• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اخلال‌گری اهل‌کتاب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اهل‌کتاب و مخصوصا علمای آنها همیشه در باورهای توحیدی مسلمانان و در مسیر پیشرفت اسلام و در راه رسیدن مسلمانان به خدا اخلال و بی‌نظمی می‌کردند.



برخی از اهل کتاب در ایجاد تزلزل در باورهای توحیدی مسلمانان تلاش می‌کردند:

۱.۱ - آیه اول

وقالت طآئفة من اهل الکتـب ءامنوا بالذی انزل علی الذین ءامنوا وجه النهار واکفروا ءاخره لعلهم یرجعون.
و جمعی از اهل کتاب (از یهود) گفتند: « (بروید در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز، کافر شوید (و باز گردید)! شاید آنها (از آیین خود) بازگردند! (زیرا شما را، اهل کتاب و آگاه از بشارات آسمانی پیشین می‌دانند و این توطئه کافی است که آنها را متزلزل سازد).

بعضی از مفسران نقل کرده‌اند که دوازده نفر از دانشمندان یهود خیبر و نقاط دیگر نقشه‌ای ماهرانه برای متزلزل ساختن بعضی از مؤمنان طرح نموده و با یکدیگر تبانی کردند که صبحگاهان خدمت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله برسند و ظاهرا ایمان بیاورند و مسلمان شوند، ولی در آخر روز از این آئین برگردند و هنگامی که از آنها سؤال شود چرا چنین کرده‌اند بگویند: ما صفات محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله را از نزدیک مشاهده کردیم و هنگامی که به کتب دینی خود مراجعه نموده و یا با دانشمندان دینی خود مشورت کردیم دیدیم صفات و روش او با آنچه در کتب ما است تطبیق نمی‌کند و لذا برگشتیم، تا این موضوع سبب شود که عده‌ای بگویند اینها به کتب آسمانی از ما آگاه‌ترند، لابد آنچه را می‌گویند راست گفته‌اند و به این وسیله متزلزل می‌گردند.
آیات فوق، پرده از روی یکی دیگر از نقشه‌های ویرانگر یهود بر می‌دارد و نشان می‌دهد که آنها برای متزلزل ساختن ایمان مسلمانان از هر وسیله‌ای استفاده می‌کردند، تهاجم نظامی، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و آیات فوق، اشاره به بخشی از تهاجم فرهنگی آنها دارد.
می‌فرماید: گروهی از اهل کتاب گفتند: (بروید و ظاهرا) به آنچه بر مؤمنان نازل شده در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز کافر شوید (و کفر خود را آشکار سازید) شاید آنها (مؤمنان) نیز متزلزل شده، باز گردند (و قالت طائفة من اهل الکتاب آمنوا بالذی انزل علی الذین آمنوا وجه النهار و اکفروا آخره لعلهم یرجعون).
شاید منظور از آغاز و پایان روز این باشد که فاصله میان ایمان و کفر شما کوتاه باشد، این کوتاهی فاصله سبب خواهد شد که بگویند آنها اسلام را چیز مهمی خیال می‌کردند، ولی از نزدیک چیز دیگری یافتند و لذا به سرعت از آن بازگشتند.
این توطئه در افراد ضعیف النفس اثر قابل ملاحظه‌ای خواهد داشت به خصوص اینکه عده مزبور از دانشمندان یهود بودند، و همه می‌دانستند که آنها نسبت به کتب آسمانی و نشانه‌های آخرین پیامبر، آشنایی کامل دارند، و این امر لااقل پایه‌های ایمان تازه مسلمانان را متزلزل می‌سازد، جمله: لعلهم یرجعون، نشان می‌دهد که آنها امیدوار به تاثیر این نقشه بودند، ولی برای اینکه پیروان خود را از دست ندهند تاکید کردند که ایمان شما باید تنها جنبه صوری داشته باشد.

