• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوبکر طمستانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَبوبَکْرِ طَمِسْتانی، از عرفای مشهور سدۀ ۴ق (د پس از ۳۴۰ق/۹۵۱م).



از تاریخ تولد و نام کامل او اطلاعی ندارم. فقط می‌دانیم که در طمستان ، شهر کوچکی در چهار فرسخی فسا ، به دنیا آمد.


وی از شاگردان شبلی بود و نزد او احترام و منزلت خاصی داشت. در فارس با ابراهیم دباغ و سایر مشایخ آن دیار مصاحبت کرده و مورد تکریم آنان بوده است.
[۲] سلمی، محمد بن حسین، ج۱، ص۴۷۱، طبقات الصوفیه، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۳] انصاری هروی، خواجه عبداللـه، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۴] جامی، عبدالرحمن بن احمد، ج۱، ص۱۹۰، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.



به گفته روزبهان بقلی وی «صاحب آیات و کرامات بود. اسرار سکر و محبت بدو غالب بود. در عبارت و شطح چنان بود که در فارس کس قوت سخن شنیدن او نداشت».
[۵] روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۴۳، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۶] عبداللطیف بن صدرالدین، «روح الجنان فی سیره الشیخ روزبهان»، ج۱، ص۳۰۰، روزبهان‌نامه، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
سخنان شطح‌آمیز او سبب شد که مشایخ فارس از بیم آن‌که مبادا به او آسیبی رسد، صلاح چنان دیدند که وی به خراسان رود
[۷] روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۴۳، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۸] عبداللطیف بن صدرالدین، «روح الجنان فی سیره الشیخ روزبهان»، ج۱، ص۳۰۰، روزبهان‌نامه، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۹] جامی، عبدالرحمن بن احمد، ج۱، ص۱۹۰، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
و ظاهراً این مهاجرت در اواخر زندگی او صورت گرفته است. وی در این سفر مدت کوتاهی در اصفهان بود و سپس به نیشابور رفت
[۱۰] ابونعیم اصفهانی، ج۱۰، ص۳۸۲ .
و در این شهر گوشه‌گیری اختیار کرد و روزگار را به انزوا می‌گذرانید.
[۱۱] نامه دانشوران، قم، ج۷، ص۳۰۴، ۱۳۷۹ق.



وی همانند سهل تُستری و جنید می‌کوشید تا پیوندهای استواری میان تصوف و تسنن برقرار کند
[۱۲] شیبی، کامل مصطفی، ج۱، ص۶۲، تشیع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، ۱۳۵۹ش.
و در این‌باره می‌گوید: «راه پیداست و کتاب و سنت در میان ماست و فضل صحابه معلوم است از آنک سابق بودند به هجرت و صحبت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و هر که از ما صحبت کتاب و سنت کند و خویشتن و خلق را بشناسد و به دل با خدای هجرت کند او صادق و مصیب بود».
[۱۳] ترجمه رساله قشیریه، به کوشش بدیع‌الزمان و فروزانفر، ج۱، ص۸۱، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۱۴] قشیری، عبدالکریم بن هوازن، ج۱، ص۴۲۳، الرساله القشیریه، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، دمشق، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
[۱۵] سلمی، محمد بن حسین، ج۱، ص۴۷۳، طبقات الصوفیه، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۱۶] ابونعیم اصفهانی، ج۱۰، ص۳۸۲.



ابوبکر طمستانی صاحب تألیفی نبود و منابع نوشته‌ای را به او نسبت نداده‌اند، لیکن سخنان وی که بیانگر افکار عرفانی اوست، در اغلب کتاب‌های متصوفه آمده است.
[۱۷] سلمی، محمد بن حسین، ج۱، ص۴۷۳، طبقات الصوفیه، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۱۸] انصاری هروی، خواجه عبداللـه، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۲ش.
روزبهان بقلی نیز بعضی از اقوال او را در شمار شطحیات آورده و در کتاب خود شرح کرده است.
[۱۹] روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۳۲۸-۳۳۱، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.



