احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، نام کتابی مشهور در
جغرافیا ، به
زبان عربی از آثار ربع ۴ سده ۴ ق/ ۱۰ م، تالیف
شمس الدین ابو عبدالله محمد بن احمد مقدسی .
مقدسی در یک جا به صراحت میگوید که در ۳۷۵ ق ۴۰ ساله و در مرکز
فارس بوده، و تالیف کتاب را به پایان برده است. وی همچنین گوید که دو سال بعد آن را در
مکه به یک عالم
اندلسی عرضه کرده است. اما با سورث بر پایه عبارتی از احسن التقاسیم چنین حدس میزند که این اثر در پایان دوران سعدالدوله پسر
سیف الدوله حمدانی (د ۳۸۱ ق) تالیف شده است، زیرا در احسن التقاسیم از
حکومت خاندان حمدانی بر شهر
بدلیس به صورت گذشته یاد میشود.
کتاب به یک پیش گفتار و دو بخش تقسیم شده است؛ در بخش نخست ۶ اقلیم عربی، و در بخش دوم ۸ اقلیم عجمی معرفی میشود.
پیش گفتار که بیش از یک هفتم کتاب را در بر دارد؛ شامل این مطالب است: روش تدوین کتاب، پیشگامان جغرافیا، بیان
اصطلاحات ،
تاریخ تالیف، چند تذکر، فهرست محتویات،
دریاها و ترسگاه هایش،
رودخانهها ،
شهرهای هم نام،
لهجهها ، شیوه بیان مؤلف، ویژگیهای هر سرزمین،
مذهبها و دسته بندی آنها، راهها،
گنبد و بارگاههای افسانهای، جدولی برای کارگزاران، اقلیمها و نمای
کشور اسلام .
در بخش اول نصف
جهان اسلام آن روز که در بیرون
جزیرةالعرب قرار داشت، عرب نامیده شده است و
مردم ۵ اقلیم
بین النهری ن، اقور (احتمالا تصحیف شده اقور اثور)،
شام ،
مصر و
مغرب (
شمال افریقا که به سبب هم
نژاد بودن با
تازیان توانسته بودند، این زبان را بیاموزند)، عرب شمرده شدهاند.
در بخش دوم، به معرفی ۸ اقلیم عجمی:
خاوران ،
دیلم ، رحاب (
ارمنستان ،
اران و
گرجستان )،
کوهستان (
آذربایجان و
کردستان )،
خوزستان ،
فارس ،
کرمان و
سند پرداخته است. مؤلف در آغاز این بخش، مردم آن را خوشبخت تر، دانشمندتر و
دین دارتر از دیگر مردمان دانسته است. این بخش کتاب با یک رساله کوتاه در جغرافیا تالیف گواذ (قباد)
پادشاه ساسانی آغاز میشود.
۱. احسن التقاسیم؛ همانند
صورة الارض ابن حوقل و
المسالک و الممالک اصطخری ، حاصل سالها
سفر مؤلف، به
کشورهای اسلامی آن روزگار است. در حقیقت مؤلف به
بخش مرکزی جهان اسلام
قناعت نکرده و به
فلسطین و
خراسان نیز سفر کرده است. مؤلف؛ فلسطین،
شام ،
جزیرة العرب ،
عراق و
ایران را درست میشناسد و لیکن
باختر جهان اسلام (
مراکش و
اسپانیا ) را ندیده است و در خاور نیز آگاهی درست او از حدود سند تجاوز نمیکند.
۲.
مقدسی در سرآغاز کتاب، صفحهای
مسجع و پر تصنع ساخته و در آن از چگونگی سفرها و برخوردهای خود با طبقات و قشرهای گوناگون مردم برای به دست آوردن معلومات جغرافیایی سخن گفته است.
