ابنقنفذ ابوالعباس احمد بن حسن قسنطینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ قُنْفُذ، ابوالعباس احمد بن حسن بن علی بن خطیب قسنطینی (ح ۷۴۰-۸۱۰ق/۱۳۳۹-۱۴۰۷م)، فقیه،
قاضی ، مورخ، ریاضیدان، شاعر، عارف و محدث
مالکی الجزائر بود.
برخی نام پدرش را حسین گفتهاند
ولی درست نیست.
او خود نام پدرش را حسن نقل کرده است.
وی به ابن خطیب نیز شهرت دارد.
دلیل این شهرت این بوده که نیا و پدرش سالها در مقام خطابت جمعه در
قسنطینه بودهاند.
احتمال داده شده است که اصل ابن قنفذ از بنی قنفذ، شاخهای از اشجع عدنانی باشد.
وی در کودکی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت
ابویعقوب یوسف ملاری ، نیای مادری خود، قرار گرفت
و پس از
تعلیم و تربیت اولیه در قسنطینه به
سیر و سیاحت پرداخت.
در این سیاحت، از
عالمان و صوفیان بنام،
علم و
عرفان آموخت و تجربهها اندوخت.
در ۷۵۹ق/۱۱۸۳م نخستین بار از قسنطینه به مغرب اقصی رفت و از شهرهای آن حدود
دیدار کرد.
به استناد نوشتههای خود او، وی در این سفرها، در شهرهای مختلف از کسانی چون
عبدالرحمان لجائی ،
ابوالعباس احمد قباب ،
ابومحمد عبدالله وانغیلی ضریر ،
ابوعبدالله محمد بن حیاتی ،
ابوعمران موسی عبدوسی ،
ابوالحسن محمد بن احمد بَطَرنی و گروهی دیگر دانش آموخت و اجازه روایت دریافت داشت.
ابن قنفذ همچنین در این سفرها بسیاری از قبور اولیا و عارفان را زیارت کرد و همچنین بر تجربیات عرفانی خود افزود.
از میان صوفیان معاصرش احتمالاً بیش از همه ابن عاشر اندلسی بر وی اثر گذاشته است.
ظاهراً نخستین باری که ابن قنفذ با
ابن عاشر دیدار داشته، در ۷۶۳ق/۱۳۶۲م بوده است.
چنانکه از روایت خود او
برمیآید، وی در ۷۶۹ق مدتی نیز در دکّاله سمت
قضا داشته است.
ابن قنفذ
در ۷۷۶ق/۱۳۷۴م، از طریق تلمسان به قسنطینه بازگشت و به امامت جمعه و قضا و
افتا ی آنجا گمارده شد.
از اینکه خود میگوید در ۷۷۷ق در جامع زیتونه از
ابن عَرَفه علم آموختم،
چنین برمیآید که پس از بازگشت بار دیگر رخت
سفر بسته و به
تونس رفته است.
وی ابن عرفه را یک سال پیش از مرگش در تونس دیده است
و چون ابن عرفه در ۸۰۳ق/۱۴۰۰م درگذشته،
معلوم میشود که او در ۸۰۲ق نیز در تونس اقامت داشته است.
خاندان پدری ابن قنفذ در قسنطینه از اعتبار دینی،
علمی، اجتماعی و سیاسی مهمی برخوردار بودند و جملگی نزد فرمانروایان حفصی قسنطینه منزلت برجستهای داشتند.
بهویژه پدر او بیش از دیگران دارای نفوذ کلام و اعتبار سیاسی و اجتماعی بود.
خاندان مادری او نیز از چنین اعتباری برخوردار بودند.
نیای بزرگ او
یعقوب بن عمران بویوسفی و فرزندش
ابویعقوب یوسف ملاری از
عالمان و عارفان بنام بودند و در دستگاه فرمانروایان حفصی نیز نفوذ و اقتدار داشتند.
خود او در برخی از آثارش مانند الفارسیة و انس الفقیر از اعتبار اجداد مادریش نزد امیران حفصی سخن گفته است.
خاندان ابن قنفذ از ثروت فراوان نیز بهرهمند بودند و نزدیکی آنان با حاکمان حفصی باعث افزایش ثروتشان شده بود.
