ابوشامه ابوالقاسم شهابالدین عبدالرحمن بن اسماعیل مقدسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبو شامه، ابوالقاسم شهاب الدین عبدالرحمن بن اسماعیل بن ابراهیم مقدسی (۲۳
ربیع الآخر ۵۹۹ ـ ۱۹
رمضان ۶۶۵ق/۹ ژانویه ۱۲۰۳ ـ ۱۳ ژوئن ۱۲۶۷م)،
فقیه،
محدث،
ادیب و
مورخ دمشقی شافعی
مذهب میباشد.
که به سبب خال بزرگی که بر بالای ابروی چب داشت، به ابوشامه معروف شد، نام او را محمد بن عبدالرحمن نیز آورده اند.
نیای بزرگش
محمد بن
احمد بن علی طوسی بود و ابوشامه خود
حدس میزند که وی
صوفی و امام
مسجد صخره بیت المقدس بوده که در
شعبان ۴۹۲ ق به دست صلیبیان کشته شد و سپس فرزندش از بیت المقدس به
دمشق رفتند.
ابوشامه در دمشق زاده شد و از خردسالی به
حفظ قرآن و آموختن علوم مشتاق بود، در ۶۲۱ق/ ۱۲۲۴ م همراه
پدر به
زیارت کعبه رفت، سال بعد نیز دوباره
حج گزارد و در ۶۲۴ق به بیت المقدس و در ۶۲۸ق به
مصر رفت و در شهرهای
قاهره،
دمیاط و
اسکندریه از دانشمندان بهرهها برد.
از جمله استادان او در مصر و شام، باید از فخر الدین
ابومنصور ابن عساکر،
ابوالحسن علی سخاوی،
ابن صلاح شهرزوری،
موفق الدین ابن قدامه،
سیف آمدی (در
ادب،
تاریخ،
فقه و
قرائت) و نیز
احمدبن عبدالله سلمی،
داوود بن ملاعب و
عبدالجلیل بن مندویه (در
حدیث) نام برد.
چون به دمشق بازگشت، ظاهراً تا پایان
عمر دیگر به سفر نپرداخت و روزگار خود مرا به
مطالعه،
تدریس،
نقل حدیث،
تألیف و پاسخ گویی به مسایل شرعی گذرانید،
در ترجمهای که ابوشامه از احوال خود نوشته، با شیفتگی بسیار به بیان خوابهایی که مردمان درباره او میدیدند و دالّ بر مقام والای علمی او بوده، پرداخته است،
از جمله مشاغل او، استادی
دارالحدیث اشرفیه،
ریاست قاریان تربت
اشرفیه و در اواخر عمر، مدیریت
دارالحدیث اشرفیه بود،
اقدام او برای تصدی ریاست داراقرائة بزرگ امّ الصالح، به علت
شرط واقف آن، به نتیجه نرسید.
پایگاه
دانش او در
فقه به اندازه ای بود که بعضی از معاصرانش از پیروی او از
مذهب امام شافعی ابراز شگفتی میکردند،
او به ویژه به فن خلاف (احکام مورد اختلاف فقها) علاقه داشت و نظری را که نزدیک به
حقیقت مییافت، در صورت استواری دلیلهای آن، می پذبرفت، هر چند آن نظر با
مذهب شافعی موافق مبود.
با آنکه دوستداران
منصب نبود و از درگاه اهل
دنیا دوری میجست
و متواضع بی تکلف میزیست
، غلبه خوی
بدگویی از دیگران و
اهانت به علما و بزرگان
از طرفی و جسارت در بیان
حق و مبارزه با بدعتها و درگیریهای مذهبی حنبلیان با شافعیان
و اتهام در
عقیده از طرف دیگر، او را گرفتار کرد.
دو تن از شاگردانش
یا به روایتی از مخالفان او، به بهانه ای وارد خانهاش شدند و او را زخم زدند، در پی این صدمه یا بر اثر سوءقصدی دیگر درگذشت و در دارالفرادیس
دمشق به خاک سپرده شد.
برخی از شاگردان او بدین قرارند: شهاب الدین
حسین الکفری، شهاب الدین
احمد لبّان و زین الدین
ابوبکر یوسف مزّی که از او
علم قرائت آموختند؛ شیخ
شرف الدین فزاری خطیب که
شرح شاطبیه را نزد او خواند،
برهان الدین اسکندرانی،
علی بن مهیار و
پسر ابوشامه ابولهدی
نیز گروهی از بزرگان و فضلا از جمله محیی الدین
یحیی بن علی تمیمی برای شنیدن تاریخ و الروضتین و تألیفات دیگر وی در جامع و تربت
اشرفیه نزد او حضور مییافتند.
