ارمیا در منابع اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
منابع تاریخی و تفسیری اسلامی از آنجا که نام
ارمیا در
قرآن به صراحت نیامده و حوادث زندگی او به تفصیل مورد توجّه قرار نگرفته، از گزارشهای
تورات و باورهای یهودیان و مسیحیان درباره این
پیامبر ، تأثیر بسیاری پذیرفتهاند.
نقش «وهب بن منبه» در ورود بخش گستردهای از
اسرائیلیات درباره حضرت ارمیا نیز حائز اهمیت است. در عین حال، انعکاس دیدگاه یهودی و مسیحی درباره این پیامبر در
منابع اسلامی بهطور دقیق صورت نپذیرفته و در نتیجه، ابهامها و تعارضهای بسیاری درباره این پیامبر پدید آورده است. برخی او را همان
عزیر پیامبر دانستهاند که پس از مرگی ۱۰۰ ساله دوباره زنده شد.
و عدّهای دیگر تحت تأثیر
وهب بن منبه ، او را همان
خضر نبی معرّفی کرده
و از پیامبران پس از
موسی شمردهاند که در آیه۸۷
بقره از آنها یادشده است
:«ولَقَد ءاتَینا موسَی الکِتبَ و قَفَّینا مِن بَعدِهِ بِالرُّسُلِ». درهمین جهت، برخی دیگر از تفاسیر، ذیل داستان ملاقات موسی با مردی حکیم در آیه۶۵
کهف ،
از ارمیا یادکردهاند
و در روایاتی دیگر از او در جایگاه
پیامبر دوره پس از شهادت
یحیی بن زکریا نام برده شده است.
مفسّران بر اساس این مجموعه روایات متعارض، داستانهای متعدّدی از
قرآن را بر او حمل کردهاند. در مقابل، برخی دیگر از مفسّران به این قبیل روایات با دیده تردید نگریسته
و دستهای از آنها را تضعیف سندی و محتوایی کرده و به اسراییلی بودن آنها تصریح داشتهاند.
داستان
ارمیا با روایتی از حسن بصری آغاز میشود که درباره
زهد و پارسایی او است، وی در این روایت، فرزند پادشاهی معرّفی شده که به رغم اصرار
پدر ، از
ازدواج پرهیز میکرده و به کنارهگیری از مردم تمایل داشته است تا آنکه سرانجام
وحی الهی بر او نازل شد.
ادامه داستان از زبان وهب است که تشابه بسیاری با گزارش سفر ارمیا دارد. خداوند از انتخاب وی به
نبوّت پیش از تولّدش و رسالت بزرگ او یاد میکند و برای ارشاد و
هدایت پادشاه و عموم
بنیاسرائیل به سویشان روانهاش میسازد. ارمیا از ناتوانی خویش در انجام این مسؤولیّت بزرگ به خدا شکوه میبرد و از او یاری میخواهد.
خداوند از
قدرت بینهایت خویش و اراده بیتغییر خود و حمایت مدامش از ارمیا و همراهیاش با او در انجام این مسؤولیّت یاد میکند و پس از گناهان و فساد اقشار گوناگون بنیاسرائیل از پادشاهان، کاهنان، عابدان و... سخن گفته، سرانجام از عذاب سخت خویش با فرستادن پادشاهی ستمگر برای تخریب
اورشلیم خبر میدهد.
ارمیا با شنیدن این پیام، فریاد میکشد و پیراهن پاره میکند و خاکستر بر سر میفکند و به سان
روایت توراتی، به بدبختی خویش نفرین میفرستد. خداوند بر حال وی تأسف خورده، به او دلداری میدهد که عذاب خود را پیش از رضایت ارمیا بر آنان فرو نفرستد تا آنکه مدّتی بعد بر گناهان و طغیان بنیاسرائیل افزوده، و بُخت نُصَّر بهسوی اورشلیم روانه میشود. در همین هنگام، فرشتهای در لباس آدمی نزد ارمیا آمده، از او درباره
خانواده ناسپاس خویش که پاسخ همه محبّتهایش را به دشمنی دادهاند، شکایت میبرد. ارمیا پس از دو بار سفارش به مدارا و نرمی، بار سوم که از فساد و آلودگی اخلاقی آن خانواده باخبر میشود،
خشم آن شخص را از روی حق و
عدل میشمرد و بر آنان نفرین فرستاده، عذاب خداوند را بر ایشان میخواهد. در همین آن، صاعقهای بر
بیت المقدس فرود میآید و آن را به
آتش میکشد و خداوند ارمیا را از
حقیقت ماجرا آگاه میسازد. در این هنگام، ارمیا میان پرندگان
آسمان به پرواز آمده؛ سپس دیگر حوادث هجوم بُختُ نُصَّر رخ میدهد.