خود وی نیز نزد امیران حفصی از منزلت ممتازی برخوردار بود و با دولتمردان پیوندهای استوار داشت؛ از این رو برخی از آثار خود را به نام آنان نوشته و گاه در این آثار از آنان به نیکی یاد کرده است.
با اینهمه وی به
عوالم صوفیانه و
عزلت و انزوا بیش از پرداختن به امور سیاسی و اجتماعی گرایش داشت.
بیشترین اوقات عمر او به
سیاحت و دیدار با
عالمان و صوفیان بنام و دانشاندوزی و تألیف و تصنیف گذشته است.
با اینکه با غالب
علوم متداول روزگارش کم و بیش آشنا بود و در برخی از آنها از جمله
فیزیک و
ریاضیات مهارت کافی داشت،
اما به سبب دلبستگی خاصش به
عرفان و
تصوف و نیز تاریخ، تألیف مهم او در این دو زمینه است.
ابن قنفذ خود در ۸۰۷ق/۱۴۰۴م شمار آثار خود را ۲۷ ذکر کرده است.
آنچه از آثار وی باقی مانده، به قرار زیر است:
۱. الفارسیة فی مبادی الدولة الحفصیة.
این کتاب تاریخ دولت حفصیان است و به نام امیر
ابوفارس عبدالعزیز مرینی نوشته شده است.
بخشی از اهم حوادث این دولت از حدود ۴۷۱ق/۱۰۷۸م تا ۸۰۵ق/۱۴۰۲م در این کتاب آمده است.
در این اثر به اوضاع اجتماعی و عمومی توجه چندانی نشده است.
مهمترین بخش کتاب به شرح زندگی امیران حفصی و حوادث مهم مرتبط با آنان اختصاص دارد که از ۶۴۷ق/۱۲۴۹م آغاز میشود.
رویدادها به صورت سال به سال تدوین شده و غیر از شرح احوال امیران و وابستگانشان، به برخی از حوادث که به نظر مؤلف قابل ذکر بوده، چون وفیات دانشمندان، نیز اشارتی رفته است.
اهمیت عمده کتاب در این است که بخش قابل توجه آن به حوادثی اختصاص دارد که یا مؤلف در آنها حضور مستقیم داشته و یا روایات مربوط به آنها را به طور شفاهی از خاندان خود شنیده و در کتاب آورده است.
به طور کلی کتاب الفارسیة در شناخت و آگاهی از دولت و فرمانروایان حفصی افریقیه و مغرب بسیار سودمند است.
این کتاب در ۱۸۴۷م در پاریس، در ۱۹۳۹م به کوشش هنری پرس۱ در
الجزایر و در ۱۹۶۸م با مقدمه مفصل و توضیحات سودمند محمد شاذلی نیفر و عبدالمجید ترکی در تونس و نیز بار دیگر در
مصر چاپ شده است.
نیز در سالهای ۱۸۴۸-۱۸۵۲م پارههایی از آن توسط شربونو۱ مستشرق فرانسوی همراه با ترجمه فرانسوی آن به چاپ رسیده است؛
۲. انس الفقیر و عزّالحقیر.
وی این کتاب را در ۷۸۷ق/۱۳۸۵م زمانی که در قسنطینه بود، نوشت و موضوع آن معرفی شیخ ابومدین و شاگردان و پیروان وی است.
در این کتاب اطلاعات سودمندی راجع به مشایخ طریقت و صوفیان بنام معاصر مؤلف در سراسر افریقیه و مغرب آمده است.
در واقع کتاب از یکسو بیانگر شخصیت و افکار و آراءِ صوفیانه ابن قنفذ است و از سوی دیگر نوعی سفرنامه صوفیانه او به شمار میآید.
با اینکه عمدتاً عرفانی است و به قصد معرفی صوفیان نوشته شده، در عین حال به اقتضای مورخ بودن مؤلف و نیز پیوندش با امیران و فرمانروایان، از نقل حوادث سیاسی و اجتماعی روزگار نیز تهی نیست.
این کتاب در ۱۹۶۵م به کوشش محمد فاسی و ادولف فور در رباط به چاپ رسیده است.
۳. الوفیات.
