اختلال تفکر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اختلال تفکر، یکی از مباحث مطرح در
آسیبشناسی روانی در علم
روانشناسی بوده و به معنای نوعی
اختلال در
فرایند تفکر است و خود دارای انواع گوناگونی است که در این مقاله به بررسی و توضیح انواع
اختلال در تفکر میپردازیم.
تفکر، جریان هدفدار عقاید، نمادها و تداعیها که در مقابل یک مساله یا کار شروع شده و به نتیجهای واقعگرایانه منتج میشود. توالی منطقی این جریان حاکی از طبیعی بودن تفکر است. انحرافهای گاه به گاه از منطق که
لغزشهای فرویدی نیز خوانده میشود، جزئی از تفکر نرمال خوانده میشود.
اختلال در تفکر به سه بخش تقسیم میشود که عبارتند از:
اختلال کلی در فرم یا فرآیند تفکر، شامل اختلالات زیر است:
الف.
اختلال روانی:
سندرم رفتاری یا روانی با اهمیت بالینی، همراه با ناراحتی یا ناتوانی که واکنش قابل انتظار در مقابل حادثهای خاص نباشد.
ب.
روانپریشی: ناتوانی برای تفکیک واقعیت از خیالات،
اختلال سنجش واقعیت و خلق واقعیت جدید در مقایسه با
نوروز.
ج.
سنجش واقعیت (reality testing): قضاوت و ارزیابی عینی دنیای خارج از خود.
د.
اختلال تفکر صوری (formal thought):
اختلال در فرم تفکر تا محتوای آن. تفکری که با
واژه
سازی و ساختار غیرمنطقی همراه است و فرآیند تفکر مختل است.
ه.
تفکر غیرمنطقی (illogical thinking): تفکر، حاوی نتیجهگیریهای اشتباه یا تناقضهای درونی است. وقتی این طرز تفکر بروز کرده و ناشی از ارزشهای فرهنگی و نقصهای هوشی نباشد، بیمارگونه است.
و.
تفکر کاذب (dereism): فعالیت ذهنی ناهماهنگ با منطق و تجربه. به این نوع تفکر، واقعگریزی در تفکر میگویند.
ز.
تفکر اوتیستیک (autistic thinking): تفکری که امیال درونی را اقناع کرده ولی با واقعیت هماهنگ نیست.
ح.
تفکر سحرآمیز (magical thinking): نوعی تفکر کاذب که در آن، افکار و کلمات دارای نیرو فرض میشوند.
ط.
تفکر فرآیند اولیه (primary process): اصطلاح کلی برای تفکری که کاذب، غیرمنطقی و سحرآمیز است. بهطور طبیعی در رویا و به صورت بیمارگونه در سایکوز مشاهده میشود.
ی.
بینش هیجانی (emotional insight): سطح عمیق از فهم و آگاهی که ممکن است به تغییرات مثبت در
شخصیت فرد منجر شود.
اختلالات خاص در فرم تفکر، شامل اختلالات زیر است:
الف.
واژهسازی (neologism): ساختن
واژههای جدید توسط بیمار، معمولا با ترکیب سیلابهای سایر کلمات، اغلب در
اسکیزوفرن مشاهده میشود.
ب.
سالاد کلمات (word salad): ترکیب نامربوط کلمات و عبارات.
ج.
حاشیهپردازی (overinclusion): گفتار غیرمستقیمی که با تاخیر در ادای مطلب همراه است. شخص، بالاخره از مبداء به مقصد مورد نظر میرسد و با اضافه کردن مفرط جزئیات و اشارات داخل پرانتز مشخص میشود.
د.
تفکر مماسی (tangentiality): ناتوانی در داشتن تداعیهای هدفدار در تفکر که در آن سخنگو هرگز به مقصد نمیرسد.
ه.
بیربطی (incoherence): افکاری که عموما قابل فهم نیست. در کنار هم بودن افکار و کلمات بدون هیچ ارتباط گرامری یا منطقی که منجر به آشفتگی میشود.
و.
درجازدن (perseveration): تداوم پاسخ به محرک قبلی، بعد از آنکه محرک جدید ارائه شده است.
ز.
وراجی (verbigration): تکرار بیمعنی کلمات یا عبارات خاص.
ح.
پژواک کلام (echolalia): تکرار کلمات یا عبارات یک شخص توسط شخص دیگر.
ط.
ادغام (condensation): ترکیب مفاهیم متفاوت به شکل واحد.
ی.
پاسخ نامربوط (irrelevant answer): پاسخی که با سوال هماهنگی ندارد.
