اسامی و القاب امام مهدی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در احادیث
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
ائمه معصومین (علیهمالسّلام) القاب متعددی برای
امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) ذکر شده است در این میان، میتوان به القابی مانند القائم، المنتظر، المهدی، الحجه، المنصور، الخلف الصالح، صاحب الزمان، بقیه الله، ... اشاره کرد.
در برخی از
روایات، ضمن ذکر برخی از القاب، به وجه تسمیهی آنها نیز
اشاره شده است: از
امام جواد (علیهالسّلام) پرسیده شد که چرا به امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) «منتظر» گفته میشود؟ امام (علیهالسّلام) فرمود: «لانّ له غیبه تکثر ایّامها و یطول امدها، فینتظر خروجه المخلصون و ینکره المرتابون...؛
چون برای مهدی (علیهالسّلام) غیبتی است که روزهای آن بسیار و مدّت آن، طولانی است. مخلصان، منتظر
ظهور او میمانند و اهل
ریب او را
انکار میکنند».
ابو سعید خراسانی میگوید: به
امام صادق (علیهالسّلام) عرض کردم: «آیا مهدی و
قائم یکی هستند؟» فرمود: «آری». گفتم: «به چه علت او را مهدی مینامند؟». فرمود: «چون به هر امر مخفی
هدایت میکند. و قائم نامیده میشود، چون بعد از آن که از یادها رفت که او به کار عظیمی
قیام میکند، قیام خواهد کرد».
چرا حضرت مهدی را در
دعای ندبه، «ابن طه» مینامند؟ در دعای ندبه به آن حضرت «یا ابن طه و المحکمات» خطاب میکنیم. امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «و امّا طه فاسمٌ من
اسماء النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و معناه: «یا طالب الحق الهادی الیه؛
و امّا طه، پس
اسمیاست از
اسمهای
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و معنی آن، این است: ای طالب
حق که راهنمای به آن هستی».
مرحوم
فیض کاشانی، در
تفسیر آیهی: «هُوَ الَّذِی اَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ»،
نقل میکند که امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «انّ المحکمات امیرالمؤمنین و الائمه (علیهمالسّلام))؛
محکمات،
امیرمومنان و
ائمه (علیهمالسّلام) هستند.»؛ البته، منظور، مصداقی از مصادیق
آیات محکمات است. به همین دلیل، در دعای ندبه، به حضرت مهدی (علیهالسّلام) «یا ابن طه و المحکمات» خطاب میشود. در نهایت، باید توجّه داشت که هر یک از کلماتی که در دعای
ندبه مطرح شده است، یقیناً، ارتباطی با مقام امام زمان (علیهالسّلام) داشته و ریشه در عقاید و
معارف اسلامی دارد.
علت نهی از ذکر
اسم خاص امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) چیست؟ روایاتی که دربارهی امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه اطهار (علیهمالسّلام) نقل شده است، به دو دسته کلّی قابل تقسیم است:
دسته نخست، روایاتی هستند که از طریق
اهل سنّت و یا از طریق
اصحاب ائمه (علیهمالسّلام) نقل شدهاند. این روایات، دو گونه است:
بعضی از این روایات، با
کنایه، به
اسم خاص امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) اشاره کردهاند. مانند روایتی که
جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند که آن حضرت فرمود: «المهدی من ولدی
اسمه اسمیو کنیته کنیتی؛
مهدی، از فرزندان من است. اسمش،
اسم من و کنیهاش، کُنیهی من است...».
برخی دیگر از روایات نیز به صورت صریح، به نام
خاص امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) اشاره کردهاند.
مفضل بن عمر از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که فرمود: «الامام من بعدی ابنی موسی و الخلف المامون المنتظر م ح م د بن الحسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی؛
امام بعد از من، پسرم
موسی است و جانشینی که مورد امید و
انتظار است، م ح م د بن حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی است.» .
