• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارتباط علما با امام زمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در زمان غیبت کبری، اگرچه امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) به ظاهر در میان مردم نیستند؛ اما عالمان دین ـ که به فرموده آن حضرت نائب ایشان در میان مردم هستند ـ(اشاره به این روایت شریف است که امام زمان (علیه‌السّلام) فرمودند: «امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواةِ حدیثِنا فانّهم حجّتی علیکُم وانا حجة اللهِ علیکم» ) پیوسته در مشکلات خویش متوسّل به وجود مقدّس آن حضرت شده و هر لحظه خود را در محضر آن حضرت حاضر می‌دانند و مورد توجّه و عنایات خاص آن وجود مقدّس قرار داشته‌اند.



بر اساسِ آنچه در منابعِ دین ذکر شده، اعتقاد راسخ شیعه بر آن است که تمام برکات هستی و ادامه حیات عالَم و آدم و سایر موجودات در سایه وجود مقدّس و با برکت ولی و خلیفه خدا بر روی زمین می‌باشد و اگر آن وجود گرامی نباشد تمام هستی نابود گشته و از بین خواهد رفت. «لَوبَقَیتِ الاَرضُ بغیرِ امامٍ لَساخَت ؛ اگر امام بر روی زمین نباشد، اهلش را فرو خواهد برد.» امام صادق (علیه‌السّلام) و مصداق ولی خدا در زمان ما حضرت ولی الله الاعظم، حجة بن الحسن المهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) می‌باشد، کسی که ذخیره پروردگار برای اقامت حکومت حقّ در عالم است. «وَ نُرِیدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ لَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ»؛ و اراده کرده‌ایم بر مستضعفین زمین منّت نهاده و آن‌ها را امام بر روی زمین و وارث گذشتگان بگردانیم». به برکتِ وجودِ ایشان رزق نازل گردیده و فیضِ مادی و معنوی خداوند بر بشر جاری است و تنها و با تمسک و توسل به آن بزرگوار است که وصول به درجات بالای کمال و قرب حضرت حق (جل و اعلی) میسر می‌گردد.
[۴] امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص۸۰، انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۴ هـ ش.
امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «اوصیاء پیغمبر درهای توجه مردم به سوی خداوند می‌باشند.»
[۵] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۲۷۵، مترجم: سیدجواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل‌بیت، تهران، بی‌تا.

در زمان غیبت کبری، اگرچه آن وجود مقدّس به ظاهر در میان مردم نیستند امّا طبق فرمایش پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مردم همچون خورشید پشت ابر از وجودشان بهره‌مند می‌گردد.و خود آن بزرگوار نیز در توقیع به شیخ مفید (رحمة‌الله‌علیه) فرمودند: «انّا غیر مهملین لمراعاتکم ولا ناسین لذکرِکُم...؛ ما هرگز شمارا به حال خود وا‌نمی‌گذاریم و فراموشتان نمی‌کنیم و اگر این‌چنین نبود بلا‌ها بر شما نازل می‌گشت و دشمنان بر شما مسلط می‌شدند.»
از همین رو شیعیان و ارادتمندان آن حضرت و به خصوص عالمان دین ـ که به فرموده آن حضرت نائب ایشان در میان مردم هستند ـ(اشاره به این روایت شریف است که امام زمان (علیه‌السّلام) فرمودند: «امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواةِ حدیثِنا فانّهم حجّتی علیکُم وانا حجة اللهِ علیکم» ) پیوسته در مشکلات خویش متوسّل به وجود مقدّس آن حضرت شده و هر لحظه خود را در محضر آن حضرت حاضر می‌دانند و مورد توجّه و عنایات خاص آن وجود مقدّس قرار داشته‌اند. شبستان‌های مساجد سهله، کوفه و جمکران با صدای ناله‌های این عاشقان اُنس گرفته و حکایاتی از ارتباط نزدیک عشّاق با معشوق خویش دارد.