ابوبکر در نیشابور وفات یافت و در قبرستان حیرۀ آن شهر مدفون شد.
[۲۰] حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللـه، ج۱، ص۱۶۱، تاریخ نیشابور، تلخیص خلیفه نیشابوری، به کوشش بهمن کریمی، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۲۱] سلمی، محمد بن حسین، ج۱، ص۴۷۱، طبقات الصوفیه، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۲۲] ۴۲۳، قشیری، ج۱، ص۲۶۱، عبدالکریم بن هوازن، الرساله القشیریه، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، دمشق، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
به گفته برخی از منابع، تاریخ درگذشت او ۳۴۰ق بوده است.
[۲۳] ابونعیم اصفهانی، ج۱۰، ص۳۸۲.
[۲۴] انصاری هروی، خواجه عبداللـه، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۵] حمداللـه مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۶۵۴، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
[۲۶] فصیح خوافی، احمد بن جلال‌الدین، ج۱، ص۶۳، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۴۰ش.



پس از مرگ وی یکی از مریدانش به نام ابوبکر صیدلانی ، به قشیری گفته است که چندین بار سنگی برای گور ابوبکر طمستانی در قبرستان حیره، آماده کردم و نام او را بر آن کندم، ولی هربار آن را می‌کندند و می‌بردند، در حالی که سنگ هیچ قبر دیگری را نمی‌بردند. در شگفت ماندم و چگونگی حال را به استناد ابوعلی دقاق گفتم. وی گفت که آن مرد در دنیا گمنامی اختیار کرده بود و تو می‌خواهی که با سنگ قبر او را مشهور گردانی و خداوند می‌خواهد که او همچنانکه خود می‌خواست در میان مردم پوشیده باشد.
[۲۷] قشیری، عبدالکریم بن هوازن، ج۱، ص۲۶۱، الرساله القشیریه، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، دمشق، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.



قابل توجه است که عطار هیچ‌گونه ذکری از ابوبکر طمستانی نیاورده و بیش‌تر اقوال او را به ابوبکر صیدلانی نسبت داده است و حتی همین داستان را هم به سنگ قبر ابوبکر صیدلانی مربوط ساخته است.
[۲۸] عطار، ص۷۲۰-۷۲۲، تذکره‌الاولیاء.
آمیخته شدن اقوال این دو شخصیت بعد از عطار در آثار مؤلفان دیگر هم دیده می‌شود.
[۲۹] جامی، عبدالرحمن بن احمد، ج۱، ص۱۸۴، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
[۳۰] معصومعلی شاه، محمد معصوم شیرازی، ج۲، ص۴۷۰، طرائق الحقائق، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۹ش.
در نامه دانشوران آنچه در تذکره‌الاولیاء عطار دربارۀ ابوبکر صیدلانی آمده، کلاً در احوال ابوبکر طمستانی نقل و تذکره‌الاولیاء نیز به عنوان مأخذ ذکر شده است و بدین‌سان نامه دانشوران
[۳۱] نامه دانشوران، قم، ج۷، ص۳۰۴، ۱۳۷۹ق.
اشتباهی را که عطا مرتکب شده، اصلاح کرده است.


(۱) ابونعیم اصفهانی.
(۲) احمد بن عبداللـه، حلیه الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
(۳) انصاری هروی، خواجه عبداللـه، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۳) ترجمه رساله قشیریه، به کوشش بدیع‌الزمان و فروزانفر، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۴) جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۵) حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللـه، تاریخ نیشابور، تلخیص خلیفه نیشابوری، به کوشش بهمن کریمی، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۶) حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۷) حمداللـه مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۸) روزبهان بقلی، شرح شطحیات، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۹) سلمی، محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۰) شیبی، کامل مصطفی، تشیع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، ۱۳۵۹ش.
(۱۱) عبداللطیف بن صدرالدین، «روح الجنان فی سیره الشیخ روزبهان»، روزبهان‌نامه، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۱۲) فصیح خوافی، احمد بن جلال‌الدین، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۴۰ش.
(۱۳) قشیری، عبدالکریم بن هوازن، الرساله القشیریه، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، دمشق، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۱۴) معصومعلی شاه، محمد معصوم شیرازی، طرائق الحقائق، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۱۵) نامه دانشوران، قم، ۱۳۷۹ق.
(۱۶) عطار، تذکره‌الاولیاء.


