• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن سعد بغدادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: ابن سعد (ابهام‌زدایی).

اِبْن‌ِ سَعْد، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ سعد بن‌ منیع‌ مشهور به‌ کاتب‌ واقدی‌ (۱۶۸-۲۳۰ق‌/۷۸۴- ۸۴۵م‌)، مورخ‌ و سیره‌نویس‌ مشهور بغداد در قرن سوم هجری قمری بود.
او پس از فراگیری روایات‌ تاریخی‌ و حدیث‌ از اساتید خود، به حلقه درس‌ محمد بن‌ عمر واقدی‌ مورخ مشهور آن عصر پیوست و از خواص شاگردان او گردید و به علت نوشتن‌ آثار و روایات‌ استاد به‌ کاتب‌ واقدی‌ شهرت‌ یافت‌. آنچه باعث شهرت ابن سعد شده تالیف کتاب الطبقات الکبری است که یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌ها در طبقات رُوات دانسته‌ شده و مورخان و سیره‌نویسان بعد از او بسیار به این کتاب ارجاع داده‌اند. ابن سعد برخلاف استادش واقدی که تضعیف شده، مورد اعتماد رجالیون و ثقه دانسته‌اند.



ابن سعد ابوعبدالله‌ محمد بن‌ سعد بن‌ منیع‌ مشهور به‌ کاتب‌ واقدی‌، از موالی‌ حسین‌ بن‌ عبدالله‌ نواده عباس‌ عموی‌ رسول‌ اکرم‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود،
[۱] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۷، ص۹۹، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
ولی‌ ابن‌ خلکان‌ بنا به‌ مستندی‌ نامعلوم‌ او را «زهری‌» شمرده‌ است‌. ابن‌ خلکان‌ از وی‌ تعبیر به‌ «بصری‌» کرده‌، چنانکه‌ زاخائو و برخی‌ دیگر بصره‌ را محل‌ تولد او دانسته‌اند.


ابن سعد از نخستين سيره‌نويسانى است كه در غير مدینه نشأت يافتند چه آنكه غالب سيره‌نويسان پيش از او چون ابن اسحاق و واقدى مدنى‌اند.


ابن سعد از جمعی‌ از برجسته‌ترین‌ مشایخ‌ بصره‌، کوفه‌ و بغداد چون‌ هشیم‌ بن‌ بشیر۱۸۳ق‌اسماعیل‌ بن‌ عُلیه‌۱۹۳ق‌وکیع‌ بن‌ جراح‌۱۹۷ق‌سفیان‌ بن‌ عُیینه‌۱۹۸ق‌هشام‌ بن‌ محمد کلبی‌۲۰۶ق‌هیثم‌ بن‌ عدی‌۲۰۷ق‌) و ابونعیم‌ فضل‌ بن‌ دکین‌۲۱۹ق‌) روایات‌ تاریخی‌ و حدیث‌ فرا گرفت‌.
[۸] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۷۸، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
[۹] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۱۹، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.

ابن‌ سعد مدتی‌ نیز در مدینه‌ اقامت‌ گزید و از مشایخ‌ آن‌ دیار چون‌ معن‌ بن‌ عیسی‌۱۹۸ق‌محمد بن‌ اسماعیل‌ بن‌ ابی‌ فدیک‌۱۹۹ق‌) و ابوضمره‌ انس‌ بن‌ عیاض‌۲۰۰ق‌) استماع‌ نمود.
[۱۱] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۳، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
[۱۲] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری،ج۱، ص۱۲، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
او همچنین‌ از برخی‌ مشایخ‌ مکی‌ چون‌ احمد بن‌ محمد ازرقی‌۲۱۲ق‌) و سعید بن‌ منصور۲۲۷ق‌) حدیث‌ شنیده‌ است‌.
[۱۳] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۴،به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
[۱۴] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری،ج۱، ص۸۰، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
زمان‌ دقیق‌ حضور او در حجاز دانسته‌ نیست‌، قدر مسلم‌ این‌ است‌ که‌ او در ۱۸۹ق‌ در مدینه‌ بوده‌
[۱۵] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۵، ص۳۱۴، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
و پیش‌ از ۲۱۰ق‌ به‌ عراق‌ بازگشته‌ است‌.
[۱۶] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۷، ص۵۱، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.

بجز افراد یاد شده‌ نام‌ دهها تن‌ دیگر از مشایخ‌ ابن‌ سعد در اسانید کتاب‌ طبقات‌ دیده‌ می‌شود. او حتی‌ از روایت‌ از رجال‌ هم‌طبقه خود چون‌ یحیی‌ بن‌ معین‌۲۳۳ق‌) ابا نداشته‌ است‌.
[۱۷] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۶۳، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.



ابن‌ سعد در بغداد به‌ حلقه درس‌ محمد بن‌ عمر واقدی‌ (د ۲۰۷ق‌) پیوست‌ و از خواص‌ شاگردان‌ او گشت‌، و تا آن‌جا در نوشتن‌ آثار و روایات‌ استاد پیش‌ رفت‌ که‌ به‌ کاتب‌ واقدی‌ شهرت‌ یافت‌. با توجه‌ به‌ خروج‌ واقدی‌ در ۱۸۰ق‌ از مدینه‌ به‌ عراق‌
[۲۲] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۷، ص۷۷، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
و سن‌ّ ابن‌ سعد در آن‌ زمان‌، بعید به‌ نظر می‌رسد که‌ سابقه آشنایی‌ ابن‌ سعد با او به‌ مدینه‌ برگردد.
او آثار و مرویات‌ استادش‌ واقدی‌ را در تاریخ‌ و غیر آن‌ در اختیار داشت‌ و مهم‌ترین‌ راوی‌ آن‌ آثار بود. او برای‌ تدوین‌ آثار خود از آن‌ها بهره بسیار گرفت‌ و بسیاری‌ از آن‌ها را در طبقات‌ خود گنجانید. البته‌ ابن‌ سعد بجز آثار واقدی‌ از دیگر منابع‌ چون‌ آثار کلبی‌، هیثم‌ بن‌ عدی‌ و مداینی در جای‌جای‌ِ طبقات‌ سود جسته‌ است‌.
[۲۵] ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۱۲.
ابن‌ سعد غالباً روایات‌ را با سند کامل‌ نقل‌ می‌کند، ولی‌ بنابر روش‌ معمول‌ از عنوان‌ مأخذ یاد نمی‌کند. او تنها از یک‌ مأخذ با عنوان‌ نسب‌ الانصار اثر عبدالله‌ بن‌ محمد بن‌ عماره انصاری‌ نام‌ برده‌ است‌.


پس‌ از درگذشت‌ مورخان‌ برجسته‌ای‌ چون‌ کلبی‌، واقدی‌ و هیثم‌ بن‌ عدی‌ طبیعی‌ است‌ که‌ ابن‌ سعد به‌ عنوان‌ مورخی‌ که‌ چنین‌ مشایخی‌ را درک‌ کرده‌، مورد توجه‌ طالبان‌ روایات‌ تاریخی‌ قرار گیرد.
از مهم‌ترین‌ شاگردان‌ ابن‌ سعد می‌توان‌ از ابوالعباس‌ احمد بن‌ یحیی‌ بلاذری‌، حارث‌ بن‌ محمد بن‌ ابی‌ اُسامه‌ صاحب‌ مسند، حسین‌ بن‌ محمد عبدالرحمان‌ بن‌ فهم‌ و ابوبکر بن‌ ابی‌الدنیا یاد کرد.


ابن سعد سنی متعصبى است كه مذهب او به وضوح از كتابش پيداست اما زمانى كه مأمون اعلام كرد همه بايد به خلق قرآن گواهى دهند وى همراه يک گروه هفت نفرى به رقه فرا خوانده شد و در آنجا به خلق قرآن اعتراف كرد. اين مطلب ضمن اينكه نشانه اعتبار و اهميت مقام اجتماعى اوست با توجه به عقايد او به نظر مى‌ رسد از روى ناچارى صورت گرفته باشد به همين جهت نويسنده مقدمه طبقات (السلمى-طبقات-الطبقة الخامسه) اين كار ابن سعد را تقیه دانسته است.


