اخباری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اخباری، به عمل کننده به
کتاب و
سنّت و نه
عقل و
اجماع میگویند. اخباری در مقابل عنوان
اصولی قرار دارد.
عنوان «اخباری» یا «اخباریان» در کتابهای فقهی متأخّر بر گروهی از
فقهای شیعه اطلاق میگردد که خط مشی عملی آنان در دستیابی به
احکام شرعی و تکالیف الهی، پیروی از اخبار و احادیث است، نه روشهای اجتهادی و اصولی.
در مقابل آنان، فقهای معتقد به خط مشی اجتهادی هستند که با عنوان «اصولی» شناخته میشوند.
تقابل این دو گونه نگرش به سدههای نخستین حیات
فقه شیعه باز میگردد. با پایان یافتن عصر حضور
امامان (علیهمالسّلام) و آغاز عصر
غیبت صغری در سال ۲۶۰ (ه. ق)، در چگونگی دستیابی به احکام شرعی، دو نوع نگرش پدید آمد.
یک نگرش- که امتداد خط مشی عصر حضور بود و بیشتر یاران
ائمه بر آن بودند- بسنده کردن به احادیث و عدم تجاوز از آن در دستیابی به احکام شرعی بود. چهرههای برجسته این نگرش در این دوره عبارتند از:
محمد بن یعقوب کلینی (م ۳۲۸ یا ۳۲۹ ه. ق)،
علی بن بابویه قمی (م ۳۲۸ ه. ق) و محمد
بن علی بن بابویه قمی معروف به
شیخ صدوق (م ۳۸۱ ه. ق) که در گردآوری کهنترین آثار و مجموعههای فقهی، حدیثی، نقش اساسی داشتند.
نگرش دیگر،
اجتهاد و استخراج و
استنباط فروع از
اصول یعنی قواعد عمومی و کلّی بود که از برجستگان این مکتب میتوان از
شیخ مفید (م ۴۱۳ ه. ق)،
سید مرتضی (م ۴۳۶ ه. ق) و
شیخ طوسی (م ۴۶۰ ه. ق) نام برد که با نگارش و بر جای گذاشتن آثاری در
اصول فقه، پایهگذار حرکتی نوین و بنیادی در فقه شیعی به شمار میروند. در این میان، شیخ طوسی بیشترین سهم را داشت.
نگرش اصولی به
فقه به تدریج رونق یافت و بر نگرش نخست چیره شد و تا قرنها گرایش فقها به استنباط و اجتهاد را بر حدیثگرایی صرف برتری داد و کم فروغی و بیرونقی مکتب فقیهان
اهل حدیث را در اواخر سده چهارم و نیمه نخست سده پنجم هجری در پی داشت.
مکتب اهل حدیث در اوائل قرن یازدهم هجری بار دیگر به وسیله
محمدامین استرآبادی (م ۱۰۳۳ یا ۱۰۳۶ ه. ق) در قالبی نو مطرح و احیا شد. وی در این مرحله با ساماندادن مکتب اهل حدیث، بر مکتب اصولگرایی سخت حمله کرد و بدین ترتیب، دوره نوینی از تقابل دو مکتب یاد شده در حوزه فقاهت شیعی پدید آمد و در حقیقت، رواج و اطلاق عنوان «اخباری» بر گروهی از فقها با مفهوم و اصطلاح خاص و امروزی، از همین دوران و با ظهور استرآبادی آغاز شده است.
از بارزترین عالمان دینی پیرو مکتب استرآبادی میتوان از
محمدتقی مجلسی (م ۱۰۷۰ ه. ق)،
محمدباقر مجلسی، صاحب
بحار الانوار (م ۱۱۱۱ ه. ق)، محمد
بن مرتضی معروف به
ملا محسن فیض کاشانی (م ۱۰۹۱ ه. ق)،
محمد بن حسن حرّ عاملی، مؤلف
وسائل الشیعة (م ۱۱۰۴ ه. ق)،
سیدنعمتاللّه جزائری (م ۱۱۱۲ ه. ق) و
شیخ یوسف بحرانی، صاحب
حدائق (م ۱۱۸۶ ه. ق) نام برد.
