابونعیم‌ اصفهانی‌، احمد، ج۲، ص۳۰۹، حلیة الاولیاء، قاهره‌، ۱۳۵۲ق‌/۱۹۲۳م‌.
۶۰. ابونعیم‌ اصفهانی‌، احمد، ج۲، ص۳۱۳، حلیة الاولیاء، قاهره‌، ۱۳۵۲ق‌/۱۹۲۳م‌.
۶۱. کلینی‌، محمد، ج۷، ص۲۶۳، الکافی‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری‌، تهران‌، ۱۳۹۱ق‌.
۶۲. جعفریان‌، رسول‌، ج۱، ص۱۳۹، «نقش‌ قصه‌ پردازان‌ در تاریخ‌ اسلام‌»، کیهان‌ اندیشه‌، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌، شم ۳۰.
۶۳. برای‌ نقد برخی‌ از این‌ روایات رجوع کنید به، ابن‌ جوزی‌، ج۱، ص۱۹۰-۲۰۳، عبدالرحمان‌، الموضوعات‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحمان‌ محمد عثمان‌، بیروت‌، دارالفکر.
۶۴. مسلم‌ بن‌ حجاج‌، صحیح‌، ج۱، ص۱۵، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م.
۶۵. ترمذی‌، محمد، ج۵، ص۷۴۰، سنن‌، به‌ کوشش‌ احمد محمد شاکر و دیگران‌، قاهره‌، ۱۳۵۷ق‌/۱۹۳۸م‌.
۶۶. ابن‌ شاذان‌، فضل‌، ج۱، ص۱۳، الایضاح‌، بیروت‌، ۱۴۰۲ق‌/۱۹۸۲م‌.
۶۷. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۱، ص۲۹، تأویل‌ مختلف‌ الحدیث‌، به‌ کوشش‌ محمد زهری‌ نجار، بیروت‌، دار الجیل‌.
۶۸. جاحظ، عمرو، ج۲، ص۲۳۲، البیان‌ و التبیین‌، به‌ کوشش‌ حسن‌ سندوبی‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
۶۹. جاحظ، عمرو، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷، البرصان‌ و العرجان‌، به‌ کوشش‌ محمد موسی‌ خولی‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/.
۷۰. ابن‌ سعد، محمد، ج۱، ص۲۸- ۲۹، کتاب‌ الطبقات‌ الکبیر، به‌ کوشش‌ زاخاو و دیگران‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۵م‌.
۷۱. طبری‌، تاریخ‌، ج۱، ص۷- ۸.    
۷۲. طبری‌، تاریخ‌، ج۱، ص۴۵۷.    
۷۳. ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
۷۴. ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، ج۱، ص۱۲۹، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
۷۵. ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، ج۱، ص۱۵۸، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
۷۶. ابولیث‌ سمرقندی‌، نصر، ج۱، ص۴۸۶، تفسیر القرآن‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحیم‌ احمد زقر، بغداد، ۱۴۰۵-۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵- ۱۹۸۶م‌.
۷۷. ابولیث‌ سمرقندی‌، نصر، ج۱، ص۵۶۲، تفسیر القرآن‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحیم‌ احمد زقر، بغداد، ۱۴۰۵-۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۵- ۱۹۸۶م‌.
۷۸. ابن‌ خیر اشبیلی‌، محمد، ج۱، ص۲۹۱، فهرسة، به‌ کوشش‌ فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م‌.
۷۹. اروسیوس‌، تاریخ‌ العالم‌، ج۱، ص۹۴، ترجمه کهن‌ عربی‌، به‌ کوشش‌ عبدالرحمان‌ بدوی‌، بیروت‌، ۱۹۸۲م‌.
۸۰. بدوی‌، عبدالرحمان‌، ج۱، ص۱۰، مقدمه‌ بر تاریخ‌ العالم‌ (نک: هم، اروسیوس‌).
۸۱. حمزه اصفهانی‌، تاریخ‌ سنی‌ ملوک‌ الارض‌ و الانبیاء، ج۱، ص۵۷، برلین‌، ۱۳۴۰ق‌/۱۹۲۲م‌.
۸۲. مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۱۱۴، التنبیه‌ و الاشراف‌، به‌ کوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، ۱۸۹۴م‌.
۸۳. مقدسی‌، مطهر، ج۲، ص۱۱۶، البدء و التاریخ‌، به‌ کوشش‌ کلمان‌ هوار، پاریس‌، ۱۸۹۹م‌.    
۸۴. مقدسی‌، مطهر، ج۲، ص۱۱۶- ۱۱۸، البدء و التاریخ‌، به‌ کوشش‌ کلمان‌ هوار، پاریس‌، ۱۸۹۹م‌.    
۸۵. ابن‌ ندیم‌، الفهرست‌، ج۱، ص۲۵.
۸۶. ابن‌ حزم‌، علی‌، ج۱، ص۶۴، «رسالة فی‌ الرد علی‌ ابن‌ نغزیلة الیهودی‌»، رسائل‌ ابن‌ حزم‌ الاندلسی‌، به‌ کوشش‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌، ۱۹۸۱م‌.
۸۷. اعراف‌/سوره۷، آیه۸۵.    
۸۸. ۳:۱، عهد عتیق‌.
۸۹. انعام‌/سوره۶، آیه۷۴.    
۹۰. ۱۱:۳۱،۳۲، عهد عتیق‌.
۹۱. ادریس‌، عهد عتیق‌.