در روایتی دیگر از کعب، تفصیل بیشتری از ماجرای سخنان ارمیا با
خدا و ابلاغ پیامش به مردم و زندانی شدن وی داده شده است که شباهت بسیاری با گزارشهای سِفْر ارمیا دارد؛ سپس در روایتی دیگر از وهب به آزادی ارمیا از
زندان پادشاه یهود بهدست بُختُ نُصَّر اشاره،
و جریان
هجرت یهودیان به
مصر نیز در برخی منابع نقل شده است.
در برخی روایات نیز از ملاقات ارمیا با
دانیال در زندان بُختُ نُصَّر در بابل به شیوهای اعجازگونه یادشده است.
برخی نیز ارمیا را جزو اسیران
یهود در بابل دانستهاند.
ماجرای گفت و گوی خدا با ارمیا و ابلاغ پیام عذاب الهی بر بنیاسرائیل و ملاقات وی با بُختُ نُصَّر در منابع شیعی نیز به نقل از
امام صادق (علیهالسلام) حکایت شده است که با گزارش
تورات تقارب بسیاری دارد، جز آنکه در پایان، از ماجرای منسوب به عزیر یادشده است.
ادامه داستان ارمیا به چند ماجرای قرآنی ارتباط دارد:
بنا به برخی روایات سنّی
و
شیعه ،
ارمیا پس از خراب شدن بیتالمقدّس یا هنگام بازگشت از مصر، با مقداری
آب و غذا به راه میافتد و در گوشهای بیرون شهر با نگاه به خرابههای آن از خود میپرسد:چگونه
خداوند این شهر
یا این جمع مردگان را پس از
مرگ و نابودی دوباره برپا میدارد:«اَو کالَّذی مَرَّ عَلی قَریَة و هِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُروشِها قالَ اَنّی یُحیی هذِهِ اللّهُ بَعدَ مَوتِها»،
آنگاه خداوند او را ۱۰۰
سال میمیراند؛ سپس دوباره در دوره بازگشت بنیاسرائیل از
تبعید بابل و آبادی مجدّد اورشلیم به حیات بازمیگرداند:«فَاَماتَهُ اللّهُ مِائَةَ عام ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَم لَبِثتَ قالَ لَبِثتُ یَومًا اَو بَعضَ یَوم...».
در روایتی از
وهب بن منبه پس از نقل ماجرای مذکور، برای ارمیا حیاتی طولانی قائل شده و او را همچنان زنده شمردهاند.
صرف نظر از روایات درباره شخصیّت قرآنی ارمیا، میان مفسّران اختلاف نظر پدید آمده است. از ابنعباس، قتاده و برخی دیگر از مفسّران نخستین
و همچنین در روایاتی از
امام علی (علیهالسلام)
و امام صادق (علیهالسلام)
نقلشده که آیات مورد بحث، درباره عزیر هستند.
فیض کاشانی برای حلّ
تعارض روایات، احتمال داده که ماجرای مذکور بهطور جداگانه درباره هریک از عزیر و ارمیا اتّفاق افتاده است.
برخی نیز با استناد به سیاق آیات که درباره منکران رستاخیز است، آیه مزبور را مربوط به انسانی کافر و نه پیامبری مؤمن شمردهاند.
ماجرای حمله بُختُ نُصَّر در روایات اسلامی، بهطور معمول ذیل آیه۴۷
اسراء نقل میشود:«وقَضَینا اِلی بَنی اِسرءیلَ فِی الکِتبِ لَتُفسِدُنَّ فِیالاَرضِ مَرَّتَینِ... • فَاِذا جاءَ وَعدُ اُولهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید... •... فَاِذا جاءَ وَعدُ الأخِرَةِ لِیَسوءوا وُجوهَکُم...».