سؤالی که در این میان مطرح است اینکه، آیا ملاقات با آن وجودِ نازنین در زمان غیبت کبری میسّر است، در حالی که در توقیع مبارک حضرت به «علی بن محمد سمری» نائب چهارم از نوّاب اربعه آمده است: «وسیاتی لشیعتی من یدّعی المشاهدة قبلَ خروج السفیانی و الصیحة فهو کذّابٌ مفتر؛ قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی برخی از شیعیان ادعای مشاهده امامشان را دارند و آن‌ها دروغ‌گویند.»
در پاسخ به این سؤال باید گفت که: اولاً: با توجّه به اتمام نیابت خاصه، مراد از ادعای مشاهده، همراه با ادعای نیابت است و اینکه هر وقت بخواهد می‌تواند امام را زیارت کند و چنین شخصی کذّاب است. ثانیاً: مراد کسانی هستند که ادعا دارند حضرت را دیده و شناخته‌اند بدون اینکه حضرت، خود را معرّفی نماید. ثالثاً: بهترین دلیل بر امکان چیزی وقوع آن است و در حالی که بسیاری از بزرگان که در وثاقت آن‌ها شک نیست به محضرشان شرفیاب شده‌اند، پس راه ملاقات با حضرت مفتوح است. علاوه بر اینکه یک جهت این بیان مبارک برای این است که راه سوءاستفاده برای افراد فرصت‌طلب مسدود شود و ادعای هر کسی به راحتی پذیرفته نشود.
[۱۰] صافی گلپایگانی، لطف‌الله، امامت و مهدویت، ج۳، ص۶۶ـ۶۳، انتشارات حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها)، قم، چاپ سوّم، ۱۳۷۸.

در هر حال راه ارتباط با ولیعصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) ـ بر فرض که راه ملاقات هم بسته باشد ـ به هیچ وجه مسدود نیست و با توجه به اشراف حضرت به اعمال شیعیان
[۱۱] کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱ ص۳۱۸، مترجم: سیدجواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل‌بیت، تهران، بی‌تا.
و عنایت به آن‌ها، می‌توان برای محکم‌تر نمودن این ارتباط در جهت رضایت آن وجود مقدّس تلاش نمود.


حضرت امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه): «همان طوری که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به حسب واقع حاکم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی همان‌طور حاکم بر جمیع موجودات است، آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت...».
«ببینید که تحت مراقبت هستید، نامه اعمال ما می‌رود پیش امام زمان (سلام‌الله‌علیه) هفته‌ای دو دفعه (به حسب روایت) نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان امام زمان (سلام‌الله‌علیه) یک وقت چیزی صادر بشود که موجب افسردگی امام زمان (سلام الله‌علیه) باشد.»
«رهبر همه شما و همه ما وجود مبارک بقیة‌الله است و باید ماها و شماها طوری رفتار کنیم که رضایت آن بزرگوار را که رضایت خداست به دست آوریم.»
«خداوند... ما را موفّق کند که به لقای جمال مبارک امام زمان ـ (سلام‌الله‌علیه) ـ موفق بشویم.»
«بحمدالله این کشور الآن در تحت عنایت حق‌تعالی و در تحت حمایت ولی عصرسلام الله علیه به مقامی رسیده که می‌تواند راه خودش را طی کند.»
حضرت آیت‌الله‌العظمی بهجت (حفظه الله): «کجا رفتند کسانی که با صاحب‌الزمان ارتباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کرده‌ایم که قطع ارتباط نموده‌ایم و گویا هیچ نداریم. آیا آن‌ها از ما فقیرتر بودند؟ اگر بفرمائید به آن حضرت دسترسی نداریم؟ جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرّمات ملتزم نیستید، و او به همین از ما راضی است زیرا «اورع النّاس مَن تورَّعَ عن المحرّمات
[۱۷] رخشاد، محمدحسین، در محضر آیت‌الله‌العظمی بهجت (حفظه‌الله)، ص۳۶۱، مؤسسه فرهنگی سماء، چاپ اوّل ۱۳۸۲.
؛ پرهیزگارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد. ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.»


در سیره عملی بزرگان موارد متعددی از ارتباط با امام زمان نقل شده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود.