۳. این اثر تنها درباره جغرافیای کشورهای اسلامی است و مؤلف در توجیه این مطلب میگوید: من بلاد
کفر را معرفی نمیکنم، زیرا که بدانها در نیامدهام، و حتی درباره برخی از شهرها چون
طرطوس میگوید: چون اکنون به دست
روم است، بدان نمیپردازم. او هدف از تالیف کتاب را نشان دادن سودمندی فراگیر دانش جغرافیا دانسته، و سعی در ابطال برخورد صرف با این
علم ؛ همچون یک وسیله کار، راهنمایی برای راهداران یا وسیله وقت گذرانی و یا حتی خواندن داستانهای شگفت انگیز برای داستان سرایان کرده است. میتوان ادعا کرد که تعریف جغرافیا در این کتاب به تعریف امروزی آن نزدیک شده، و شامل جغرافیای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی،
انسان شناسی و
اعتقادات است.
۴. موضوع بحث در کتاب، تحقیقاتی همه جانبه درباره بخشهای اسلامی ربع مسکون، بیان حرفههای اقتصادی- بازرگانی و مذهبی مردمانی است که در آن جا به سر میبردند. روش مؤلف عینی و بر اساس مشاهده و بررسی کتابهای کتابخانههای
ری ،
رامهرمز ،
شیراز ،
بصره و جز آن است. مؤلف مشخصات بخشها را از نظر نفوس،
زبان ، اختلافات جسمی و اعتقادات مذهبی، اختلاف وسایل تولید،
سکهها ،
خوراک ، آبیاری، کالای وارداتی و صادراتی، راههای ترسناک، منزلگاهها، فاصله شهرها، همچنین
زمین شناسی نواحی گوناگون،
فقر و غنای سرزمینها و دیدنیها معین کرده است.
۵. مؤلف همچنین در بیان روش کار خود میگوید: من درباره هر اقلیم اصطلاحهای مردم آن جا را به کار خواهم برد و در جایی دیگر تاکید میکند که از آنچه مردم برآنند، پیروی کرده است. گویا از همین روست که در این کتاب سرزمین اثور (
موصل باستانی ) را به تلفظ محلی «اثور» با «فای» ۳ نقطه نوشته است، و پس از آن ناسخان آن را به صورت «قاف» به ما رساندهاند. از اصطلاحات رایج در این اثر، کلمه «جند» است که به معنای دیه وابسته به یک
شهر به کار رفته و گویا اصطلاحی محلی بوده، و مانند «اجنادین» از ریشه سریانی گرفته شده باشد. همچنین مؤلف در هر کجا که نام مناسبی نمییافته، خود نامگذاری میکرده است، چنانکه منطقه
ارمنستان ،
اران ،
گرجستان ،
آذربایجان و بخشی از
کردستان را «رحاب» مینامد.
۶. مؤلف در کتاب خود توجه ویژهای به
زبان مردم سرزمینهای مورد نظر دارد، چنانکه آورده است:
زبان مردم در این ۸ اقلیم عجمی است، برخی از آنها
دری و برخی دیگر پیچیده است، همگی آنها
فارسی نامیده میشوند و اختلاف آنها آشکار است و من نمونه سخن هر قوم را خواهم آورد و درباره مردم
کرمان گوید: لهجه ایشان فهمیدنی و نزدیک به لهجه فارسی
خراسان است. درباره
آذربایجان گوید: ۷۰ زبان در آنجاست، و درباره ارمنستان و اران گوید: مردم به ارمنی و ارانی سخن میگویند، فارسی ایشان فهمیدنی و نزدیک به لهجه فارسی خراسان است. مردم پیرامون بصره همگی
عجم هستند، زبان خوزستانیان رساترین زبان عجمان است و آن را با تازی میآمیزند، در صحار (در جنوب
عمان و خاور
یمن ) فارسیان در اکثریت هستند و در بازارها به فارسی سخن میگویند. اکثریت مردم
عدن و
جده پارسی (ایرانی) هستند؛ اما زبان رایج
عربی است.