کسانی چون مجدالدین
محمد اربلی، شهاب الدین ابوالعباس
احمد بن اشبیلی، زین الدین
علی بن احمد قرطبی،
محمد بن ابی بکر شاغوری،
محمد بن عبدالرحمن کنجی و عده ای دیگر الروضتین را در سالهای آخر عمر ابوشامه، از او شنیدهاند.
بیشتر نویسندگان معاصر ابوشامه و نزدیکان به آن عصر، او را دانشمندی بزرگ،
موثق در نقل
بی نظیر در دیانت و
امانت وصف کردهاند، او
خط را نیز به زیبایی و استواری مینوشت.
یونینی بر آن است که او به علت
خودپسندی و حقیر شمردن دانشمندان و بزرگان، از چشم مردم افتاد و در غالب کارهایش ناموفق بود.
ابن خلکان به سبب خصومتی که با ابوشامه داشت،
در
وفیات شرح احوال او را ذکر نکرده است.
ابوشامه از مؤلفان پر کاری است که در فنون مختلف به
تصنیف و
تألیف و
تهذیب و شرح و
تلخیص پرداخته است، او خود بیش از ۴۰ عنوان از آثارش را یاد کرده است،
این نوشتهها بیشتر به نثر و گاه به نظم بوده و شماری از آنها ناتمام مانده است،
نثر ابوشامه بجز در مقدمه کتابها که تا حدّی زیباست، بسیار معمولی است،
نظم او هم متوسط
، گاه زیبا و گاه نازیباست.
ابوشامه دز
نحو و
لغت و صناعت
شعر نیز آثاری دارد و بعضی از کتابهای خود را به دو صورت مفصل و مختصر تدوین کرده است، او بیشتر کتابهایش را بر کتابخانه بزرگ عادلیه
وقف کرد، اما چنان شرایط سنگینی گذاشت که ناگزیر نادیده گرفته شد و در یک آتش سوزی همه از میان رفت.
، نظر به اهمیت
علم دین در اندیشه ابوشامه و اینکه
تاریخ برای یاری رساندن به
فقه است و توجه به تاریخ رسم و سنتی است از پیشوایان دین،
آثار او را در ذیل ۳
عنوان : دین، تاریخ و
لغت و
ادب میتوان دسته بندی کرد، از مجموعه نوشتههای او که در مآخذ مختلف آمده، بیش از ۳۰ عنوان در موضوع دین، نزدیک به ۱۰ عنوان در تاریخ و در حدود ۱۰ عنوان در لغت و ادب است. از بیشتر آثار او هنوز نسخهای به دست نیامده و از نوشته های شناخته شده او، کمتر از ثلث آن به چاپ رسیده است:
ابراز المعانی من حرز الامانی یا شرح الشاطبیه، که به دو صورت مفصل و مختصر بود، شرح بزرگ ناتمام ماند و شرح کوچک در ۲ مجلد نوشته شد،
این
قصیده را که از
ابومحمد قاسم شاطبی (د ۵۹۰ق/۱۱۹۴م) و در قرائیتهای هفتگانه و از نوشته های اساسی این فن است، نخستین بار
علم الدین سخاوی، استاد ابوشامه، شرح کرد، این اثر بار اول در
قاهره (۱۳۴۹ ق) و بعد (۱۳۵۰ق) همراه با
ارشاد المرید و
البهجة المرضیه در یک مجلد و سپس به کوشش ا. ع. عوض در همانجا (۱۴۰۲ ق) منتشر شده است.
الباعث علی انکار البِّدع الحوادث، کتابی است در
اخلاق که در
مصر (۱۳۱۰ق)،
هند (۱۳۱۴ق) و باز در مصر (۱۹۵۵م) چاپ شده است.
