• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوذر غفاری (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: ابوذر غفاری.


جندب بن جناده غفاری۳۱ یا ۳۲ق)، معروف به ابوذر غفاری، از اصحاب بزرگ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از ارکان اربعه شیعه بود که در حوادث پس از رحلت رسول خدا، به ویژه در دفاع از حقوق علی (علیه‌السّلام) و اهل بیت (علیهم‌السّلام) منشا بسیاری از تحولات بوده و یا در آنها نقش داشته است.
وی را از علمای عامل، زُهّاد و راستگویان بزرگ شمرده‌اند، همچنین یکی از چهار فردی است که خداوند به رسولش امر به دوستی با آنان فرمود.



ابوذر جندب بن جنادة بن کعیب بن صعیر غفاری، از اصحاب بزرگ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از ارکان اربعه شیعه بود که در حوادث پس از رحلت رسول خدا، به ویژه در دفاع از حقوق علی (علیه‌السّلام) و اهل بیت (علیهم‌السّلام) منشا بسیاری از تحولات بوده و یا در آنها نقش داشته است. او را از علمای عامل، زُهّاد و راستگویان بزرگ شمرده‌اند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در تمجید و بزرگداشت او سخنان بسیاری فرموده از جمله اینکه «آسمان بر سر مردی راستگوتر از ابوذر سایه نیفکنده و زمین راستگوتر از وی را روی خود برنداشته است».
همچنین یکی از چهار فردی است که خداوند به رسولش امر به دوستی با آنان فرمود.
نامش را بریر، و پدرش را عشرقه، سکن و عبدالله هم گفته‌اند. مادرش هم رمله دختر وقیعة غفاری بود. از جزئیات زندگی وی در پیش از بعثت آگاهی چندانی نداریم، ولی اسلام او در میانسالی‌اش بوده است. درباره سرگذشت ابوذر چه پیش و چه پس از اسلام گزارش‌های متفاوت و متناقضی وجود دارد که قابل جمع نیستند، اما از مجموع آنها می‌توان تا حد زیادی به بازسازی زندگی‌نامه او پرداخت.


عبدالله بن صامت که برادرزاده اوست، از خود ابوذر نقل می‌کند که ابوذر با سایر اعضای خانواده‌اش در میان قبیله غفار می‌زیسته‌اند که از طریق مردی از اهالی مکه از دعوت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آگاه شده و گویا همین امر باعث آمدنش به نزدیک مکه بود و پس از ماجراهایی که سی روز به درازا کشید، موفق به دیدار رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مسلمان شدنش گردید.
ابوذر چهارمین یا پنجمین مسلمان و به گفته برخی اسلامش پیش از ابوبکر بود، ولی پس از غزوه بدر و احد و یا در سال ششم پس از خندق به مدینه آمد، هرچند گزارش‌های دیگری نیز وجود دارد.
[۲۰] المفارید عن رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ص۶۴.



بنابر یک عقیده، پس از آمدن ابوذر به مدینه، پیامبر او را همانند برخی مسلمانان در صفه جای داد و به گفته امام صادق (علیه‌السّلام)، بین او و سلمان پیمان برادری بست و سفارش فرمود که مطیع سلمان باشد.
اخبار دیگری حکایت از برادری او با عبدالله بن مسعود، مقداد و یا منذر بن عمرو بن خنس ساعدی دارد، ولی واقدی به این دلیل که پیمان اخوت پیش از بدر بوده و منذر هم در سال سوم در سریه بئر معونه به شهادت رسید، نمی‌پذیرد.


ابوذر در غزوات و سریه‌ها شرکت جسته و در مواردی همچون غزوه بنی مصطلق در شعبان سال ششم و عمرة القضا در ذی قعده سال هفتم جانشین پیغمبر در مدینه بوده است.
در غزوه تبوک که به خاطر تشنگی شترش از سپاه عقب مانده بود، متهم به تخلف شد، اما خود بار و بنه‌اش را بر دوش کشید و پیاده خود را به حضرت رساند. رسول خدا فرمود: مرحبا به ابوذر تنها راه می‌رود، تنها می‌میرد و تنها برانگیخته می‌شود.


پس از رحلت پیامبر در شمار‌ اندک یاران علی (علیه‌السّلام) بود که از بیعت با ابوبکر سر باز زد و به همراه سلمان و مقداد، در حمایت از امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) سرها را تراشیدند. وی حتی برای بازپس‌گیری حق علی (علیه‌السّلام) به مقداد اعلام کرد که قیام کنند، اما مقداد قیام چند نفر انگشت شمار را کافی ندانست.
او در دفاع از ولایت اهل بیت (علیهم‌السّلام) استوار بود و در هر جا که میسر بود به بیان حق و جایگاه اهل بیت (علیهم‌السّلام) می‌پرداخت و در این راه محنت‌های زیادی متحمل گردید.


