ابوالفداء
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«ابوالفداء» الملک المؤید عمادالدین اسماعیل بن علی بن محمود بن محمد بن عمر بن شاهنشاه بن ایوب بن شادی بن مروان (۶۷۲-
۷۳۲ ق)، مورخ و جغرافی دان و امیرحماه. لقب او ابتدا الملک الصالح بود که پس از مدتی به الملک المؤید تغییر یافت، ولی در غرب او را بیشتر با کنیه ابوالفدا میشناسند.
ابوالفدا که از خاندان ایوبیان بود، نیای بزرگ او شاهنشاه برادر
صلاح الدین ایوبی بوده است- در
دمشق تولد یافت. در آن زمان
خانواده او به سبب
ترس از حمله
تاتارها حماه را ترک گفته و به دمشق آمده بودند.
وی در ۱۲ سالگی همراه پدر و پسر عمش، المظفر محمود ثانی امیرحماه در محاصره و فتح دژ مرقب و بیرون راندن صلیبیان از آن دژ شرکت جست. همچنین هنگامی که ۱۶ ساله بود، در پیکار برای بیرون راندن
صلیبیان از
طرابلس شرکت نمود و در ۶۹۱
ق، در فتح قلعه
روم به فرماندهی الاشرف خلیل بن سلطان قلاوون، شرکت داشت. در ۶۹۷
ق در لشکرکشی به
ارمنستان صغیر تحت فراندهی لاچین، سلطان مملوک که گویا همراه صلیبیان به
فلسطین آمده و سپس جانب
مسلمانان را گرفته و تا مقام سلطانی ارتقاء یافته بود، مشارکت داشت.
وی از ۶۹۸
ق و در زمان الناصر جانشین لاچین با ممالیک رابطه کامل برقرار نمود و تا پایان زندگی به آنان وفادار ماند. وی در ۶۹۸
ق، هنگامی که حکومت ایوبیان در حماه قطع شد، به خدمت فرمانروایان آن سرزمین و به دیگر سخن، به خدمت ممالیک
مصر درآمد و حمایت الناصر محمد بن قلاوون را جلب نمود. در ۷۰۱
ق، در دومین حمله ممالیک به ارمنستان و نیز جنگ با مغولان در آسیای صغیر شرکت داشت. در همین ایام، نخستین بار به قصر سلطان در قاهره رفت و با
احترام مورد پذیرایی قرار گرفت و دو سال بعد با داشتن حق جانشین موروث به نیابت حماه منصوب گردید و از آن پس در کاخ خود سکنی گزید و اغلب برای شرکت در مراسم باشکوه به قاهره میرفت.
وی چند بار روانه
مکه و
زیارت بیت الله الحرام شد و گاه در این سفرها، الناصر سلطان مصر را همراهی میکرد که یکی از این سفرها در ۷۱۹
ق بوده است. وی بار دیگر در لشکرکشی به آسیای صغیر شرکت کرد. او چند بار برای به دست آوردن حکومت حماه تلاش کرد و سرانجام در ۱۷
محرم ۷۲۰
ق، الملک المؤید لقب گرفت و بر همه فرمانروایان سرزمین
شام برتری یافت.
هنگام اقامت در مصر از سلطان اجازه گرفت که امارت حماه در خاندان او باقی بماند و پس از وی پسرش به امارت آنجا منصوب گردد. وی هنگام سفر مصر، به اسکندریه رفت و در مجالس پذیرایی با شکوه از شخصیتهای مهم از جمله سفیر خایمه دوم پادشاه آراگون و نیز سفیر خان
مغول حضور یافت. سپس همراه سلطان به مصر علیا سفر کرد و از شهر دندره در ساحل چپ رود نیل دیدن نمود. وی اواخر عمر را به آرامی در حماه گذرانید و در همانجا درگذشت.
ابوالفدا و اخلاف او مدتی دراز بر مسند قدرت باقی نماندند. پس از او پسرش ناصرالدین محمد در
ربیع الثانی ۷۲۳
ق به جای پدر نشست و در ۷۴۱
ق درگذشت. در ۷۴۲
ق نوهاش به سبب اوضاع و احوال آن زمان توانست تنها عنوان امیر را برای خود محفوظ دارد، ولی در ۷۵۸
ق با مرگ او دوران فرمانروایی دودمان ابوالفدا بر حماه به پایان رسید.
آرامگاه ابوالفدا در جامع الدهشه (یا جامع الحیایا) که خود آن را بنا کرده بود، برجاست.
زندگی پرتحرک و اداره امور دولت، مانع از آن نبود که ابوالفدا به تالیف آثار در زمینههای مختلف بپردازد، چنانکه وی دارای آثار بسیاری در زمینه تاریخ، جغرافیا،
صرف و
نحو،
حدیث،
فقه، ادبیات،
طب و نیز ادیان است. از آثار او
المختصر فی اخبار البشر،
تقویم البلدان،
الکناش،
العروض و الاطوال،
نظم الحاوی الصغیر،
الموازین،
التبر المسبوک فی تواریخ الملوک،
مختصر اللطائف السنیة فی التواریخ الاسلامیة و شرح نظم الکافیة را میتوان نام برد.
تقویمالبلدان
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.