الروضتین فی اخبار الدولتین با ازهار الروضتین…
، درباره حوادث زمان فرمانروایی
نوالدین محمود زنگی و
صلاح الدین ایوبی، از بهترین مآخذ تاریخ جنگهای صلیبی
و مهم ترین تألیف تاریخی برجای مانده از ابوشامه است، نظر مؤلف در تدوین این اثر برانگیختن فرمانروایان به پیروی از دو
سلطان یاد شده «صاحب فضایل» بوده است
او در این کتاب حوادث تاریخی را از زمان نورالدین محمود زنگی (۵۱۱ ـ ۵۶۹ق/ ۱۱۱۷ ـ ۱۱۷۴م) تا هنگام فوت صلاح الدین در ۵۸۹ق/ ۱۱۹۳ م، سال به سال، به استفاده از مآخذ معتبر معاصر مانند
التاریخ الباهر فی دولة الاتابکیة
ابن اثیر،
البرق الشامی،
الفتح القدسی و
الخریده، هر سه از
عماد اصفهانی،
النوادر السلطانیه ابن شداد تاریخ ابن قلانسی،
الرسائل قاضی فاضل و کتاب
ابن ابی طی حلبی در سیرت صلاح الدین با ذکر منابع مذکور آورده است.
گاه نیز مطالب خود را از شاهد آن وقایع برگرفته است،
این اثر در ۱۲۸۷ق/ ۱۸۷۰م به تصحیح ابوالسعود در مصر در ۲ مجلد و در همان زمان در بیروت (۲ جزء در یک مجلد) منتشر شد. سپس محمد حلمی حزء اول آن را در ۲ مجلد در ۱۹۵۶ و ۱۹۶۲ م در قاهره متشر کردف باربیه دومنار نیز متن عربی الروضتین را همراه ترجمه فرانسوی آن در پاریس (۱۸۹۸ ـ ۱۹۰۶م) چاپ و منتشر کرد، پیش تر، گورگنس ترجمه ناقص و غیر دقیقی به آلمانی از این کتاب به عمل آورده و در برلین (۱۸۷۹ م) چاپ کرده بود.
الروضتین از مآخذ ذهبی بوده است ،
آنچه در
لغت نامه دهخدا مبنی بر این آمده که مؤلف
حبیب السیر قسمتی از
تاریخ ایوبیان را از کتاب
ازهار الروضتین نقل کرده است، درست نیست، زیرا
خواندمیر این قسمت را از
یافعی نقل کرده است.
الذیل علی الروضتین یا الروض الآنق فی الذیل علی ازهار الروضتین،
یا تراجم رجال القرنین، شامل حوادث سال به سال پس از
مرگ صلاح الدین، یعنی از ۵۹۰ ق تا سال آخر زندگانی ابوشامه در ۶۶۵ ق است.
مؤلف در اول هر سال به حوادث آن سال اشاره و پس از آن وفیات همان سال را نقل میکند، انگیزه وی در تدوین این اثر کثرت مرگ و میر افراد سرشناس و در نتیجه توجه به کار
آخرت بوده است.
در الذیل توجه مؤلف به
وفیات بیشتر از حوادث است، تراجم کتاب، مختصر و تنها مشتمل بر موارد مهم است، ابوشامه در این اثر بیشتر بر
مرآة الزمان سبط ابن جوزی تکیه کرده است. این اثر با نام
تراجم رجال القرنین السادس و السابع به طبع رسیده است، منتخباتی با الذیل با ترجمه فرانسوی آن منتشر شده است، این کتاب از جمله مآخذ
ابن خلکان،
ابن دواداری،
و
ابن تغری بردی بوده است.
مختصر کتب المؤمّل، یا به گفته خود مؤلف خطبة الکتاب المؤمل للرّد الی الامر الاول
، که قسمتی است از یک نوشته مفصل تر با عنوان الکتاب المرقوم فی جملة من العلوم در ۲ مجلد
، در لزوم رجوع به
کتاب و
سنت و شامل نکاتی است سودمند بر گزیده از نوشتههای دیگر، این اثر در ضمن مجموعة الرسائل ابوشامه
در مصر چاپ شده است.
المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، که در شناخت
کیفیت نزول قرآن، جمع و
تلاوت آن و
تفسیر و توضیح
حدیث «انزل القرآن علی سبعة احرف» و قرائتهای هفتگانه
قرآن است
این اثر ۲ بار در
بیروت (بار اول در ۱۳۹۵ ق) چاپ شده است.
تتمـة البیان لما اشکل من متشابه القرآن، منظومهای است به صورت تکمله بر منظومه دیگر مؤلف با نام البیان لما اشکل من متشابه القرآن، نسخهای از آن مکتوب در ۶۶۳ ق (زمان مؤلف) در
ظاهریه موجود است، این منظومه احتمالاً همان است که ابوشامه با نام «نظم شیء من متشابه القرآن» از آن یاد کرده است.