۴.۱ - سیدمهدی بحرالعلوم

علّامه سیدمهدی بحرالعلوم (رحمة‌الله‌علیه): این بزرگوار یکی از مشتاقان و ارادتمندان حقیقی حضرت ولیعصر (علیه‌السّلام) بوده‌اند، که پیوسته متوسّل به آن حضرت می‌شدند. ایشان در زمان تحصیل با میرزای قمی (رحمة‌الله‌علیه) همدرس بودند و مرحوم میرزا می‌گوید: چون استعدادش زیاد نبود من غالباً درس‌ها را برای ایشان تقریر می‌کردم. بعد از اینکه من به ایران آمدم و چند سالی گذشت بار دیگر به زیارت عتبات عالیات موفّق شدم. در این زمان سید بحرالعلوم اشتهار علمی زیادی پیدا کرده بود و وقتی با ایشان ملاقات کردم، ایشان را دریای موّاجی از علم دیدم. وقتی سّر قضیه را از ایشان جویا شدم، در خلوت این‌گونه برایم تعریف کردند: «شبی به مسجد کوفه رفته بودم، دیدم آقایم حضرت ولیعصر (علیه‌السّلام) مشغول عبادت است ایستادم و سلام کردم. جوابم را مرحمت فرمودند و دستور دادند پیش بروم. من کمی جلو رفتم ولی ادب کردم و جلوتر نرفتم. فرمودند: جلوتر بیا، پس چند قدمی جلوتر رفتم باز هم فرمودند: جلوتر بیا. و من نزدیک شدم تا آنکه او آغوش مهر گشود و مرا در بغل گرفت و به سینه مبارکش چسبانید. در آن هنگام آنچه را خداوند متعال می‌خواست که به قلب و سینه من سرازیر شود، سرازیر شد.»
[۱۸] نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب (باتلخیص)، ص۴۷۳، انتشارات آستان مقدس صاحب‌الزمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، قم، جمکران، ۱۴۱۲ هـ. ق، چاپ دوّم.

البته در موارد دیگری نیز عنایات حضرت (علیه‌السّلام) شامل حال ایشان گردیده و موفق به زیارت حضرت شده‌اند، که ما به ذکر همین مورد اکتفا می‌کنیم.
[۱۹] نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب (باتلخیص)، ص۴۷۴، انتشارات آستان مقدس صاحب‌الزمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، قم، جمکران، ۱۴۱۲ هـ. ق، چاپ دوّم.
[۲۰] نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب (باتلخیص)، ص۴۷۸، انتشارات آستان مقدس صاحب‌الزمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، قم، جمکران، ۱۴۱۲ هـ. ق، چاپ دوّم.


۴.۲ - علی بن بابویه

شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه): شیخ طوسی و دیگران روایت کرده‌اند که: علی بن بابویه (رحمة‌الله‌علیه) که پدر شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) و از علماء بود، عریضه‌ای خدمت حضرت ولیعصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) نوشت و در آن از حضرت خواهش کرده بود که دعا کنند خداوند فرزندی به ایشان عطا نماید. و این عریضه را توسط حسین بن روح (رحمة‌الله‌علیه) ـ نائب خاص حضرت ـ خدمت آن وجود مقدس فرستاد. جواب آن را حضرت این‌گونه مرقوم فرمودند: «برای تو دعا کردیم و خداوند به زودی دو فرزند نیکو کرامت فرماید». خداوند دو فرزند به نام‌های «محمد و حسین» به ایشان عنایت کرد که «محمد» معروف به شیخ صدوق و صاحب کتاب‌های بسیاری از جمله «من لا یحضره الفقیه» است. و «حسین» نیز بسیاری از فضلا و محدثین از نسل ایشان به وجود آمده‌اند. و شیخ صدوق پیوسته افتخار می‌کرد که من به دعای حضرت مهدی (علیه‌السّلام) متولد شده‌ام.
[۲۱] عنایات حضرت مهدی (علیه‌السّلام) به علماء و طلاب، ص۲۶۳، محمدرضا باقی اصفهانی، انتشارات نصایح، قم، اوّل، ۱۳۷۹.


