• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اخذ کفیل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کفالت در واقع یک عقد است که یک نفر در در برابر شخصی دیگر متعهد می‌شود که فرد سومی را هرگاه بخواهد حاضر نماید، به عنوان مثال علی به مصطفی تعهد می‌دهد هر گاه مصطفی از او خواست رضا را در مقابل او حاضر نماید (ماده ۷۳۴)
[۱] قانون مدنی، ماده ۷۳۴.
که در این صورت متعهد را کفیل و شخص ثالث را مکفول و طرف دیگر را مکفول‌له می‌نامند؛ و در مورد مثال فوق علی را کفیل و مصطفی را مکفول‌له و رضا را مکفول می‌نامند.



کفالت یکی از قرارهای تامین می‌باشد، در این نوع تامین، قاضی تحقیق آزادی متهم را موکول می‌کند به اینکه شخص دیگری حضور مُرتب متهم در مواقع احضار را در برابر مبلغ معینی وجه، تعهد و کفالت نماید. ماده ۷۳۴،
[۲] قانون مدنی، ماده ۷۳۴.
کفالت را چنین تعریف می‌کند:
«کفالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین در مقابل طرف دیگر، احضار شخص ثالثی را تعهد می‌کند. متعهد را کفیل، شخص ثالث را مکفول و طرف دیگر را مکفولٌ له می‌گویند.»


کفیل باید اهلیت قانونی داشته باشد. اشخاص غیر رشید و صغار و مجانین، اهلیت کفیل شدن را ندارند. به‌علاوه کفالت شخصی پذیرفته می‌شود که اعتبار او برای پرداخت وجه‌الکفاله، محل تردید نباشد. تشخیص این امر به‌عهده قاضی صادر کننده قرار است که از طریق زیر حاصل می‌شود.: شناختن شخص بازپرس، ارائه سند مالکیت، اوراق سهام، جواز کسب و ... .


۱) صدور قرار اخذ کفیل از طرف قاضی تحقیق که یک عمل قضایی بوده و حالت آمرانه دارد.
۲) صدور قرار قبولی کفالت: قاضی تحقیق پس از این‌که شرایط کفیل معرفی شده از سوی متهم را کافی دانست، اقدام به صدور و قرار قبولی کفالت می‌کند.


تعیین میزان آن برعهده مقام قضایی صالح است که باید متناسب با اهمیت جرم باشد وکمتر از خسارتهای احتمالی نباشد.
«تامین باید با اهمیت جرم و شدت مجازات و دلایل و اسباب اتهام و احتمال فرار متهم و از بین رفتن آثار جرم و سابقه متهم و وضعیت مزاج و سن و حیثیت او متناسب باشد» (مواد ۱۳۴)
[۳] قانون آئین دادرسی کیفری، ماده ۱۳۴.



در مواقع لازم، مقامات قضایی با ا خطاریه به خود متهم، او را ملزم به حضور و معرفی خود می‌کنند. اگر متهم حاضر نشود با اخطار واقعی، (بنابر نظر دیوان کشور در رای وحدت رویه ۲۰۴۲-۵/۵/۱۳۴۰)
[۴] رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور به‌شماره: ۲۰۴۲-۵/۵/۱۳۴۰.
به کفیل، احضار او را خواستار می‌شوند و کفیل ۲۰ روز از تاریخ اخطار مهلت دارد که متهم را تسلیم کند؛ و الا به دستور دادستان وجه‌الکفاله اخذ خواهد شد. کفیل و متهم می‌تواند ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ دستور، به دادگاه شکایت کرده و دلایل زیر را ارائه کند:
۱) اثبات حضور به موقع.
۲) اثبات عذر موجه.
۳) اثبات فوت متهم قبل از موعد مقرر.
۴) اثبات معسر شدن پس از صدور قرار قبولی کفالت.


تذکر ۱: خواستن متهم از کفیل، جز در موردی که حضور وی برای تحقیقات یا محاکمه یا اجرای حکم ضرورت دارد، ممنوع است.
تذکر ۲: اگر متهم در موعد لازم حاضر نگردد و نیز کفیل عاجز از تسلیم باشد و حکم برائت متهم صادر گردد، اخذ وجه‌الکفاله وجهه قانونی ندارد. امّا در صورت محکومیت، ابتداء خسارت‌های وارده به مدعی خصوصی پرداخت و مازاد به نفع دولت ضبط می‌گردد.
تذکر ۳: کفیل یا وثیقهگذار در هر مرحله از دادرسی می‌توانند با معرفی و تحویل متهم از خود رفع مسئولیت نمایند.


اگر حکم مجازات به اجرا گذاشته شد یا حکم تعلیق مجازات صادر و به اجرا درآمد یا به هر علتی پرونده خاتمه یافت، مسئولیت کفیل هم پایان می‌یابد.


۱- آخوندی، دکتر محمود، آئین دادرسی کیفری، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ هفتم، ج۲، ۱۳۸۲، ص ۱۴۷-۱۵۰.
۲- آشوری، دکتر محمد، آئین دادرسی کیفری، تهران، سمت، چاپ دوم، ج۲، ۱۳۸۰، ص۱۷۷-۱۸۶.
۳- مدنی، دکتر سید جلال‌الدین، آئین دادرسی کیفری ۱و۲، تهران، پایدار، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ص ۲۴۶-۲۴۸.


۱. قانون مدنی، ماده ۷۳۴.
۲. قانون مدنی، ماده ۷۳۴.
۳. قانون آئین دادرسی کیفری، ماده ۱۳۴.
۴. رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور به‌شماره: ۲۰۴۲-۵/۵/۱۳۴۰.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اخذ کفیل»، تاریخ بازیابی:۱۳۹۹/۱۲/۱۷.    






جعبه ابزار