۱.۲ - آیه دوم

والذین یحاجون فی الله من بعد ما استجیب له حجتهم داحضة عند ربهم...
كسانى كه (از روى لجاجت) درباره خدا بعد از پذيرفتن (و ايمان به) او، محاجّه مى كنند، دليلشان نزد پروردگارشان باطل و بى ‌پايه است.
بنابراین که مقصود از «والذین...» ، اهل کتاب و ناظر به آیه ۱۴ باشد.
معنای آیه به طوری که گفته‌اند این است: کسانی که درباره خدا احتجاج و استدلال می‌کنند تا ربوبیت او را نفی و یا دین او را باطل کنند، (با اینکه مردم دعوت او را پذیرفته، و داخل دینش شده‌اند، چون حجتش روشن و واضح بود)، حجتشان نزد پروردگارشان باطل و زایل است، و غضبی از خدا برایشان است و عذابی شدید دارند.
و ظاهرا مراد از اینکه فرمود: بعد از آنکه استجابت شد، استجابت حقیقی است، به اینکه کسانی که دعوت او را استجابت کرده‌اند از روی علم و آگاهی و بدون شک و اضطراب استجابت کرده‌اند، و خلاصه، فطرت سالم انسانیت وادارشان کرده که استجابت کنند، چون دین با معارفی که در آن است فطری بشر است، و بدون هیچ درنگی آن را می‌پذیرد، البته در صورتی که فطرت (به خاطر عوامل خارجی) نمرده باشد.
بنابراین، حاصل معنای آیه این است: کسانی که در خدای تعالی و یا دین او احتجاج می‌کنند، و می‌خواهند بعد از آنکه فطرت سالم و زنده بشر آن را پذیرفته، و یا بعد از آنکه مردم به فطرت سالم خود آن را پذیرفته‌اند، خدا را نفی و یا دین او را باطل سازند، حجتشان نزد پروردگارشان باطل و زایل است، و غضبی از خدا برایشان وارد خواهد شد، و عذابی که نمی‌توان گفت چقدر است خواهند داشت.


اهل کتاب در مسیر پیشرفت اسلام هم اخلال گری می‌کردند:
قل یـاهل الکتـب لم تصدون عن سبیل الله من ءامن تبغونها عوجا وانتم شهداء...
بگو: «اى اهل كتاب! چرا افرادى را كه ايمان آورده‌اند، از راه خدا بازمى‌داريد، و مى‌خواهيد اين راه را كج سازيد؟! در حالى كه شما (به درستى اين راه) گواه هستيد. «سبیل الله» بر اسلام اطلاق شده است و مقصود از «من آمن...» مسلمانان‌اند.
«واو» در والله شهید، «حالیه» و معنای آیه این است که چرا به آیاتی که شما را به صدق نبوت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم راهنمایی می‌کند، کفر می‌ورزید و حال آن که خداوند اعمال شما را مشاهده می‌کند و شما را بر انجام آن کیفر خواهد داد؟ پس چگونه جرأت می‌کنید به آیات خدا کفر بورزید؟! منظور از «سبیل الله» (راه خدا) که یهود مأمور پیمودن آن شدند، آیین اسلام است، ولی آنها (نه تنها خود به اسلام نگرویدند بلکه) با مکر و حیله سعی می‌کردند مؤمنان را از راه خدا و اسلام باز دارند و نیز با یاد آوری جنگ‌هایی که در جاهلیت میان قبایل «اوس» و «خزرج» بوده است، بذر عداوت و دشمنی را در میانشان می‌افکندند، تا آنان را به جنگ‌های جاهلی برگردانند.
تبغونها عوجا، می‌خواهید راه مستقیم الهی را (در نظر آنها) کج و نادرست جلوه دهید و دیگران را نیز از راه خدا منحرف سازید؟
و انتم شهداء، در معنای این جمله دو قول است:
۱. شما می‌دانید که راه حق راهی است که خدا آن را پسندیده و بدان راضی شده است و شما درستی این مطلب را در کتابتان می‌یابید.
۲. در حالی که شما (ای گروه احبار) در میان پیروان دین خود گواه هستید و آنها به گفتار شما اعتماد می‌کنند.
و ما الله بغافل عما تعملون، «خدا هرگز از اعمال شما غافل نیست» این جمله تهدیدی برای آنان محسوب می‌شود.

گروهی دیگر از اهل‌کتاب اخلال‌گری در راه پیشرفت اسلام داشتند:
الم تر الی الذین اوتوا نصیبا من الکتـب... • فمنهم من ءامن به ومنهم من صد عنه...
آيا نديدى كسانى را كه بهره‌اى از کتاب (خدا) به آنان داده شده ...ولى جمعى از آنها به آن ایمان آوردند و جمعى راه (مردم را) بر آن بستند.
برداشت مزبور بنابراین است که «صد» به معنای بازداشتن و منع دیگران باشد.
(صد) به معنای صرف (برگرداندن، و منصرف کردن، و جلوگیری نمودن) است، و اگر در تقسیم مردم به دو قسم فرمود: بعضی ایمان آوردند، و بعضی کارشکنی کردند، و خلاصه اگر در مقابل ایمان آوردن، کارشکنی را قرار داد، برای این بود که یهودیان تنها اکتفاء نمی‌کردند به ایمان نیاوردن، بلکه تمام کوشش خود را به کار می‌زدند که مردم را از ایمان آوردن به کتابی که خدا نازل فرموده و به راه خدا رفتن باز بدارند، البته بسا می‌شود که کلمه (صد) به معنای اعراض بیاید، که در این صورت آن وقت مقابله رو به راه می‌شود، و حاجتی به توجیه و جستجو از این که چه عنایتی زاید در کار بوده ندارد.