۴.۳ - مقدس اردبیلی

مرحوم مقدس اردبیلی (رحمة‌الله‌علیه): سیدمیرعلّام تفرشی از شاگردان ایشان می‌گوید: شبی در تاریکی استادم را دیدم که به سمت حرم امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) آمدند در به روی ایشان باز شد، داخل رفتند و صدای مکالمه‌ای را می‌شنیدم. بعد دوباره در باز شد بیرون آمدند و به سمت مسجد کوفه رفتند. من نیز ایشان را دنبال کردم. در آنجا نیز وارد محراب امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) شدند و من صدای مکالمه مبهمی را شنیدم. در برگشت به سمت نجف ایشان متوجه من شدند. من ایشان را به امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) قسم دادم که قضیه امشب چه بود. ایشان بعد از اینکه از من قول گرفت: این قضیه را تا آخر عمرشان برای کسی نگویم، فرمودند: بعضی مسائل مشکل برایم پیش‌آمده بود که در حل آن‌ها متحیّر بودم. از این رو متوسّل به امیر مؤمنان شدم، ایشان مرا به فرزندشان حضرت مهدی (علیه‌السّلام) که امام زمان ماست ارجاع دادند و فرمودند: ایشان در مسجد کوفه‌اند. به آنجا آمدم سؤال‌ها را جواب گرفتم و اکنون به نجف برمی‌گردم.
[۲۲] نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب (باتلخیص)، ص۴۵۴، انتشارات آستان مقدس صاحب‌الزمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، قم، جمکران، ۱۴۱۲ هـ. ق، چاپ دوّم.


۴.۴ - میرزای شیرازی

آیةالله میرزای شیرازی (رحمة‌الله‌علیه): در زمانی که استعمار انگلیس امتیاز انحصاری کشت و فروش توتون و تنباکو را در ایران به دست گرفت و قصد نفوذ و استعمار کشور را داشت، علماء درصدد مقابله برآمدند. آیة‌الله سید محمد فشارکی نزد استادشان میرزای شیرازی بزرگ آمده و طی صحبت صریحی از ایشان می‌خواهند، بر علیه استعمار انگلیس قیام کرده و موضع شدیدی اتّخاذ نماید. حضرت آیة‌الله العظمی میرزای شیرازی نظری به ایشان افکنده می‌فرماید: «مدّت‌هاست که در فکر آن بودم و در این مدّت، جهات مختلف این فتوی را بررسی کردم تا اینکه دیروز به نتیجه نهائی رسیدم و امروز به سرداب مقدّس رفتم تا از مولایم امام زمان (علیه‌السّلام) اجازه حکم بگیرم و آقا نیز اجازه فرمودند و قبل از آمدن شما حکم را نوشتم».
و این‌گونه بود که ایشان حکم الهی خود را به این مضمون صادر کردند. «الیوم استعمال توتون و تنباکو بایّ نحو کان، در حکم محاربه با امام زمان ـ (سلام‌الله‌علیه) ـ است.» و طومار استعمار را در کشور ایران با عنایت حضرت ولیعصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) در آن زمان در هم پیچیدند.
[۲۳] عنایات حضرت مهدی (علیه‌السّلام) به علماء و طلاب، ص۴۸، محمدرضا باقی اصفهانی، انتشارات نصایح، قم، اوّل، ۱۳۷۹.


۴.۵ - سیدابوالحسن اصفهانی

آیة‌الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی (رحمة‌الله‌علیه): آیة‌الله بهجت (حفظه الله) فرمودند: «آقا سیدابوالحسن اصفهانی (رحمة‌الله‌علیه) برای یکی از علماء سنّی مجلس فاتحه اقامه کرد. شخصی به ایشان اعتراض می‌کند که چرا از سهم امام (علیه‌السّلام) این‌گونه مجالس را برگذار می‌کنید. ایشان به شخص معترض ورقه سبزی را نشان داده بود که بنا بر نقل، به خطّ و امضای حضرت غایب (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بود و ایشان هم یقین کرده بود که ورقه از جانب حضرت است که به مرحوم سید اجازه داده بود که: «سهم امام را در آنچه موجب اعتلای مذهب حق است صرف نماید.»
[۲۴] رخشاد، محمدحسین، در محضر آیت‌الله‌العظمی بهجت (حفظه‌الله)، ص۲۸۱، مؤسسه فرهنگی سماء، چاپ اوّل ۱۳۸۲.