از نظر رجالی‌ برخلاف‌ استادش‌ واقدی‌ که‌ مورد تضعیف‌ قرار گرفته‌، ابن‌ سعد مورد اعتماد رجالیان‌ بوده‌ است‌. ابوحاتم‌ به‌ صدق‌ او در روایت‌ اشاره‌ کرده‌. خطیب‌ او را از اهل‌ عدالت‌ شمرده‌، و برخی‌ چون‌ ابن‌ ندیم‌ او را ثقه‌ دانسته‌اند.
گفته‌ شده‌ است‌ احمد بن‌ حنبل‌ به‌ فراگرفتن‌ روایات‌ او علاقه‌ نشان‌ می‌داد و مزی او را در زمره رجال‌ سنن‌ ابوداوود آورده‌ است‌. با اینهمه‌ از یحیی‌ بن‌ معین‌ عبارتی‌ نقل‌ شده‌ که‌ در بردارنده طعنی‌ بر صدق‌ گفتار اوست‌ و او را تکذیب کرده‌اند. افزون‌ بر این‌ ابن‌ سعد راوی‌ در قرائت‌ نیز بوده‌ است‌. او قرائات‌ مختلف‌، به‌ خصوص‌ قرائات‌ قاریان‌ مدینه‌ چون‌ نافع‌، ابوجعفر و شیبه‌ را از واقدی‌ فراگرفت‌، و خود آن‌ را به‌ حارث‌ بن‌ ابی‌ اسامه‌ آموخت‌، و او آن‌ را به‌ ابن‌ مجاهد انتقال‌ داد. ابن‌ سعد همچنین‌ در درس‌ یعقوب‌ بن‌ اسحاق‌ حضرمی‌ قاری‌ بصره‌ از قاریان‌ دهگانه‌ حاضر می‌شده‌
[۴۱] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۹۴، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
و بسیار دور از ذهن‌ است‌ که‌ قرائت‌ او را از وی‌ فرا نگرفته‌ باشد.


ابن‌ سعد در ۲۱۸ق‌/۸۳۳م‌ در مجلس‌ محنه‌ای‌ که‌ مأمون‌ ترتیب‌ داد و در آن‌ از جماعتی‌ از بزرگان‌ فقها و محدّثین‌ خواست‌ تا به‌ «خلق‌ قرآن‌» اقرار کنند، ناگزیر از پذیرفتن‌ خلق‌ قرآن‌ شد و دعوت‌ او به‌ این‌ مجلس‌ نشانه اعتبار و اهمیت‌ مقام‌ اجتماعی‌ وی‌ بوده‌ است‌.


ابن سعد دارای چندین تالیف است.

۹.۱ - الطبقات‌ الکبری

آنچه‌ تاکنون‌ نام‌ ابن‌ سعد را زنده‌ نگاه‌ داشته‌، تألیف‌ مفصل‌ و کم‌نظیر او الطبقات‌ الکبری است‌. این‌ کتاب‌ با سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آغاز می‌شود و با شرح‌ احوال‌ صحابه‌، عالمان‌ مدینه‌ و دیگر شهرهای‌ حجاز، شام‌، مصر، کوفه‌، بصره‌، بغداد و برخی‌ دیگر از مراکز علمی‌ آن‌ روزگار ادامه‌ می‌یابد و با مجلدی‌ در شرح‌ احوال‌ زنان‌ ختم‌ می‌شود.
طبقات‌ را در ضمن‌ می‌توان‌ گنجینه‌ای‌ در نسب‌شناسی‌ عرب‌ پیش‌ از اسلام‌ دانست‌. ابن‌ سعد در این‌ اثر بزرگ‌ نسب‌ اصحاب‌ و تابعین‌ و دیگر کسان‌ را، از سوی‌ پدر ، مادر و خویشاوندان‌ نزدیک‌، به‌ یک‌ فرد شاخص‌ و سرشناس‌ قبیله‌ رسانده‌ است‌ و گاه‌ سلسله‌ انساب‌ یک‌ شخص‌ را به‌ دهها نسل‌ قبل‌ از وی‌ پیوند می‌دهد. به‌ عنوان‌ مثال‌ اجداد زید بن‌ حارثه‌ تا ۳۱ نسل‌ِ پیش‌ از او معرفی‌ شده‌اند. مؤلف‌ در طبقه‌بندی‌ جغرافیایی‌ تابعین‌، که‌ پس‌ از فتوحات‌ اولیه‌ در منطقه وسیعی‌ پراکنده‌ بودند و حیات‌ علمی‌ آنان‌ در برخورد با مسائل‌ جدید و محدود محلی‌ شکل‌ می‌گرفت‌، توجه‌ خاصی‌ به‌ گسترش‌ علم‌ حدیث‌ در بلاد اسلامی‌، به‌ ویژه‌ در شهرهای‌ جدید التأسیسی‌، همچون‌ بصره‌ و کوفه‌، داشته‌ است‌.
این‌ کتاب‌ بین‌ سال‌های‌ ۱۰۹۴- ۱۹۱۸م‌ تحت‌ سرپرستی‌ ادوارد زاخائو، و با همکاری‌ جمعی‌ از مستشرقین‌ در ۸ مجلد در لیدن‌ منتشر شد و مجدداً در بیروت‌ بر اساس‌ همان‌ نسخه‌ در فاصله ۱۹۵۷- ۱۹۶۰م‌ به‌ چاپ‌ رسید. مقایسه متن‌ چاپ‌ شده لیدن‌ با نسخه‌های‌ موجود در کتابخانه‌های‌ استانبول‌ و دیگر مراکز علمی‌ جهان‌ نشان‌ می‌دهد نسخی‌ که‌ اساس‌ چاپ‌ لیدن‌ بوده‌، افتادگی‌هایی‌ در طبقات‌ صحابه‌ و طبقات‌ تابعین‌ اهل‌ مدینه‌ داشته‌ است‌. بخش‌ جاافتاده‌ از تابعین‌ مدینه‌ در ۱۴۰۳ق‌/ ۱۹۸۳م‌ به‌ کوشش‌ زیاد محمد منصور در بیروت‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌، و بخش‌ مربوط به‌ شرح‌ حال‌ امامان‌ حسن‌ و حسین‌ (علیهما‌السلام) را عبدالعزیز طباطبائی‌ در ۱۴۰۸ق‌ در مجله تراثنا (شم ۱۰ و ۱۱) منتشر کرده‌ است‌. ترجمه فارسی‌ بخشی‌ از طبقات‌ به‌قلم‌ محمد عبدالحمید در ۱۸۹۱ق‌ در اگره‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌، و ترجمه دیگری‌ توسط محمود مهدوی‌ دامغانی‌ از بخشی‌ از سیره طبقات‌ صورت‌ گرفته‌ که‌ در ۱۳۶۹ش‌ در تهران‌ منتشر شده است‌.