۱. حدودالعالم، به کوشش منوچهر ستوده، ج۱، ص۱۳۴، تهران، ۱۳۶۲ش.    
۲. سلمی، محمد بن حسین، ج۱، ص۴۷۱، طبقات الصوفیه، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۳. انصاری هروی، خواجه عبداللـه، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۴. جامی، عبدالرحمن بن احمد، ج۱، ص۱۹۰، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
۵. روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۴۳، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
۶. عبداللطیف بن صدرالدین، «روح الجنان فی سیره الشیخ روزبهان»، ج۱، ص۳۰۰، روزبهان‌نامه، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
۷. روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۴۳، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
۸. عبداللطیف بن صدرالدین، «روح الجنان فی سیره الشیخ روزبهان»، ج۱، ص۳۰۰، روزبهان‌نامه، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۶۶ش.
۹. جامی، عبدالرحمن بن احمد، ج۱، ص۱۹۰، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
۱۰. ابونعیم اصفهانی، ج۱۰، ص۳۸۲ .
۱۱. نامه دانشوران، قم، ج۷، ص۳۰۴، ۱۳۷۹ق.
۱۲. شیبی، کامل مصطفی، ج۱، ص۶۲، تشیع و تصوف، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، ۱۳۵۹ش.
۱۳. ترجمه رساله قشیریه، به کوشش بدیع‌الزمان و فروزانفر، ج۱، ص۸۱، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۴. قشیری، عبدالکریم بن هوازن، ج۱، ص۴۲۳، الرساله القشیریه، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، دمشق، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
۱۵. سلمی، محمد بن حسین، ج۱، ص۴۷۳، طبقات الصوفیه، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۱۶. ابونعیم اصفهانی، ج۱۰، ص۳۸۲.
۱۷. سلمی، محمد بن حسین، ج۱، ص۴۷۳، طبقات الصوفیه، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۱۸. انصاری هروی، خواجه عبداللـه، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۱۹. روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۳۲۸-۳۳۱، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
۲۰. حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللـه، ج۱، ص۱۶۱، تاریخ نیشابور، تلخیص خلیفه نیشابوری، به کوشش بهمن کریمی، تهران، ۱۳۳۹ش.
۲۱. سلمی، محمد بن حسین، ج۱، ص۴۷۱، طبقات الصوفیه، به کوشش نورالدین شریبه، حلب، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
۲۲. ۴۲۳، قشیری، ج۱، ص۲۶۱، عبدالکریم بن هوازن، الرساله القشیریه، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، دمشق، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
۲۳. ابونعیم اصفهانی، ج۱۰، ص۳۸۲.
۲۴. انصاری هروی، خواجه عبداللـه، ج۱، ص۴۳۶-۴۳۷، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۲۵. حمداللـه مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۶۵۴، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
۲۶. فصیح خوافی، احمد بن جلال‌الدین، ج۱، ص۶۳، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۴۰ش.
۲۷. قشیری، عبدالکریم بن هوازن، ج۱، ص۲۶۱، الرساله القشیریه، به کوشش معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه‌جی، دمشق، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
۲۸. عطار، ص۷۲۰-۷۲۲، تذکره‌الاولیاء.
۲۹. جامی، عبدالرحمن بن احمد، ج۱، ص۱۸۴، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی‌پور، تهران، ۱۳۳۶ش.
۳۰. معصومعلی شاه، محمد معصوم شیرازی، ج۲، ص۴۷۰، طرائق الحقائق، به کوشش محمد جعفر محجوب، تهران، ۱۳۳۹ش.
۳۱. نامه دانشوران، قم، ج۷، ص۳۰۴، ۱۳۷۹ق.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوبکر طمستانی»، ج۵، شماره۲۰۰۱.    


رده‌های این صفحه : تراجم | مشایخ صوفیه | مشایخ قرن چهارم




جعبه ابزار