این کتاب ذیلی است بر اثر دیگر مؤلف با عنوان شرف الطالب فی اسنی المطالب
مؤلف در این اثر فقط تاریخ درگذشت بسیاری از شخصیتهای فقهی و
علمی و احیاناً سیاسی
اسلام را آورده است.
کتاب با درگذشت
پیامبر اسلام آغاز میشود و آنگاه به صحابه بنام اشاره میکند و بعد سال مرگ
زنان پیامبر را میآورد؛ سپس قرن به قرن و در هر قرن نیز دهه به دهه به
اعلام میپردازد و به همین ترتیب تا ۸۰۷ق/۱۴۰۴م ادامه مییابد.
الوفیات در ۱۹۱۱م به کوشش مولوی محمد هدایت حسین در کلکته، در ۱۳۵۸ق/۱۹۳۹م به کوشش هنری پرس در
الجزایر و در
ذیحجه ۱۳۹۰ق/۱۹۷۱م به کوشش عادل نویهض در بیروت، چاپ شده است؛
۴. وسیلة الاسلام بالنبی علیه الصلاة و السلام.
این کتاب که در زندگی و سیره پیامبر اسلام است، در ۵ باب و هر باب در چند فصل اصلی و فصول متعدد فرعی تدوین یافته و در هر فصل مطلب مورد نظر به کوتاهی و با رعایت گزیده گویی بیان شده است.
وسیله در ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م نخستین بار به کوشش سلیمان الصید در بیروت چاپ شده است.
۱.تحفة الوارد فی اختصاص الشرف من قبل الوالد.
نسخهای از آن در دارالکتب قاهره موجود است.
۲.شرح ارجوزة الاحکام النجومیة، نسخهای از آن در مغرب (سلا) نگهداری میشود
۳.شرف الطالب فی اسنی المطالب، نسخهای از آن در رباط موجود است؛
۴.طبقات
علماء قسنطینة، نسخهای از آن در الجزایرموجوداست.
۵.شرحارجوزة القیروانی، نسخهای از آن در کتابخانة سلیمانیة استانبول نگهداری میشود
۶.شرح الدلالة الکلیة عن الحرکات الفلکیة، نسخهای از آن در کتابخانة دانشگاه پرینستون موجود است.
ابنقنفذ گاه شعر نیز میسروده است.
برخی از اشعار او را
ابن قاضی مکناسی ،
و
ابن مریم آوردهاند.
(۱) ابن قاضی مکناسی، احمد، جذوة الاقتباس، رباط، ۱۹۷۳م.
(۲) ابن قنفذ، احمد، انس الفقیر و عزالحقیر، به کوشش محمد الفاسی و ادولف فور، رباط، ۱۹۶۵م.
(۳) ابن قنفذ، الفارسیة، به کوشش محمد شاذلی نیفر و عبدالمجید ترکی، تونس، ۱۹۶۸م.
(۴) ابن قنفذ، الوفیات، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م؛ همو، وسیلة الاسلام، به کوشش سلیمان الصید المحامی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م؛
(۵) ابن مریم، محمد، البستان،
الجزائر، ۱۳۲۶/۱۹۰۸م.
(۶) باباتنبکتی، احمد، «نیل الابتهاج»، همراه الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، ۱۳۵۱ق.
(۷) حجی، محمد، فهرس الخزانة
العلمیة الصُبَیحیة، کویت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
(۸) دارالکتب، خطی.
(۹) شاذلی نیفر، محمد و عبدالمجید ترکی، مقدمه بر الفارسیة (نک: ابن قنفذ در همین مآخذ).
(۱۰) فاسی، محمد، مقدمه بر انس الفقیر (نک: ابن قنفذ در همین مآخذ).
(۱۱) قربانی، ابوالقاسم، زندگی نامه ریاضیدانان دوره اسلامی، تهران، ۱۳۶۵ش.
(۱۲) محمد بن عبدالکریم، مخطوطات
جزائریة فی مکتبات اسطنبول، ۱۹۷۲م.
(۱۳)نویهض، عادل، معجم
اعلام الجزائر، بیروت، ۱۹۷۱م.
(۱۴)نویهض، مقدمه بر الوفیات نک: ابن قنفذ در همین مآخذ)؛
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن قنفذ»، ج۴،ص۱۶۵۸.