اخلاق اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسلام دینی است که تنها به یک سلسله پندها و اندرزهای فردی اکتفا نکرده است، بلکه دینی جامع و همه جانبه است که آنچه را که فرد و جامعه بدان نیازمند است، آنرا به عنوان یک
واجب، فرض نمودهاست. براین اساس متناسب با اهمیت خاصی که یک علم برسرنوشت فرد و جامعه دارد مورد تأکید و ترغیب
اسلام واقع گشته است و دانشمندان مسلمان خویش را ملزم به تدوین و تبویب آن علم در مقام تئوری و نظری کردهاند. علم اخلاق از جمله علومی است که همواره مورد توجه فرهیختگان
مسلمان بودهاست، که به مقتضای زمان و نوع گرایش بدان پرداختهاند. نوشته حاضر، تحقیقی اجمالی بر علم اخلاق اسلامی است.
آدمی همواره با انبوهی از گزینههای رفتاری روبه روست که تنها میتواند تعداد محدودی از آنها را برگزیند: چشم خود را به بعضی از دیدنیها بدوزد، گوش به بعضی از شنیدنیها فرا دهد و دست و یا سایر اندامهای خود را برای انجام بعضی از کارها به کارگیرد. و با رشد یافتن قوای بدنی و فکری و عاطفی و درهم تنیدن روابط گوناگون اجتماعی و افزایش اندوختههای علمی و مهارتهای عملی، دایره گزینهها به صورتی گسترش مییابد که در هر لحظه هزاران کار امکان انجام مییابد و گزینش دشوار و دشوارتر میگردد.
از جمله عوامل مهم و اساسی برای ترجیح و تعیین گزینهها، عامل عقلانی آگاهانه است که عهدهدار آن علم اخلاق میباشد. و بی شک نظام اخلاق اسلامی که در تعالیم و حیاتی
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تبلور یافته و در منابع اصیل اسلامی تجلی کرده، تنها عامل هویت بخش و سعادت آفرین
انسان است که با مراجعه به
قرآن و
سنت میتوان از آنها به خوبی بهرهمند شد. بدین
ترتیب یکی از ضروریترین علمها برای
انسان، علم اخلاق است، که در تمام اوراق کتاب زندگی اثر دارد.
خلق در لغت به معنی صفت پایدار و راسخ یعنی ملکه است و اخلاق به مجموعه این گونه صفات اطلاق می شود. بنابراین هر گاه صفتی برای شخصی به صورت پایدار در آمد و در او رسوخ نمودهباشد، به صورتی که کارهای متناسب با آنرا بدون تأمل زیاد و سهولت انجام دهد گویند آن صفت برای او
ملکه و خلق است و این ممکن است در اثر تکرار عمل پیدا شود و یا ذاتی بوده و زمینههای فطری و ارثی داشته است.
اما علم اخلاق : علمی است که از
ملکات انسانی که مربوط به
قوای نباتی و حیوانی و انسانی اوست صحبت میکند، و او را به فضایل و
رذایل اخلاقی آشنا میسازد تا بتواند
صفات فاضله را کسب کرده و از رزایل پرهیز نماید.
و یا اینکه علم اخلاق، علمی است که از انواع صفات خوب و بد، صفاتی که ارتباط با افعال اختیاری
انسان دارد، و از کیفیت اکتساب این صفات و یا دور کردن صفات رذیله بحث میکند.
علم اخلاق از دیدگاه امام خمینی:
امام خمینی علم اخلاق را علم به مهلکات و منجیات خُلقی و تربیت قلبی و کیفیت تحصیل فضایل و رهایی از رذایل میداند و از جمله مبانی اخلاق اسلامی عبارتند از:
۱- توحیدی بودن: علم اخلاق مقدمه برای
تهذیب نفوس و رسیدن به
معرفت و
توحید است، زیرا با رذیلتهای اخلاقی که حجاب قلب محسوب میشوند،
انسان نمیتواند به مقصد اصلی که معرفت و توحید است برسد.
۲- فطری بودن: از دیدگاه امام خمینی
انسان بر اساس
فطرت خود متوجه خیر و
کمال است و از
نقص و شرور تنفر دارد
و معتقد است فطرت
انسان بر
استقامت و حب به خیر سرشته شده است، اما
انسان به سبب مشغول شدن به کثرات و
عالم طبیعت، سبب حجاب بر فطرت خویش میشود.
۳- اختیاری بودن: امام خمینی معتقد است اکتساب اخلاق خوب یا بد به
اختیار انسان میباشد و بر این باور است که تمام اخلاق ملکات نفسانی تا در این عالم ماده و حرکت و تغییر و تجدد هستند قابل تغییرند و
انسان میتواند با اختیار خود ملکات خود را به صفات مقابل آن تبدیل کند و دلیل بر این مدعا افزون بر
برهان و
تجربه، دعوت
انبیاء و شرایع الهی است.