شرح البرده
، که شرحی است بر قصیده برده موسوم به الکواکب الدرّیة فی مدح خیر البریة، از
شرف الدین ابوعبدالله محمد بو صیری.
نسخه های متعددی از این شرح در
تهران،
بغداد،
موصل ،
سلیمانیه ،
مصر،
دمشق،
مونیخ،
ترکیه و
پاریس وجود دارد، نسخه اخیر که در ضمن مجموعه شماره ۱۶۲۰ دستنویسهای عربی کتابخانه ملی پاریس معرفی شده، در
حاشیه شامل ترجمه برده به
شعر فارسی است.
شرح القصائد السبع فی المدائح النبویة، شرحی است بر قصاید استادش
علم الدین سخاوی و همان است که شارح خود با عنوان شرح القصائد النبویة از آن یاد کرده است،
نسخهای از این شرح با عنوان شرح سبع قصائد السخاوی فی مدح النبی در پاریس و نسخهای در برلین موجود است.
شرح القصیدة الشقراطیسییة فی مدح النبی، که اصل
قصیده آن از
ابومحمد شقراطیسی است، نسخهای از این شرح در سوهاج مصر نگهداری میشود
نسخه دیگری از آن همراه با شرح فصاید سخاوی (شم ۳) با عنوان المقاصد (المنائح) السّنیة فی شرح القصائد النبوییة در
قاهره موجود است.
ضوء (القمر) الساری الی رؤیة معرفة الباری
، در
تفسیر آیات و احادیث مربوط به
رؤیت خداوند در آخرت، که نسخهای از آن در قاهره
و دیگری در کتابخانه چستربیتی شناسایی شده است.
مختصر الروضتین، که تلخیصی است از الروضتین به دست خود مؤلف. ابوشامه گوید این مختصر مجلدی کوچک است، در برخی از منابع از کتابی به عنوان عیون الروضتین یاد شده که ظاهراً همین مختصر است،
از این اثر یک نسخه در
مغرب از
سده ۱۰ ق/۱۶ م و نسخهای در استانبول
از سده ۹ق/۱۵م وجود دارد و نسخه موزه بریتانیا از آن کهن تر و کامل تر است و بنا به نوشته کاتب این نسخه در صفحه نخست، عیون الروضتین همان مختصر الروضتین است که به وسیله خود مصنف تلخیص شده است، در این نسخه، پس از
استنساخ مختصر،
خلیل بن
کَیْکَلدی بن علائی شافعی نکاتی بر آن افزوده است، نسخه دارای تاریخ ذیقعده ۷۳۴ است.
کتاب البَسْمَلـه
، که به دو صورت مفصل و مختصر بوده است،
کهن ترین نسخه مختصر مورخ ۷۰۱ق در چستربیتی وجود دارد، نسخهای دیگر با نام کتاب البسملـة الصغیر در آنجا موجود است و واتیکان شناسایی شده است.
کتاب السواک و ما اشبه ذاک
، درباره
مسواک زدن و مسائل بهداشتی دیگر، نسخهای در چستربیتی دارای تاریخ ۶۰۹ق (شاید ۷۰۹ درست تر باشد: و نسخهای دیگر در
واتیکان موجود است.
کراسة جامعة لمسائل نافعـه، خود ابوشامه و نیز مراجع قدیمی از این اثر یاد نکردهاند، تنها نسخه آن در چستربیتی است، این نسخه مورخ ۷۱۰ق و در حدود ۳۰ برگ است، مطالب آن مربوط به مسائل دینی و از جمله
معراج پیامبر (ص) و امکان رؤیت خداست.
المحقق من علم الاصول فیما یتعلق بافعال الرسول
، یگانه نسخه آن در چستربیتی است.
مختصر تاریخ دمشق، کوچک ترین تلخیص ابوشامه است، از
تاریخ ابن عساکر دمشقی، در ۵ مجلد
نسخهای از یک مجلد مربوط به تاریخ دمشق در کتابخانه ملی پاریس هست که هم مختصر و هم ذیل تاریخ دمشق و هر دو از ابوشامه است،
نسخهای هم از مجلد ۱۵ کتابی با نام شرح تاریخ دمشق، که مطالب آن مربوط به زمان
عمر بن خطاب و منسوب به ابوشامه است، در برلین موجود است.
