• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابومنصور صرام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ابومنصور صرام (قرن ۴ق) متکلم شیعه قرن چهارم هجری قمری بود که سال دقیق درگذشت او مشخص نیست، اما او از رجال سده چهارم هجری به شمار می‌رود.



ابومنصور صرام نیشابوری نخستین کسی که از او یاد کرده، شیخ طوسی است که ابومنصور را از متکلمان شیعه نیشابور آورده و می‌گوید او کتاب‌های بسیاری داشته؛ ازجمله بیان الدین (در اصول دین)، ابطال القیاس و تفسیر قرآن که کتابی بزرگ و نیکو بوده است.
شیخ طوسی بیشتر کتاب بیان الدین را نزد ابوحازم نیشابوری خوانده که او نیز این کتاب را از خود ابومنصور فرا گرفته بود. سپس شیخ به شرح حال ابوطیب رازی که از استادان صرام است پرداخته و می‌گوید وی کتاب‌های بسیاری در باب امامت و فقه همانند زیاره الرضا (علیه‌السّلام) و فضله و معجزاته داشت. آن گاه ابوطیب را قایل به ارجا و ابومنصور را از معتقدان به وعیدیه (قایلان به عدم جواز بخشش گناهان کبیره از سوی خداوند بدون توبه) معرفی می‌کند.
در ذیل بیان حالت‌های ابن عبدک محمد بن علی عبدکی نیز بر این نکته تاکید کرده و صرام و ابن عبدک را قایل به وعیدیه که در بغداد رواج داشته، می‌داند و این دو را مخالف ابوطیب رازی ذکر می‌کند.
منابع بعدی همه اطلاعات خود را از شیخ طوسی گرفته و سخنی بیش از این درباره ابومنصور ندارند؛ جز ذهبی که پسرش محمد را از استادان علم قرائت شمرده است.


ابن داوود و ابن شهرآشوب نیز اطلاعات ابوطیب و ابومنصور را خلط کرده‌اند. ابن داوود می‌گوید صرام کتاب‌های بسیاری ازجمله در فقه و امامت داشت و ابن شهرآشوب کتاب زیاره الرضا (علیه‌السّلام) را به اشتباه به صرام نسبت می‌دهد.


سال درگذشت ابومنصور نیز به دست نیامد؛ اما ازآن رو که شیخ طوسی (م. ۴۶۰ق)، ابوالقاسم (احتمالاً همان محمد) پسر صرام که فقیه بوده و نوه اش ابوالحسن که از اهل علم بوده را دیده و با یک واسطه کتاب صرام را روایت کرده، ابومنصور صرام از رجال سده چهارم هجری به شمار می‌رود. آقابزرگ طهرانی نیز وی را در طبقه‌ هارون بن موسی تلعکبری (م. ۳۸۵ق) و جعفر بن محمد بن قولویه (م. ۳۶۷ق) قرار داده است. (دیگر منابع: )


۱. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۹۰.    
۲. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۹۰.    
۳. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۹۴.    
۴. ذهبی، محمد بن احمد، تذکره الحفّاظ، ج۳، ص۱۶۲.    
۵. حلی، حسن بن علی، رجال، ص۴۰۵.    
۶. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلما، ص۱۷۴.    
۷. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۹۰.    
۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱، ص۶۹.    
۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۱۶.    
۱۰. اردبیلی، محمد بن علی، جامع الرواة، ج۲، ص۴۱۹.    
۱۱. حسینی تفرشی، سید مصطفی، نقدالرجال، ج۵، ص۲۳۲.    
۱۲. بروجردی، سید علی، طرائف المقال، ج۱، ص۱۴۵.    
۱۳. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۳، ص۶۶.    
۱۴. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۳، ص۶۶.    
۱۵. علامه حلی، خلاصه الاقوال، ص۳۰۱.    
۱۶. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۲، ص۳۷۰.    
۱۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۳، ص۱۸۱.    
۱۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۴، ص۲۴۴.    
۱۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۲، ص۷۹.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «ابومنصور صرام»، ج۲، ص۶۶.






جعبه ابزار