دستهی دوم، روایاتی هستند که نه تنها نام
خاص امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) را به صورت صریح ذکر نکردهاند، بل که از ذکر نام
خاص آن حضرت، به شدّت نهی کردهاند:
عن موسی به جعفر (علیهالسّلام) انّه قال عند ذکر القائم (علیهالسّلام): «یخفی علی الناس ولادته ولایحل لهم تسمیتهُ حتّی یظهره الله عزّوجل فیملَا به الارض قسطاً وعدلا کما ملئت جوراً و ظلماً؛
ولادت او، از مردم پوشیده خواهد بود و بر آنان جایز نیست که نام او را ذکر کنند تا این که خداوند او را ظاهر کند و
زمین را پر از
قسط و عدل کند، آن گونه که پر از جور و ظلم شده بود.»، نیز یکی از توقیعهای امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) آمده است: «هر کس در بین مردم،
اسم خاص مرا ذکر کند، بر او
لعنت خدا باد.» .
در برخی از این
احادیث، علت این نهی نیز ذکر شده است:
نام امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) ودیعهای الهی است و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اجازهی ذکر آن را ندادهاند.
، شما را از تصریح به
اسم آن حضرت
نهی کردهایم تا اسمش بر دشمنان ما مخفی بماند و آنان او را نشناسند.
علمای
شیعه نیز با توجّه به احادیث نهی، از ذکر
اسم خاص آن حضرت، پرهیز کردهاند، ولی در مورد زمان و مدّت این نهی،
اختلاف دارند و به دو گروه تقسیم میشوند: بزرگانی چون
شیخ صدوق،
شیخ مفید،
علامهی مجلسی، و...
فتوا به منع ذکر نام امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) تا زمان ظهور آن حضرت دادهاند و از تخصیص این احادیث به دورهی
غیبت صغرا، پرهیز کردهاند. علامهی مجلسی در
بحارالانوار بعد از ذکر برخی از احادیث نهی، مینویسد: «این احادیث، تصریح دارد در ردّ سخن کسانی که نهی از ذکر نام
خاص را مختص زمان غیبت صغرا میدانند.» .
عدّهای دیگر از علما، از احادیث نهی، چنین
استنباط کردهاند که علّت این نهی،
تقیه و خوف از دشمن بود. پس اگر تقیه یا خوف نباشد، ذکر نام
خاصّ امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) هیچ منعی ندارد. مؤلف
کشف الغّمه مینویسد: عجیب است که
شیخ طبرسی و شیخ مفید میگویند: «ذکر
اسم و
کنیه آن حضرت (عجّلاللهفرجهالشریف) جایز نیست» و بعد میگویند: «اسمش،
اسم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و کینهاش، کنیهی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است» و گمان میکنند که
اسم و کنیهی آن حضرت را ذکر نکردهاند! آن چه به نظر میآید، این است که منع، به خاطر تقیه و در زمان خوف بر آن حضرت و... بود و الان، چنین نیست..
با توجّه به مطالب یاد شده و در جمع بندی آنها میتوان گفت: اوّلا، در همهی احادیث، تقیه و ترس از دشمن، علّت نهی از ذکر نبوده و
حضرت علی (علیهالسّلام) اسم خاص امام مهدی (علیهالسّلام) را ودیعهای الهی میدانند و میفرمایند: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اجازهی ذکر آن را ندادهاند».
ثانیاً، حمل تمام احادیث منع بر زمان تقیّه و ترس از دشمن، با توجه به تعداد زیاد آن احادیث، و نیز تصریح
امام کاظم (علیهالسّلام) به عدم ذکر نام
خاص امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) تا زمان ظهور، کمی مشکل مینماید. اگر این احادیث،
حرمت ذکر
اسم خاص امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) را تا زمان ظهور ثابت نکنند، حدّاقل،
کراهت شدید آن را اثبات میکنند.
مرحوم
آیه الله محسن امین، در جمع میان اخبار نهی و
تسمیه مینویسد: «تصریح به
اسم خاص، مطلقاً
مکروه است، ولی ذکر نام
خاص آن حضرت، صراحتاً یا با کنایه، در زمان خوف،
حرام است.» .
بنابراین، شایسته است که با توجّه به تصریح احادیث نهی، ما نیز از ذکر
اسم خاص امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) پرهیز کنیم و از القاب آن حضرت، برای ذکر یاد و نام وی استفاده کنیم.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اسامی و القاب امام مهدی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۴/۴.