ابن جوزی (آثار)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالفرج جمالالدین عبدالرحمان بن علی قرشی تیمی بکری بغدادی معروف به
اِبْنِ جَوزی (۵۱۱ -۵۹۷ق/۱۱۱۷-۱۲۰۱م)، مورخ، واعظ، مفسر و
فقیه حنبلی در
قرن ششم هجری قمری بود. نسب وی به
محمد فرزند
ابوبکر بن ابی قحافه، میرسد.
او تالیفات بسیاری در موضوعات مختلف نگاشته است که برخی از آنها چاپ شده و برخی دیگر هنوز به صورت خطی است و چاپ نشده است. کتاب
المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم و
تلبیس ابلیس از مهمترین آنهاست.
ابن جوزی از ۱۳ سالگی به تألیف پرداخت
و از آنجا که تا پایان عمر از نوشتن باز نایستاد، شمار آثارش بسیار است. قدرت ذهنی شگفتانگیزش نیز او را یاری داده است.
ابن دبیثی میگوید: «کسی را نمیشناسم که بیش از
ابن جوزی در رشتههای گوناگون علمی تألیف کرده باشد. جزوهای دیدم که اختصاص به نام کتابهای او داشت
ناجیه عبدالله ابراهیم مینویسد که من این جزوه را که در دو ورق تنظیم شده، تصحیح و آماده نشر کردهام.
ابن تیمیه در
اجوبة المصریه مینویسد:
ابن جوزی تصنیفات و تألیفات بسیار در زمینههای مختلف دارد. من یک بار آثار او را شمردم، بیش از هزار تصنیف بود. پس از آن باز آثاری از او دیدم که در آن شمارش به حساب نیاورده بودم
در منابع آمده است که درباره تألیفات
ابن جوزی از خود او سؤال شد. در پاسخ گفت: «بیش از ۳۶۰ تصنیف است که برخی از آنها ۲۰ مجلد و برخی فقط یک جزوه است»
سبط ابن جوزی مینویسد: از او شنیدم که در اواخر عمر بر بالای منبر میگفت «من با این دو انگشتم ۲ هزار مجلد کتاب نوشتهام».
در باب کثرت آثار
ابن جوزی گفتهاند: اگر شمار جزواتی را که نوشته است بر روزهای زندگانی وی تقسیم کنند، معلوم میشود که وی در هر روز ۹ جزوه کتابت کرده است
و از این جهت وی را با
ابوجعفر محمد بن جریر طبری که گفته شده روزی ۴۰ صفحه کتابت میکرده است، میتوان مقایسه کرد. همچنین نوشتهاند که
ابن جوزی تراشه قلمهایی را که با آنها احادیث
پیامبر اکرم را مینوشته، گرد آورده بود. هنگام مرگ وصیت کرد که آب غسل او را با آنها گرم کنند، چنین کردند. این تراشهها بیش از مقدار مورد نیاز بود.
برخی از محققان از بسیاری آثار
ابن جوزی با ناباوری اظهار شگفتی کردهاند، اما با توجه به اینکه وی حدود ۹۰ سال زندگی کرده و هرگز وقت خود را ضایع نمیکرده است، جای شگفتی نیست. خود در اغتنام فرصت گفته است: گروه کثیری، همانگونه که مردم عادت دارند، با من دیدار میکنند. از آنجا که وقت را گرانبهاترین چیزها میدانم، این دیدارها را خوش نمیدارم، اما اگر از این کار خودداری کنم، ارتباطات مألوف میگسلد و اگر به این دیدارها ادامه دهم، وقت ضایع میشود. پس تا آنجا که میتوانم از دیدار سرباز میزنم و اگر ناگزیر دیداری پیش آید، کم سخن میگویم تا زمان دیدار کوتاه شود. افزون بر این، کارهایی برای هنگام ملاقات، از پیش آماده میکنم تا آن زمان بیهوده سپری نشود. پس قطعه قطعه کردن کاغذ، تراشیدن قلم، دسته کردن دفترها و کارهایی مانند اینها را که نیاز به اندیشیدن و حضور ذهن ندارد - و به هر حال باید وقتی نیز صرف آنها شود - برای این اوقات مینهم.
