• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استعاثه از دیدگاه وهابیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از موضوعاتی که در طول تاریخ بین همه مسلمانان رایج بوده، موضوع استغاثه و درخواست حاجت از اولیای الهی است که مورد قبول همه مسلمانان (جز وهابیت) می‌باشد که این عمل را مشروع و جایز می‌دانند در حقیقت انسان با استغاثه نمودن، وجود مقدس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و ائمه معصومین علیه‌السّلام را واسطه فیض قرار می‌دهد و معتقد است همه امور تحت اختیار خداوند متعال می‌باشد و شخص، ائمه معصومین علیه‌السّلام را واسطه بین خود و خداوند متعال قرار می‌دهد.
[۱] طبسی، نجم الدین، درسهایی در نقد وهابیت، ج۳، ص۳۶، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، بهار۱۳۸۸.
[۲] طبسی، نجم الدین، درسهایی در نقد وهابیت، ج۳، ص۴۳.
[۳] طبسی، نجم الدین، درسهایی در نقد وهابیت، ج۳، ص۴۴.
ولی در عین حال، علمای وهابیت _ بر خلاف مذاهب دیگر _ دارای نظریات خاصی می‌باشند و این عمل را جایز نمی‌دانند لذا با توجه به اهمیت موضوع، به تبیین و بررسی این موضوع می‌پردازیم.



استغاثه در لغت به معنای درخواست یاری نمودن می‌باشد و در اصطلاح عبارت است از: «ندایی که متوجه شخصی است که از دشواری و سختی واقع شده او را نجات می‌دهد و یا بر دفع آن قبل از وقوع، کمک و یاری می‌نماید و درخواست‌های خود را از ارواح مقدسه‌ی آنان طلب می‌کند.»
[۵] سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، ص۵۶، نشر سعادت، قم اسفند ۶۳.



در این مبحث دلیل قرآنی بر جواز استغاثه بیان شده است:

۲.۱ - قرآن

در قرآن آیات زیادی وجود دارد که دلالت بر جواز استغاثه و طلب یاری از اولیای الهی دارد. برای نمونه به برخی از آیات شریفه، اشاره می‌کنیم :
«و اوحینا الی موسی اذ ستسقاه قومه ان اضرب بعصاک الحجر»
«و هنگامی که قوم موسی از وی طلب آب کردند، به او وحی کردیم که عصای خود را بر آن سنگ بزن.»
«وما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جآؤوک فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما»
«و ما هیچ رسولی را نفرستادیم مگر این که به امر خدا اطاعت شود، و اگر آن‌ها وقتی به خود ستم کردند به تو رجوع می‌کردند و استغفار می‌نمودند و پیامبر برای آن‌ها (ازخدا) آمرزش می‌خواست، البته خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.»
خداوند در این آیه به مسلمانان گنهکار دستور می‌دهد که به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مراجعه کنند تا آن حضرت در حق آنان استغفار و طلب آمرزش کند، که در این حالت با استمداد و طلب یاری از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم خداوند هم توبه آن‌ها را پذیرفته و آن‌ها را مورد آمرزش خود قرار می‌دهد.
[۸] سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، ص۲۱۶.

همانطور که در این آیات ملاحظه می‌شود کمک گرفتن از دیگران و بویژه اولیای الهی، یک امر جایز و پسندیده‌ای است که مورد تاکید آیات و روایات معتبر قرار گرفته است. البته این درخواست کمک و یاری به صورت غیر مستقل بوده که آنان – اولیاء الهی – از جانب حق تعالی و به اذن او، این امور را انجام می‌دهند.


استغاثه در میان اهل سنت جایگاه ویژه‌ای دارد و شواهد تاریخی دلالت دارد که استغاثه و توسل و دعا در کنار قبر صالحین امری رایج بین تمامی مسلمین از جمله اهل سنت بوده است که منابع معتبر اهل سنت به جواز این امر دلالت دارد که ما در اینجا به بعضی از این روایات که در کتب معتبر اهل سنت وجود دارد، اشاره می‌نماییم:
۱. «در سالی مردم دچار خشکسالی شدند، از پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم خواستند که برای آنان از جانب حق تعالی، طلب باران کنند، آن حضرت از خداوند درخواست باران نمودند و در نتیجه باران رحمت الهی با دعای ییامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بر آنان نازل شد.
[۹] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۲۴۵ حدیث ۱۲۵۹۱، دار صادر- بیروت.

۲. طبرانی به سند خود از عثمان بن حنیف ، نقل می‌کند که مردی برای درخواست کاری چندین بار نزد عثمان بن عفان ، رفت و آمد می‌کرد ولی وی به حاجتش ترتیب اثر نمی‌داد، آن مرد به عثمان بن حنیف برخورد کرد و جریان را به او گفت: عثمان بن حنیف به او گفت: برو وضو بگیر و به مسجد بیا و دو رکعت نماز بخوان، سپس بگو: اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبینا محمد نبی الرحمه، یا محمد انی اتوجه بک الی ربی فتقضی لی حاجتی؛
«پروردگارا! من از تو مسالت می‌کنم و به سوی تو، بواسطه پیامبرمان محمد، که پیامبر رحمت است روی می‌آورم. ‌ای محمد من به وسیله تو به پروردگارم رو آورده‌ام تا حاجتم برآورده شود.»
آن گاه حاجت خود را ذکر کن و آسوده باش. آن مرد رفت و همان دستورالعمل عثمان بن حنیف را انجام داد و درخواستش مورد قبول ایشان واقع شد.
[۱۰] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۱۳۸، دار صادر- بیروت.
[۱۱] ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۴۱، دالفکر.
[۱۲] طبرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۳۰، حدیث ۸۳۱۱.

