• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ازاله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: کشف (مفردات‌قرآن).

زدودن و برطرف کردن را ازاله گویند. مراد از آن بر حسب چیزی که به آن اضافه می‌شود مانند نجاست، حدث، مو و بردگی، متفاوت است.
عمدۀ مباحث مربوط به آن در باب‌های طهارت و صلات آمده، لیکن در دیگر باب‌ها مانند حج و قصاص نیز از آن به مناسبت سخن رفته است.



تحقّق ازاله گاهی منوط به نیّت (قصد قربت) است مانند ازالۀ حدث به وضو، غسل یا تیمّم، و گاهی منوط به آن نیست مانند ازالۀ نجاست.


ازاله از نظر حکم، چند قسم است:

۲.۱ - ازالۀ واجب

ازالۀ نجاست از بدن و لباس برای گزاردن نماز واجب و مستحب و نیز برای طواف به قول مشهور و برای دخول مسجد در صورت سرایت نجاست به مسجدواجب است.
وجوب ازاله در صورت عدم سرایت نجاست به مسجد و همچنین از همۀ بدن پیش از غسل و از مواضع وضو پیش از آن،مورد اختلاف است.
ازالۀ نجاست از محل سجده،مساجد، مشاهد مشرفه، قرآن، ضریح معصوم علیه‌السّلام و هر چیزی که تعظیم و احترام آن در شرع مقدّس واجب است مانند تربت کربلاو نیز از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها و از ظرف‌هایی که برای خوردن و آشامیدن و نیز وضو گرفتن و مانند آن به کار می‌رود، واجب است.
از دیگر موارد وجوب، ازالۀ نجاست از بدن میّت و از کفن نجس شدۀ او،و نیز وجوب ازالۀ موانع رسیدن آب به اعضا در غسل و وضو است.

۲.۱.۱ - تفصیل ازاله نجاست از مساجد و مشاهد مشرفه

ازاله نجاست (تطهیر کردن) از تمام قسمت‌های مساجد، چه زمین و چه ساختمان آن واجب است - حتی بنابر احتیاط (واجب) طرف بیرون دیوار مسجد هم، چنین است - همان‌طور که نجس‌ کردن مساجد حرام است. و مشاهد مشرفه و ضریح‌های مقدسه و هرچه که تعظیم آن شرعاً واجب دانسته شده است به‌طوری که نجس‌ کردن آن منافات با تعظیم آن دارد مثل تربت شریف حسینی بلکه تربت شریف رسول اللَّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و سایر امامان (علیهم‌السّلام) و قرآن کریم حتی جلد و قاب آن، حتی بنابر احتیاط (واجب) کتاب‌های حدیث ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) بلکه بنابر اقوی اگر هتک‌آور باشد و حتی در بعضی از این موارد هرچند هتک‌آور نباشد (همه این‌ها) ملحق به مساجد است و تطهیر (ازاله نحاست) آنچه که ذکر شد واجب کفایی است و اختصاصی به نجس‌ کننده آن‌ها ندارد. چنان که - در صورت قدرت داشتن - وجوب تطهیر آن‌ها فوری است. و اگر تطهیر متوقف بر هزینه باشد، واجب است و آیا هزینه به عهده نجس‌ کننده آن‌ها است؟ خالی از وجه نیست. و اگر تطهیر مسجد مثلاً متوقف بر کندن زمین آن یا خراب کردن قسمتی از مسجد باشد جایز بلکه واجب است و بنابر وجهی قوی خسارت تعمیر مسجد به عهده کسی است که آن را نجس کرده است. و اگر نجاستی را مثلاً در مسجد ببیند و وقت نماز هم رسیده باشد باید فوراً آن را تطهیر نماید و تطهیر را بر نمازی که وقتش وسیع است، مقدم بدارد. و اگر با داشتن قدرت، تطهیر نکرد و به نماز مشغول شد، معصیت کرده، لیکن بنابر اقوی نمازش صحیح است. و اگر وقت نماز تنگ است باید آن را بر تطهیر مسجد مقدم کند. بنابر احتیاط (واجب) حصیر و فرش مسجد مانند خود مسجد است که نجس کردن آن حرام و تطهیر آن - اگرچه به بریدن جای نجس باشد - واجب است. و «فرقی بین مسجد آباد و مخروبه و متروک نیست، بلکه مسجدی که عنوان آن تغییر داده شده - مثل اینکه غصب گردیده و خانه یا کاروان‌سرا یا دکان شده باشد - بنابر احتیاط (واجب) همین حکم را دارد.»