ک.
خروج از خط (derailment): انحراف تدریجی یا ناگهانی در رشته افکار بدون انسداد.
ل.
شل شدن تداعیها (loosening of association): جریان افکار که در آن، فکر به طریقی کاملا نامربوط از موضوعی به موضوع دیگر منحرف میشود.
م.
پرش افکار (flight of ideas): ایراد سریع کلمات یا بازی با کلمات که موجب انحراف مکرر از موضوعی به موضوع دیگر میشود.
ن.
تداعی صوتی (clang association): تداعی کلماتی که صدای یکسان ولی معنای متفاوتی دارند، کلمات هیچ ارتباط منطقی با هم ندارند.
س.
انسداد (blocking): قطع ناگهانی در رشته افکار قبل از آنکه فکری به پایان برسد. بعد از یک وقفه کوتاه، شخص از آنچه مورد بحث بوده، چیزی به خاطر نمیآورد.
ع.
گلوسولالی (glossolalia): ابراز پیامی مکاشفهای از طریق کلماتی نامفهوم.
سخن گفتن زیرزبانی (speaking in tongues) هم گفته میشود. اگر در متن مذهب صورت بگیرد،
اختلال تفکر شمرده نمیشود.
زبان کلامی خصوصی (crytolalia) هم گفته میشود.
اختلالات خاص در محتوای تفکر، شامل اختلالات زیر است:
الف.
فقر محتوای کلام (poverty of content): کلامی که به علت ابهام، تکرارهای بیمعنی و عبارات نامفهوم اطلاعاتی به شنونده منتقل نمیکند.
ب.
عقیده بیش بها داده شده (overvalued idea): باور اشتباهی غیرمعقول ثابت، که ثبات آن کمتر از تفکر هذیانی است.
ج.
هذیان (delusion): عقیده باطلی که بر استنباط نادرست شخص از واقعیت بیرونی متکی است، هماهنگ با هوش و زمینه فرهنگی بیمار نیست و با منطق اصلاح نمیگردد و شامل انواع گوناگونی است.
د.
گرایش فکری یا اشتغال فکری (trend or preoccupation): تمرکز فکر روی عقیدهای بهخصوص، همراه با یک مایه عاطفی قوی، مثل گرایش
پارانوئید یا
اشتغال ذهنی انتحاری.
ه.
ایگومانی (egomania): اشتغال ذهنی بیمارگونه با خود.
و.
مونومانی (monomania): اشتغال ذهنی با موضوعی واحد.
ز.
خود بیمارانگاری (hypochondria): نگرانی مبالغهآمیز در مورد سلامت جسمی که مبنای عضوی ندارد، بلکه بر تعبیر غیرواقعی نشانهها یا غیرطبیعی بودن احساسها متکی است.
ح.
وسواس فکری (obsession): دوام بیمارگونه یک فکر یا احساس غیرقابل مقاومت که با سعی منطقی قابل رفع از هشیاری نیست و با
اضطراب همراه است.
ط.
وسواس عملی (compulsion): نیاز بیمارگونه برای به انجام رساندن یک تکانه، که اگر مقاومت شود، ایجاد اضطراب میکند. رفتار تکراری در واکنش به یک فکر وسواسی یا انجام آن طبق آدابی خاص که فینفسه هدفی ندارد مگر جلوگیری از وقوع اتفاقی در آینده.
ی.
بددهنی (coprolalia): ادای جبری کلمات زشت.
ک.
فوبی (phobia):
ترس بیمارگونه، مقاوم، غیرمنطقی و اغراقآمیز از محرک یا موقعیتی خاص که نتیجه آن میل شدید به اجتناب است و شامل انواع گوناگونی میباشد.
ل.
نوسیز (noesis): حالتی وحیگونه که در آن، نور شدیدی پدید میآید و شخص این احساس را پیدا میکند که برای هدایت و فرماندهی برگزیده شده است.
م.
وحدت عرفانی (Unio mystica): احساسی نامحدود از اتحادی اسرارآمیز با قدرتی لایتناهی. اگر هماهنگ با مذهب و محیط فرهنگی بیمار باشد،
اختلال محتوای فکر شمرده نمیشود.
اختلال تفکر، اغلب در
آسیبهای مغزی و سایکوزها
مشاهده میشود، اما ممکن است علائمی همچون پرش افکار در بیماران
مانیک نیز مشاهده شود.
اختلال در تفکر، معمولا از طریق اختلالاتی که در تکلم یا نوشتن نمودار میشود، تشخیص داده میشود.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اختلال تفکر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۰۱.