با عنایت به آنچه
ابن جوزی خود در باب شمار تألیفات خویش (۲ هزار
اثر) بیان کرده است و با توجه به شمار تألیفات بازمانده از وی (حدود ۳۸۴
اثر)، همانطور که از منابع برمیآید، باید پذیرفت که بسیاری از آثار وی بر
اثر سوانح طبیعی، جنگها و آتشسوزیها از میان رفته است.
به رغم بلندی مقام
ابن جوزی در تألیف، وی از طعن و خردهگیری علما برکنار نمانده است. شاید سبب اصلی آن غرور و خودپسندی او بوده باشد. علاوه بر این بدگویی بسیار او از علمای دیگر مذاهب و گاه هممذهبان خود
سبب برخی خردهگیریها نسبت به وی شده است. به هر حال در کارهای او اغلاط بسیار دیده میشود که منشأ آنها را میتوان کثرت تألیف، بازبینی نکردن آنها پس از تصنیف و میل وی به تأویل در بعضی مسائل دانست، خاصه آنکه در حل شبهات متکلمان و بیان فساد آرای آنان تبحری نداشته است.
دانشمندان در ارزیابی آثار
ابن جوزی نظرات گوناگونی اظهار کردهاند:
ابن تیمیه در اجوبة المصریه میگوید: او در
حدیث، وعظ و مباحث مربوط به آنها مصنفاتی دارد که کسی چون او تصنیف نکرده است. از بهترین تصانیف او کتابهایی است که در اخبار پیشینیان گرد آورده، از آن جمله است کتابهای مناقب او. او مردی ثقه است، از تألیفات دیگران آگاهی بسیار دارد و در حسن ترتیب و تبویب و جمع و نگارش تواناست. در این زمینهها بر خلاف بسیاری از مؤلفان که راست را از دروغ باز نمیشناسند،
ابن جوزی در بازشناختن درست از نادرست بینظیر است.
اما در برابر این سخن گفتهاند که وی
ابوالوفاء بن عقیل را بسیار بزرگ میداشته و با آنکه نظر او را در برخی از مسائل رد میکرده، سخت پیرو او بوده و آنچه از او مییافته، نقل میکرده است و از آنجا که
ابن عقیل با همه تبحرش در کلام، در حدیث و آثار آگاهی تام نداشته، سخنانش در این ابواب پریشان و ناهماهنگ بوده و این ناهماهنگی و پریشانی در سخنان
ابن جوزی نیز راه یافته است.
ذهبی از قول موفق عبداللطیف مینویسد: «در تصانیف
ابن جوزی اغلاط بسیار دیده میشود، زیرا او پس از اتمام کتاب به تنقیح آن نمیپرداخته است». آنگاه با تأیید این سخن میافزاید: به سبب ترک مراجعه به کتاب، سخنان بیاساس در آثارش مشاهده میشود و آنقدر تألیف کرده است که اگر عمری دوباره بیابد، نمیتواند آنها را اصلاح و بازنویسی کند.
ابن رجب هم میگوید:
ابن جوزی به محض آنکه کتابی را به پایان میبرد، بیآنکه به تنقیح آن بپردازد، به تألیف کتابی دیگر میپرداخت و گاه در یک زمان به تألیف چندین کتاب مشغول بود و اگر جز این بود، اینهمه آثار متعدد گرد نمیآمد.
همچنین
ابن فرات مینویسد: صاحب المعجم که کتاب
زاد المسیر ابن جوزی را بارها نزد او خوانده بوده است، به وجود اغلاط بسیاری در کتابهای او اشاره میکند.
تألیفات او را در رشتههای گوناگون علمی باید اختصار آثار دیگران به حساب آورد. او بیآنکه دانشی را نزد استادی فرا گرفته و در آن صاحب نظر شده باشد، از کتابها نقل میکرد و از اینروست که از او نقل شده که گفته است: «من گرد آورندهام نه مصنف».
