ابوالفتوح حسن بن جعفر حسنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالفتوح حسن بن جعفر حسنی (حک ۳۸۴ق-۴۳۰ق)، از حکمرانان و سرسلسله شرفای مکه و سادات حسنی مکه که از سال
۳۸۴ق تا سال
۴۳۰ق حاکم مکه بود. وی ابتدا از کارگزاران دولت فاطمیان بود با اعلام حمایت
آل جراح طایی از زیر سلطه فاطمیان بیرون آمد ولی با فشار فاطمیان دوباره با آنان بیعت کرد و به حکومت مکه برگشت. آسیب دیدن
حجرالاسود، و نقشه انتقال مقبره پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
مصر و ... از حوادث مهم خلافت وی بود.
ابوالفتوح حسن بن جعفر بن محمد بن حسین از سادات حسنی بود. پدرش جعفر نخستین دولت اشراف مکه را در سال ۳۵۶/۳۶۰ق در دوران رقابت میان
عباسیان و
فاطمیان بر سر حکومت مکه تشکیل داد.
جعفر با خواندن خطبه به نام فاطمیان خود را تحت حمایت فاطمیان مصر و حاکم وقت
المعز قرار داد. پس از او حکومت به فرزندش عیسی رسید و سپس در سال ۳۸۴ق حسن فرزند دیگر جعفر با لقب ابوالفتوح به حکومت مکه تحت اشراف فاطمیان دست یافت.
الحاکم بامر الله، خلیفه وقت فاطمی، از ابوالفتوح خواست تا در
موسم حج سال
۳۸۶ق بر منبر مکه بر پایه اعتقادات
اسماعیلیان به برخی از
صحابه و
همسران پیامبر گرامی بیاحترامی کند. این سختگیری باعث شورش و هرج و مرج در
مسجدالحرام شد. او خود را در مهار این آشوب ناتوان دید. نیز از لحاظ اعتقادی با اینکار موافق نبود. از اینرو، با اعلام حمایت
آل جراح طایی از زیر سلطه فاطمیان بیرون آمد و با ادعای خلافت مسلمانان، با شعار اقامه عدل و برپایی
امر به معروف و
نهی از منکر، مردم را به
بیعت با خود به نام «
الراشد بالله» فراخواند.
ابوالفتوح با یک شمشیر به گمان اینکه
ذوالفقار است و چوبدستیای که ادعا میکرد از آنِ رسول خدا بوده، همراه ۱۰۰۰ برده سیاه در مراسم اعلان خلافتش حضور یافت
و دستور داد آیات آغازین
سوره قصص را در ابتدای خطبه بخوانند و خلافتش را حکومت مستضعفین بدانند. این سرآغاز با قیام سادات حسنی در روزگار
منصور (حک: ۱۳۶-۱۵۸ق.) بسیار شباهت داشت.
ابوالفتوح با سفر به شهر «رَمْلَه» مرکز
آل جراح در
فلسطین، با احترام بسیار مردم آن دیار روبهرو شد که او را امیرالمؤمنین میخواندند.
اینکار که معادلات سیاسی را به نفع عباسیان بغداد تغییر میداد، بر الحاکم فاطمی گران آمد و او را واداشت تا در طول سفر ابوالفتوح به فلسطین، با جداکردن
آل جراح، متحد شریف مکه، و میدان دادن به رقبای حسینی او در
مکه (سلیمانیون) ابوالفتوح را زیر فشار قرار دهد. این تدبیر مؤثر افتاد و ابوالفتوح را که در
رمله از تغییر رفتار
آل جراح و تسخیر مکه به دست عموزادگانش آگاه شده بود،
وادار کرد تا با پس گرفتن عنوان خلافت و طلب عفو از الحاکم، حکومت مکه را بازپس گیرد و خود را بار دیگر کارگزار فاطمیان در مکه بنامد.