۷. مؤلف همچنین از جشنهای
نوروزی مردم عدن و
طبل زنی آنان سخن میراند.
۸. همچنین در احسن التقاسیم از اماکن فرهنگی هر
شهر نیز سخن به میان میآید و
کتابخانه عضد الدوله و فهرست هایش در فارس و کتابخانههای ری، بصره و رامهرمز معرفی شده است. در حقیقت این مطالب محقق را در بررسی چگونگی اضمحلال فرهنگی هر منطقه یاری میرساند و از لا به لای سطور آن مقاومت مردم در حفظ
فرهنگ خود هویداست، چنانکه درباره
قاضی بغداد - با توجه به اینکه قاضیان نسبت به دیگر مردم به حکام عرب نزدیک ترند- میگوید: از اینکه به عربی نادرست سخن میگفت، شرمسار شدم.
۹. احسن التقاسیم، به زبان عربی
فصیح تالیف شده است، در عین حال مؤلف فارسی را نیز خوب فهمیده و از جملههای فارسی به درستی استفاده کرده است. همچنین واژگان فارسی را در جملههای عربی گنجانده است: «و لا تری مثل آفروشتهم... و دوشابهم».
۱۰. خردگرایی در سراسر این کتاب آشکار است، هر چند که به حد بی طرفی نمیرسد. داستان
ابن مره که در این کتاب آمده است، بویی از داستان
برزویه طبیب در
کلیله و دمنه و
ابن مقفع را دارد. مؤلف هم نشینی با
فقیهان و
صوفیان و حتی آموختن از داستان سرایان را وظیفه جست و جوگرایانه خود میشمارد. از
تعبد و
تعصب و از
دشنام و دروغ پردازی دوری میجوید.
۱۱. همچنین تمایل او به
ابوحنیفه ، کرامیان،
شیعه و صوفیان نشان
سعه صدر و جست و جوگری او از حقایق
فلسفی و مذهبی برای گزینش بهترهاست و همین امر او را به برداشتهای عرفانی از
اسلام کمک کرده است، چنانکه از کشاکش او در
مسجد واسط آشکار میشود که وی از مبلغان و طرفداران راستین اسلام بوده است.
۱۲. احسن التقاسیم آیینهای است که اوضاع جغرافیای طبیعی، سیاسی، اقتصادی و اعتقادی در کشورهای اسلامی را به خوبی مینمایاند. در این کتاب اشارههایی درباره
تاریخ خاندانهای حکومتی آمده است:
عباسیان ،
بویهیان و
سامانیان .
۱۳. مؤلف همچنین به بررسی تعصبات مذهبی و میزان نفوذ
مذاهب فقهی میپردازد. برای نمونه درباره نفوذ
شیعیان و دیگر مذاهب چنین میگوید: شیعیان در
عمان ، و کرامیان در
بیت المقدس آزاد بودند؛ اما
معتزلیان در عمان در نهان میزیستند و این در اثر فشار
قشریان سلفی بود، نه فشار
اسماعیلیان حاکم؛ زیرا در جای جای مصر
فاطمی ، معتزلیان و مذهبهای دیگر و حتی
حنبلیان آوازهای داشتند.
۱۴. مؤلف که در میان مرزهای دو قدرت
بغداد و
قاهره در آمد و شد بوده، گرایش فرهنگی و خردگرایی
ملتها را نیز در شمار خواص جغرافیایی منطقه یاد میکند و آنها را با یکدیگر میسنجد، تا آن جا که درباره مردم
سوریه میگوید: در خرد و
دانش مانند ایرانیان نیستند، برخی
مرتد شدهاند و برخی از
ترس جزیه مسلمان ماندهاند. در این کتاب حتی به عادات ناپسندی که بر خلاف آیین اسلام در برخی سرزمینها مرسوم گشته، اشاره شده است، از جمله پرورش دادن
سگ در مصر،
خوردن گوشت سگ و
خرید و فروش سگ و
دو شوهر داشتن زن .