عمادالدین کاتب با نقل ۵ نمونه از اشعار
ابن جوزی در قوافی مختلف درباره او مینویسد: وی دارای عباراتی مصنوع و اشاراتی بدیع و دلنشین است و علاقه بسیار به تجنیس دارد.
برخی از محققان نوشتهاند که مجموعه اشعار او به ۱۰ مجلد میرسد.
ابن رجب اشعار او را به زیبایی میستاید و سپس افزون بر اشعاری که
ابوشامه آورده، ابیاتی از او نقل میکند.
ابن جوزی خود در المنتظم قصیدهای را که در مدح خلیفه المستضی، مشتمل بر ۲۵ مصراع با قافیه «ان» سروده، نقل کرده است.
۳ کتاب در شعر به
ابن جوزی نسبت داده شده است: احکام الاشعار باحکام الاشعار، ما قتله من الاشعار و المختار من الاشعار.
مقام علمی و کثرت تألیفات و خدمت بزرگی که
ابن جوزی به میراث فرهنگ اسلامی کرده، جمعی از محققان را بر آن داشته است که به بحث و استقصای آثار او بپردازند و ابهامات و اشتباهات موجود در این زمینه را مرتفع سازند، خاصه آنکه هنوز بسیاری از نسخ خطی آثار
ابن جوزی در کتابخانههای شرق و غرب عالم پراکنده است و برخی از آنها نیز همچنان ناشناخته مانده است.
ابن جوزی خود نخستین کسی است که آثار خویش را فهرست کرده است.
ابن رجب پیش از ذکر آثار
ابن جوزی مینویسد که
ابن قطیعی فهرست
ابن جوزی را از آثار خویش به خط خود او دیده و احتمالاً نام کتابهایی دیگر از او را نیز بدان افزوده است.
از فهرستهای متقدمان که بگذریم،
سید عبدالحمید علوچی کتابی با عنوان مؤلفات
ابن جوزی نوشته و در آن به شمارش و طبقهبندی آثار او پرداخته است. وی در این کتاب، آثار چاپی، خطی و مفقود
ابن جوزی را بر اساس منابع بسیار و فهرستهای متعدد کتب خطی (به زبان عربی و زبانهای دیگر، موجود در کتابخانههای مختلف سراسر جهان) معرفی کرده است (این کتاب در بغداد (۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م) به چاپ رسیده است. سید محمدباقر بر این کتاب استدراکی نوشته که در مجلة المورد
چاپ شده است. در این استدراک نام ۱۱ تألیف که در کتاب علوچی نیامده، ذکر شده و بر اساس فهرستهای متعددی که در اختیار علوچی نبوده، عناوین برخی از آثار نیز تصحیح شده است. علاوه بر این، سید محمدباقر، اطلاعات بسیاری درباره کتابخانههایی که آثار
ابن جوزی در آنها نگهداری میشود، به دست داده و در پایان نام کتابهای خطی
ابن جوزی را که پس از نشر کتاب علوچی به چاپ رسیده، آورده است.
به گفته
محمد بهجت اثری در حاشیة کتاب
خریدة القصر عمادالدین کاتب، هلال ناجی نیز در مجلة المورد مستدرکاتی بر کتاب علوچی افزوده است.
ناجیه عبدالله ابراهیم در مورد آثار
ابن جوزی تحقیقات تازهای دارد. وی نکاتی را که از قلم علوچی و سید محمدباقر افتاده، به ویژه کتابهایی را که خود بدانها دست یافته، به عنوان المستدرک علی مصنفات
ابن جوزی آماده انتشار کرده است.