۹۲. مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۱۷، اثبات‌ الوصیه، نجف‌، کتابخانه حیدریه‌.
۹۳. ابن‌ حبیب‌، عبدالملک‌، ج۱، ص۷۰، التاریخ‌، به‌ کوشش‌ آگواده‌، مادرید، ۱۹۹۱م‌.
۹۴. ابن‌ قتیبه‌، عبدالله‌، ج۱، ص۱۴، المعارف‌، به‌ کوشش‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌.    
۹۵. عیاشی‌، محمد، ج۲، ص۳۴۳، التفسیر، به‌ کوشش‌ هاشم‌ رسولی‌ محلاتی‌، قم‌، ۱۳۸۰ق‌.    
۹۶. سیوطی‌، الحبائک‌ فی‌ اخبار الملائک‌، ج۱، ص۸۵، به‌ کوشش‌ محمد سعید بن‌ بسیونی‌ زغلول‌، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
۹۷. راوندی‌، سعید، ج۱، ص۱۰۴- ۱۰۵، قصص‌ الانبیاء، به‌ کوشش‌ غلامرضا عرفانیان‌، مشهد، ۱۴۰۹ق‌.
۹۸. اسد بن‌ موسی‌، الزهد، ج۱، ص۷۶، به‌ کوشش‌ خوری‌، ویسبادن‌، ۱۹۷۶م‌.
۹۹. «مسائل‌ عبدالله‌ بن‌ سلام‌»، ضمن‌ ج‌ ۵۷ بحارالانوار (نک:هم، ج۱، ص۲۴۷- ۲۴۸، مجلسی‌).    
۱۰۰. ابن‌ خزیمه‌، محمد، ج۱، ص۱۰۲، التوحید، به‌ کوشش‌ محمد خلیل‌ هراس‌، قاهره‌، ۱۳۸۸ق‌.
۱۰۱. ابولیث‌ سمرقندی‌، «بستان‌ العارفین‌»، ج۱، ص۱۶۲، در حاشیه تنبیه‌ الغافلین‌ همو (هم).
۱۰۲. بیهقی‌، احمد، ج۱، ص۴۰۲، الاسماء و الصفات‌، بیروت‌، داراحیاء التراث‌ العربی.
۱۰۳. باب‌ اول‌، عهد عتیق‌.
۱۰۴. برپایه روایات‌ وهب‌ ابن‌ منبه‌، ابن‌هشام‌، ج۱، ص۳۸، عبدالملک‌، التیجان‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۴۷ق‌.
۱۰۵. غزالی‌، محمد، ج۴، ص۵۳۱، احیاء علوم‌ الدین‌، بیروت‌، دارالندوه الجدیده‌.
۱۰۶. مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۳۸، مروج‌ الذهب‌، به‌ کوشش‌ یوسف‌ اسعد داغر، بیروت‌، ۱۳۸۵ق‌/ ۱۹۶۶م‌.
۱۰۷. مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۱۶، اثبات‌ الوصیه، نجف‌، کتابخانه حیدریه‌.
۱۰۸. مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۵۰، اثبات‌ الوصیه، نجف‌، کتابخانه حیدریه‌.
۱۰۹. مسعودی‌، علی‌، ج۱، ص۶۲، اثبات‌ الوصیه، نجف‌، کتابخانه حیدریه‌.
۱۱۰. سیوطی‌، «العرف‌ الوردی‌»، ج۱، ص۳۸۱، ضمن‌ مجموعة الامام‌ المهدی‌ عند اهل‌ السنة، اصفهان‌، ۱۴۰۲ق‌.
۱۱۱. سیوطی‌، «العرف‌ الوردی‌»، ج۱، ص۳۹۲، ضمن‌ مجموعة الامام‌ المهدی‌ عند اهل‌ السنة، اصفهان‌، ۱۴۰۲ق‌.
۱۱۲. احمد بن‌ حنبل‌، الزهد، ج۱، ص۸۶ - ۸۷، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۲م‌.
۱۱۳. عیاشی‌، محمد، ج۲، ص۳۴۴- ۳۴۵، التفسیر، به‌ کوشش‌ هاشم‌ رسولی‌ محلاتی‌، قم‌، ۱۳۸۰ق‌.    
۱۱۴. مفید، محمد، ج۱، ص۱۰۴، الامالی‌، به‌ کوشش‌ غفاری‌ و استادولی‌، قم‌، ۱۴۰۳ق‌.
۱۱۵. مرشدبالله‌، یحیی‌، ج۲، ص۱۹۵، الامالی‌ الخمیسیة، قاهره‌، ۱۳۷۶ق‌.
۱۱۶. ابن‌ طاووس‌، علی‌، ج۱، ص۳۲، سعد السعود، نجف‌، ۱۳۶۹ق‌.    
۱۱۷. سهمی‌، حمزه‌، ج۱، ص۴۴، تاریخ‌ جرجان‌، بیروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌.
۱۱۸. سمعانی‌، عبدالکریم‌، ج۱، ص۱۰۷، الانساب‌، به‌ کوشش‌ عبدالله‌ عمر بارودی‌، بیروت‌، ۱۴۰۸ق‌/۱۹۸۸م‌.
۱۱۹. یاقوت‌، بلدان‌، ذیل‌ اصبهان‌.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اسرائیلیات»، ج۸، شماره۳۳۷۹.    


رده‌های این صفحه : اسرائیلیات | تاریخ انبیاء | قصص قرآنی




جعبه ابزار