ابنلبان شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد اسعری دمشقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ لَبّان، شمسالدین ابوعبدالله محمد بن احمد بن عبدالمؤمن اِسْعِری دمشقی (۶۷۹ -۲۴ یا ۲۵
شوال ۷۴۹ق/۱۲۸۰- ۱۵ یا ۱۶ ژانویه ۱۳۴۹م)، فقیه
شافعی ، محدث، صوفی، ادیب و مفسر بود.
او در
دمشق به دنیا آمد و در همانجا نشأت یافت.
مقدمات ادب را از
شمسالدین محمد بن ابی الفتح آموخت و شاطبیه را نزد پدرش شهابالدین خواند
و از
ابوحفص ابن قواس ،
ابوالحسین یونینی و
شرفالدین فزاری حدیث شنید.
سپس به
مصر رفت و از
عبدالمؤمن بن خلف دِمیاطی در قاهره،
عبدالرحمان بن عبدالقوی خثعمی در جیزه،
علی بن احمد غَرّافی در اسکندریه و
حسن بن عبدالکریم غماری سبط زیاده حدیث شنید.
فقه را از
جمالالدین شریشی ،
نجمالدین ابن رفعه ،
کمالالدین ابن زملکانی و
صدرالدین ابن وکیل فراگرفت و همگی به او اجازه
فتوا دادند.
ابن لبان بر اثر آشنایی و مصاحبت با
یاقوت حبشی شاذلی در
اسکندریه ،
بدو گرایش یافت، و به دامادی وی درآمد.
او در مصر ابتدا در جامع عتیق مجالس درس و
وعظ داشت و بر
طریق شاذلیه سخن میگفت.
وی علاوه بر خطابت جامع اَفْرَم و سپس جامع آقسنقر ناصری،
تدریس در مدرسه خشابیه را برعهده داشته است.
از شاگردان او در
فقه و
اصول ابن ام قاسم و
تقیالدین محمد ابن ببائی را میتوان نام برد.
فردی
مالکی به نام
عبدالواحد ابن مغربی برضد ابن لبان اقامه دعوا کرده، مدعی شد که او قائل به عدم
حرمت سجود بر
بت و تفضیل یاقوت حبشی بر بعضی از
صحابه و غلو در حق اوست، ولی با وساطت چند تن از امیران، سلطان از قضات خواست که به توبه دادن ابن لبان اکتفا کنند.
در ۱۰
محرم ۷۳۷ق/۱۹ اوت ۱۳۳۶م، بار دیگر ابن لبان به اتهام قول به حلول و اتحاد و غلو در عقاید قرمطی به محکمه احضار شد و به بعضی از موارد اتهام اعتراف نمود، اما با شفاعت برخی از بزرگان از قتل او صرفنظر شد، ولی از تبلیغ منع گردید.
ابن لبان چند سال بعد، در ۷۴۴ق/۱۳۴۳م در آرامگاه شافعی در قرافه به تدریس پرداخت
و سرانجام در اثر ابتلا به
طاعون درگذشت.
ابن لبان
شعر نیز میسروده و یافعی اشعار او را ستوده است
و نمونهای از اشعار وی توسط
سبکی ،
ابن ایاس و داوودی
نقل شده است.
نقشبندی نسخهای خطی را در موزه
عراق معرفی کرده که دربردارنده اشعاری از ابن لبان است.
تنها اثر چاپ شده ابن لبان رد معانی الایات المشابهات الی معانی الایات المحکمات است که در قاهره در مطبعة المحمودیة و نیز در
بیروت در ۱۳۲۸ق و بار دیگر به کوشش حافظ وهبه در استانبول در ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م به چاپ رسیده است.
همچنین از کتاب تفسیر او که گویا در اواخر عمر آن را شروع کرده و ناتمام مانده است
نسخههایی در کتابخانههای سلیمانیه استانبول و دارالکتب قاهره
موجود است.
(۱) ابن ایاس، محمد، بدائع الزهور، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م.
(۲) ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق.
(۳) ابن دقماق، ابراهیم، ترجمان الزمان، نسخه عکسی موجود در کتابخانة مرکز.
(۴) ابن رافع سلامی، محمد، الوفیات، به کوشش صالح مهدی عباس و بشار عواد معروف، بیروت، ۱۹۸۲م.
(۵) ابن قاضی شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹م.
(۶) ابن کثیر،
البدایة.
(۷) اسنوی،
عبدالرحمان، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق.
(۸) حسینی دمشقی، محمد، «ذیول العبر»، همراه با العبر ذهبی، به کوشش محمد سعید زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۹) خدیویه، فهرست.
(۱۰) داوودی، محمد، طبقات المفسرین، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۱۱) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، ۱۳۸۴ق.
(۱۲) شعرانی، عبدالوهاب، لواقح الانوار، قاهره، ۱۹۵۴م.
(۱۳) صفدی، خلیل، الوافی، به کوشش ددرینگ، استانبول، ۱۹۴۹م.
(۱۴) کوپریلی، خطی.
(۱۵) مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمد مصطفی زیاده، قاهره، ۱۹۴۲م.
(۱۶) نقشبندی، اسامه ناصر وظمیاء محمد عباس، مخطوطات الادب فی المتحف العراقی، کویت، ۱۹۸۵م.
(۱۷) یافعی، عبداالله، مرآةالجنان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق.
(۱۸) یوسفی، موسی، نزهة الناظر، به کوشش احمد حطبط، بیروت، ۱۹۸۶م؛
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنلبان»، ج۴، ص۱۶۹۴.