علوچی آثار
ابن جوزی را بر حسب موضوعات به شرح زیر طبقهبندی میکند:
الف - ۲۷ کتاب در قرآن و علوم قرآنی؛
ب - ۴۲ کتاب در حدیث، رجال و علوم حدیث؛
ج - ۵۴ کتاب در مذاهب، اصول، فقه و عقاید؛
د - ۱۴۳ کتاب در وعظ، اخلاق و ریاضات که بیشترین تألیفات او در این زمینههاست؛
ه - ۱۰ کتاب در طب؛
و - ۱۶ کتاب در شعر و لغت؛
ز - ۹۲ کتاب در تاریخ، جغرافیا، سیر و حکایات که مجموع آنها ۳۸۴ کتاب میشود.
از میان آثار بازمانده
ابن جوزی که نام آنها پس از این خواهد آمد، المنتظم و تلبیس ابلیس دارای اهمیتی خاص است که در اینجا به بررسی آنها میپردازیم.
کتاب
المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، مهمترین
اثر ابن جوزی در تاریخ است. در این کتاب مؤلف پس از خطبه که با عبارت «الحمدلله الذی سبق الازمان و ابتدعها و الالوان واخترعها...» شروع میشود، به اقامه دلیل بر وجود خدای تعالی و سپس ذکر نخستین مخلوقات میپردازد و تاریخ عالم را از آغاز تا دوران حضرت رسول و از آن زمان تا ۵۷۴ق/۱۱۷۸م (خلافت المستضی، ۵۶۶ - ۵۷۵ق/۱۱۷۱- ۱۱۷۹م) میآورد. وی حوادث تاریخی قبل از هجرت را بر حسب ابواب و بعد از آن را به ترتیب سنوات ذکر میکند.
در تاریخ هر سال نخست اخبار مهم و حوادثی را که از نظر وی جالب یا شگفتانگیز بوده است، میآورد. سپس به وفیات بزرگان میپردازد و در این بخش نام آنان را که گاه همراه شرح مختصری از احوال و آثارشان است، به ترتیب الفبایی ذکر میکند.
حاجی خلیفه پس از معرفی المنتظم و اشاره به فواید جنبی آن در علم حدیث از قول مولا
علی بن حنابی، میافزاید، در این کتاب مطالب بیاساس و اغلاط آشکار بسیار است که من به برخی از آنها در حاشیه نسخهای که به خط مؤلف است، اشاره کردهام، آنگاه میافزاید که این کتاب را شیخ علاءالدین علی بن محمد مشهور به مصنفک در ۸۷۰ق/ ۱۴۶۶م در ادرنه در یک مجلد خلاصه کرده و آن را مختصر المنتظم و ملتقط الملتزم نامیده است.
بروکلمان از این کتاب با عنوان المنتظم فی ملتقط الملتزم سخن گفته است
که به نظر میرسد تصحیفی از نام مختصر مصنفک باشد. وی مینویسد قسمت اول این کتاب مأخوذ از طبری است که مطالب بسیاری در وفیات بدان افزوده شده است و قسمتهای اخیر آن مقتبس از
الکامل ابن اثیر است، هر چند که
ابن جوزی خود در المنتظم
ابن اثیر را مورد انتقاد قرار داده است
در مقایسهای اجمالی که میان مطالب المنتظم و
تاریخ طبری و همچنین
الکامل ابن اثیر به عمل آمد، معلوم شد که نظر بروکلمان در مورد قسمت اول صحیح است، اما اقتباس قسمتهای اخیر المنتظم از
الکامل ثابت نشد. بنابراین و با توجه به سخن عبدالمنعم در مقدمه بر کتاب العسجد المسبوکِ غسانی که مینویسد: گروهی از مؤلفان پس از
ابن جوزی از جمله
ابن اثیر از المنتظم سود جستهاند
میتوان احتمال داد که بروکلمان تلخیص مصنفک را با المنتظم اشتباه کرده و آن را با تاریخ طبری و
الکامل ابن اثیر مقایسه نموده باشد.
