ابنعنبه سیدجمالالدین احمد بن علی حسنی حسینی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ عِنَبه، سیدجمالالدین احمدبن علیبن حسینحسنی حسینی (ح ۷۴۸- ۸۲۸ق/ ۱۳۴۷-۱۴۲۴م)، مورخ و
نسب
شناس شیعی است.
نسب وی چنانکه خود نوشته است، با ۲۰ واسطه به امام
علی بن ابیطالب (علیهالسلام) میرسد، ابن عنبه از اعقاب
عبدالله محض به شمار میرود، از این رو تبار «حسنی - حسینی» دارد، زیرا از طریق
پدر به
امام حسن (علیهالسلام) و از طریق
مادر به
امام حسین (علیهالسلام)
نسب میبرد و به همین دلیل است که ابن عنبه را گاه حسنی
و گاه حسینی
خواندهاند. همچنین ابن عنبه را داوودی نیز نامیدهاند، زیرا
محمد بن داوود بن موسی ثانی یکی از نیاکان وی بود.
شهرت وی به ابن عنبه از آن روست که نیایش «عنبة اصغر» نام داشت که به نوبه خود از اعقاب عنبه بن محمد وارد (عنبه اکبر) بود
با اینهمه به نقل مدرس
برخی او را به نادرست ابن عنبه، ابن عتبه و ابن عقبه نامیدهاند. عنبه اکبر،
جد قبیلهای از اشراف بنی الحسن بود که در
عراق و پیرامون
حله میزیستند.
ابن عنبه احتمالاً در حِلّه زاده شد و از آغاز جوانی در زُمره شاگردان ابوعبدالله
محمد بن قاسم بن معیه دیباجی (د ۷۷۶ق/ ۱۳۷۴م)،
نسب
شناسی آموخت و از ملازمان و خاصان استاد شد. ابن عنبه در دوران آموزش از کتابها و استادان متعددی بهره برد، اما بیگمان بیشترین توشه
علمی را از آثار ابن معیه بگرفت
چنانکه از احوال او برمیآید، پس از مرگ ابن معیه، وی به سیر و سیاحت پرداخت و به
اصفهان و
هرات و
سمرقند و
مکه و مذار (در دشت میشان) سفر کرد و از بسیاری
نسب
شناسان سود برد.
ابن عنبه در طبقه
شهید اول قرار دارد و هر دو از طریق ابن معیه از
علامه حلی روایت کردهاند.
آثار بازمانده و یا
منسوب به ابن عنبه جملگی در زمینه
نسب
شناسی است و از ارزش و اعتبار والایی برخوردار است.
مهمترین اثر او
عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب است. ابن عتبه این اثر را ۳ بار در حجمهای مختلف تحریر کرده است. تحریر نخست که از همه مفصلتر، ولی نامنظم است، احتمالاً در ۸۰۲ق انجام یافته و به امیر تیمور گورکان تقدیم شده، و به همین
مناسبت به
عمدة الطالب تیموری شهرت یافته است. مؤلف در آغاز کتاب تصریح میکند که مطالب آن را به طور عمده از کتاب مختصر استادش، ابوالحسن علی بن محمد بن علی بن صوفی، و کتابی دیگر از شیخ ابوالنصر
سهل بن عبدالله بخاری گرفته و نکاتی نیز از سایر منابع بدانها افزوده است.
تحریر دوم به عمدة الطالب جلالی معروف است و مؤلف آن را در ۸۱۲ق با گزینش حدود دو سوم از تحریر نخستین و تنظیم آن در ۳ باب و تقسیم هرباب به چندفصل و افزودنمقدمهای، برای جلالالدین حسن بن علی بن حسن بن محمد حسینی تدوین کرده است
ابن عنبه تحریر سوم را برای سلطان شریف
محمد بن فلاح مشعشعی، جدّ
سادات حاکم
حویزه تهیه کرده و در ۱۰
صفر ۸۲۷ از آن فراغت یافته است.
مرعشی نجفی این ۳ را کبری، وسطی و صغری نام نهاده است.
نسخههای خطی
عمدة الطالب تیموری در کتابخانههای مرعشی،
دانشگاه
تهران، جامع کبیر صنعا
و حکیم
موجود است.
عمدة الطالب جلالی در ۱۳۱۸ق/ ۱۹۰۰م در
بمبئی و در ۱۳۵۸ق/ ۱۹۳۹م در
نجف و در ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م در همانجا و به کوشش محمد حسن آل طالقانی چاپ شده است. به گفته
آقا بزرگ نسخهای از
عمدة الطالب مشعشعی که آغاز و پایان ندارد، در کتابخانه شیخ علی
آل کاشف الغطاء در نجف موجود است.
ابن عنبه در دیباچه دو تحریر نخست گوید این کتاب را از آن رو نوشته است که گروهی در
تبارنامه آل ابی طالب تردید کردهاند
وی در
عمدة الطالب جلالی پس از یک دیباچه در مقدمهای مفصل نیاکان
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) و سپس فرزندانش را تا
ابوطالب بر میشمرد و سپس از فرزندان ابوطالب:
عقیل،
جعفر و
علی (علیهالسلام) یاد میکند و طی فصولی فرزندان اینان را به اختصار میآورد. در نهایت با تفصیل بیشتری
نسل علی بن ابیطالب (علیهالسلام) را از طریق فرزندانش:
حسن (علیهالسلام)،
حسین (علیهالسلام)،
محمد حنیفه،
عباس و
عمر اطرف در ۵ فصل بیان میکند. در این گزارشِ
نسب
شناسانه اطلاعات کوتاه، اما مفیدی از چگونگی گسترش تیره
علویان در سرزمینها و محل سکونت ایشان آمده است که برای تاریخ نگاران راهنمای خوبی است. در پایان کتاب اصطلاحات
نسب
شناسی آمده که معلوم نیست از خود مؤلف باشد. مورخان و محدثان متأخر همچون
کیا گیلانی در سراج
الانساب،
حر عاملی در
امل الامل و
مجلسی در
بحار الانوار از کتاب
عمدة الطالب بسیار بهره بردهاند. کتاب دیگر ابن عنبه
الفصول الفخریة فی اصول البریة، به
زبان فارسی است که در ۱۳۴۶ش به کوشش جلالالدین حسینی محدث ارموی در تهران چاپ شد. این کتاب دارای یک مقدمه و ۳ فصل است، عنوان مقدمه «در بیان منشأ نسل» است. طی این کتاب، تبار
بشر از
آدم تا
نوح به اختصار بیان شده است، سپس فرزندان نوح با گستردگی بیشتر و طبقهبندی روشنتری دنبال شده و اعقاب هر یک از فرزندان نوح، به ویژه پادشاهان منطقه
بین النهرین و
ایران و جاهای دیگر ذکر گردیدهاند. دامنه این
نسب شناسی به قبایل
عرب و اجداد و نیاکان
پیامبر کشیده شده و به ابوطالب پیوند مییابد و در نهایت فرزندان ابوطالب به سبک و سیاق
عمدة الطالب جلالی بررسی و مرتب شدهاند. وی در این کتاب گاه به نقد آراء دیگران پرداخته است.
شباهت این کتاب به
عمدة الطالب جلالی چنان است که برخی آن را
ترجمه کتاب اخیر دانستهاند.
ابن عنبه این کتاب را برای فخرالدین
حسن بن شمسالدین محمد، از نوادگان
امام زینالعابدین (علیهالسلام) که از
عالمان سبزوار بود، نوشت.