۳. ابن حجر عسقلانی در «فتح الباری» می‌گوید: ابن ابی شیبه به سند صحیح از مالک، خزینه دار عمر بن خطاب چنین نقل می‌کند: «اصاب الناس قحط فی زمن عمر بن خطاب فجآء رجل الی قبر النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فقال: یا رسول الله! استسق لامتک فانهم قد هلکو…
[۱۳] عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۲، ص۳۹۷، دار احیاء احیاء التراث العربی، بیروت-لبنان.

«در زمان عمر بن خطاب قحطی بر مردم عارض شد، شخصی کنار قبر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آمد و عرض کرد: ‌ای رسول خدا! برای امتت باران بخواه زیرا آنان هلاک شدند.»
۴- توسل به قبر امام موسی بن جعفر علیه‌السّلام
رئیس حنابله، ابن علی ضلال می‌گفت: هر مشکلی که برایم پیش می‌آمد، آهنگ قبر موسی بن جعفر علیه‌السّلام می‌کردم و به او متوسل می‌شدم خداوند نیز آنچه را که دوست می‌داشتم، برایم آسان می‌کرد.
[۱۴] خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۲۰، دارالکتب العلمیه، بیروت- لبنان.



علمای وهابیت با استناد به ظاهر برخی از آیات، استغاثه و درخواست کمک از اولیای الهی را جایز نمی‌دانند و آن را مصداقی از شرک به خداوند تلقی نموده‌اند؛ لذا جهت آشنایی بیشتر با نظریات ایشان به نقل برخی از اقوال ایشان می‌پردایم :
ابن تیمیه در این‌باره چنین می‌گوید: «اگر کسی به شخصی که از دنیا رفته، بگوید، مرا کمک کن، از من شفاعت کن، مرا بر دشمنم پیروز گردان و امثال این درخواست‌ها که تنها خدا بر آن قدرت دارد، آشکارا مرتکب شرک شده و واجب است توبه کند و الا چنین شخصی کشتنش واجب است.»
[۱۵] ابن تیمیه، زیاره القبور، ص۱۸، الرئاسه العامه لاداره البحوث العلمیه و الافتاءو الدعوه و الارشاد، ۱۴۱۳ه. ق.

وی در جای دیگر چنین می‌نویسد :
۱- «کسی که نزد قبر نبی یا انسان صالحی آید و از وی کمک بطلبد، مثلا بگوید مرضش را زایل کند یا قرض او را ادا کند و مانند آن از اموری که فقط خداوند قادر به انجامش است، شرکی آشکار است که گوینده‌ی آن باید توبه کند و اگر توبه نکرد، باید کشته شود.»
[۱۶] سید محسن امین، کشف الارتیاب، ص۲۱۴، الطبعة الخامسة، ۱۳۴۵ هـ. ق.

محمد بن وهابیت می‌گوید: «خواندن و استغاثه به غیر خداوند، موجب خروج از دین و وارد شدن در زمره ی مشرکان و پرستش کنندگان بت‌ها می‌شود و مال و خون چنین شخصی مباح است، مگر آن که توبه کند.»
[۱۷] سید محسن امین، کشف الارتیاب، ص۲۱۴، الطبعة الخامسة، ۱۳۴۵ هـ. ق.

بن باز نیز می‌گوید: «و اما صدا زدن میت و استغاثه به او و طلب مدد از او، همه از انواع شرک اکبر است و از عمل عبادت کنندگان بتها در عهد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌باشد.»
[۱۸] ابن باز، مجموعه فتاوا، ج۲، ص۳۸۸، الاداره العامه لطبع و الترجمه، الریاض، ۱۴۱۱.

همچنین در جای دیگر چنین می‌گوید: «هر کسی گوید: ‌ای رسول خدا، ‌ای نبی خدا، ‌ای محمد! کمک کن مرا، دریاب مرا، یاری کن مرا، شفا ده مریضان مسلمین را، هدایت کن گم شده ی مسلمین را و مانند آن، برای خدا شریک در عبادت قرار داده است»
[۱۹] ابن باز، مجموعه فتاوی، ج۲، ص۳۸۸، الادارۀ العامه للطبع و الترجمه، الریاض، ۱۴۱۱.