ابن قفطی در بحث از علم تاریخ و کتب تاریخی، المنتظم
ابن جوزی را به مثابه یکی از
تکملههای متوالی تاریخ طبری که هر یک برای
کامل کردن کتابهای پیش از خود تألیف شده، به شمار آمده است و میگوید: ذکر حوادث پس از المنتظم را
ابن قادسی تا
۶۱۶ق ادامه داده و آن را
تکمیل کرده است.
ابن جوزی در المنتظم نظیر آنچه در روزنامههای روزگار ما میآید، از حوادث گوناگون سخن میگوید: رویدادهای مهم سیاسی، توطئهها، اخبار مربوط به جنگها، اخبار فرهنگی (برگزاری مجالس وعظ و خطابه و مناظره، تأسیس مدارس و نام مدرسان و معیدان آنها...)، منازعات مذهبی و کلامی، تاریخ آغاز و پایان بناها، قتلها، سرقتها، نیرنگها، آتشسوزیها، رویدادهای شگفتانگیز، اخبار مربوط به خلیفه (شکار، سیاحت، بیماری...)، گزارش برخی نرخها در روزهای گرانی و ارزانی، قحط و غلاها، شیوع بیماریها، سوانح طبیعی (طغیان رودها، بارانهای شدید، تگرگهای درشت...)، گزارش گرمترین روز سال، اخبار مربوط به افطاری و مهمانیها به مناسبتهای مختلف، گزارش اعدامها (دزدان، قاتلان، بدمذهبها...) و...، تا آنجا که اگر صحت این گزارشها محقق گردد، میتوان این کتاب، به ویژه جلد نهم و دهم آن را که مقارن دوران زندگی مؤلف است، آیینه تمامنمای روزگار او دانست که از لحاظ مطالعات علوم انسانی به ویژه علوم اجتماعی حائز اهمیت فراوان است.
۶ مجلد از این کتاب مشتمل بر حوادث و وفیات سالهای ۲۵۷-۵۷۴ق/۸۷۱ - ۱۱۷۸م با برخی حواشی و تصحیحات در ۱۳۵۷- ۱۳۵۹ق در حیدرآباد دکن به طبع رسیده و در ۱۳۶۰-۱۳۶۲ق فهرست اعلام مجلدات پنجم تا نهم آن توسط سید ظهیرالدین حسن تهیه گردیده و به پایان هر مجلد افزوده و منتشر شده است.
ابن جوزی خود کتاب المنتظم را که در ۱۰ جلد بزرگ تألیف کرده بود، در یک مجلد کوچک مختصر ساخت و آن را
شذور العقود فی تاریخ العهود نامید.
سخاوی این کتاب را به خط
ابن جوزی دیده است.
سبط
ابن جوزی مینویسد تاریخ نیایم یعنی المنتظم در
۵۷۴ق به پایان رسید. او تاریخ کوچکی به نام درة الاکلیل دارد که ذیلی بر المنتظم و حاوی حوادث سالهای ۵۷۵ -۵۹۰ق (سال تبعید او به واسط) است و در این کتاب حوادث به طور
کامل استقصا نشده است.
کسانی دیگر نیز بر المنتظم ذیلهایی نوشتهاند:
محمد بن احمد بن محمد قادسی (د ۶۹۴ق) ذیل خود را که در چند مجلد است،
الفاخر فی ذکر حوادث ایام الامام الناصر نامیده است. امام العز ابوبکر محفوظ بن معتوق بن بزوری نیز ذیلی بر المنتظم دارد.
ابن جوزی در مقدمه کوتاه این کتاب مینویسد: پس از رحلت حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) و درگذشت یاران او... هواها بازگشت و بدعتها آفرید... بیشتر مردم به گروههای گوناگون گرویدند و ابلیس سربرآورد تا آنان را بفریبد و باطل را بیاراید و تفرقه افکند و گمراهان را گرد هم آورد... از اینرو من بر آن شدم تا با تألیف تلبیس ابلیس مردم را از نیرنگهای او بر حذر دارم و دامهایش را بنمایانم.
