احمد بن عبیداللّه ثقفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْن عَمّار، ابوالعباس احمد بن عبیدالله بن محمد بن عمار ثقفی (د پس از ۳۱۰ق/۹۲۲م)، کاتب، محدّث، مؤلف
شیعی بغدادی میباشد.
برخی به جای ابن عمّار، ابن عماد نوشته اند
که نادرست است.
وی از بزرگان شیعه بود و بعضی او را از
قدریه دانسته اند.
ابن رومی نیز در
شعر خود به قَدَری بودن وی اشاره کرده است.
از ابن عمار در چند مأخذ با عنوان «حمار العُزیر» یاد شده است
که بی گمان این لقب را
اهل سنت آن زمان به
طعن و
استهزاء به او داده بوده اند.
ابن رومی که در اشعار خود به ابن عمار اشاراتی دارد، او را، به سبب اینکه اهل
جدال بوده، با
عُزیر مقایسه کرده است.
یاقوت حموی گوید:
ابن رومی ابن عمار را «عزیر» خواند. ابن عمار گفت: به چه سبب مرا چنین نامیدی؟ گفت: عزیر با
خدای خود مجادله کرد که چرا خون ۷۰ هزار تن
اسرائیلی به دست
بختنصر ریخته شد. خداوند به او
وحی کرد که اگر
مجادله را رها نکنی، نام تو را از دیوان
نبوت محو میکنم.
ابن عمّار از وابستگان قاسم بن عبیدالله وزیر
عباسی و نیز فرزند او بود و با ابن جراح محمد بن داوود مصاحبت داشت و او را با وی مباحثات و اخباری است
.
ابن رومی به سبب دوستی با ابن عمار که در فقر میزیست و پرخاشگر بود، اشعاری میسرود و آنها را به وی نسبت میداد تا دل مصاحبان او را به دست آورد، چنانکه ابن عمار به پایمردی همو، به ملازمت
ابن جراح درآمد و او برای ابن عمار
مقرّری تعیین کرد.
با این همه وی با شاعر
بغداد درآویخت و او را به باد انتقاد گرفت و
هجو و
عیب جویی کرد، و شگفت آنکه چون ابن رومی درگذشت، کتابی در تفضیل او با گزیده ای از اشعارش نوشت که آن را بر مردم املا میکرد.
ابن عمار از ابن جراح
روایت حدیث میکرد
و نیز از پدرش عبیدالله، عثمان بن ابی شیبه، سلیمان بن ابی شیخ، عمر بن شبّه، اسحاق بن ابی اسرائیل، محمد بن قاسم معروف به
مانی موسوس و دیگران روایت کرده است.
احمد بن جعفر بن سلم قاضی ابوبکر ابن جعابی، ابن زنجی کاتب، ابوعمر ابن حیویه،
ابوالفرج اصفهانی و دیگران از او روایت نموده اند.
ابن اثیر هم از ابن عمار اخباری نقل کرده است. از جمله در یک مورد به روایت از او از گرایش سخت
مأمون به علویان و نیکی هایش به آنان سخن گفته است.
ابن عمار
شعر نیز میسرود و یاقوت
و
ابن شاکر کتبی قطعه شعری از او به نقل از معجم الشعراء مرزبانی نقل کرده اند، ولی به گفته فراج
این قطعه در
نسخه خطی ناقصی از معجم که در اختیار او بوده، نیامده است.
ابن عمار آثار متعددی داشته است، اما با بررسی فهرست های موجود معلوم گردید که از هیچکدام از آنها نسخه ای در دست نیست.
عناوین آثار او چنین است :
کتاب المبیّضة، که درباره
مقاتل طالبییّن (آل ابی طالب) است، الأنواء، مثالب ابی نواس، اخبار سلیمان ابن ابی شیخ، الزیادات فی اخبار الوزراء ابن جراح، اخبار حُجر بن عدی، اخبار ابی نواس، اخبار ابن الرومی و الاختیار من شعره، المناقضات، اخبار ابی العتاهیة رسالة فی بنی امیة، رسالة فی تفضیل بنی هاشم و اولیائهم و ذم بنی امیة و اتباعهم، رسالة فی امر ابن المحرز المحدث، رسالة فی مثالب معاویة و اخبار عبدالله بن معاویة بن جعفر
ظاهراً مطالبی از کتاب اخیر در
الاغانی آمده است.
سال
وفات ابن عمار در منابع به اختلاف یاد شده است:
یاقوت حموی در یک جا،
۳۱۰ق و در جای دیگر،
۳۱۴ق
و
ابن ندیم ، ۳۱۹ق ضبط کرده اند.
(۱) آقابزرگ، الذریعة.
(۲) ابن اثیر، الکامل.
(۳) ابن حجر عسقلانی احمد، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹ق.
(۴) ابن رومی علی، دیوان، به کوشش حسین نصار، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
(۵) ابن شاکر کتبی محمد، عیون التواریخ، نسخه خطی کتابخانه احمد ثالث، شم ۲۹۲۲.
(۶) ابن نجار محمد، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر فرح، بیروت، دارالکتب العلمیة.
(۷) ابن ندیم، الفهرست.
(۸) ابن ندیم، الفهرست، به کوشش گوستاو فلوگل، لایپزیگ، ۱۸۷۱م.
(۹) ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بولاق، ۱۳۲۳ق.
(۱۰) خطیب بغدادی احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۱۱) ذهبی محمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
(۱۲) سزگین فؤاد، تاریخ التراث العربی، ترجمه محمود فهمی حجازی، ریاض، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۳) صفدی خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۶۹م.
(۱۴) فراج عبدالستار احمد، تکمله بر معجم الشعراء مرزبانی، قاهره، ۱۳۷۹ق/۱۹۶۰م.
(۱۵) یاقوت حموی، معجم الادبا.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالعباس ابنعمار»، ج۴، ص۱۵۴۵.