المُمْتع المُقتضب فی سیرة خیر العجم و العرب. در تراجم ابو شامه و مآخذ کهن از این کتاب یاد نشده است، نسخهای از آن در ظاهریه دمشق وجود دارد.
نزهة المقلتین فی سیرة الدولتین العلائیة و جلالیـة و ما کان من الوقائع التاتاریـة، در تراجم ابوشامه و مآخذ دیگر از آن یاد نشده است، نسخهای مورخ ۷۳۴ق که با اصل دست نوشته مؤلف مقابله شده است، در
تونس وجود دارد و در این اثر وقایع حکومت
علاءالدین محمد خوارزمشاه و پسرش جلال الدین منکبرنی و نیز کشمکشهای آن دو با مغولان آمده است، این نوشته تلخیصی است از کتاب
شهاب الدین محمد نسوی نسخه ای دیگر از آن در رباط هست.
نور المَسری فی تفسیر آیة الاسرا
، در مورد تعدد معراج پیامبرش (ص) و رفتن به
بیت المقدس در
خواب و بیداری
تنها نسخه آن در چستربیتی و دارای تاریخ ۷۱۱ق است.
الواضح الجلی فی الرد علی الجنبلی. در تراجم ابوشامه و مآخذ دیگر از آن یاد نشده است، نسخه ای منحصر به فرد از آن دارای تاریخ ۷۱۳ق در چستربیتی هست که در رد
استدلال حنلبلیان در مورد
معراج پیامبر (ص) است.
۱. الارجوزة فی الفقه؛
۲. الاصول من الاصول؛
۳. الاعلام بمعني الكلمـة و الكلام؛
۴. اقامـة الدليل الناسخ لجزء الفاسخ؛
۵. الالفاظ المعربة؛
۶. تقييد الاسماء المشكلة؛
۷. جامع اخبار مکة و المدینة و بیت المقدس ؛
۸. ذکر منازل الطریق من جهة الشام ؛
۱۰. رفع النزاع بالرد الی الاتباع؛
۱۱. شرح احادیث الوسیط؛
۱۲. شرح الحدیث المقتضی فی مبعث النبی المصطفی؛
، اثری که در
لغت نامه دهخدا به صورت المقتضی فی منعة المصطفی یاد شده، باید ضبطی نادرست از همین عنوان باشد؛
۱۳. شرح عروس السمر؛
۱۴. شرح القصیدة الشیبانیة فی علم الکلام یا المقاصد السَنیة فی شرح الشیبانیة.
بغداد در هدیه، از این اثر یاد نکرده و عنوان المقاصد السنیة فی المدائح النبویة را آورده است
۱۵. شرح لباب التهذیب؛
۱۶. شرح نظم المفصل
۱۷. شیوخ الحافظ البیهقی
۱۸. قصیدتان فی وصف افعال الحاج؛
۱۹. القصیدة الدامغه
که همان القصیدة الدامغة للفرقة الزائغـة است
۲۰. کتاب البسملة مفصل
۲۲. کشف حال بنی عبید
یا کشف ماکان علیه بنو عبید من الفکر و الکذب و الکید،
در مورد فاطمیان
۲۳. مختصر تاریخ بغداد؛
۲۴. مختصر تاریخ دمشق، که به دو صورت بزرگ در ۱۵ مجلد و کوچک در ۵ مجلد بوده است
۲۵. المذهب فی علم المذهب
۲۶. المرقوم فی جملة من العلوم ؛
۲۷. مشکلات الآیات؛
۲۸. مشکلات اخبار؛
۲۹. مفردات القرءة؛
۳۱. نظم العروض و القوافی؛
۳۲. نظم مفصل الزمحشری؛
۳۳. نیة الصیام و ما فی یوم الشک من الکلام.
جز آنکه بر شمردیم ابوشامه شماری از دیوانها را مختصر کرده و نیز به شیوه
تذکره ابوعلی فارسی و
امالی ثعلب و
زجاجی تعلیقات بسیاری در فنون مختلف و بدون ترتیب از خود باقی گذاشته بوده است،
از اشعار او قصیدهای را درباره حق همسرش در ۴۰
بیت یاد کردهاند که نظمی است نازیبا،
، محمد حلمی محمد احمد
رساله دکترای خود را در درباره آثار ابوشامه در دانشگاه لندن در ۱۹۵۱م تهیه کرده است.