ابن جوزی این کتاب را در ۱۳ باب تألیف کرده که برخی از ابواب آن خود به فصول و بخشهای فرعی تقسیم شده است. از آنجا که فصول و بخشهای این کتاب تا حدود زیادی بیانگر عقاید و آرای
ابن جوزی است. اشاره به مباحث اصلی این ابواب و فصول، به شناخت بیشتر شخصیت او کمک میکند:
باب اول در امر به پیروی از سنت و همراهی با جماعت: در این باب
ابن جوزی با استناد به روایات عامه لزوم پیروی از «سنت» را بر اساس تلقی
اهل تسنن از «
سنت» تبیین میکند و با اشاره به
حدیث افتراق، «اهل جماعت» را
فرقه ناجیه معرفی میکند.
باب دوم در نکوهش بدعتها و بدعتگزاران: در این باب
ابن جوزی بدعتگذاران را به ۶ گروه اصلی و هر گروه اصلی را به ۱۲ گروه فرعی تقسیم میکند. گروههای اصلی بدعتگذار از نظر وی عبارتند از
حروریه،
قدریه،
جهمیه،
مرجئه،
رافضه و
جبریه وی از گروههای فرعی رافضه به دو گروه شیعه و امامیه اشاره و آنها را چنین معرفی میکند: شیعه معتقد است که
علی (علیهالسلام) وصی پیامبر خداست و ولی امر بعد از اوست و امت که با جز او بیعت کردند. کافر شدند.
امامیه معتقدند که ممکن نیست دنیا از وجود امامی از فرزندان
حسین (علیهالسلام) خالی باشد. امام را
جبرئیل تعلیم میدهد و هر گاه بمیرد، کسی چون او جانشینش میشود.
باب سوم در تحذیر از فتنهها و نیرنگهای ابلیس: در این باب با استناد به
قرآن کریم و احادیث به بیان فریبکاری شیطان میپردازد و میگوید: هر انسانی را شیطانی است و
شیطان همانند خون در آدمی جریان دارد و آنگاه فصلی به ضرورت پناه بردن به خدا از شر شیطان اختصاص میدهد.
باب چهارم در معنی تلبیس و غرور: به نظر وی تلبیس نمایاندن باطل به صورت حق و غرور نوعی نادانی است که نادرست را درست و زشت را زیبا مینمایاند.
باب پنجم در ذکر فریبکاری ابلیس در اعتقادات و دینها: در این باب به بیان بطلان عقاید
سوفسطائیان، دهریان، طبایعیان (معتقدان به عناصر چهارگانه)، ثنویان، فلاسفه و پیروان آنان، معتقدان به هیاکل (کسانی که اجرام سماوی را به عنوان جسم روحانیان علوی میپرستند)، بتپرستان، پرستندگان آتش و خورشید و ماه، مردم دوران جاهلیت، منکران نبوت،
یهودیان،
نصاری،
صابئان،
مجوس، منجمان، منکران رستاخیز و تناسخیان میپردازد. آنگاه چگونگی فریبکاری شیطان را در اعتقادات امت مسلمان شرح میدهد و در این زمینه از تقلید و اجتهاد و مسائل مربوط به آنها سخن میگوید و پس از بحثی راجع به کلام و نکوهش متکلمان کیفیت فریبکاری ابلیس را بر
خوارج، رافضیان،
باطنیان (
اسماعیلیه،
سبعیه،
بابکیه،
محمره،
قرامطه،
خرمیه،
تعلیمیه) بیان میکند.
باب ششم - در فریفتن عالمان: در این باب تلبیس شیطان بر قاریان، محدثان، فقیهان، اهل جدل، واعظان و گویندگان قصص، لغویان و ادیبان، شاعران و دانشمندان مبرز شرح داده میشود.
باب هفتم - در فریفتن فرمانروایان و پادشاهان.
باب هشتم - در فریبکاری در عبادات: در این باب چگونگی فریفته شدن عابدان در
تطهیر،
وضو،
اذان،
نماز،
قرائت قرآن،
روزه،
حج،
جهاد،
امر به معروف و نهی از منکر بیان میشود.
