• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اختلال محتوای فکر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اختلال محتوای فکر، یکی از مباحث مطرح در آسیب‌شناسی روانی در علم روانشناسی بوده و در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دیده می‌شود که در محتوای تفکر دچار مشکل می‌شوند و گاهی محتوای فکر عجیب و غریبی دارند. گاهی اوقات بیمار اسکیزوفرنیک عقیده‌ای را می‌پروراند، مبنی بر اینکه برخی رویدادها و افراد معنی خاصی برای او دارند. در این مقاله به بررسی این اختلال و بیان انواع آن و ارتباط آن با بیماری اسکیزوفرنی می‌پردازیم.



در اسکیزوفرنی، گاهی فرایند تفکر اختلال پیدا می‌کند و گاهی محتوای فکر عجیب و غریب است. گاهی اوقات بیمار اسکیزوفرنیک عقیده‌ای را می‌پروراند، مبنی بر اینکه برخی رویدادها و افراد معنی خاصی برای او دارند.
این بیماران گاهی با اطمینان بیان می‌کنند که برخی وقایع یا رویدادها معنای خاصی دارند و آنها را به خود ربط می‌دهند که معمولا برای افراد عادی بسیار نامتعارف است. برای مثال یک بیمار ادعا می‌کرد که گربه روی دیوار منزلش رفتار او را زیر نظر دارد و اعمال او را به دشمنانش گزارش می‌دهد.
در برخی موارد بیمار بیان می‌کند که گویندگان اخبار مشغول صحبت کردن با او هستند، یا افراد غریبه در خیابان مشغول نگاه کردن به او هستند. این‌گونه عقاید، افکار عطفی (Ideas of reference) نامیده می‌شوند. وقتی که این‌گونه عقاید در یک چارچوب بزرگتر و منسجم سازمان‌یافته باشند، آنها را هذیان (Delusion) می‌نامند. هذیان، نظریه شخصی و عمیقا پذیرفته‌شده‌ای است که غالبا به رغم وجود شواهد منطقی مبتنی بر ابطال آن، ادامه می‌یابد و معمولا با سطح دانش یا گروه فرهنگی فرد تناسب ندارد.


هذیان‌ها در انواع روان‌پریشی‌ها (Psychoses) شایع‌اند. آنچه هذیانهای یک بیمار اسکیزوفرنیک را از سایر هذیان‌ها متمایز می‌کند، ناهمخوانی خُلق آنهاست. برخلاف بیماران دیگر که هذیان‌هایشان رابطه محکمی با خلق آنها دارند، بیماران اسکیزوفرنیک به هذیان‌هایی مبتلا هستند که با احساس‌های موجود آنها ناهمخوان به نظر می‌رسند.
[۱] کارلسون، نیل آر، مبانی روان‌شناسی فیزیولوژیک، ص۴۲۲، ترجمه مهرداد پژمان، اصفهان، غزل، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.

پنج نوع هذیان اسکیزوفرنیک بارز وجود دارد:

۲.۱ - هذیانهای عظمت

هذیانهای عظمت (Delusions of grandeur) عبارتند از باورهای اشتباه پیرامون اهمیت و قدرت فردی و اعتقاد راسخ به برخورداری از توانایی‌های خداگونه و معرفتی که دیگران از آن محرومند. به‌طور مثال اعتقاد به اینکه شخص از نسل چهارم پادشاه دانمارک است نشانگر هذیان عظمت می‌باشد.

۲.۲ - هذیانهای کنترل

هذیانهای کنترل (Delusions of control) در ارتباط با هذیانهای گزند و آسیب هستند. ویژگی هذیان کنترل، عقایدی است مبنی بر اینکه افکار یا رفتارهای فرد از بیرون کنترل می‌شوند و بیمار منبع خشم و افکار جنسی یا گناه‌آلود خود را به عوامل بیرونی نسبت می‌دهد. برای مثال فردی که باور دارد موجوداتی از عالم دیگر به او دستور می‌دهند به هذیان کنترل مبتلا است.