در دوره عثمان در اثر سیاست‌های خلیفه، بر شدت فعالیت‌های ابوذر افزوده شد و این امر در نهایت به تبعید وی به ربذه انجامید. ابوذر پس از چند سال تحمل رنج و سختی، در سال ۳۱ یا ۳۲ق وفات کرد.


ابوذر سال‌ها از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دانش آموخت تا جایی که در علم و فضل او را با عبدالله بن مسعود همطراز دانسته‌اند. از امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) درباره علم ابوذر پرسیدند، فرمود: دانش بسیار‌ اندوخت که در بیان آن ناتوان شد. مردی بخیل در دین خود و آزمند در کسب دانش بود و زیاد می‌پرسید.
[۳۷] ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۲۶۹.

از امام علی (علیه‌السّلام)، حضرت زهرا (علیهاالسّلام) و‌ ام سلمه روایت دارد. کسان زیادی از وی حدیث آموخته و روایت کرده‌اند از جمله سعید بن مسیب، زید بن ارقم، عبدالله بن ابی هبیره،
[۴۳] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۲، ص۲۶۹.
[۴۴] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۱.
عبدالرحمان بن ابی لیلی، و سلیم بن قیس هلالی.


اثر ابوذر علاوه بر مجموعه احادیث و روایاتی که احمد بن حنبل گرد آورده و افزون از صدها روایت است، خطبه‌ای داشته که در آن به شرح رخدادهای پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرداخته است.
همچنین دارای وصایایی بالغ بر چهارصد بیت از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، مواعظ و نوشته‌ای به حذیفه است که بر جای مانده است. (دیگر منابع: )


۱. شیخ طوسی، الفهرست، ص۴۵.    
۲. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱۰، ص۶۴-۶۵.    
۳. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص۲۴.    
۴. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۱، ص۲۵۲.    
۵. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۲۰.    
۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۵.    
۷. بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح، ج۴، ص۱۸۴.    
۸. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۵۳.    
۹. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۲۰-۲۲۲.    
۱۰. بخاری، محمد بن اسماعیل، الصحیح، ج۴، ص۱۸۴.    
۱۱. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۵۲-۱۶۵۵.    
۱۲. ابن ابی عاصم، احمد بن عمرو، الآحاد و المثانی، ج۲، ص۲۳۰.    
۱۳. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۱، ص۲۵۲.    
۱۴. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۴.    
۱۵. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳.    
۱۶. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۲۲.    
۱۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۵.    
۱۸. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۸۰.    
۱۹. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۲۵۳.    
۲۰. المفارید عن رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ص۶۴.
۲۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۲.    
۲۲. شیخ کلینی، الکافی، ج۸، ص۱۶۲.    
۲۳. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۲.    
۲۴. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۶۱.    
۲۵. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۱۹.    
۲۶. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۲۸۹.    
۲۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۵۳.    
۲۸. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۲۴.    
۲۹. مقریزی، احمد بن علی، امتاع الاسماء، ج۲، ص۵۲.    
۳۰. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص۶۸.    
۳۱. شیخ مفید، الامالی، ص۱۷۰.    
۳۲. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷۲.    
۳۳. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۷۳.    
۳۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۰۸.    
۳۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۸.    
۳۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۳، ص۴۰۶-۴۰۹.    
۳۷. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲، ص۲۶۹.
۳۸. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱۱، ص۱۲۶.    
۳۹. صنعانی، عبدالرزاق، تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۳.    
۴۰. خزاز، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۱۸۵.    
۴۱. خزاز، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۱۹۴.    
۴۲. خزاز، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۳۸.    
۴۳. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۲، ص۲۶۹.
۴۴. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۱.
۴۵. شیخ مفید، الامالی، ص۱۶۹.    
۴۶. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص۴۱۳.    
۴۷. احمد بن حنبل، المسند، ج۴، ص۱۳۶.    
۴۸. احمد بن حنبل، المسند، ج۶، ص۸۴.    
۴۹. نووی، یحیی بن شرف، تهذیب الاسماء و اللغات، ج۲، ص۲۲۹.    
۵۰. شیخ طوسی، الفهرست، ص۴۵.    
۵۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۷، ص۱۹۶-۱۹۷.    
۵۲. عصفری، خلیفة بن خیاط، طبقات خلیفة بن خیاط، ص۷۱.    
۵۳. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۲۱.    
۵۴. بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، ص۲۳۷.    
۵۵. بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۱۸۲.    
۵۶. فسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج۱، ص۶۹۱.    
۵۷. فسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفة و التاریخ، ج۲، ص۴۸۵.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «جندب غفاری»، ج۱، ص۲۳۲-۲۳۳.






جعبه ابزار