۲.۲ - ازالۀ حرام

به نظر امام خمینی در تحریرالوسیله: از تروک احرام (محرمات احرام) است «ازاله‌ مو؛ زیاد و کم آن حتی یک مو از سر و ریش و بقیه بدن، چه با تراشیدن یا کندن یا غیر آن‌ها به هر نحوی که باشد ولو اینکه با استعمال «نوره» باشد، چه مو را از (بدن) خود ازاله کند یا از غیر خودش ولو اینکه آن دیگری محل باشد.» و «به جهت ضرورت، ازاله مو اشکالی ندارد، مانند جلوگیری از شپش و اذیت رساندن مو به چشم؛ مثلاً و مویی که در حال وضو یا غسل بدون قصد ازاله آن، می‌افتد اشکالی ندارد.» ازاله مو در حال احرام موجب کفاره است. پس «کفّاره تراشیدن سر اگر غیرضروری باشد بنابر احتیاط (واجب) یک گوسفند است، بلکه وجوب این کفّاره بعید نیست. و اگر تراشیدن آن به‌خاطر ناچاری باشد (کفّاره‌اش) دوازده مدّ طعام به شش فقیر که به هرکدامشان دو مدّ داده شود، یا ذبح یک گوسفند یا روزه سه روز است و احتیاط (واجب) آن است که در ازاله موی سر که با تراشیدن نباشد کفّاره تراشیدن باشد.» و «کفّاره کندن موی زیر هر دو بغل یک گوسفند است و احتیاط (واجب) آن‌ است که همین کفّاره (گوسفند) برای کندن موی یکی از آن‌ها نیز می‌باشد. و اگر دستی به مویش بکشد و یک مو یا بیشتر بیفتد احتیاطاً یک کف طعام صدقه بدهد.» خلاصه آنکه زدودن مو از بدن بر محرم جز در صورت ضرورت،و همچنین ازالۀ موی دیگری بدون رضایت او، حرام است و اگر کسی به جنایت، موی صورت یا سر دیگری را از بین ببرد، در صورت عدم رویش آن، قصاص می‌شود و در صورت رویش، به پرداخت ارش ملزم می‌گردد.

۲.۳ - ازالۀ مستحب

زدودن موهای زیر بغل و زهار (شرمگاه) و نیز چرک بدن به ویژه پیش از احرام مستحب است.
ازالۀ نجاست به ازالۀ عین آن با یکی از اسباب ازاله محقّق می‌شود. بنابراین، از بین رفتن رنگ و بوی آن لازم نیست.


مطهرات مانند آب و آفتاب، اسباب ازالۀ نجاست هستند.
امام‌ خمینی ازجمله اسباب و آداب باطنی ازاله نجاست و تطهیر از خباثت را خروج از انیت و انانیت و فنای از نفسیت می‌داند، و تا عبد بقایایی از خویش را دارد محدث به حدث اکبر است و عابد و معبود در او شیطان و نفس است و سلوکش در بیت نفس است و چنین سالکی مسافر و سالک نیست و از حدث اکبر پاک نشده‌ است؛ اما هنگامی‌که از حدث به‌کلی ازاله نجاست کرد و تطهیر شد عابد و معبود حق شود و درنتیجه به مقام قرب نوافل می‌رسد. به باور ایشان ازاله نجاسات ظاهری تنظیف صوری و تطهیر ظاهری اما ازاله نجاست باطنی آن است که بنده سالک که اراده حضور به محضر حق دارد بداند که با رجز شیطان و رجس آن خبیث در محضر حق نتوان راه یافت و تا خروج از اخلاق ذمیمه که مبدا فساد انسانی و منشا خطیئات ظاهری و باطنی است، صورت نگیرد راهی به مقصد پیدا نمی‌کند. به اعتقاد امام‌ خمینی پاک‌سازی آلودگی و ازاله نجاسات باطنی نزد اهل معرفت و اصحاب قلوب، همان عالم از جنبه ماسوی الله بودن است؛ زیرا ماسوی الله می‌تواند مظهر شیطان رجس و نجس قرار گیرد، ازاین‌رو در آداب تخلّی وارد شده «بسم الله، و بالله اعوذ بالله من الرجس النجس الخبیث المخبث الشیطان الرجیم» به باور امام‌ خمینی یکی از مراتب ازاله نجاسات، ازاله اخباث اوهام فاسده است که مانع از قرب الی‌الله و معراج مؤمنین است. ایشان پلیدی‌ها و نجاسات را چیزی می‌داند که با محفل انس و مجلس قرب حضرت حق منافات داشته باشد و بر عبد سالک لازم است از آنها دوری کرده و بدن و لباس را از نجاسات ظاهری و درون دل را از وساوس شیطانی پاک و ازاله نجاست کند. به اعتقاد امام‌ خمینی سالک باید نخست از خود و خودی‌ها و هرچه که مربوط به انیت است هجرت کند تا بتواند از شرّ شیطان خبیث آرام گیرد تا بتواند به فنای فی الله برسد.


۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۸۹.    
۲. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۶، ص۸۶-۸۷.    
۳. طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۱، ص۴۹۳-۴۹۴.    
۴. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۹۵.    
۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳، ص۱۰۱.    
۶. طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۲، ص۴۲۳-۴۲۴.    
۷. طباطبایی حکیم، محسن، مستمسک العروة، ج۱، ص۴۹۰.    
۸. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۹۸.    
۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۹۹.    
۱۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۲۵۱.    
۱۱. طباطبایی یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۱، ص۲۱۱.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۲۵، کتاب الطهارة، القول فی احکام النجاسات، مسالة۱.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۲۵، کتاب الطهارة، القول فی احکام النجاسات، مسالة۲.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۲۵، کتاب الطهارة، القول فی احکام النجاسات، مسالة۳.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۴۸، کتاب الحج، القول فی تروک الاحرام، السادس عشر.    
۱۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۴۸، کتاب الحج، القول فی تروک الاحرام، مسالة۲۸.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۴۸، کتاب الحج، القول فی تروک الاحرام، مسالة۲۹.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۴۸، کتاب الحج، القول فی تروک الاحرام، مسالة۳۰.    
۱۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۷-۳۷۸.    
۲۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۲، ص۳۷۳-۳۷۵.    
۲۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۵.    
۲۲. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۵، ص۵۴۰-۵۴۲.    
۲۳. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۱۹۸.    
۲۴. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۷۶-۷۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۵. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۷۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۶. خمینی، روح‌الله، سرّ الصلاة، ص۵۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۷. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۸۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۸. خمینی، روح‌الله، سرّ الصلاة، ص۵۴-۵۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علبهم السلام، ج۱، ص۳۸۸.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار