استعانت فرعون (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فرعون پس از اینکه دید پیشگوییهاى
موسی علیهالسلام یکى پس از دیگرى به وقوع پیوست، از صدق گفتار این
پیامبر بزرگ آگاه شد، و قدرتنمایى او را مشاهده کرد، بهناچار اظهار ایمان کرد؛ ولی چنین ایمانى که هنگام نزول
بلا و گرفتار شدن در چنگال
مرگ اظهار مىشود، فایدهای ندارد و مردود است.
فرعون براى رهايى خويش از غرق شدن، از
خداوند متعال استعانت جست:
• «وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِهَ إِلاَّ الَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِيلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِينَ؛ (سرانجام) بنىاسرائيل را از
دریا (= رود عظيم نيل) عبور داديم؛ و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند؛ هنگامى که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ايمان آوردم که هيچ معبودى، جز کسى که بنىاسرائيل به او
ایمان آوردهاند، وجود ندارد؛ و من از
مسلمین هستم!».
کلمه (بغى) و کلمه (عدو) مانند کلمه (عدوان) به معناى
ظلم است، و کلمه (ادراک) در جمله (حتى اذا ادرکه الغرق) و در هر جاى دیگر به معناى رسیدن و پیوستن به چیزى و مسلط شدن بر آن است؛ همچنانکه کلمه (اتباع) به معناى این است که به آن چیز برسى و ملحق شوى.
ایمان آوردن
فرعون در آستانه هلاکت، و مردود بودن ایمان و
توبه او
(آمنت انه لا اله الا الذى آمنت به بنوا اسرائیل) - یعنى همین که بلاى غرق او را دریافت، گفت: (آمنت انه) که تقدیرش (آمنت بانه) است (ایمان آوردم به اینکه هیچ معبودى نیست به جز آن خدایى که بنىاسرائیل به او ایمان آوردند). و اگر نگفت به (اللّه) بلکه معبود را توصیف کرد به آن معبودى که بنىاسرائیل به او ایمان آوردند، براى این است که انگیزهاش در ایمان آوردن طمعى بوده، که شاید با ایمان آوردنش دست یابد به آنچه
بنیاسرائیل با ایمان آوردنشان به آن دست یافتند، و آن عبور کردن از
دریا و نجات یافتن از غرق شدن بود. و باز به همین جهت است که بین ایمان و
اسلام جمع کرد تا به این وسیله اثر آن گناهى که بر آن اصرار داشت یعنى
گناه شرک به خدا و
استکبار بر خدا را بشوید. و بقیه
الفاظ آیه روشن است.
(
بغی) به معنى ستم و (عدو) به معنى
تجاوز است؛ یعنى آنها به خاطر
ستم و تجاوز به بنى اسرائیل به تعقیبشان پرداختند.
جمله فاتبعهم نشان مىدهد که فرعون و لشکرش به
اختیار خود به تعقیب بنىاسرائیل پرداختند، بعضى از
روایات نیز این معنى را تأیید مىکند و پارهاى دیگر چندان با آن سازگار نیست؛ ولى به هر حال آنچه از ظاهر آیه استفاده مىشود براى ما مدرک است.
اما اینکه چگونه بنىاسرائیل از
دریا گذشتند و چه اعجازى در این موقع به وقوع پیوست شرح آن به خواست خدا در ذیل آیه ۶۳
سوره شعراء خواهد آمد.
به هر حال این جریان ادامه یافت (تا اینکه غرقاب دامن فرعون را فرو گرفت، و او همچون پر کاهى بر روى امواج عظیم نیل مىغلطید، در این هنگام پردههاى
غرور و بىخبرى از مقابل چشمان او کنار رفت، و
نور توحید فطرى درخشیدن گرفت، فریاد زد: من ایمان آوردم که معبودى جز آن کس که بنى اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد) (حتى اذا ادرکه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذى آمنت به بنو اسرائیل).
نهتنها با
قلب خود
ایمان آوردم، بلکه عملا هم (در برابر چنین پروردگار توانایى تسلیم) (و انا من المسلمین).
در واقع هنگامى که پیشگوییهاى موسى یکى پس از دیگرى به وقوع پیوست و فرعون بیش از پیش از صدق گفتار این
پیامبر بزرگ آگاه شد، و قدرتنمایى او را مشاهده کرد، ناچار اظهار ایمان نمود، به
امید اینکه همانگونه که (خداى بنىاسرائیل) آنها را از این امواج کوه پیکر رهایى بخشید، او را نیز رهایى بخشد؛ لذا مىگوید: به همان خداى بنىاسرائیل ایمان آوردم!.
ولى بدیهى است چنین ایمانى که به هنگام
نزول بلا و گرفتار شدن در چنگال
مرگ اظهار مىشود، در واقع یک نوع ایمان
اضطراری است، که هر جانى و مجرم و گنهکارى دم از آن مىزند، بىآنکه ارزشى داشته باشد و یا دلیل بر تکامل و
حسن نیت و صدق گفتار او گردد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۱۵۱، برگرفته از مقاله «استعانت فرعون».