اجرت دایه (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دایه زنی است که در قبال گرفتن
اجرت به کودک دیگری شیر می دهد.
پیش پرداخت
اجرت به دایه برای شیر دادن، امری پسندیده است.
... و ان اردتم ان تسترضعوا اولـدکم فلا جناح علیکم اذا سلمتم ما ءاتیتم بالمعروف.... (برداشت فوق بنابر این است که مقصود از «اذا سلمتم» تسلیم اجرت به
دایه، و «اذا» ظرف
زمان برای «لاجناح» باشد، در این صورت معنای آیه چنین میشود: «آن گاه که اجرت دایه را طبق معروف پرداختید، جایز است که وی را برای شیر دادن برگزینید». )
خوش رویی با دایه، هنگام پرداخت
اجرت شیر دادن امر نیکویی به حساب می آید.
... و ان اردتم ان تسترضعوا اولـدکم فلا جناح علیکم اذا سلمتم ما ءاتیتم بالمعروف.... (برداشت فوق بنابر این است که «بالمعروف» متعلق به «اذا سلمتم» باشد.)
لزوم تقواپیشگی و توجه به نظارت
الهی در پرداخت اجرت شیر دادن به دایه در
آیه زیر آمده است.
... و ان اردتم ان تسترضعوا اولـدکم فلا جناح علیکم اذا سلمتم ما ءاتیتم بالمعروف واتقوا الله واعلموا ان الله بما تعملون بصیر.
از دیدگاه فقهی
امام خمینی «اجاره گاهی مفید تملیک منفعت شخص است - نه کارش - مانند اینکه زن شیرده خودش را برای شیر خوردن بچه اجاره دهد نه برای شیر خوراندن به او.»
بر همین مبنا در
تحریرالوسیله درباره صحت اجاره زن برای شیر دادن به کودک مینویسند: «یجوز استئجار المراة للارضاع، بل للرضاع ایضاً؛ بان یرتضع الطفل منها مدّة معیّنة و ان لم یکن منها فعل. ولا یعتبر فی صحّة اجارتها لذلک اذن الزوج ورضاه، بل لیس له المنع عنها ان لم یکن مانعاً عن حقّ استمتاعه منها. ومع کونه مانعاً یعتبر اذنه او اجازته فی صحّتها. وکذا یجوز استئجار الشاة الحلوب للانتفاع بلبنها، والبئر للاستقاء منها، بل لا تبعد صحّة
اجارة الاشجار للانتفاع بثمرها.»
اجیر کردن زن برای شیر خوراندن جایز است، بلکه برای شیر خوردن هم جایز است؛ به اینکه
طفل مدتی معیّن از او شیر بخورد اگرچه آن زن کاری انجام ندهد. و در صحت اجیر شدن وی برای این کار،
اذن و رضایت
شوهر معتبر نیست، بلکه اگر مانع حق استمتاع او از زن نباشد، حق منع کردن او را از اجیر شدن ندارد. و در صورت مانع بودن، در صحت اجیر شدنش، اذن یا اجازه شوهر معتبر است.
این درست است که: «گرفتن اجرت برای چیزی که انجام دادن آن بر او واجب عینی است
حرام میباشد، بلکه اگرچه
واجب کفایی باشد، بنابر
احتیاط (واجب) در مورد آن؛ مانند غسل و کفن و دفن اموات.»
ولی «بر
مادر واجب نیست که فرزندش را - نه مجانی و نه در مقابل اجرت - در صورت منحصر نبودن به او شیر بدهد، بلکه اگر منحصر به او باشد نیز، واجب نیست، در صورتی که حفظ بچه با شیر و مانند آن - با امن از ضرر بر او - ممکن باشد. چنان که در صورتی که منحصر به او باشد، شیر دادن او به طور مجانی واجب نیست بلکه میتواند از مال فرزند اگر مالی داشته باشد و از مال پدرش اگر فرزند مالی نداشته باشد و پدر دارای مال باشد مطالبه اجرت کند، ولی اگر فرزند مالی نداشته باشد و پدر و جد اگرچه بالا بروند دستشان از مال خالی باشد، بر مادر است که مجاناً او را شیر بدهد، چه به مباشرت خودش یا با اجیر کردن
مرضعه دیگر یا به غیر آن از راههای حفظ بچه در صورتی که برای او ضرر نداشته باشد، و اجرت یا
نفقه او بر مادرش است.»
مادر در شیر دادن به فرزندش بر غیر مادر، اولویت دارد، در صورتی که متبرع باشد یا چیزی را طلب کند که غیر او آن را مطالبه میکند یا کمتر از آن مطالبه نماید. و اما اگر بیشتر مطالبه کند یا اجرت بخواهد و حال آنکه زنی هست که تبرّعاً انجام میدهد، پدر حق دارد او را تسلیم به غیر مادر کند. و احوط (وجوبی) عدم سقوط حق حضانتی است که آن هم برای مادر ثابت میباشد؛ زیرا بین سقوط حق شیر دادن و ثبوت
حق حضانت، منافاتی نمیباشد.
اگر پدر ادعا کند که تبرّع کنندهای هست و مادر انکار کند و بیّنه بر وجود او نباشد قول، قول مادر است با قسمش.
مستحب است که شیر دادن بچه با شیر مادرش باشد؛ زیرا از غیر آن بابرکتتر است، مگر اینکه بعضی از جهات اولویت غیر او را - از حیث شرافت و پاکی شیر او و خباثت مادر - اقتضا کند.
کمال شیر دادن دو سال کامل - بیست و چهار ماه - است و جایز است که از دو سال، تا سه ماه کمتر باشد، به اینکه بر بیست و یک ماه از شیر گرفته شود. و جایز نیست که در صورت امکان و بدون ضرورت از این مقدار کمتر باشد.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۲۶۲، برگرفته از مقاله «اجرت دایه». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی