ابنحرزهم ابوالحسن علی بن اسماعیل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبن حِرْزِهِم، علی بن اسماعیل بن محمد بن عبدالله (د ۵۵۹ق/ ۱۱۶۴م)،
فقیه و
صوفی مغربی می باشد.
وی اهل فاس بوده و
کنیهاش را ابوالحسن گفتهاند و نسبش را به
عثمان بن عفّان رساندهاند.
ضبط دیگر نام او ابن حِرِزم و ابن حرازِم است
که ظاهراً بیشتر در تداول
عامه به کار میرفته است.
وی در سراسر مغرب، مورد تکریم و احترام بوده تا جایی که او را رئیس الفقهای آن دیار خواندهاند.
در منابع، او را فقیه، حافظ،
زاهد ، عالم،
محدث ،
مفسر و نحوی گفتهاند
.
وی مردی زاهد و
پرهیزگار بود و به اغراض دنیایی اعتنایی نداشت. نقل کردهاند که پس از
مرگ
پدر ،
سهم الارث خویش را به اصرار به برادرش ابوالقاسم بخشید
.
در آن روزگار عقاید و آثار
امام محمد غزالی در میان دانشمندان مغرب به شدت مورد
مناقشه و
بحث و
جدل بود؛ طبعاً ابن حرزهم نیز به بررسی آراء و کتب غزالی، به ویژه
احیاء العلوم ، پرداخت. گویند مدتی گوشه گرفت و به مطالعه دقیق این اثر مشغول شد، تا سرانجام آثار انکار در وی پدید آمد و حتی آراء
غزالی را
بدعت و خلاف
سنت تشخیص داد؛
.
از این روی
فتوا به سوختن تمامی نسخههای کتاب احیاء العلوم داد، و از حاکم وقت نیز خواستار تأیید و اجرای این فتوا شد. جمع آوری نسخههای احیاء در روز پنجشنبه پایان گرفت و قرار وی و دیگر فقها بر آن بود که فردای آن روز، کتابها را جملگی بسوزانند.
ظاهراً این نخستین بار نبود که در مغرب با آثار غزالی چنین رفتاری میشد. قبلاً نیز فقها و دستگاه حکومتی در این باب چنین تصمیمی گرفته بودند و خود ابن حرزهم نیز در جوانی درباره آن از
فقها استفتاء کرده بود.
لیکن این بار بر پایه گزارش برخی منابع کار احراق نسخ احیاء در نتیجه خوابی که ابن حرزهم دید، به انجام نرسید.
پس از این واقعه وی بار دیگر به مطالعه احیاء العلوم پرداخت و به موافقت این کتاب با
قرآن و
سنّت معتقد شد.
بعید نیست که رابطه عموی ابن حرزهم با
غزالی
در تغییر
عقیده وی مؤثر بوده باشد، از این پس تمایل به
تصوّف در او پدید آمد و به تدریج قوت گرفت، به طوری که همه کسانی که از او سخن گفتهاند او را با عنوان
صوفی یاد کردهاند.
ابن زیات میگوید
که وی در تصوف بر
طریقه ملامتیّه بوده است.
وی سرانجام،
ابن عربی (ابوبکر محمد بن عبدالله اندلسی، د ۵۴۳) را - که از مریدان حجة الاسلام غزالی بود - به شیخی برگزید و از او
خرقه دریافت داشت
پس تصوف ابن حرزهم میبایست تصوفی معتدل، از آن نوع که غزالی بدان پایبند بود، باشد،
وی کتاب احیاء العلوم غزالی را همواره مورد ستایش قرار میداد
.
و ظاهراً مدتی نیز به تدریس کتاب
الرعایة محاسبی اشتغال داشته است.
وی در راه تصوف، انزوا پیش نگرفت و از اجتماع و مجالس درس و
وعظ نبرید.
پس از آنکه به شهر مراکش کوچید شاگردان و پیروان
بسیار یافت (بابا تنبکتی، ص۱۹۸؛
که از میان آنان دو تن نامبردارترند: یکی
ابو مدین الغوث (ه م) عارف عالی مقام (ا بن زیارت، ص۳۱۷؛
که به گفته
مقریتلمسانی از ابنحرزهم خرقه گرفت و دیگری
ابوعبدالله تاودی (بابا تنبکتی، ص۱۹۸).
اما جانشینش در وعظ و ارشاد و تدریس
الرعایة عیسی بن الحداد بوده است.
وی هیچ گاه از دعوت مردم به
زهد ،
توبه دادن و راهنمایی قوم باز نایستاد،
و با امرا و حکام با
شجاعت و تا حدّی درشتی روبهرو میشد.
نمونهای از شجاعت او در مقابله با امراء ماجرای
ابوالحکم ابن برّجان (ه م) است که از
صوفیه پیرو
امام غزالی و از مخالفان جدّی دستگاه حکومتی بود. ابن برجان را به جرم تأویل محکوم کردند و پس از مرگش، سلطان امر داد که
جسد وی را در مزبله بیندازند. چون ابن حرزهم از این حکم با خبر شد، دعوتی علنی از مردم کرد تا به تشییع جنازهاش بشتابند و او را «فاضل فقیه و زاهد» خواند. دعوت وی البته کارگر افتاد و جنازه
ابوالحکم با احترام تمام به
خاک سپرده شد.
کرامات و
مکاشفات
بسیاری نیز به او نسبت دادهاند؛
و از جمله این کرامات، یکی
پیشگویی زمان
مرگش بوده است.
وفات او در آخرین روز، یا به قول
ابن زیات در اواخر
شعبان در زادگاهش روی داد و همانجا دفن شد.
و چنانکه از گفته
باباتنبکتی برمیآید، مدفنش نزد مردم از مزارات متبرک شمرده میشد، و ظاهراً بدین سبب بود که
سلطان محمد بن عبدالله در ۱۱۷۷ق/۱۷۶۳م امر به بنای گنبدی بر گور او کرد.
آرامگاه ابن حرزهم تقریباً در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی فاس قرار دارد و به نام خود او «سیدی حَرازم» خوانده میشود و
زیارتگاه مردم است.
(۱) ا بن ابار، محمد، التکملة لکتاب الصلة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، مادرید، ۱۹۱۵م.
(۲) ابن ابی زرع، علی، الانیس المطرب، رباط، ۱۹۷۲م.
(۳) ابن زیات، یوسف، التّشوف الی رجال التّصوف، به کوشش ا فور، رباط، ۱۹۵۸م.
(۴) ابن قاضی، احمد، جذوة الاقتباس، رباط، ۱۹۷۳-۱۹۷۴م.
(۵) ابن قنفذ، احمد، انس الفقیر و عزّ الحقیر، به کوشش محمد الفاسی و افور، رباط، ۱۹۶۵م.
(۶) ابن قنفذ، احمد، الوفیات، به کوشش عادل نویهض، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۷) باباتنبکتی، احمد، «نیل الابتهاج بتطریز الدیباج»، در حاشیة الدیباج المذهب ابن فرحون یعمری، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
(۸) سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش عبدالفتاح محد حلو و محمود محمد طناجی، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۹) مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۸م.
(۱۰) ناصری، احمد، الاستقصالاخبار دول المغرب الاقصی، به کوشش جعفر الناصری و محمد الناصری، دارالبیضا، ۱۹۵۶م.
(۱۱) یافعی، عبدالله، مرآة الجنان، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۷- ۱۳۳۹ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنحرزهم »،ج ص۱۰۹۴.