ابنسکن ابوعلی سعید بن عثمان بزار مصری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ سَکنْ، ابوعلی سعید
بن عثمان
بن سعید بزّاز یا بزّار مصری (۲۹۴- ۱۵
محرم ۳۵۳ق/ ۹۰۷- ۲ فوریه ۹۶۴م)، محدث و رجالی است.
ابن عساکر
با ذکر سلسلهای قابل تردید
نسب او را با هفت واسطه به
خسرو انوشیروان میرساند.
ذهبی اصل وی را از
بغداد میداند.
ابن سکن، برای کسب
علم فاصله
نیل تا جیحون را درنوردید و در شهرهای مختلف
ماوراءالنهر،
خراسان،
عراق،
شام و
مصر استماع
حدیث کرد و سرانجام در مصر اقامت گزید.
گویا وی در این سفرها به
تجارت نیز میپرداخته و هزینه سفر را تأمین میکرده است.
علمای
رجال او را به کثرت حدیث وصف کردهاند.
ذهبی
ابن سکن را در
جرح و
تعدیل رجال و تشخیص
حدیث صحیح از
مُعلّ صاحبنظر دانسته است.
ابن سکن اولین محدثی است که
صحیح بخاری را در مصر رواج داد.
او صحیح بخاری را از
شاگرد مستقیم او، فِرَبْری، فراگرفت
و
روایت او اگرچه در مشرق رواج نیافت، ولی به وسیله شاگردانش چون جُهَنی و ابن مفرج به
اندلس برده شد و در طی
قرون متمادی در آنجا تداول یافت.
از مشایخ ابن سکن میتوان ابوالقاسم بغوی،
ابوبکر ابن ابی داوود، ابوالعباس ابن عقده، ابوالحسن ابن جوصا، ابوجعفر طحاوی و
ابوحامد ابن شرقی را نام برد.
از میان شاگردان و راویان او نیز عبدالله
بن محمد جهنی،
محمد بن احمد بن مفرج اندلسی، خلف
بن قاسم و ابوعبدالله ابن منده شایان ذکرند.
۱.
الحروف فی الصحابة، در تاریخ و شرح حال اصحاب
پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) که به عنوان یکی از منابع اساسی مورد استفاده ابن
عبدالبر در «الاستیعاب»
و ابن حجر در
الاصابة قرار گرفته است. اینکه کتاب الحروف تا چه حد در
معرفة الصحابة از ابن منده شاگرد ابن سکن تأثیر گذارده، قابل بررسی است.
۲.
الصحیح المنتقی، که گاه با عناوین دیگری چون
السنن الصحاح شناخته میشود.
این کتاب ظاهراً تنها در اندلس رواج داشته است.
و ابن حزم آن را مورد ستایش قرار داده است.
سبکی در
قرن ۸ق/ ۱۴م نسخهای از آن را دیده و ضمن توصیف
سبک کتاب،
خطبه آغازین و حدیثی از آن را نقل کرده است. در نسخهای که
سبکی دیده اسناد احادیث حذف شده، ولی دلیلی در دست نیست که بتوان این حذفها را به خود ابن سکن نسبت داد. در حال حاضر یک نسخه خطی در دو صفحه مشتمل بر احادیث ابن سکن در کتابخانه
احمد ثالث وجود دارد. که از ارتباط احتمالی آن با الصحیح اطلاعی در دست نیست.
۳.
الضعفاء و المتروکین، که ابن خیر آن را در فهرست خود
ذکر کرده و متذکر شده که تألیفی ناتمام بوده است، گویا ابن خیر نسخه آن را دیده بوده است. ابن عساکر
نیز از کتاب بزرگی در شناخت راویان از ابن سکن سخن گفته و تصریح کرده که بخشی از آن را دیده است. ابن عساکر یادآور شده که در آن کتاب اغلاطی دیده، ولی در مورد این اغلاط توضیحی نداده است و میتوان احتمال داد که این اغلاط مربوط به کاتب نسخه بوده است.
(۱)
احمد ابن حجر عسقلانی، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۸ق.
(۲)
احمد ابن حجر عسقلانی، فتحالباری، قاهره، ۱۳۵۲ق.
(۳) علی ابن حزم، المحلی بالاثار، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۴)
محمد ابن خیر اشبیلی، الفهرست، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.
(۵) یوسف ابن
عبدالبر، «الاستیعاب»، در حاشیة الاصابه (نک: ابن حجر در همین مآخذ).
(۶) علی ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۷) عبدالحق ابن عطیه، الفهرس، به کوشش
محمد ابوالاجفان و
محمد الزاهی، بیروت، ۱۹۸۳.
(۸)
احمد بلوی، الثبت، به کوشش عبدالله حمرانی، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۹)
محمد ذهبی، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳-۱۳۳۴ق.
(۱۰)
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق/ ۱۰۸۴م.
(۱۱) تقیالدین
سبکی، شفاء السقام، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنسکن»، ج۳، ص۱۳۲۰.