احسن التقاسیم نخستین بار توسط
اشپرنگر کشف، و
نسخه خطی آن به
اروپا برده شد. وی این کتاب را مهمترین کتاب جغرافیایی جهان معرفی میکند؛ اما کرامرس با نظری محتاطانه تر آن را اصیلترین کتاب جغرافیا به
زبان عربی شمرده است. مورخان، کتاب احسن التقاسیم را در حلقههای تکاملی جغرافیای اسلامی پس از
اصطخری و
ابن حوقل ، سومین حلقه از مکتب
ابو زید بلخی شمردهاند. نسخههای اولیه احسن التقاسیم؛ همانند کتابهای اصطخری و ابن حوقل نقشههایی در بر داشت و
میلر خاورشناس ، آن نقشهها را در کتاب «
نقشههای عربی » در
اشتوتگارت در سالهای ۱۹۲۶- ۱۹۳۱ م چاپ کرد. به گفته کراچکوفسکی،
مقدسی آنگاه که احسن التقاسیم را نوشت، آن را در دو نسخه فراهم کرد. یکی از آنها همان است که
مقدسی در ۳۷۵ ق تالیف آن را به پایان برده، و دومی نسخهای است که در ۳۷۸ ق آن را کامل کرده و این همان است که
یاقوت حموی از آن سود جسته است. مؤلف نسخه اولی را به
سامانیان و دومی را به
فاطمیان پیشکش کرده است. تمامی آگاهی ناشران این کتاب، بر اساس دو نسخه آن است که در
برلین و
استانبول نگهداری شده، و نسخههای جدیدتر، از روی آن نوشته شده است. به نظر میرسد که نسخه استانبول کهن تر از نسخه برلین است. نسخه برلین به مردی به نام
ابوالحسن علی بن حسن پیشکش شده است. در این نسخه از سامانیان به نیکی بیشتری یاد شده است. این پیشکش در نسخه استانبول دیده نمیشود. این نسخه به خامه نسخ حسن
بن احمد بن محمود بن کمال در
رجب ۶۵۸ ق در ۲۳۲ برگ ۱۵ سطری است و فیلم آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه
تهران محفوظ است. نام کتاب در این نسخه المسافات و الولایات یاد شده که عنوان عمومی کتب جغرافی در آن روزگار است. باسورث به نقل از
مجیرالدین علیمی (۸۶۰- ۹۲۷ ق) در
الانس الجلیل بتاریخ
القدس و الخلیل میگوید که از کتاب
مقدسی به صورت البدیع فی تفصیل مملکة الاسلام یاد کرده است؛ اما در نسخه ناقص چاپ این اثر (عمان، ۱۹۷۳ م) مطلب مورد نظر یافت نشد. دخویه نخستین بار این کتاب را در ۱۸۷۷ م با تعلیقات و پیش گفتاری کوتاه در «مجموعه جغرافیای عربی» به چاپ رساند. وی مجددا احسن التقاسیم را پس از بازنگری مارکوارت و مقابله با نسخه استانبول در ۱۹۰۶ م در لیدن منتشر ساخت. احسن التقاسیم، همچنین اولین بار توسط دو تن به نامهای رنکینگ و آزو به
انگلیسی ترجمه و در
کلکته (۱۸۹۷- ۱۹۰۱ م) به چاپ رسید. همچنین بخشهایی از این کتاب توسط
کرمر (۱۸۷۷ م)، نالینو (۱۸۹۵ م) و کراچکوفسکی (۱۹۳۷ م) ترجمه شده است.
۱. تاریخ الادب الجغرافی العربی، کراچکوفسکی،ترجمه صلاح
الدین عثمان هاشم، قاهره، ۱۹۶۳ م.
۲. احسن التقاسیم،
مقدسی، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶ م.
۳. تعلیقات بر احسن التقاسیم، منزوی، علینقی، تهران، ۱۳۶۱ ش.
۴. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۶.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).