۲.۳ - هذیانهای گزند و آسیب

هذیانهای گزند و آسیب (Delusions of persecution)، باورهای اشتباهی هستند مبنی بر اینکه دیگران بر علیه فرد مشغول توطئه‌چینی و تبانی کردن هستند. زمانی که این هذیان‌ها به گونه‌ای با توهم (Hallucination) آمیخته می‌شوند که بیمار شواهدی از توطئه را می‌بیند یا می‌شنود، می‌تواند موجب وحشت‌زدگی مداوم شوند.

۲.۴ - هذیان به خود بستن

هذیان به خود بستن ( Delusions of reference)، به فرض نادرستی قرار دارد مبنی بر اینکه اظهار نظرها یا رفتارهای اتفاقی دیگران به شخص مربوط می‌شود.

۲.۵ - هذیانهای جسمانی

هذیانهای جسمانی (Somatic delusions)، اعتقادات اثبات‌نشده‌ای هستند مبنی بر اینکه چیزی در بدن شخص به شدت معیوب است. برای مثال یک بیمار امکان دارد باور داشته باشد که چیزی در داخل بدنش در حال گندیدگی است.


اینکه آیا هذیان‌ها نوعی فعالیت شناختی طبیعی هستند یا نه، با بررسی فرایند فکر در افراد اسکیزوفرنیک مشخص می‌شود. بیمار اسکیزوفرنیک مانند یک فرد بهنجار می‌پرسد: چه اتفاقی در حال وقوع است؟ چگونه این اتفاق روی می‌دهد؟ و چرا این اتفاق برای من می‌افتد نه برای دیگران؟ ولی به دلیل اینکه توجه این بیماران از شمول (Over inclusiveness) مفرط برخوردار است و گرایش به تشکیل مفاهیم از اطلاعات مربوط و نامربوط دارند، غالبا جنبه‌هایی از محیط‌شان را می‌بینند که قادر به توجیه کردن آنها نیستند و غرق در محرک‌هایی هستند که نمی‌توانند آنها را کنترل کنند.


از طرفی شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد بیماران اسکیزوفرنیک به اختلال‌هایی از نوع جسمانی مبتلا هستند. کیفیت حسی تجربه ادراکی آنها ممکن است واضح‌تر، شدیدتر یا معیوب‌تر از افراد بهنجار باشد. بیماران اسکیزوفرنیک می‌دانند که تجربیات شخصی آنها واقعی هستند. در صورتی که دیگران این واقعیت و این تجربه‌ها را انکار می‌کنند، بیماران دو تبیین برای آن دارند: یا دیگران دروغ می‌گویند که در این صورت احساس می‌کنند مورد تعدی قرار گرفته و از اینرو دچار هذیان گزند و آسیب می‌شوند. یا اینکه فکر می‌کنند که دیگران واقعیت را می‌گویند که در این صورت به خاطر توانایی استثنایی‌شان در پی‌بردن به واقعیت‌هایی که دور از دسترس دیگران است، احساس افتخار می‌کنند و دچار هذیانهای عظمت می‌شوند. لذا به دلیل اینکه این بیماران تبیین مناسبی برای واقعیات ندارند، در برخورد با موقعیت‌های مختلف دچار مشکل می‌شوند.
[۲] روزنهان، دیوید ال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، روان‌شناسی نابهنجاری، ج۲، ص۱۲۳-۱۲۹، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۷، چاپ هفتم



۱. کارلسون، نیل آر، مبانی روان‌شناسی فیزیولوژیک، ص۴۲۲، ترجمه مهرداد پژمان، اصفهان، غزل، ۱۳۸۴، چاپ پنجم.
۲. روزنهان، دیوید ال و سلیگمن، مارتین‌ای. پی، روان‌شناسی نابهنجاری، ج۲، ص۱۲۳-۱۲۹، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ارسباران، ۱۳۸۷، چاپ هفتم



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اختلال محتوای فکر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۰۵.    







جعبه ابزار