اجتهاد در عصر صحابه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اجتهاد در عصر صحابه به معنای چگونگی
اجتهاد و میزان بهره گیری از آن در زمان
صحابه میباشد.
پیش از
هجرت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) زمینه پیدایش اجتهاد در
مکه وجود نداشت، زیرا اصول
احکام شرعی و قوانین کلی
شریعت اسلام در
مدینه بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)
وحی شده بود. هر چند پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) پس از آنکه از طرف
خداوند به
رسالت مبعوث گردید، سیزده سال در مکه و سپس حدود ده سال در مدینه ماند و در طول این مدت،
آیات قرآن بر حضرت نازل میشد، ولی بیشتر آیات نازل شده در مکه که تقریباً دو سوم
قرآن را شامل میشود، بیان گر احکام الهی و
فرایض دینی نبوده، بلکه شامل اصول اعتقادی، مانند دعوت به
توحید و
ایمان به خدا و پیامبر و روز
قیامت ،
بهشت ،
دوزخ ، لزوم
امامت و نیز وقایع و قصص
عبرت انگیز
انبیا و امتهای گذشته میباشد؛ اما آیاتی که در مدینه منوره بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد، بیان گر اصول کلی احکام اجتهادی بوده که شامل
عبادات ،
عقود و
ایقاعات ، احوال شخصیه، مسائل مربوط به
قضا ،
حکومت و غیره میشود.
اگر اجتهاد را به معنای به کارگیری همه توان در راه
استنباط حکم از
منابع شرعی بدانیم، هیچ گونه مانعی در به کارگیری آن از جانب
صحابه ، در دوران حیات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و بعد از وفات ایشان وجود نداشت و در مواردی نیز اجتهادهایی از صحابه نقل شده است، مانند موردی که درباره
تیمم بدل از
غسل ، بین
عمر و
عمار یاسر اختلاف به وجود آمده بود و هر یک اجتهاد خود را به کار گرفت. عمر بر این اعتقاد بود که در فرض عدم دست رسی
جُنب به
آب ،
نماز بر او
واجب نیست و از این رو، زمانی که خود به این مسئله مبتلا شد، نماز نخواند؛ ولی عمار یاسر معتقد بود تکلیف به نماز در فرض مذکور برای جنب ثابت است، زیرا نماز در هیچ حالی از مکلف ساقط نمیشود؛ از این رو، خود را بر
خاک انداخت و در آن غلتید و نماز را با این نوع تیمم به جا آورد. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) اجتهاد عمار یاسر را در اصل عدم سقوط نماز و جایگزینی تیمم بدل از غسل به جای غسل پذیرفت، هر چند در کیفیت تیمم، او را خطاکار دانست.
اجتهاد در بین صحابه وجود داشته است، هر چند به دلیل حضور رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و دست رسی مستقیم به آن حضرت و ندرت وقایع و فروعات جدید، از آن کم استفاده میشده است.
اهل سنت نیز در کتابهای خود به وجود اجتهاد بین صحابه در زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و بعد از وی اذعان دارند، هر چند که بعدها بر اثر فاصله گرفتن از
منبع عصمت و
وحی ، این اجتهادها رنگ «اجتهاد به رأی» به خود گرفت و ائمه اطهار (علیهمالسلام) آن را مذمت کردند.
برخی از محققان معتقدند واژه اجتهاد تا قرن هفتم، دارای معنای مذموم و ناخوشایند «
اجتهاد به رأی » بوده است، ولی بعد، تحولی در آن پیدا شده و معنای جدید اجتهاد از راه
منابع معتبر شرعی پیدا کرده است.
اما برخی دیگر بر این اعتقادند که باب اجتهاد به معنای دوم که نزد
شیعه معتبر است از همان اوایل
هجرت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به مدینه، به تدریج پدیدار گشت، ولی اجتهاد به رأی بعد از رحلت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) که آغاز دوره دوم از ادوار اجتهاد بود، آغاز گردید،
زیرا در زمان حضور آن حضرت، با وجود نزول
آیات و مراجعه مردم به حضرت، نیازی به رأی گرایی نبود؛ اما بعد از رحلت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با شکل گیری مسائل تازه و خانه نشین شدن معصومان (علیهمالسلام) و فاصله گرفتن حکومتها و مردم از آنان، زمینه پیدایش و رشد اجتهاد به رأی به وجود آمد.
اجتهاد در عصر ائمهاجتهاد در عصر تابعین
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۳،برگرفته از مقاله «اجتهاد در عصر صحابه».