ادهم عزلتی خلخالی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«ادهم قرشی خلخالی»، متخلص به عزلتی و مشهور به واعظ، فرزند قاضی بیگ خلخالی، از دانشمندان و عارفان برجسته و بنام دوره
صفویه (قرن ۱۰ و ۱۱ هجری) و از زمره ترکان پارسی گوی است که در شاخههای گوناگون معارف انسانی، از جمله
اخلاق و
موعظه،
تفسیر قرآن کریم، اصول عقاید
امامیه و
عرفان، به نظم و نثر آثاری نفیس و ماندگار دارد.
عزلتی از معاصرین و مستفیدان
شیخ بهایی (شیخ بهاء الدین عاملی) و نیز
میرداماد (میر برهان الدین محمدباقر استرآبادی) بود. او در جوانی و در شهر
اصفهان به تحصیل و کسب
علم و معرفت پرداخت. بعد از اتمام تحصیل و نیل به مدارج بالای علمی در دارالارشاد (
اردبیل) به کار آموزگاری پرداخت و چون در ملحقات ولایت تبریز با درویشی روشن ضمیر و صاحب دل آشنا شد، تحت تاثیر او، ترک رسوم و عادات ظاهری و نیز امر تدریس کرده و منش صوفیانه و راه اهل طریقت را در پیش گرفت و مدتی در ده خرقان (از دهستانهای شهرستان
قزوین) کنج عزلت گزید. در آنجا ضمن ارشاد و راه نمودن مردم، به آفرینش آثار نظم و نثر خود همت گمارد.
شادروان استاد
محمدعلی تربیت در «دانشمندان
آذربایجان»، گوید: «عزلتی ملا ادهم خلخالی از واعظین معروف آذربایجان بوده، «باب حادی عشر»
علامه حلی را به عنوان لوازم الدین، از عربی به پارسی ترجمه کرده و کتابی هم به نام مشرق التوحید به زبان پارسی تالیف ساخته».
قلی بیگ شاملوی هروی- که هم روزگار ادهم خلخالی بوده و او را درک کرده- در کتاب خود، «
قصص الخاقانی» - که مشتمل بر تاریخ صفویه تا سال ۱۰۸۵ است، در باره زندگی و حالات و روحیات عزلتی دانستنیهای مفید ارائه داده است.
به نقل از آقای دکتر
احمد مجاهد، از مطالعه مقدمه رساله فقریه فخریه وی معلوم میگردد که وی، از حرص و
محبت دنیا رسته و در موعظه و نصیحت بر روی خلق گشوده و با واعظان نادان و عالمان جاهل و
صوفیان بی حاصل مخالف بوده و طالبان دنیا را که سگ صفت از پی تحصیل آن افتادهاند، ملامت کرده و جمعی را که به
دین امرا و ارباب مناصب میروند، مورد حمله قرار داده و بر خود
واجب و لازم دانسته که رسالهای تالیف نماید در رد اعمال آن کشیشان
بهشت فروش.
و از مطاوی کتاب کدومطبخ قلندری به دست میآید که او یکی از عالمان
صوفی مسلک است که بالصراحه فضل هم مسلکانش (درویشان و صوفیان) را بر هم کسوتانش (ملایان) ادعا و ارادت خود را نسبت به گروه اول ابراز میکند. آقای دکتر احمد مجاهد، عزلتی را از صوفیان صادقی دانسته که هرگز مدح کسی را نگفته و با اینکه در دوران شاهی چون شاه عباس بزرگ، زندگی میکرده- که هرکس ثناگوی ذات او بوده و کتاب خود را به نام او میکرده- کتابش را به امیر یا وزیری پیشکش ننموده است.
او در داستانهای کدومطبخ قلندری، از خلیفه
بغداد گرفته تا خرفروش و از آهنگر و قصاب و چینی بندزن تا
حکیم و
طبیب و
قاضی و از روباه و گرگ و آهو تا
هند و
هرات و
شیراز و از
قزوینی و گیلانی و نیشابوری تا کرد و
عرب و
ترک و از بی بی تمیز خالدار تا بایزید بسطامی و از اسکندر و
هارون الرشید تا
نوح علیهالسّلام و
عیسی علیهالسّلام ، همه و همه را به بوته نقد برده تا جایی که خود را نیز فراموش نکرده و از خویشتن هم انتقاد میکند.
ادهم خلخالی، به حکایت نوشته هایش مردی ساده و بی آلایش است که هرچه در دل داشته همان را صادقانه بر زبان میآورده و ازاین رو معاصرانش او را «خر» مینامیدند و خود در این باب معنایی بلیغ گفته است: «و من که خود اعتراف نمایم بدانکه واعظ را گفتهاند که خر است و من نیز خر نباشم؛ از آنکه خر بارکش و زخم بردار بود و من بی تحمل و بی نفع. خر، بار خلق بکشد و من بار خلق نکشم و به زبان نیز مردم آزارم».
به نقل از صاحب قصص، او صاحب خانقاه هم بوده و به دستگیری مستمندان میپرداخته است.
از وفات عزلتی اطلاع دقیقی در دست نیست و مزارش در شهر
خلخال، زیارت گاه اهل دل است. در سال ۱۳۸۰ بزرگداشتی برای او از سوی اداره ارشاد
اردبیل برگزار شد.
استاد مجاهد، آثار ادهم خلخالی را که به قول ایشان با نثری شیوا و ساده و با سوز و حال نوشته شده است، به ترتیب تهجی چنین احصا میکند:
۱. اربعین (در چهل فصل، تالیف سال ۱۰۳۶)؛
۲. اعتقادات (ترجمه و شرح اعتقادات شیخ بهاء الدین عاملی)؛
۳. بهارستان یا دیوان اشعار (بنا به گفته ناظم، به سبک و
تقلید بوستان سروده شده است و در پند و اندرز با داستانهایی در ده باب و شامل شش هزار بیت است)؛
۴. تفسیر
سوره فاتحه؛
۵. چرب و شیرین (رسالهای منظوم)؛
۶. ذکر الهیه (در یک دیباچه و پنج مقصد)؛
۷. رساله عرفانی؛
۸.
سفینة الملوک یا هدایت نامه (شامل سی هزار بیت)؛
۹. شیر و شکر (در دو هزار بیت)؛
۱۰.
صحایف الوداد و مکاتیب الاتحاد (مکاتیب تازی و پارسی در پند و اندرز و حکم و اخلاق)؛
۱۱. فقریه فخریه (در باره فقر و ستایش از آن و در هشت روضه)؛
۱۲. قنبرنامه یا هشت بهشت (دیباچهای منثور بر هفت بند حسن کاشی ساز آملی معروف به
حسن کاشی)؛
۱۳. کدومطبخ قلندری؛
۱۴. لطایف المواقف؛
۱۵. لوازم الدین (ترجمه باب حادی عشر علامه حلی از عربی به پارسی)؛
۱۶. مخاطبة النفس (ترجمه مخاطبة النفس تقی الدین
ابراهیم کفعمی)؛
۱۷. مشرق الت- وحید؛
۱۸. مصباح المشکات (گزارشی از
مشکاة الانوار امام
محمد غزالی)؛
۱۹. معیار العمر و العمل (در محاسبه و مخاطبه نفس و محافظت اوقات ایام حیات بر سبیل موعظه و تذکیر)؛
۲۰. مناجات؛
۲۱. منشآت (شامل ده هزار بیت)؛
۲۲. نامهای به میر رفیع الدین صدر و به دنبال آن، نامهای به یکی از یاران.
نرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.