در این آیات، از دو دوره افساد بنیاسرائیل و دوبار انتقام الهی از آنان یادشده است. برخی، دوره نخست افساد را به زندانی ساختن
ارمیا و کشتن زکریا مربوط دانسته،
و عدّهای دیگر، دوره دوم را مربوط به
حبس و
شکنجه ارمیا شمردهاند.
از سوی دیگر، در برخی روایات، از ماجرای حمله بُختُ نُصَّر پس از قتل یحیی بن زکریا خبر داده شده و آن حادثه را
انتقام خداوند از قاتلان و رضایتدهندگان به
مرگ یحیی (علیهالسلام) شمردهاند.
هارون بن خارجه در روایتی از
امام صادق (علیهالسلام) به این ماجرا اشاره کرده و همچنین داستانی افسانهوار درباره ملاقات ارمیا با بُختُ نُصَّر در کودکی و گرفتن امان نامهای از او نقل کرده است که اعتبار و صحّت آن روایت را مورد سؤال قرار میدهد.
این روایات ناسازگار با واقعیّات تاریخی سبب شده تا برخی مورّخان اسلامی از قبیل طبری و ابناثیر آنها را
نقد کنند
و برخی مفسّران نیز برای جداساختن حوادث گوناگون تاریخی، به تبیین و تمییز دو دوره افساد بنیاسرائیل و دو بلای خداوند بر آنها بپردازند.
علاّمه مجلسی با توجّه به تعارض روایات در منابع شیعی، بدون در نظر گرفتن گزارشهای تاریخی و احتمالا تحت تأثیر ثعلبی در عرائس به این احتمال دامن زده است که بخت نُصَّر، عمری دراز داشته و در دو دوره بلند مدّت به اورشلیم حمله کرده است.
در همین جهت نیز از دو بخت نُصَّر یادشده که یکی در عهد ارمیا و دیگری در عهد یحیی بوده است.
برخی منابع کلامی
شیعه در اثبات عقیده
رجعت ، به ماجرای زنده شدن هزاران نفر از بنیاسرائیل پس از مرگ ناگهانی استدلال و ارمیا را پیامبر آنان معرّفی کردهاند.
شیخ صدوق از این ماجرا چنین حکایت میکند:آنان که از بیماری
طاعون رنج میبردند، برای رهایی از آن، همگی از شهر خارج شده، به ساحل
دریا پناه میبرند؛ آنگاه فرمان
مرگ از سوی خداوند بر آنان فرود میآید؛ سپس ارمیا با گذر از جمع مردگان به خداوند روی کرده و از او حیاتی دوباره را برای آنان خواستار میشود و بدین ترتیب، همگی به حیات بازمیگردند
:«اَلَمتَرَ اِلَی الَّذینَ خَرَجوا مِن دِیرِهِم و هُم اُلوفٌ حَذَرَ المَوتِ فَقالَ لَهُمُ اللّهُ موتوا ثُمَّ اَحیهُم».
در منابع دیگر، نام این
پیامبر ، حزقیل یادشده است.
در روایتی از هارون بن خارجه از
امام باقر (علیهالسلام) نقل شده که ارمیا همان پیامبر دوره جالوت بوده که مردم از او تعیین پادشاهی را درخواست کرده بودند تا به رهبری او به مبارزه با
جالوت برآیند. او نیز
طالوت را به فرمان خداوند برای این امر برمیگزیند
:«اَلَم تَرَ اِلَی المَلاَِ مِن بَنی اِسرءیلَ مِن بَعدِ موسی اِذ قالوا لِنَبِیّ لَهُمُ ابعَث لَنا مَلِکًا نُقتِل فی سَبیلِ اللّهِ... • و قالَ لَهُم نَبِیُّهُم اِنَّ اللّهَ قَد بَعَثَ لَکُم طالوتَ مَلِکًا».
