ابوصادق تبانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آلِ تَبّان، یا تَبّانیان، خاندان
مشهوری از دانشمندان و فقیهان
حنفی مذهبی و سیاست پیشه
خراسان در سدههای ۴ و ۵ق/۱۰ و ۱۱م به روزگار
سامانیان و
غزنویان بودند. یکی از شخصیتهای این
خاندان، ابوصادق تبانی است.
ابوصادق تبانی، خواهرزاده
ابوصالح تبّانی و
نوه ابوالعباس بود.
ابوصادق در
نیشابور به کسب
دانش پرداخت.
در ۴۰۲ خواجه علی میکائیل از غزنین به نیشابور رفت و ابوصادق مورد توجه وی قرار گرفت.
در ۴۱۴ هنگامی که حسنک وزیر به
حج میرفت، به دستور
سلطان محمود چون به نیشابور رسید، ابوصادق را نزد خود خواند و او را نواخت و وی را همراه خود به
بلخ برد.
ابوصادق در بلخ در مجلسی که قاضی بلخ و عالمان حنفی حضور داشتند، به
مسائل فقهی چنان پاسخ داد که
تعجب حاضران را برانگیخت و آنان خبر ورود وی را به سلطان محمود رساندند.
محمود از ابوصادق خواست که همراه او به
ماوراءالنهر و غزنین برود، اما حسنک، ابوصادق را بر آن داشت که به نیشابور بازگردد و وعده داد که در نیشابور مدرسهای برای
تدریس وی بسازد.
بعد از بازگشت محمود از
هند، ابوصادق نزد وی رفت.
محمود او را قاضیالقضاه ختلان کرد و ابوصادق در ختلان در رباطی که مانک علی میمون ساخته بود، استقرار یافت.
با بالا گرفتن کار
سلجوقیان، در ۴۲۸ ابوصادق به دستور سلطان مسعود نزد بغراخان و ارسلان خان، حکام ترکستان، شتافت تا آنها را علیه سلجوقیان تحریک کند و قرار بود که بعد از بازگشت، قاضی
شهر نیشابور گردد.
ابوصادق در هفتم
ذیقعده ۴۲۸ آهنگ ترکستان کرد.
سفر او یک سال و نیم طول کشید و با توفیق همراه بود.
او در این سفر با
دانشمندان آن دیار به
مباحثه و
مناظره میپرداخت و دایم بر آنها برتری و تفوق مییافت.
وی سرانجام عهدنامه همکاری را تنظیم کرد.
در راه بازگشت، والی
جِرم (
شهری در نواحی بدخشان) او را دستگیر و اموالش را
تصرف کرد، اما ابوصادق توانست فرار کند.
وی در ۴۳۰ به غزنین وارد شد و سلطان از او دلجویی کرد و قرار شد که زیان مالی او را جبران کند.
ابوصادق دانشمندی پاکیزهخو بود و مریدان بسیاری داشت و گروهی همواره پاسخ سؤالات خود را از او طلب میکردند.
به گفته
بیهقی، گاه در یک روز بیش از صد
پرسش را پاسخ میداد.
ابن ابیالوفا از یکی از فرزندان ابوالعباس به نام منصور بن احمد بن هارون
مشهور به ابوصادق نیشابوری یاد کرده و گفته است که او در ۳۷۲ در ۶۵ سالگی درگذشت.
او نیز از
محدّثان و
فقیهان حنفی بوده و به
زهد شهرت داشته، اما حدیثی از او
روایت نشده است.
این شخص ظاهراً با ابوصادق تبّانی که از نوادگان ابوالعباس بوده و بیهقی از او یاد کرده، یکی نیست.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تَبّانیان »، شماره۳۲۰۶. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آل تبان»، شماره۳۹۴.