۴.۶ - آیة‌الله مرعشی نجفی

حضرت آیة‌الله العظمی مرعشی نجفی (رحمة‌الله‌علیه): بنا بر آنچه در زندگینامه معظّم له ذکر شده، ایشان سه مرتبه موفق به تشرّف به خدمت حضرت شدند، که ما در اینجا یک مورد را به طور اختصار ذکر می‌کنیم: «در ایّام تحصیل علوم دینی و فقه اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در نجف اشرف شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیة‌الله الاعظم (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) داشتم. با خود عهد کردم که چهل شب چهار‌شنبه پیاده به مسجد سهله بروم؛ به این نیّت که جمال آقا صاحب‌الامر (علیه‌السّلام) را زیارت و به این فوز بزرگ نائل شوم. تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً این شب، رفتنم از نجف به تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. نزدیک مسجد سهله خندقی بود. هنگامی‌که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجودِ مرا فراگرفت... ناگهان صدای پائی از دنبال سر شنیدم که بیشتر ترسیدم. برگشتم به عقب، سیّد عربی را با لباس اهل بادیه دیدم. نزدیک آمد و با صدای فصیح گفت: «ای سید، سلام‌علیکم» ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و تعجب‌آور بود که در این تاریکی ایشان چگونه متوجّه سیادت من شد. به هر حال سخن گفته و می‌رفتیم. از من سؤال کرد: قصد کجا داری؟ گفتم مسجد سهله. گفت: به چه جهت؟ گفتم: به قصد تشرف زیارت ولیعصر (علیه‌السّلام) مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان رسیدیم، داخل شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سیّد خواند که کان دیوار و سنگ‌ها با او دعا می‌خواندند انقلاب عجیبی در خودم احساس کردم که از وصف آن عاجزم. بعد سیّد فرمود: تو گرسنه‌ای و سه قرص نان و سه خیار سبز تازه در سفره داشت که باهم خوردیم و من به این معنی منتقل نشدم که در وسط زمستان خیار تازه از کجا آمده سپس داخل مسجد سهله شده ایشان اعمال مقامات را انجام دادند و من هم تبعیت کردم و نماز مغرب و عشاء را هم به ایشان اقتدا نمودم... بعد به ایشان گفتم: چای و قهوه و یا دخانیات میل دارید؟ فرمودند: این‌ها از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم». .. بعد صحبت‌هایی بین آن بزرگوار و آقای مرعشی رد و بدل می‌شود و آقا سفارش‌هایی به ایشان می‌کنند از جمله تأکید بر خواندن زیارت عاشورا و قرائت قرآن. سپس آقای مرعشی به جهت حاجتی از مسجد بیرون رفته و به ذهنشان خطور می‌کند که این بزرگوار کیستند؟ برمی‌گردد و دیگر آقا را نمی‌بیند و یقین می‌کند که حجةبن‌الحسن المهدی (علیه‌السّلام) بوده‌اند.»
[۲۵] قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۱۳۰، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.

یکی دیگر از تشرفات ایشان در سامرّاء
[۲۶] قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۱۳۹، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.
در سرداب مقدّس بعد از اینکه چند شب در آنجا بیتوته کرده و به حضرت متوسل می‌شوند، رخ می‌دهد و تشرف دیگر در مسیر رفتن به امامزاده سید محمد (علیه‌السّلام) حاصل می‌گردد.
[۲۷] قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۱۳۵، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.


