ابنضابط ابوعمرو عثمان بن ابیبکر صدفی سفاقسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ ضابِط،
ابوعمرو عثمان بن ابیبکر بن حَمّود صدفی سَفاقُسی (۳۸۵- ح ۴۴۰ق/۹۹۵- ۱۰۴۸م)، محدث
مالکی ، ادیب و شاعر است.
او در سفاقس (تونس) به دنیا آمد.
ابن ضابط پس از سفر دومش به قرطبه به قیروان رفته است. ظاهراً تا حدود ۴۴۰ق
ابوعمرو بن
حذاء به وسیله مکاتبه با وی در ارتباط بوده،
لکن پس از آن اطلاع دیگری در دست نیست، جز آنکه میدانیم چندی بعد میان سالهای ۴۴۰-۴۴۴ق در طی یک مأموریت سیاسی که از جانب
معز بن بادیس صَنهاجی به منطقه قسطنطنیه داشته، در درگیریهای آن سامان کشته شده است.
نخستین آگاهی ما درباره آموزش وی مربوط به سالهای پس از ۴۲۰ق/ ۱۰۲۹م است که در
عراق و سپس
ایران ، نزد افرادی مانند ابوعبدالله محمد فسوی ، مبارک بن علی هراس، طاهر بن عبدالله طبری، عبدالملک بن سیاوش کازرونی و کریمه بنت احمد سرخسیه به
استماع حدیث پرداخت. در رأس شیوخ وی از
ابونُعَیم اصفهانی نام برده میشود که ابن ضابط در
اصفهان به ملازمت او در آمده بود و خود این استاد را در
علم و عمل بیمانند خوانده است.
وی پیش از ۴۳۶ق/۱۰۴۴م، سفرهایی نیز به
شام و
حجاز و مصر داشته است
در ۴۳۶ق به قرطبه سفر کرد و در آنجا به
نقل حدیث پرداخت. مدتی نیز در دیگر شهرهای اندلس، از جمله طلیطله گذراند و بار دیگر به قرطبه بازگشت. بسیاری از عالمان اندلس از او حدیث شنیدهاند
که از جمله آنان، حمیدی، ابومحمد شعیب بن سعید عبدری و عبدالله بن حیان اروشی را میتوان نام برد.
به گواهی حمیدی
ابن ضابط درباره
تاریخ و شرح حال دانشمندان سرزمینهایی که از آنها دیدار کرده نیز اطلاعات بسیاری فراهم آورده بود.
وی به علوم ادبی نیز علاقه داشت و در این عرصه چندان تبحر یافته بود که به عنوان عالم به
لغت و
اعراب شهرت یافت.
وی بخش بزرگی از ادبیات سرزمینهای شرقی
اسلام را به مغرب اسلامی برد که از آن جمله اشعاری از
ابن معتز و
ابوعبدالله مفجع را میتوان یاد داد.
ابن فرحون ابیات نقل شده از ابن معتز را به ابن ضابط نسبت داده است.
ابن ضابط
شعر نیز میسروده و اگر چه بجز ابیاتی چند
از وی برجای نمانده است، اما همین اندک بیانگر آن است که در این زمینه نیز چندان بیبهره نبوده است.
ابوعلی صدفی به نقل از خود او میگوید که ابن ضابط در طول اقامتش در قیروان با شعرای بنام آن دیار، همچون ابن رشیق قیروانی، ابن شرف،
ابن حجاج و دیگران درباره اشعارش مکاتباتی داشته و آنان طی ابیاتی سراسر آکنده از مدح و ستایش، شعر او را یادآور ادب مشرق زمین خواندهاند
و شاید همین امر است که موجب شگفت
تجانی و سراج گشته که چرا
ابن رشیق نام وی را در الانموذ ذکر نکرده است.
از آثار وی، خبری در دست نیست، اما
ابن خیر به فهرسهای منسوب به وی به روایت
ابومحمد بن عتاب که ظاهراً از بزرگترین راویان و شاگردان ابن ضابط بوده، اشاره میکند. همچنین سراج
جزئی را در
حدیث بدو نسبت میدهد.
(۱) ابن بشکوال، خلف، الصله، قاهره، ۱۹۶۶م.
(۲) ابن خیر، محمد، الفهرسه، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.
(۳) ابن فرحون، ابراهیم، الدیباج المذهب، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۴) تجانی، عبدالله، رحله، به کوشش حسن حسنی عبدالوهاب، تونس، ۱۹۵۸م.
(۵) حمیدی، محمد، جذوه المقتبس، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۶) زرکلی، اعلام.
(۷) سراج، محمد، الحلل السندسیه فی الاخبار التونسیه، به کوشش محمد حبیب هیله، تونس، ۱۹۷۰م.
(۸) شکیب ارسلان، امیر، الحلل السندسیه فی الاخبار و الا¸ثار الاندلسیه، بیروت، دار مکتبه الحیاه.
(۹) ضبی، احمد، بغیه الملتمس، قاهره، ۱۹۶۷م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن ضابط»، ج۴، ص۱۴۲۵.