بشیربن سعد، ازسوی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به دو مأموریت نظامی گسیل شد. در نخستین مأموریت، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)بشیر را به سوی بنیمُرّه در فدک گسیل داشت. اگرچه همراهان بشیر سرانجام به نتایجی دست یافتند، اما خود او در میانه پیکار چنان مجروح شد که همراهان، ناامید از زنده بودنش، به مدینه بازگشتند، اما وی برای معالجه خویش اندکی در فدک درنگ کرد و سپس به مدینه بازگشت. در مأموریت دیگر، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بشیر را به منطقه جناب جایگاه بنی غَطَفان گسیل فرمود و با اینکه جنگ سختی درنگرفت، اما بشیر و سپاهیانش به غنایمی دست یافتند.
چنان که منابع تاریخی نوشتهاند، او اولین فرد از انصار بود که در سقیفه بنیساعده با ابوبکربیعت کرد. روایتی نشان میدهد که او انصار را در این قضیه به دوری از نزاع و اختلاف میخوانده است. شاید حس حسادتبشیر به سعدبن عُباده بزرگ قبیله خزرج که برای امارت خود بر همه انصار در سقیفه بنیساعده تلاش میکرد، در شتاب او برای بیعت با ابوبکر بیتأثیر نبوده است، به نقل از السقیفه جوهری، هرچند، همین موضوع نخستین بیعتکننده نیز بعدها مایه اختلاف و نزاع میان اوس و خزرج شد.
در خلافت ابوبکر که فتوح در بخشهایی از عراق کنونی، به فرماندهی خالد بن ولید جریان داشت، بشیربنسعد از سپاهیان او بود و در ناحیه بانقیا در عینالتمر غرب کوفه و نزدیک الانبار بر اثر جراحتی درگذشت و در همان ناحیه به خاک سپرده شد.
روایاتی از طریق بشیربنسعد نقل شده است و جابر بن عبدالله انصاری و نعمان بنبشیر از او روایت کردهاند. بشیربنسعد را جزو معدود کسانی شمردهاند که در مدینه، خواندن و نوشتن میدانستهاند.
از بشیربنسعد فرزندانی بر جای ماند که مشهورترین ایشان نعمان بنبشیر است. نعمان نخستین فرزند از گروه انصار بود، پس از هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به مدینه متولد گردید. او بعدها به مناصبی دست یافت.