۴.۷ - آیة‌الله قاضی

حضرت آیة‌الله قاضی (رحمة‌الله‌علیه): آقا سیّد‌هاشم حدّاد فرموده‌اند: «حضرت آقا (آیة‌الله قاضی) خیلی در گفتارشان و در قیام و قعودشان و به طور کلی در مواقع تغییر از حالتی به حالت دیگر خصوص کلمه «یا صاحب‌الزمان» را بر زبان جاری می‌کردند. یک روز یک نفر از ایشان پرسید: آیا شما خدمت حضرت ولیعصر ارواحنافداه مشرّف شده‌اید؟ فرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود و در اولین نظر نگاهش به امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) نیفتد.»
[۲۸] حسن‌زاده، صادق، اسوه عارفان: گفته‌ها و ناگفته‌ها درباره مرحوم قاضی (رحمة‌الله‌علیه)، ص۱۰۹، محمود طیار مراغی، انتشارات مؤمنین، اوّل، ۷۸.

داب و عادت ایشان در تربیت شاگردان بر این بوده که در ابتدا احادیث مربوط به غیبت و ظهور ولیعصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) را برای آن‌ها تدریس می‌فرمودند.
[۲۹] حسن‌زاده، صادق، اسوه عارفان: گفته‌ها و ناگفته‌ها درباره مرحوم قاضی (رحمة‌الله‌علیه)، ص۱۷۲، محمود طیار مراغی، انتشارات مؤمنین، اوّل، ۷۸.

مرحوم علامه طباطبائی نقل کرده‌اند که: «مرحوم قاضی می‌فرمود، در روایت است وقتی حضرت قائم ظهور می‌کند و یاران ایشان گِرد او جمع می‌شوند حضرت به آن‌ها مطلبی می‌گوید که همه گرد عالم متفرّق می‌شوند و چون دارای طی‌الارض هستند همه جا را تفحص کرده، درمی‌یابند که غیر از ایشان کسی دارای ولایت مطلقه الهیه نیست، به مکه برمی‌گردند و با ایشان بیعت می‌کنند. آنگاه ایشان فرمودند: آن کلمه‌ای را که حضرت به یاران خویش می‌گوید و متفرق می‌شوند من می‌دانم که چیست.» و این سخن بلندی است که مرحوم قاضی (رحمة‌الله‌علیه) فرمودند.
[۳۰] حسینی طهرانی، سیدحسین، مهر تابان، ص۲۲۶، - انتشارات باقرالعلوم، اول، دوره علوم و معارف اسلام (بی‌تا.


۴.۸ - توسّل به امام زمان جهت شهریه

توسّل به حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) جهت شهریه طلاب: بارها پیش‌آمده که وجوهات به جهت شهریه طلاب به دست مراجع نرسیده و آن بزرگواران و یا نماینده آن‌ها با توسّل به محضر ولیعصر (علیه‌السّلام) به طور معجزه‌آسا، پول موردنیاز را دریافت کرده‌اند. از جمله اینکه موقعی چند ماه شهریه طلاب نمی‌رسد و پولی در اختیار حاج شیخ عبدالکریم حائری (رحمة‌الله‌علیه) نبوده و متوسّل به ولیعصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) می‌شوند بعد از ظهری، آقای گلپایگانی در خواب می‌شنوند که منادی ندا می‌کند: به آشیخ عبدالکریم بگویند که از گریه‌های امام زمان (علیه‌السّلام) وجوه متوجه قم شد. بعد که به حاج شیخ میگویند، ایشان می‌فرماید: یک نفر آمده و تقبّل کرده هرماه شهریه طلاب را بدهد.
[۳۱] قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۱۲۵، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.
در قضیه دیگر حضرت آیة‌الله گلپایگانی فرموده بودند: در زمان حاج شیخ عبدالکریم، طلبه‌ها از مقسّم شهریه ایشان آشیخ محمدتقی بافقی درخواست عبای زمستانی می‌کنند. او با حاج شیخ در میان می‌گذارد، حاج شیخ می‌فرماید: از کجا بیاورم. بالاخره آقای بافقی می‌گوید من به جمکران می‌روم و از امام زمان می‌گیرم. شب جمعه‌ای به جمکران رفته متوسّل به حضرت می‌شوند و فردا خدمت حاج شیخ آمده می‌گوید: آقا وعده دادند چهارصد عبا به تعداد طلاب مرحمت نمایند؛ و روز شنبه یکی از تجار چهار‌صد عبا می‌آورد و بین طلاب تقسیم می‌گردد.
[۳۲] قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۲۲۳، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.