آثار دیگر ابن عنبه که نسخههای خطی آنها در دست است، از این قرارند:
بحرالانساب فی نسب بنی هاشم (عربی)، که در
آستان قدس،
دارالکتب
مصر،
معهد المخطوطات العربیة و کتابخانه حکیم در نجف
وجود دارد؛
التحفة الجمالیة فی انساب الطالبیة (فارسی)، که نسخهای از آن در
کتابخانه مرعشی قم موجود است.
زرکلی
از کتابی خطی به نام
رسالة فی اصول شجرة السادة آل ابی علوی، تألیف وی نیز نام میبرد.
آقا بزرگ
کتاب دیگری تحت عنوان
انساب آل ابی طالب به ابن عنبه
نسبت داده و احتمال داده که این کتاب ترجمه
عمدة الطالب با تغییراتی اندک است.
مذهب ابن عنبه محل تأمل است. برخی در شیعی بودنش تردید کردهاند.
چنین تردیدی روا نمینماید، اما
امامی بودن وی قطعی به نظر نمیآید. برخی او را
زیدی دانستهاند،
آنچه این احتمال را تقویت میکند، برخی اشارات و تعبیرات اوست. مثلاً در باره
امام دوازدهم (علیهالسلام) میگوید: «ثانی عشر الائمة عند الامامیة و هو القائم المنتظر عندهم»
و مهمتر از آن در دیباچه
عمدة الطالب تیموری،
آنجا که از اوصاف امیر تیمور سخن میگوید، او را بدین عبارت میستاید: «... صاحب الملکات العلیة و الانباء النبویة، و الفصاحة الصدیقیة، و الحصانة الفاروقیة و السماحة النوریة، و الحماسة المرتضویة...». با اینهمه شیعی امام بودن او محتملتر و پذیرفتنیتر مینماید. به ویژه که او
شاگرد و
داماد ابن معیه شیعی بود و بخش نخستین زندگیش را در خدمت او به سر برد و از
چشمه فکری و
اعتقادی و
معنوی او سیراب گشت و همواره به استاد وفادار ماند.
(۱) آستان قدس ف، فهرست.
(۲) آقا بزرگ طهرانی، الذریعة.
(۳) احمد ابن عنبه، عمدة الطالب فی
انساب آل ابی طالب، تیموری (کبری)، خطی مشکوه، شم ۱۸۱.
(۴) احمد ابن عنبه، عمدة الطالب جلالی (وسطی)، به کوشش محمد حسن آل طالقانی، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
(۵) احمد ابن عنبه، الفصول الفخریة، به کوشش جلالالدین محدث، تهران، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م.
(۶) سلیمان اعلمی، دائرة المعارف، قم، ۱۳۷۵ق/ ۱۹۵۵م.
(۷) محسن امین، اعیان الشیعة، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۸) خدیویه، فهرست.
(۹) زبیدی، تاجالعروس.
(۱۰) زرکلی، اعلام.
(۱۱) علی دوانی، مفاخر اسلام، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۱۲) فهرس مخطوطات المکتبة الغربیة بالجامع الکبیر بصنعاء، به کوشش احمد محمد عیسوی و محمد سعید الملیح، اسکندریه، منشأة المعارف.
(۱۳) عباس قمی، الفوائد الرضویة، تهران، ۱۳۲۷ش.
(۱۴) عباس قمی، هدیة الاحباب، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۵) احمد کیا گیلانی، سراج
الانساب، به کوشش مهدی رجایی، قم، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۸م.
(۱۶) محمدعلی مدرس، ریحانة الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش.
(۱۷) نجفی مرعشی ، شهابالدین، مقدمة المجدی علی بن محمد عمری، به کوشش احمد مهدوی دامغانی، قم، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۸م.
(۱۸) مشکوه، خطی.
(۱۹) محمد مهدی نجف، فهرست المخطوطات المصورة فی مکتبة الامام الحکیم العامة، نجف، ۱۳۹۹ق.
(۲۰) مختار وکیل، فهرست المخطوطات المصورة، قاهره، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنعنبه »، ج۴، ص۱۵۵۴.