ابن ابیعقیل حسن بن علی حذاء عمانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ اَبی عَقیل، ابومحمد حسن بن علی، حَذّاءِ عُمانی یا عَمّانی، محدّث،
فقیه و متکلّم
شیعیِ در
سده ۴ق/۱۰م میباشد.
گفتهاند یمنی است؛ عمان از سواحل دریای یمن است.
حـسـیـن بـن ابـی عقیل ملقب به حذا معروف به عمانی و ابن عقیل، (عـمـان با ضم عین و تشدید میم، و آن منطقهای است میان بلاد
یمن و فارس حذا با فتح حا و تشدیدذال، کفاش و سازنده
کفش میباشد)
کنیهاش ابـوعـلـی، از فقهای بزرگ و از بزرگان
امامیه و از
متکلمین وارستهای است که معاصر با
ثقةالاسلام کلینی (متوفی ۳۲۹) بوده، و از اساتید
شیخ مفید به شمار میآید.
با اینکه غالب
فقیهان و محدّثان شیعی در آثار خود از وی سخن گفتهاند، تاریخ
تولد و
وفات او معلوم نیست، حتی نمیدانیم که او منسوب به کدام عمان است.
نظر به اینکه
ابن قولویه از وی
روایت کرده،
باید گفت وی در طبقه کلینی بوده و عصر
غیبت صُغری (۲۶۰-۳۲۹ق/۸۷۹ -۹۴۱م) را درک کرده است.
تاریخ وفاتش معلوم نیست؛
بحر العلوم گفته است که او استاد
جعفر بن قولویه بوده است و جعفر بن قولویه استاد شیخ مفید بوده است این قول از قول بالا که جعفر بن قولویه را همدوره
علی بن بابویه معرفی کرده است، اقرب به تحقیق است.
آرا ایـن ابـی عـقـیـل در
فقه زیـاد نـقـل مـی شـود او از چـهره هایی است که مکرر به نام او در فقه برمی خوریم.
نخستین کسی که از ابن ابی عقیل و آثارش یاد کرده،
شیخ طوسی (د ۴۶۰ق/۱۰۶۸م) است که او را حسن بن عیسی نامیده است،
اما
نجاشی (د ۴۵۰ق/۱۰۵۸م) که با گستردگی و دقت بیشتر از ابن ابی عقیل سخن گفته، نام پدرش را علی ضبط کرده است.
همو ابن ابی عقیل را «
فقیه» و «
ثقه» میشمارد و از کتاب او المتمسّک بحبل آل الرّسول یاد میکند و میگوید این کتاب در میان امامیّه شهرت تام دارد و کسانی که از
خراسان به قصد سفر
حج از
عراق میگذرند، از این کتاب سراغ میگیرند و آن را میخرند.
بیان این نکته از زبان نجاشی اهمیت علمی نوشتههای ابن ابی عقیل و شهرت فقهی وی را در جهان
اسلام نشان میدهد.
همو میافزاید که استادش مفید (د ۴۱۳ق/۱۰۲۲م) ابن ابی عقیل را بسیار ستوده است. آنگاه نجاشی با دو واسطه از ابوالقاسم جعفر بن محمد (ابن قولویه) نقل میکند که ابن ابی عقیل
اجازه روایت کتاب المتمسّک و دیگر آثارش را به وی (ابن قولویه) داده است.
سپس نجاشی مینویسد که خود نیز کتاب الکَرّ و الفَرّ ابن ابی عقیل را که در
امامت است، نزد شیخ مفید خوانده است.
بجز نجاشی دیگر رجالشناسان شیعی نیز «
وثاقت» وی را تأیید کردهاند.
فقهای امامیه از ابن ابی عقیل و
ابن جنید اسکافی بغدادی (د ۳۸۱/ ۹۹۱م) (ه م) که تقریباً معاصر وی بود و سنت
اجتهاد و
استنباط را در سطح گستردهتر و عمیقتری پی گرفت، با عنوان «قدیمَین» یاد کردهاند و برخی وی را نخستین فقیه
شیعی دانستهاند که در آغاز
غیبت کبری فقه را
تهذیب کرد و نظر اجتهادی را به کار بست و بحث در
اصول را از
فروع جدا ساخت.
آرای فقهی ابن ابی عقیل مورد توجه غالب
فقیهان شیعه واقع شده است که از آن میان به این کسان میتوان اشاره کرد:
ابن ادریس (د ۵۷۸ق/۱۱۸۲م) در
السرائر؛
محقق حلی (در ۶۷۶ق/۱۲۷۹م) در
معتبر و
علامه حلی در
مختلف.
ابن ابی عقیل دارای آرای ویژهای در
احکام بوده است که از آن میان میتوان از این
حکم یاد کرد که
آب قلیل هنگامی که با
نجاست تماس پیدا کند،
نجس نمیگردد
که گروهی از فقیهان متأخر شیعی مانند
ملامحسن فیض کاشانی نیز در این مسأله از وی پیروی کردهاند.