نام این پیامبر در روایات دیگر که شهرت بیشتری دارند، اشموئیل یاد شده است.
قرطبی، ذیل آیه۱۱
انبیاء «وکَم قَصَمنا مِن قَریَة کانَت ظالِمَةً» ارمیا را پیامآور نزول
غضب خداوند بر عربهای
حجاز میداند. آنان که طغیان و فساد را به سرحدّ نهایی رسانده، و پیامبرشان را کشته بودند، مورد غضب خدا قرار گرفتند و ارمیا از سوی خدا نزد بخت نُصَّر آمده، او را برای انتقام از ایشان به آن دیار میفرستد. خداوند پیش از حمله بخت نُصَّر به ارمیا مأموریّت میدهد که معدبن عدنان، جدّ پیامبر را از جزیرةالعرب خارج سازد.
به ماجرای نجات معد بن عدنان بهگونهای افسانهوار و گسترده در منابع اسلامی توجّه شده است
و او را در زمره پیامبرانی برشمردهاند که مژده ظهور
پیامبر اسلام را دادهاند.
مورّخان اسلامی، سلسله
نسب پیامبر تا عدنان را نیز برگرفته از کتاب
برخیا یا بورخ، کاتب ارمیا دانستهاند.
احتمالا برخیا یا بورخ، واژه معرب باروک است که در
عهد عتیق ، شاگرد ارمیا و یکی از پیامبران بنیاسرائیل معرّفی شده است. نقش مژده رسانی ارمیا در سرودههای اسلامی نیز انعکاس یافته است.
در منابع اسلامی صرف نظر از روایاتی که او را همان
خضر نبی دانسته، برای او عمری دراز میپندارند، در برخی روایات دیگر بهگونهای تصویر شده که قرین به شهادت است. در این دسته روایات به جریان سنگسار شدن وی به وسیله یهودیان مصر یا عربهای حجاز
اشاره، و روز شهادت او نیز در برخی منابع شیعی، ۲۳
ذیقعده دانسته شده است.
ارمیا از عالمان دانش رمل و حروف شمرده شده
و در منابع تاریخی متأثر از فرهنگ ایرانی، از
زردشت به صورت شاگرد یا خدمتگزار یکی از شاگردان ارمیا یاد شده است.
افزون بر این، نقشهای متعدّد دیگری نیز به ارمیا نسبت داده شده است:آبادسازی
مصر و پادشاهی بر آن پس از تخریب بهدست بخت نُصَّر،
پنهان ساختن
تابوت موسی که در آخرالزمان از دریاچه طبریّه بیرون کشیده خواهد شد.
اثبات الوصیه؛ اسرائیلیات والموضوعات فی کتب التفسیر؛ الاعتقادات؛ الله والانبیاء فیالتوراة والعهد القدیم؛انوارالتنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ بحارالانوار؛ البدء والتاریخ؛ البدایة والنهایه؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ تاریخ ابنخلدون؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریختمدن، ویل دورانت؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تاریخ الیعقوبی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر جوامع الجامع؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر عبدالرزاق؛ تفسیر العیاشی؛ تفسیر غریب القرآن؛ تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر؛ تفسیر القمی؛ تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب؛ تهذیب الکمال؛ جامعالبیان فی تفسیر آی القرآن؛ الجامع لأحکام القرآن، قرطبی؛ دائرةالمعارف، بستانی؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روضة الواعظین؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ الطبقات الکبری؛ عمدةالطالب فی انساب آل ابیطالب؛ الغدیر فی الکتاب و السنه؛ فتحالباری شرح صحیح البخاری؛ الفرج بعد الشده؛ قاموس الکتاب المقدس؛ قصص الانبیاء، ابنکثیر؛ قصص الانبیاء، راوندی؛ الکامل فی التاریخ، ابناثیر؛ کتاب مقدس؛ کشف الظنون؛ الکشاف؛ مجمعالبیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ مستدرک سفینةالبحار؛ المعارف؛ معانی القرآن، النحاس؛ معجم احادیثالمهدی؛ معجمالبلدان؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ وسائل
الشیعه؛
الهدی الیدینالمصطفی؛ ینابیعالموده.
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله ارمیا.