عمدهترین محورهای اختلاف میان دو مکتب اخباری و اصولی عبارت است از:
منابع استنباط در مکتب اخباری محدود به
قرآن و
سنّت معصومان (علیهمالسّلام) است. آنان عمل به قرآن را نیز در آن حدّ مجاز میدانند که تفسیر آن در سنّت آمده باشد.
اخباریان جز آیاتی که دلالت آنها بر معنای مراد، نصّ و صریح است و عمل بدان را جایز، بلکه
واجب میدانند، ظواهر قرآن را
حجّت و دلیل نمیدانند، مگر به کمک روایات رسیده از معصومان (
علیهمالسّلام)؛ حتی برخی اخباریان حجيّت احادیث رسیده از
پیامبر (صلّیاللّهعلیهوآله) از طریق
عامّه را منوط به این دانستهاند که تفسیر و تبیین مراد آن از معصومان وارد شده باشد.
امّا در مکتب اصولی علاوه بر قرآن و سنّت،
اجماع و
عقل نیز از ادلّۀ شرعی و منابع استنباط احکام شمرده شده است، و اصولیها ظواهر قرآن را حجّت میدانند.
در مکتب اخباری، اشیاء یا
حلال هستند یا
حرام و یا
مشتبه و چنانچه
حلیّت و
حرمت چیزی معلوم نباشد و نصّی از معصومان (
علیهمالسّلام) درباره آن نرسیده باشد، باید در
فتوا، توقّف و در عمل،
احتیاط کرد، ولی در مکتب اصولی در موارد مشکوک، اصل بر
برائت است و احتیاط واجب نیست.
اخباریان، دستیابی به احکام شرعی را از راه گمان (
ظنّ)،
حرام و تنها راه تحصیل احکام را
علم و اطمینان میدانند، در حالی که اصولیان، ظنّ را نیز همچون
علم، حجّت و معتبر میدانند.
اجتهاد نزد اخباریان، حرام و نزد اصولیان،
واجب کفایی، بلکه به نظر برخی
واجب عینی است.
در نگرش اخباری
تقلید از غیر
معصوم (علیهالسّلام) جایز نیست، مگر از معصوم روایت کند که در این صورت، تقلید از او به معنای قبول روایت وی، جایز، بلکه واجب است، ولی در نگرش اصولی، تقلید عامی از
مجتهد جامع الشرایط به معنای پذیرش نظر و فتوای او، واجب است.
اخباریان، احادیث را دو قسم میدانند:
صحیح و
ضعیف، لیکن اصولیان، چهار قسم: صحیح،
حسن،
موثّق و ضعیف. تعریف دو گروه از حدیث صحیح نیز متفاوت است.
اخباریان، حدیثی را صحیح میدانند که به صدور آن از معصوم (علیهالسّلام) اطمینان حاصل شود؛ خواه منشأ اطمینان،
وثاقت راوی یا راویان باشد یا قرائن و شواهد، ولی مجتهدان، حدیثی را صحیح میدانند که همه راویان آن،
شیعه دوازده امامی و
عادل باشند.
در مکتب اخباری، تمامی احادیثی که در «
کتب اربعه» (
کافی،
استبصار،
منلایحضرهالفقیه و
تهذیب) آمده، بلکه در دیگر کتابهای حدیثی که عالمان بزرگ شیعه آنها را تدوین کرده و به صحّت احادیث نقل شده گواهی دادهاند، صحیح میباشد و میتوان بر طبق آن عمل کرد.
لیکن در نگرش اصولی، احادیث موجود در مجامع شیعی حتی «کتب اربعه» ممکن است مصداق یکی از عناوین و اقسام چهارگانه یاد شده قرار گیرند و همه آنها را نمیتوان به صرف نقل در کتب یاد شده صحیح دانست.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهمالسلام) ج۱، ص۳۰۱-۳۰۴.