برخی از رویدادهای مهم دوران حکمرانی ابوالفتوح در مکه را در ادامه بیان میکنیم:
از رویدادهای مهم دوران حکمرانی ابوالفتوح در مکه، آسیب دیدن
حجرالاسود به دست یکی از مصریان بود. در روز جمعه یازدهم
ذیحجه سال
۴۱۳ق پیش از بازگشت حاجیان از
مِنا به مکه، مردی مصری که گُرزی بهدست داشت، به سوی حجرالاسود آمد و فریادزنان سه ضربه بر آن زد و سه سوراخ، هر یک بهاندازه انگشت دست، در آن ایجاد کرد. وی هنگام فرار بهدست مردم خشمگین افتاد و کشته شد. جمعیت خشمگین به افراد مظنون به همدستی با او نیز حمله آوردند و بیش از ۲۰ نفر را کشتند. برخی از همدستان دستگیر شده او ادعا کردند که گروهی ۱۰۰ نفره این توطئه را طراحی کرده بودهاند. از آنجا که این مرد را مصری معرفی کردند، حاجیان مصری که به فاطمیان منتسب بودند، در آن سال مورد هجوم حاجیان مکه و عراق قرار گرفتند.
بنیشیبه، پردهداران حرم، تکههای حجر را که بهاندازه ناخن ریز شده بودند، گردآوردند و با مشک و صمغ به حجر چسباندند و آن را با
طلا پوشاندند. اثر اینکار تا زمان نگارش منابع این گزارش موجود بوده است.
بر پایه گزارشی، برخی از اطرافیان الحاکم، خلیفه فاطمی مصر را وسوسه کردند تا با انتقال بدن مطهر
پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
شیخین به
مصر، اقبال مسلمانان را به سوی مصر برانگیزند. بر پایه این نقشه، الحاکم مسجدی بزرگ و نفیس در مصر ساخت و در سال
۳۹۰ق ابوالفتوح را برای اجرای این نقشه زیر فشار قرار داد. ابوالفتوح بدین منظور حاکمان
آلمهنا از اشراف بنیحسین را از
مدینه بیرون راند. مردم مدینه با شنیدن این خبر و استماع آیه ۱۳
سوره توبه که مسلمانان را به مبارزه با کسانی میخواند که قصد خارج کردن پیامبر خدا را داشتند، خشمگین شدند و به مقاومت در برابر ابوالفتوح مصمم گشتند. در این میان، اوضاع طبیعی نیز آشفته شد و
طوفان و
زلزله شهر را فراگرفت و باعث شد تا ابوالفتوح از زیر بار فرمان الحاکم شانه خالی کند.
ساختگی بودن این گزارش به دست دشمنان فاطمیان مصر که آنان را
زندیق میدانستند، بعید نیست؛ زیرا این اقدام نه تنها اقبال مسلمانان را در پی نداشت، بلکه باعث
نفرت بیشتر از فاطمیان میشد؛ در حالیکه آنان میکوشیدند با انتساب خود به پیامبر خدا این تبلیغات منفی را خنثا کنند. نیز بسیار بعید مینماید که فاطمیان برای چنین توهین آشکاری به پیامبر خدا، از شخصیتی مانند ابوالفتوح که جایگاه اجتماعیاش مدیون انتساب به رسول خدا بود، کمک گیرند. فقدان این گزارش در منابعی مانند کتابهای
دحلان،
فاسی و
ابن ظهیره که به تاریخ مکه پرداختهاند، شاهدی دیگر بر ضعف آن است.
در سال
۳۹۶ق القادر عباسی طی نامهای از ابوالفتوح خواست تا اجازه دهد مردم
عراق برای
زیارت خانه خدا عازم مکه شوند. ابوالفتوح با این شرط که خطبه به نام الحاکم، خلیفه فاطمی، خوانده شود، با اعزام حاجیان عراق موافقت کرد.
ابوالفتوح که به
شجاعت، قدرت بدنی و عدالتگستری معروف بود، پس از ۴۳ سال حکومت در سال
۴۳۰ق درگذشت و از پی او پسرش شکر، ملقب به
تاج المعالی، به حکومت رسید.
(۱) امتاع الاسماع: المقریزی (م،۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
(۲) البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
(۳) تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
(۴) تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
(۵) تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه: احمد السباعی (م. ۱۳۴۴ق.)، ترجمه: جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۵.
(۶) تجارب الامم: ابوعلی مسکویه الرازی (م. ۴۲۱ق.)، به کوشش امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
(۷) خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام: احمد بن زینی دحلان (م. ۱۳۰۴ق.)، مصر، المطبعة الخیریه، ۱۳۰۵ق.
(۸) الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
(۹) المنتظم: ابن جوزی (م. ۵۹۷ق.)، به کوشش نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «ابوالفتوح»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۲/۵.