۴.۹ - آیة‌الله بهاءالدینی

حضرت آیة‌الله العظمی بهاءالدینی (رحمة‌الله‌علیه): حجةالاسلام حیدری کاشانی در کتاب سیری در آفاق این‌گونه نقل کرده‌اند: «آنچه خود از دو لب مبارک حضرت آیة‌الله بهاءالدینی (رحمة‌الله‌علیه) شنیدم، این بود که فرمودند: ‌مدّت شصت سال بود که ما آرزوی زیارت حضرت را داشتیم یک روز در حال نقاهت و کسالت در این اتاق خوابیده بودم یک‌مرتبه آقا از در اتاق دیگر وارد شد. سلام محکمی به من کرد آن‌چنان سلامی که در مدت شصت سال کسی چنین سلامی به ما نکرده بود؛ و آن‌قدر گیج شدیم که نفهمیدیم جواب سلام را دادیم یا نه. آقا تبسّمی کرد و احوالپرسی و از آن در خارج شد.»
[۳۳] سیری در آفاق: زندگینامه حضرت آیة‌الله العظمی بهاءالدینی (رحمة‌الله‌علیه)، ص۳۷۵، حسین حیدری کاشانی، انتشارات تهذیب، چاپ اوّل، ۱۳۸۱.

یکی دیگر از شاگردان ایشان می‌گوید: ‌مدّتی بود آقا در قنوت نماز‌ها تغییر رویه داده و به جای دعاهای مرسوم، دعای فرج حضرت ولیعصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) «اللّهم کن لولیّک الحجة بن الحسن (علیه‌السّلام)...» را می‌خواندند. وقتی در فرصت مناسبی علت را از ایشان جویا شدیم، فرمودند: «‌حضرت پیغام دادند در قنوت به ‌من دعا کنید.»
[۳۴] بهاءالدینی، رضا، آیت بصیرت، ص۱۰۷، سیدحسن شفیعی، چاپ قدس، اول، ۱۳۷۵.

این بود چند نمونه از ارتباط سربازان حضرت ولیعصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) با مولای خویش و توجه و عنایت آن وجود مقدّس به عاشقان حقیقی خود، به امید اینکه ما نیز مورد عنایات و توجهات خاص آن حضرت قرار بگیریم ان شاء الله.


۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالا نوار، ج۲، ص۹۰، ح۱۳، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۲.    
۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱ ص۱۷۹، مصحح:علی‌أکبر الغفاری، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۸۸.    
۳. قصص/سوره۲۸، آیه۴.    
۴. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص۸۰، انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، ۱۳۷۴ هـ ش.
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۲۷۵، مترجم: سیدجواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل‌بیت، تهران، بی‌تا.
۶. محمدمحمدی ری‌شهری، میزان الحکمة ج۱، ص۱۸۴، دار الحدیث، قم، ۱۳۷۵.    
۷. الطبرسی، احمد بن علی بن ابیطالب، الاحتجاج، ج۲، ص۳۲۳، تعلیق:سیدمحمدباقر خراسانی، منشورات النّعمان، نجف الاشرف، ۱۳۸۶ ه ق.    
۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالا نوار، ج۲، ص۹۰، ح۱۳، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۲.    
۹. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ص۵۱۶، تحقیق:علی‌اکبر غفاری، مکتبة الصدوق، تهران ۱۳۹۰ ه ق، چاپ اوّل.    
۱۰. صافی گلپایگانی، لطف‌الله، امامت و مهدویت، ج۳، ص۶۶ـ۶۳، انتشارات حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها)، قم، چاپ سوّم، ۱۳۷۸.
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱ ص۳۱۸، مترجم: سیدجواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل‌بیت، تهران، بی‌تا.
۱۲. امام خمینی، صحیفه نور (مجموعه سخنان امام خمینی سری ۲۲جلدی)، ج۲۰، ص۸۳، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تاریخ:۶۶/۱/۲۵.    
۱۳. امام خمینی، صحیفه نور (مجموعه سخنان امام خمینی سری ۲۲جلدی)، ج۷، ص۲۶۷، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تاریخ:۱۲/ ۴/ ۵۸.    
۱۴. امام خمینی، صحیفه نور (مجموعه سخنان امام خمینی سری ۲۲جلدی)، ج۱۴ ص۹۴، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تاریخ:۴/۱۲/ ۵۹.    
۱۵. امام خمینی، صحیفه نور (مجموعه سخنان امام خمینی سری ۲۲جلدی)، ج۱۹، ص۱۶۱.    
۱۶. امام خمینی، صحیفه نور (مجموعه سخنان امام خمینی سری ۲۲جلدی)، ج۱۷ ص۱۵۵، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تاریخ:۲۶/۱۰/۶۱.    
۱۷. رخشاد، محمدحسین، در محضر آیت‌الله‌العظمی بهجت (حفظه‌الله)، ص۳۶۱، مؤسسه فرهنگی سماء، چاپ اوّل ۱۳۸۲.
۱۸. نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب (باتلخیص)، ص۴۷۳، انتشارات آستان مقدس صاحب‌الزمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، قم، جمکران، ۱۴۱۲ هـ. ق، چاپ دوّم.
۱۹. نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب (باتلخیص)، ص۴۷۴، انتشارات آستان مقدس صاحب‌الزمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، قم، جمکران، ۱۴۱۲ هـ. ق، چاپ دوّم.
۲۰. نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب (باتلخیص)، ص۴۷۸، انتشارات آستان مقدس صاحب‌الزمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، قم، جمکران، ۱۴۱۲ هـ. ق، چاپ دوّم.
۲۱. عنایات حضرت مهدی (علیه‌السّلام) به علماء و طلاب، ص۲۶۳، محمدرضا باقی اصفهانی، انتشارات نصایح، قم، اوّل، ۱۳۷۹.
۲۲. نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب (باتلخیص)، ص۴۵۴، انتشارات آستان مقدس صاحب‌الزمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، قم، جمکران، ۱۴۱۲ هـ. ق، چاپ دوّم.
۲۳. عنایات حضرت مهدی (علیه‌السّلام) به علماء و طلاب، ص۴۸، محمدرضا باقی اصفهانی، انتشارات نصایح، قم، اوّل، ۱۳۷۹.
۲۴. رخشاد، محمدحسین، در محضر آیت‌الله‌العظمی بهجت (حفظه‌الله)، ص۲۸۱، مؤسسه فرهنگی سماء، چاپ اوّل ۱۳۸۲.
۲۵. قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۱۳۰، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.
۲۶. قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۱۳۹، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.
۲۷. قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۱۳۵، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.
۲۸. حسن‌زاده، صادق، اسوه عارفان: گفته‌ها و ناگفته‌ها درباره مرحوم قاضی (رحمة‌الله‌علیه)، ص۱۰۹، محمود طیار مراغی، انتشارات مؤمنین، اوّل، ۷۸.
۲۹. حسن‌زاده، صادق، اسوه عارفان: گفته‌ها و ناگفته‌ها درباره مرحوم قاضی (رحمة‌الله‌علیه)، ص۱۷۲، محمود طیار مراغی، انتشارات مؤمنین، اوّل، ۷۸.
۳۰. حسینی طهرانی، سیدحسین، مهر تابان، ص۲۲۶، - انتشارات باقرالعلوم، اول، دوره علوم و معارف اسلام (بی‌تا.
۳۱. قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۱۲۵، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.
۳۲. قاضی زاهدی گلپایگانی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، ج۱، ص۲۲۳، نشر حاذق، قم، ششم، آذر ۱۳۷۶.
۳۳. سیری در آفاق: زندگینامه حضرت آیة‌الله العظمی بهاءالدینی (رحمة‌الله‌علیه)، ص۳۷۵، حسین حیدری کاشانی، انتشارات تهذیب، چاپ اوّل، ۱۳۸۱.
۳۴. بهاءالدینی، رضا، آیت بصیرت، ص۱۰۷، سیدحسن شفیعی، چاپ قدس، اول، ۱۳۷۵.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ارتباط با امام زمان(عج)»، تاریخ بازیابی۹۷/۲/۲۹.    






جعبه ابزار