همانطور که بیان نمودیم، علمای وهابیت هر گونه کمک و استغاثه از اولیای الهی را قبول ندارند و آنرا از مصادیق شرک به خداوند متعال تلقی نموده‌اند و به ظاهر برخی از آیات تمسک نموده‌اند که به برخی از آن آیات اشاره می‌کنیم:
۱. آیه اول : «له دعوة الحق والذین یدعون من دونه لا یستجیبون لهم بشیء»
«دعوت حق از آن اوست و کسانی را که (مشرکان) غیر از خدا می‌خوانند، هیچ جوابی به آنها نمی‌دهند.»
۲. آیه دوم : «ولا تدع من دون الله ما لا ینفعک ولا یضرک» غیر از خدای یکتا هیچ یک از این خدایان باطل را (به خدایی) مخوان که به حال تو نفع و ضرری ندارند.
۳. آیه سوم : «ان الذین تدعون من دون الله عباد امثالکم» به حقیقت غیر از خدا هر آن کسی را که (شما به خدایی) می‌خوانید همه بندگانی مثل شما هستند.
علمای وهابیت معتقدند طبق ظاهر آیات فوق هر گونه طلب کمک و یاری از اولیای الهی نفی شده است لذا چنین عملی جائز نمی‌باشد.
ولی باید در جواب بگوییم که اولا: دعا در این آیات که نفی شده است هر دعایی نمی‌باشد بلکه معنای خاصی از آن مراد است و آن معنای عبادت و بندگی است.
ثانیا: این آیات درباره بت پرستانی است که فکر می‌کردند بتهایشان توانایی اداره این جهان را بر عهده دارند و لذا معتقد بودند که بتها به تنهایی می‌توانند کاری انجام دهند و در عالم تصرف کنند. پیداست که هر نوع تواضع و درخواست کمک از کسی با این اعتقاد ، عبادت محسوب شده و شرک است.


استغاثه یکی از موضوعات اساسی و رایج بین مسلمانان می‌باشد که در این زمینه اختلافی بین مسلمین وجود ندارد ولی وهابیت استغاثه به اولیای الهی و کمک خواستن از آنان را از مصادیق شرک، می‌دانند.
لکن این سخن آنان مخالف آیات صریح قرآن و روایات عتبر فریقین و سیره‌ی مسلمین می‌باشد که ما در این‌باره به آیاتی از قرآن و روایات معتبر فریقین اشاره کردیم به عنوان مثال در قرآن کریم، خداوند متعال بعضی از کارها از قبیل خلق کردن، شفای بیماران، رزق و روزی و... به اذن و اراده الهی به برخی بندگان نسبت داده است و یا اشخاصی در زمان حیات و ممات پیامبر درخواست کمک و یاری می‌کردند و این عمل در صورتی صحیح خواهد بود که آنان به این عمل (استغاثه به اولیای الهی) ملزم و معتقد بوده و آنرا قبول داشته‌اند.
لذا شبهات علمای وهابیت در این موضوع، بی اساس می‌باشد.


۱. طبسی، نجم الدین، درسهایی در نقد وهابیت، ج۳، ص۳۶، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، بهار۱۳۸۸.
۲. طبسی، نجم الدین، درسهایی در نقد وهابیت، ج۳، ص۴۳.
۳. طبسی، نجم الدین، درسهایی در نقد وهابیت، ج۳، ص۴۴.
۴. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ذیل «غوث»، دار احیاء التراث العربی- بیروت الطبعة الاولی، ۱۴۰۸ ه. ق، ۱۹۸۸م.    
۵. سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، ص۵۶، نشر سعادت، قم اسفند ۶۳.
۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۰.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۶۴.    
۸. سبحانی، جعفر، آیین وهابیت، ص۲۱۶.
۹. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، ص۲۴۵ حدیث ۱۲۵۹۱، دار صادر- بیروت.
۱۰. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۱۳۸، دار صادر- بیروت.
۱۱. ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۴۱، دالفکر.
۱۲. طبرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۳۰، حدیث ۸۳۱۱.
۱۳. عسقلانی، ابن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، ج۲، ص۳۹۷، دار احیاء احیاء التراث العربی، بیروت-لبنان.
۱۴. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۲۰، دارالکتب العلمیه، بیروت- لبنان.
۱۵. ابن تیمیه، زیاره القبور، ص۱۸، الرئاسه العامه لاداره البحوث العلمیه و الافتاءو الدعوه و الارشاد، ۱۴۱۳ه. ق.
۱۶. سید محسن امین، کشف الارتیاب، ص۲۱۴، الطبعة الخامسة، ۱۳۴۵ هـ. ق.
۱۷. سید محسن امین، کشف الارتیاب، ص۲۱۴، الطبعة الخامسة، ۱۳۴۵ هـ. ق.
۱۸. ابن باز، مجموعه فتاوا، ج۲، ص۳۸۸، الاداره العامه لطبع و الترجمه، الریاض، ۱۴۱۱.
۱۹. ابن باز، مجموعه فتاوی، ج۲، ص۳۸۸، الادارۀ العامه للطبع و الترجمه، الریاض، ۱۴۱۱.
۲۰. رعد/سوره۱۳، آیه۱۴.    
۲۱. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۶.    
۲۲. اعراف/سوره۷، آیه۱۹۴.    
۲۳. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۴۹۲.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۵۷، ذیل آیه ۱۹۴سوره اعراف.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «استغاثه از دیدگاه وهابیت».    



جعبه ابزار