۹.۲ - روایت شاگردان از طبقات

کتاب‌ طبقات‌ را شاگردان‌ مختلف‌ ابن‌ سعد از او روایت‌ کرده‌اند. نسخه چاپی‌ لیدن‌ چنانکه‌ از مقدمه آن‌ برمی‌آید، روایت‌ ابن‌ حیویه‌ از حارث‌ بن‌ ابی‌ اسامه‌ است‌.
[۴۴] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۱، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
طبری‌ نیز روایت‌ حارث‌ را مستقیماً از خود وی‌ گرفته‌ و در اثنای‌ تاریخ‌ خود از آن‌ استفاده‌ کرده‌ است‌.
روایت‌ مشهور دیگر روایت‌ ابن‌ فهم‌ است‌ که‌ مورد استفاده ابن‌ عساکر در تاریخ‌ دمشق‌ قرار گرفته‌ است‌.
[۴۶] ابن‌ عساکر، علی‌، «ترجمة الامام‌ الحسین‌ (ع‌)»، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، ص‌۷، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۳۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.
مقایسه آنچه‌ خطیب‌ بغدادی‌ از ابن‌ فهم‌ روایت‌ کرده‌، با زیاده موجود در طبقات‌
[۴۸] ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۷، ص۹۹، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
در مورد شرح‌ حال‌ خود ابن‌ سعد که‌ ظاهراً توسط یکی‌ از راویان‌ بدان‌ افزوده‌ شده‌ است‌، از نظر بررسی‌ رابطه بین‌ دو روایت‌ حارث‌ و ابن‌ فهم‌ قابل‌ مطالعه‌ است‌. نیز از نسخه‌ای‌ از طبقات‌ استفاده‌ کرده‌ که‌ روایت‌ هر دو بوده‌ است‌. بجز این‌ دو روایت‌، ابن‌ عبدالبر روایت‌ ابن‌ ابی‌ الدنیا را در ۳ جزء در اختیار داشته‌ است‌.
[۵۰] ابن‌ خیر، محمد، الفهرسة، ج۱، ص۲۲۴- ۲۲۵، به‌ کوشش‌ کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م‌.
[۵۱] ابن‌ عبدالبر، ابوعمر، الاستیعاب‌، در حاشیة الاصابة ابن‌ حجر، ج۱، ص۱۱، قاهره‌، ۱۳۲۸ق‌.

بلاذری‌ نیز در فتوح‌ البلدان‌ و انساب‌ الاشراف‌ از طبقات‌ ابن‌ سعد بهره بسیاری‌ برده‌ است‌.