(۱) ابن تغری بردی، یوسف، المنهل الصافی، به کوشش محمد امین، قاهره، ۱۹۸۴ م.
(۲) ابن تغری بردی، یوسف، النجوم.
(۳) ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش گ، برگشتر سر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲ م.
(۴) ابن خلکان، وفیات.
(۵) ابن دواداری، ابوبکر بن عبدالله، کنزالدار و جامع الغرر، به کوشش ا هارمان، قاهره، ۱۳۹۱ ق.
(۶) ابن شاکر، محمد، عیون التواریخ، به کوشش فیصل سامر و عبدالمنعم خدور، بغداد، ۱۴۰۰ ق.
(۷) ابن شاکر، محمد، فوات الوفیات به کوشش احسان عباس، بیروت ۱۹۷۴ م.
(۸) ابن صابونی، محمد، تکلمـة الکمال الاکمال، به کوشش مصطفی جواد، بغداد، ۱۳۷۷ ق.
(۹) ابن کثیر، البدایه.
(۱۰) ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، تراجم رجال القرنین، به کوشش محمد زاهد بن حسن کوثری وعزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ ق.
(۱۱) ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الروضتین فی اخبار الدولتین، به کوشش ابوالسعود افندی، قاهره، ۱۲۸۷ ق.
(۱۲) ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، مجموعة الرسائل، به کوشش محیی الدین صبری کردی، قاهره، ۱۳۲۸ ق.
(۱۳) ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، المرشد الوجیز، به کوشش طیار آلتی قولاج، آنکارا، ۱۴۰۶ ق.
(۱۴) احمد، سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مکتبة الاوقاف العامـة فی الموصل (خزائن المدرسة الامینیة فی جامع الباشا)، بغداد، ۱۳۹۷ق/ ۱۹۷۷ م.
(۱۵) ازهریه، فهرست.
(۱۶) اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافیعة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد ۱۳۹۱ ق.
(۱۷) بستانی، جاحظ، عمروبن بحر، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
(۱۸) بغدادی، ایضاح.
(۱۹) بغدادی، هدیه.
(۲۰) جواد، مصطفی، «نظرات فی الذیل علی الروضتین»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۶۷ ـ ۱۳۶۸ ق.
(۲۱) حاجی خلیفه، کشف.
(۲۲) خواندمیر، غیاث الدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۵۳ ش.
(۲۳) دارالکتب، فهرست.
(۲۴) ذهبی محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ ـ ۱۳۳۴ ق.
(۲۵) ذهبی محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و ابراهیم زیبق، بیروت، ۱۴۰۴ ق.
(۲۶) ذهبی محمد بن احمد، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی، بیروت، ۱۴۰۵ ق.
(۲۷) ذهبی محمد بن احمد، معرفة القراء، به کوشش محمد سید جاد الحق، قاهره، ۱۳۸۷ ق.
(۲۸) سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة، قاهره، ۱۳۴۶ق/ ۱۹۲۸ م.
(۲۹) سید، خطی.
(۳۰) صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش ایمن سید، بیروت، ۱۴۰۸ ق.
(۳۱) صقاعی، فضل الله، تالی کتاب و فیات الأعیان، به کوشش ژاکلین سوبله، دمشق، ۱۹۷۴ م.
(۳۲) ظاهریه، خطی.
(۳۳) فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، دمشق، ۱۹۲۵ م، ج۵ (۱).
(۳۴) کوپریلی خطی.
(۳۵) لغت نامه دهخدا.
(۳۶) محمد، محمود احمد، فهرس مخطوطات مکتبة الاوقاف المرکزیة فی السلیانیة (مکتبه، بیاره، طویلة، خورمال)، بغداد، وزارة الاوقاف.
(۳۷) مجموعة مختارة لمخطوطات عربیة نادرة من مکتبات عامـة فی المغرب، بیروت، ۱۴۰۷ ق.
(۳۸) مرکزی، خطی.
(۳۹) ملی، خطی.
(۴۰) نقشبندی، اسامه ناصر و عباس ضیاء محمد، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، کویت، ۱۹۸۵ م.
(۴۱) یونینی، موسی بن محمد، ذیل مرآة الزمان، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۵ ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوشامه»، ج۵، ص۲۲۴۳.