عالمان دینی اهل‌کتاب در اخلال‌گری و بازداشتن مؤمنان از راه خدا از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کردند:
... ان کثیرا من الاحبار والرهبان لیاکلون امول الناس بالبـطـل ویصدون عن سبیل الله...
بسيارى از دانشمندان (اهل كتاب) و راهبان، اموال مردم را به باطل مى‌خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمى‌دارند!
در اینجا روی سخن را به مسلمانان کرده، می‌گوید:
"ای کسانی که ایمان آورده‌اید بسیاری از علمای اهل کتاب و راهبان، اموال مردم را به باطل می‌خورند، و خلق را از راه خالق باز می‌دارند (یا ایها الذین آمنوا ان کثیرا من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل و یصدون عن سبیل الله).
جالب اینکه همانگونه که سیره قرآن است در اینجا حکم را روی همه افراد دانشمندان یهود و راهبان نبرده بلکه با تعبیر کثیرا در حقیقت اقلیت صالح را استثناء کرده است.
اما اینکه آنها چگونه اموال مردم را بیهوده و بدون مجوز و به تعبیر قرآن از طریق باطل می‌خورند در آیات دیگر کم و بیش به آن اشاره شده و قسمتی هم در تواریخ آمده است.
یکی اینکه: حقایق تعلیمات آئین مسیح علیه‌السلام و موسی علیه‌السلام را کتمان می‌کردند تا مردم به آئین جدید (آئین اسلام ) نگروند، منافع آنها به خطر نیفتد و هدایایشان قطع نشود.
و دیگر اینکه: با گرفتن رشوه از مردم حق را باطل و باطل را حق می‌کردند و به نفع زورمندان و اقویا حکم باطل می‌دادند.
یکی دیگر از طرق نامشروع در آمدشان این بود که به نام بهشت فروشی و یا گناه بخشی مبالغ هنگفتی از مردم می‌گرفتند و بهشت و آمرزش را که منحصرا در اختیار خداوند است به مردم می‌فروختند که در تاریخ مسیحیت سر و صدای زیادی بپا کرده و بحث‌ها و جدال‌هایی برانگیخته است!.
و اما جلوگیری کردنشان از راه خدا روشن است زیرا آیات الهی را تحریف می‌کردند و یا به خاطر حفظ منافع خویش مکتوم می‌داشتند، بلکه هر کس را مخالف مقام و منافع خود می‌دیدند متهم می‌ساختند، و با تشکیل محکمه‌های تفتیش مذهبی آنها را به بدترین وجهی محاکمه و به شدیدترین وضعی محکوم و مجازات می‌کردند. و اگر به راستی آنها اقدام به چنین کاری نکرده بودند و پیروان خویش را قربانی مطامع و هوس‌های خود نمی‌ساختند امروز گروه‌های زیادتری آئین حق یعنی اسلام را از جان و دل پذیرفته بودند، بنابراین به جرأت می‌توان گفت: گناه میلیون‌ها انسان که در ظلمت کفر باقی مانده‌اند به گردن آنها است!.
هم اکنون نیز دستگاه کلیسا و یهود برای دگرگون ساختن افکار عمومی مردم جهان درباره اسلام به چه کارهایی که دست نمی‌زنند و چه تهمت‌های عجیب و وحشتناکی که نسبت به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله روا نمی‌دارند. این موضوع به قدری دامنه دار است که جمعی از علمای روشنفکر مسیحی صریحا به آن اعتراف کرده‌اند که روش سنتی کلیسا در مبارزه ناجوانمردانه با اسلام یکی از علل بی خبر ماندن غربی‌ها از این آئین پاک است.


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۷۲.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۴۱۳ ۶۱۴.    
۳. شوری/سوره۴۲، آیه۱۶.    
۴. شوری/سوره۴۲، آیه۱۴.    
۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج‌۱۸، ص۴۸.    
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۹۹.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۳۱۳.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۵۱.    
۹. نساء/سوره۴، آیه۵۵.    
۱۰. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۶۷، ذیل صدد.    
۱۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج‌۴، ص۶۰۱.    
۱۲. توبه/سوره۹، آیه۳۴.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۹۰.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۴۷، برگرفته از مقاله «اخلال‌گری اهل‌کتاب».    


رده‌های این صفحه : اهل کتاب | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار