• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوصادق تبانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آلِ تَبّان، یا تَبّانیان، خاندان مشهوری از دانشمندان و فقیهان حنفی مذهبی و سیاست پیشه خراسان در سده‌های ۴ و ۵ق/۱۰ و ۱۱م به روزگار سامانیان و غزنویان بودند. یکی از شخصیت‌های این خاندان، ابوصادق تبانی است.



ابوصادق تبانی، خواهرزاده ابوصالح تبّانی
[۱] کلیفورد ادموند باسورث، تاریخ غزنویان، ج۱، ص۱۷۹، ترجمه حسن انوشه، تهران ۱۳۵۶ـ۱۳۶۴ش.
و نوه ابوالعباس بود.
[۲] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۴۹.



ابوصادق در نیشابور به کسب دانش پرداخت.
در ۴۰۲ خواجه علی میکائیل از غزنین به نیشابور رفت و ابوصادق مورد توجه وی قرار گرفت.
در ۴۱۴ هنگامی که حسنک وزیر به حج می‌رفت، به دستور سلطان محمود چون به نیشابور رسید، ابوصادق را نزد خود خواند و او را نواخت و وی را همراه خود به بلخ برد.
[۳] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۶۴ـ ۲۶۵.

ابوصادق در بلخ در مجلسی که قاضی بلخ و عالمان حنفی حضور داشتند، به مسائل فقهی چنان پاسخ داد که تعجب حاضران را برانگیخت و آنان خبر ورود وی را به سلطان محمود رساندند.
محمود از ابوصادق خواست که همراه او به ماوراءالنهر و غزنین برود، اما حسنک، ابوصادق را بر آن داشت که به نیشابور بازگردد و وعده داد که در نیشابور مدرسه‌ای برای تدریس وی بسازد.
[۴] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۶۵ـ۲۶۶.

بعد از بازگشت محمود از هند، ابوصادق نزد وی رفت.
[۵] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷.

محمود او را قاضی‌القضاه ختلان کرد و ابوصادق در ختلان در رباطی که مانک علی میمون ساخته بود، استقرار یافت.
[۶] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۱۵۴.
[۷] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷.



با بالا گرفتن کار سلجوقیان، در ۴۲۸ ابوصادق به دستور سلطان مسعود نزد بغراخان و ارسلان خان، حکام ترکستان، شتافت تا آن‌ها را علیه سلجوقیان تحریک کند و قرار بود که بعد از بازگشت، قاضی شهر نیشابور گردد.
ابوصادق در هفتم ذیقعده ۴۲۸ آهنگ ترکستان کرد.
سفر او یک سال و نیم طول کشید و با توفیق همراه بود.
او در این سفر با دانشمندان آن دیار به مباحثه و مناظره می‌پرداخت و دایم بر آن‌ها برتری و تفوق می‌یافت.
وی سرانجام عهدنامه همکاری را تنظیم کرد.
در راه بازگشت، والی جِرم (شهری در نواحی بدخشان) او را دستگیر و اموالش را تصرف کرد، اما ابوصادق توانست فرار کند.
وی در ۴۳۰ به غزنین وارد شد و سلطان از او دلجویی کرد و قرار شد که زیان مالی او را جبران کند.
[۸] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۶۹۶ـ۶۹۷.



ابوصادق دانشمندی پاکیزه‌خو بود و مریدان بسیاری داشت و گروهی همواره پاسخ سؤالات خود را از او طلب می‌کردند.
به گفته بیهقی، گاه در یک روز بیش از صد پرسش را پاسخ می‌داد.
[۹] بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۴۹.



ابن ابی‌الوفا از یکی از فرزندان ابوالعباس به نام منصور بن احمد بن هارون مشهور به ابوصادق نیشابوری یاد کرده و گفته است که او در ۳۷۲ در ۶۵ سالگی درگذشت.
او نیز از محدّثان و فقیهان حنفی بوده و به زهد شهرت داشته، اما حدیثی از او روایت نشده است.
این شخص ظاهراً با ابوصادق تبّانی که از نوادگان ابوالعباس بوده و بیهقی از او یاد کرده، یکی نیست.


۱. کلیفورد ادموند باسورث، تاریخ غزنویان، ج۱، ص۱۷۹، ترجمه حسن انوشه، تهران ۱۳۵۶ـ۱۳۶۴ش.
۲. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۴۹.
۳. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۶۴ـ ۲۶۵.
۴. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۶۵ـ۲۶۶.
۵. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷.
۶. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۱۵۴.
۷. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۶۶ـ۲۶۷.
۸. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۶۹۶ـ۶۹۷.
۹. بیهقی، محمد بن حسین، تاریخ بیهقی، ج۱، ص۲۴۹.
۱۰. ابن ابی‌الوفا، عبدالقادر، الجواهر المضیّه فی طبقات الحنفیّه، ج۲، ص۱۸۱.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة‌المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تَبّانیان »، شماره۳۲۰۶.    
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آل تبان»، شماره۳۹۴.    







جعبه ابزار