مرحوم
مدرس صاحب
ریحانة الادب درباره او مینویسد:
شیخ مفید به غایت او را ستوده است و او نخستین کسی است که در اول
غیبت کبری،
فقه را مـهذب کرد و با قواعد اصولیه تطبیقش نمود، طریق
اجتهاد و تطبیق احکام با ادله و اصول آنها را بـاز کـرد بـعد از او
ابن جنید اسکافی، هم همان طریق را پیمود بدین جـهـت اسـت که در اصطلاح فقها، این دو
فقیه جلیل القدر به قدیمین (دو تن از قدما) تعبیر آورده می شود آرا ابن عقیل محل توجه و اعتنا بیشتر محقق حلی و علا مه و متاخرین قرار گرفته اسـت و از فـتاوای نادره او عدم تنجس آب قلیل به مجرد ملاقات با نجس،
وجوب اذان و
اقامه در
نماز صبح و شام و بطلان
نماز در صورت ترک آنها (اذان و اقامه) است.
مرحوم
میرزا عبداللّه افندی صاحب
ریاض العلما درباره او گوید:
فـقیه بزرگ،
متکلم اصیل، شیخ بزرگوار، معروف به ابن ابی عقیل، اقوال و آرا او در کتابهای ما مـورد نقل قول قرار گرفته است، با آنکه مردم
سرزمین عمان همگی از
خوارج و
ناصبیها هستند، ولی به نظر میرسد که آنان پس از
سده سوم از دیار مغرب به آن منطقه آمده باشند.
او مـی افـزایـد: علامه در کتاب
خلاصة الاقوال توصیف و تجلیل فراوانی از او به عمل آورده است.
نجاشی، صاحب
کتاب رجال معروف، پس از توصیف او به ثقه و فقیه و متکلم بودن، و پس از ذکر کـتـابهای او، از کـتاب
المتمسک بحبل آل الرسول (ص) نام میبرد و گوید: کتاب بسیار مـشـهوری در میان
شیعه میباشد کمتر کسی پیدا میشود که وارد
خراسان گردد و از آن، کتاب نـسخه یا نسخههایی تهیه نکرده باشد از استادم اباعبداللّه شنیدم که در حق این مرد فراوان
مدح و
ثنا میگفت.
از دیگر آثار او، کتاب الکفر و الفر در
امامت و
ولایت میباشد.
فقیه بزرگوار
شیعه ،
شیخ طوسی در کتاب
الفهرست درباره او میگوید:.
ابـن ابی عقیل عمانی، دارای کتابهای متعددی است او از زمره متکلمین شیعه بوده و کتابهایی در فقه دارد و کتاب
الکر و الفر (در
امامت)، و المتمسک بحبل آل الرسول (در فقه) را ذکر کرده است.
ابن شهر آشوب در
معالم العلما،
و مرحوم
شیخ حر عاملی در
امل الامل عین مطالب گذشته را در حق او نقل نموده اند و او را با
علم و
فضیلت و
فقاهت و کلامی بودن توصیف نمودهاند.
صـاحـب
جامع الرواة درباره او سخن نجاشی را نقل می کند و میگوید: حسن بن علی بن ابی عـقیل، حذا، فقیه وارسته و متکلم است و کتابهایی در زمینه
فقه و
کلام دارد از استادم ابو عبداللّه شنیدم که فراوان در حق او ثنا و تعریف مینمود.
آیة اللّه سید حسن صدر ، مؤلف کتاب تاسیس الشیعة لعلوم الاسلام او را درگروه فقهای بزرگ
امامیه نام برده است و درباره او چنین مینویسد:
او بزرگ شیعه و
آبرو و اعتبار آنان، متکلم، فقیه، رکن و مؤسس در فقه و محقق در
علوم شرعی و مدقق در
علوم عقلی، کتابهای متعددی در فنون اسلامی دارد، ولی شهرت او در فقه و
استنباط احکام شرعی است او معاصر
کلینی و از علمای
قرن سوم هجری میباشد.
صاحب
معجم رجال الحدیث، پس از نقل اقوال و آرا
نجاشی،
شیخ طوسی و
علامه حلی میفرماید: شـهـرت و اعـتـبار او، عظمت علمی و عملی این شخصیت، در بین فقهای اعلام، ما را بینیاز از اطـالـه سخن و تعرض به اقاویل و کلمات آن بزرگان می نماید احتمال داده میشود که ابی عقیل
کنیه عیسی بوده باشد.
بـا هـمـه تـلاشی که در رابطه با شناخت
تاریخ دقیق
وفات او صورت گرفت و به صاحبان فن نیز مراجعه شد، ولی چیزی به دست نیامد، ولی با توجه به هم عصر بودن او با ثقةالاسلام کلینی و
ابن بابویه (صدوق اول)، حدس زده میشود که وفات او نیز همان نیمه اول قرن چهارم، در حدود ۳۳۰ تا ۳۵۰ هجری رخ داده باشد.
(۱) ابن ادریس، محمد، السرائر، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۲) بحر العلوم، محمد مهدی، رجال، به کوشش محمدصادق بحر العلوم و حسین بحرالعلوم، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۳) طوسی، محمد، رجال، نجف، ۱۳۸۰ق.
(۴) طوسی، محمد، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، مشهد، ۱۳۵۱ش.
(۵) علامه حلّی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، تهران، ۱۳۱۰ق.
(۶) علامه حلّی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة، ایران، ۱۳۲۳ش.
(۷) فیض کاشانی، ملامحسن، الوافی، قم، ۱۴۰۴ق.
(۸) محقق حلی، جعفر، المعتبر، تهران، ۱۳۱۸ش.
(۹) نجاشی، احمد، رجال، قم، ۱۳۸۹ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن ابی عقیل»، ج۲، ص۸۴۲. سایت اندیشه قم عقيقي بخشايشي - تلخيص از کتاب فقهاي نامدار شيعه، ص ۴۱.