۴- عقلی بودن: امام خمینی حسن و قبح افعال را عقلی میداند و آنرا از مدرکات عقل عملی میشمارد مانند ادراک
حسن عدل و
قبح ظلم.
امام خمینی اخلاق اسلامی را بر دو رکن اصلی استوار میداند، یکی بُعد اثباتی است، یعنی خداجویی و اعتدال که عامل ملکوتی و
کمال انسان است و دیگر بُعد ثبوتی است، یعنی نفی خودخواهی و حب نفس که مانع
تکامل انسان است.
علم اخلاق سابقه دیرینهای دارد که تا زمان
ارسطو و بلکه پیشتر از آن، به عقب بر میگردد.
حکما و علمای
مسلمان، با قبول نظام اصلی این علم ، آثار متعددی درباره آن نگاشتند و اولین نفر از
فلاسفه مسلمان که به تنظیم و تدوین یک نظام اخلاقی استوار، همت گماشته
ابو علی احمد بن محمد بن مسکویه است که اثر خود را در اخلاق «
تهذیب الاخلاق و تطهیر الأعراق» نام گذاردهاست. پس از او میتوان از
غزالی نام بردکه آثار متعددی در اخلاق ، تألیف نمود. که برجستهترین آنها، به نام
احیاء علوم الدین میباشد.اثر مهم دیگر پس از کتاب
غزالی، از آن
خواجه نصیرالدین طوسی با عنوان «
اخلاق ناصری» میباشد و بعداز آن «
جامع السادات،
ملا مهدی نراقی و «
معراج السعادة»
ملا احمد نراقی از جمله آثار متأخر در این باب میباشند.
و در دوران معاصر نیز حکیمان و
فیلسوفان مسلمان کتابهای متعددی در این زمنه به نگارش در آورده و به مسأله اخلاق، توجه خاصی داشته و مربیان اخلاقی همانند دوران های قبل، جویندگان
تهذیب نفس را راهنمایی میکنند.
علم اخلاق از نظر
اسلام، یکی از مهمترین و شریف ترین علوم است چرا که از هدفهای اصلی
بعثت انبیاء و مخصوصاً
پیامبر اکرم صلی الله علیهوآلهوسلم
تهذیب اخلاق و
تزکیه نفوس بودهاست«یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه،پیامبری که آنها را تزکیه میکند و به آنها کتاب و حکمت میآموزد«.
و در
روایت از
پیامبر خدا (ص) نقل شده که فرمودهاند: «بعثتلاتمم مکارمالاخلاق، من از طرف
خداوند برانگیخته شدم که
مکارم اخلاق را تکمیل کنم»
از همین روی ما براین باوریم که نظام اخلاقی اسلام دارای خصوصیات و ویژگیهایی است که موجب برتری آن بر سایر نظامها و مکاتب اخلاقی است.
بدین معنی که انواع مختلف افعال
انسان، مانند افعال خاص هر فرد ، در ارتباط با خانواده و یا با کرده ها و جوامع مختلف انسانی و افعال فرد در ارتباط با
خدای متعال ارزش گذاری میشوند، یعنی
انسان در انواع فعالیتها و ارتباطهای خود قادر به کسب
ارزش های اخلاقی است.
در نظام اخلاقی اسلام با در نظر گرفتن
مراتب وجودی انسان و کمالات و لذایذ و خرامتهای هر مرتبه، مصداق کمال و لذت مطلوب نهایی
انسان تعیین شده و همه اعمالی که در این جهت واحد هستند هماهنگ گردیده براساس آن ارزیابی شدهاند.
در این نظام،
قوانین اخلاقی صرفاً مبتنی بر احساسات، عواطف و احکام صادره از سوی فرد و اجتماع نبوده، انشایی محض نیستند بلکه با اتکاء به جهان بینی اسلامی منبا و پشتوانه واقعی دارند و لذا قابل تبیین و استدلال میباشند.
نظام اخلاقی اسلام با محور قراردادن
خدا، بین همه ابعاد و نیازهای اصیل انسانی جمع نموده، دستیابی به همه آنها را با هم ممکن ساخته است.
در نظام اخلاق ، علاوه بر خود عمل و نتایج آن، به نیت که نقش جهت دهنده به عمل را دارد، توجه شدهاست به گونهای که نیت، روح و منشأ اساسی ارزش اخلاقی عمل به حساب میآید.
در این نظام، ارزشها دارای
مراتب و درجات مختلفیاندکه نسبت به میزان
خلوص نیت و آثار آن متفاوت است و بدین جهت دسترسی به بعضی از مراحل آن برای عموم
انسانها به آسانی میسر است.
•
سایت اندیشه قم • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.