۹.۳ - آثار دیگر

ابن‌ سعد اثر دیگری‌ تحت‌ عنوان‌ الطبقات‌ الصغیر نیز داشته‌ که‌ نسخه‌ای‌ از آن‌ در موزه باستان‌شناسی‌ استانبول‌ نگهداری‌ می‌شود در مورد رابطه‌ بین‌ کتاب‌ اخبار النبی‌ و طبقات‌ نمی‌توان‌ اظهار نظر قطعی‌ کرد.
اثر دیگری‌ را با عنوان‌ «الحیل‌» (شاید الخیل‌) نیز در زمره آثار ابن‌ سعد آورده‌ است‌. بجز آنچه‌ ذکر شد، در حال‌ حاضر دو اثر منسوب‌ به‌ ابن‌ سعد وجود دارد که‌ صحت‌ انتساب‌ آنها به‌ وی‌ مورد تردید است‌. اول‌ اثری‌ با عنوان‌ فوائد الاعراب‌ که‌ در ۱۲۸۳ق‌ در ۱۴ صفحه‌ در استانبول‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌، و دیگر منظومه‌ای‌ با عنوان‌ القصیدة الحلوانیة فی‌ افتخار القحطانیین‌ علی‌ العدنانیین‌ است‌ که‌ شرحی‌ بر آن‌ توسط غازی‌ بن‌ یزید در دارالکتب‌ قاهره‌ یافت‌ می‌شود.


ابن‌ سعد در ۶۲ سالگی‌ سال ۲۳۰ق در بغداد وفات‌ یافت‌.


(۱) ابن‌ ابی‌ حاتم‌، عبدالرحمان‌، الجرح‌ و التعدیل‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۷۲ق‌.
(۲) ابن‌ جزری‌، محمد، غایةالنهایة، به‌ کوشش‌ برگشترسر، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/۱۹۳۲م‌.
(۳) ابن‌ خلکان‌، وفیات‌.
(۴) ابن‌ خیر، محمد، الفهرسة، به‌ کوشش‌ کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م‌.
(۵) ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
(۶) ابن‌ طیفور، احمد، کتاب‌ بغداد، به‌ کوشش‌ هانس‌ کلر، لیپزیگ‌، ۱۹۰۸م‌.
(۷) ابن‌ عبدالبر، ابوعمر، الاستیعاب‌، در حاشیة الاصابة ابن‌ حجر، قاهره‌، ۱۳۲۸ق‌.
(۸) ابن‌ عدی‌، عبدالله‌، الکامل‌، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۵م‌.
(۹) ابن‌ عساکر، علی‌، «ترجمة الامام‌ الحسین‌ (ع‌)»، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۳۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.
(۱۰) ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌.
(۱۱) بلاذری‌، احمد، انساب‌ الاشراف‌، به‌ کوشش‌ محمد حمیدالله‌، قاهره‌، ۱۹۵۹م‌.
(۱۲) بلاذری‌، احمد، فتوح‌ البلدان‌، به‌ کوشش‌ رضوان‌ محمد رضوان‌، قاهره‌، ۱۳۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.
(۱۳) خطیب‌ بغدادی‌، احمد، تاریخ‌ بغداد، قاهره‌، ۱۳۴۹ق‌.
(۱۴) ذهبی‌، شمس‌الدین‌، تذکرةالحفاظ، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۸۸ق‌/۱۹۶۸م‌.
(۱۵) طبری‌، تاریخ‌، به‌ کوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.
(۱۶) مزی‌، جمالالدین‌، تهذیب‌ الکمال‌، عکس‌ نسخه خطی‌ کتابخانه احمد ثالث‌، استانبول‌.
(۱۷) نجاشی‌، احمد، الرجال‌، به‌ کوشش‌ موسی‌ شبیری‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌.


۱. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۷، ص۹۹، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۲. ابن‌ خلکان‌، احمد بن محمد، وفیات‌ الاعیان، ج۴، ص۳۵۱.    
۳. ابن‌ خلکان‌، احمد بن محمد، وفیات‌ الاعیان، ج۴، ص۳۵۱.    
۴. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۷.    
۵. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۷.    
۶. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۷.    
۷. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۷.    
۸. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۷۸، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۹. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۱۹، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۱۰. ابن‌ سعد، محمد،الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۷.    
۱۱. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۳، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۱۲. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری،ج۱، ص۱۲، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۱۳. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۴،به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۱۴. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری،ج۱، ص۸۰، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۱۵. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۵، ص۳۱۴، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۱۶. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۷، ص۵۱، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۱۷. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۶۳، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۱۸. ذهبی‌، شمس‌الدین‌، تذکرة الحفاظ، ج۲، ص۱۱.    
۱۹. ابن‌ خلکان‌، احمد بن محمد، وفیات‌ الاعیان، ج۴، ص۳۵۱.    
۲۰. ابن‌ طیفور، احمد، کتاب‌ بغداد، ج۱، ص۳۹.    
۲۱. طبری‌، محمد بن جریر، تاریخ‌ طبری‌، ج۸، ص۶۳۴، به‌ کوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌، ۱۳۸۷ق‌/۱۹۶۷م‌.    
۲۲. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۷، ص۷۷، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۲۳. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۵، ص۳۶۹.    
۲۴. ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۲۸.    
۲۵. ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۱۲.
۲۶. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۹.    
۲۷. بلاذری‌، احمد، انساب‌ الاشراف‌، ج۱، ص۵، به‌ کوشش‌ محمد حمیدالله‌، قاهره‌، ۱۹۵۹م‌.    
۲۸. بلاذری‌، احمد، فتوح‌ البلدان‌، ص۳۰.    
۲۹. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۲، ص۳۶۹.    
۳۰. مزی‌، جمالالدین‌، تهذیب‌ الکمال‌، ج۲۵، ص۲۵۶.    
۳۱. ابن‌ عدی‌، عبدالله‌، الکامل‌ فی ضعفاء الرجال، ج۷، ص۴۸۱.    
۳۲. ابن‌ ابی‌ حاتم‌، عبدالرحمان‌، الجرح‌ و التعدیل‌، ج۷، ص۲۶۲.    
۳۳. خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، ج۲، ص‌۳۶۹.    
۳۴. ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص‌۱۲۸.    
۳۵. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، تاریخ بغداد، ج۲، ص۳۶۹.    
۳۶. مزی‌، جمالالدین‌، تهذیب‌ الکمال‌، ج۲۵، ص۲۵۸.    
۳۷. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۲، ص۳۶۹.    
۳۸. ابن‌ جزری‌، محمد، غایة النهایة، ج۱، ص۲۰۱.    
۳۹. ابن‌ جزری‌، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۱۴۲.    
۴۰. ابن‌ جزری‌، محمد، غایة النهایة، ج۲، ص۲۱۹.    
۴۱. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۹۴، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۴۲. ابن‌ طیفور، احمد، کتاب‌ بغداد، ص۱۸۳.    
۴۳. طبری‌، محمد بن جریر، تاریخ‌ طبری‌، ج۸، ص۶۳۴.    
۴۴. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۱، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۴۵. طبری‌، محمد بن جریر، تاریخ‌ طبری‌، ج۱، ص۱۲۰.    
۴۶. ابن‌ عساکر، علی‌، «ترجمة الامام‌ الحسین‌ (ع‌)»، تاریخ‌ مدینه دمشق‌، ص‌۷، به‌ کوشش‌ محمدباقر محمودی‌، بیروت‌، ۱۳۹۸ق‌/۱۹۷۸م‌.
۴۷. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۲، ص۳۶۹.    
۴۸. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۷، ص۹۹، به‌ کوشش‌ جمعی‌ از مستشرقین‌، لیدن‌، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م‌.
۴۹. نجاشی‌، احمد، الرجال‌، ج۱، ص‌۴، به‌ کوشش‌ موسی‌ شبیری‌، قم‌، ۱۴۰۷ق‌.    
۵۰. ابن‌ خیر، محمد، الفهرسة، ج۱، ص۲۲۴- ۲۲۵، به‌ کوشش‌ کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م‌.
۵۱. ابن‌ عبدالبر، ابوعمر، الاستیعاب‌، در حاشیة الاصابة ابن‌ حجر، ج۱، ص۱۱، قاهره‌، ۱۳۲۸ق‌.
۵۲. ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۲۸.    
۵۳. ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۲۸.    
۵۴. ابن‌ ندیم‌، محمد بن اسحاق، الفهرست‌، ج۱، ص۱۲۸.    
۵۵. ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الکبری، ج۱، ص۸.    
۵۶. خطیب‌ بغدادی‌، احمد، تاریخ‌ بغداد، ج۲، ص۳۷۰.    



عبدالکریم گلشنی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوعبدالله ابن‌سعد»، شماره ۱۳۰۹.    
• نرم افزار دانشنامه نبوی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.






جعبه ابزار