باب نهم - در فریفتن زاهدان و عابدان: وی در این باب ترک دنیا، سرزنش علما، رویگردانی از آموختن علم، ترک مباحات، پشمینهپوشی، حب جاه، ژولیدگی، ظاهر زاهدانه، احتراز از خرید، انگشتنما شدن، عجب به عبادت، عمل به اوهام و پندارها به عنوان «واقعه»ها و... را از مصادیق تلبیس ابلیس میشمارد.
باب دهم - در فریفتن صوفیان:
ابن جوزی در آغاز این باب صوفیان را گروهی از زاهدان میشمارد که با صفات، نشانهها و احوالی از زاهدان بازشناخته میشوند. سپس با استناد بر اخبار به بیان وجه تسمیه این گروه به صوفیه و متصوفه میپردازد
و آنگاه مباحثی در نادرستی اعتقادت صوفیان بیان میکند.
باب یازدهم - در فریفتن متدینان در آنچه شبیه کرامات است.
باب دوازدهم - در فریفتن مردم عامی.
باب سیزدهم - در فریفتن عموم مردم با آرزوهای دور و دراز.
۱. در قرآن و
علوم قرآنی:
زاد المسیر فی علم التفسیر،
دمشق، در ۱۴۰۶ق زیر چاپ: المدهش، بغداد، ۱۳۴۸ق.
۲. در حدیث و رجال حدیث و علوم آن:
آفة اصحاب الحدیث، به کوشش
سیدعلی میلانی حسینی،
تهران، مکتبة نینوی الحدیثة؛ اخبار اهل الرسوخ،
قاهره، ۱۳۲۲ق، چاپ دیگر در بمبئی بدون تاریخ.
۳. در مذاهب و اصول و فقه و عقاید: دفع الشبهة التشبیه و الرد علی المجسمة، دمشق، ۱۳۴۵ق.
۴. در وعظ و اخلاق و ریاضات:
بستان الواعظین و ریاض السامعین، قاهره، ۱۹۳۴م، چاپ دیگر در ۱۹۶۳م؛ تلبیس ابلیس یا الناموس فی تلبیس ابلیس، دهلی، ۱۳۲۳، چاپهای دیگر در قاهره، ۱۳۴۰، ۱۳۴۷ و ۱۳۶۸ق (شرح آن گذشت)؛
روح الارواح، قاهره، ۱۳۰۹ق؛
رؤوس القواریر، قاهره، ۱۹۱۴م؛ صید الخاطر، دمشق، ۱۹۶۰م، چاپ دیگر بدون تاریخ؛
عجیب الخطب، تهران، ۱۲۷۴ق؛
لفتة الکبدالی (فی) نصیحة الولد، مطبعة المنار، ۱۹۳۱م؛
یاقوتة المواعظ و الموعظه، قاهره، ۱۳۰۹ق، چاپ دیگر ۱۳۲۲ق.
۵. در
طب:
تنبیه النائم الغمر علی حفظ مواسم عمر، مطبعة الجوائب، ۱۸۸۵م؛ الطب الروحانی، دمشق، ۱۳۴۸ق.
۶. در شعر و
لغت:
تقویم اللسان (در ۱۳۸۵ق آماده طبع بوده است).
۷. در تاریخ، جغرافیا، سیر و حکایات:
اخبار الظراف و المتماجنین، دمشق، ۱۳۴۷ق؛
اخبار النساء، قاهره، چاپ دیگر
بیروت (منسوب به
ابن قیم الجوزیة)؛
الاذکیاء، مصر، ۱۲۷۷ق و چاپهای دیگر ۱۳۰۴، ۱۳۰۶ق و...؛
تلقیح فهوم اهل الاثر، چاپ ناقص در لیدن، ۱۸۹۲م، چاپ
کامل در دهلی، ۱۸۶۹م، چاپ دیگر ۱۹۲۷م؛
الحمقی و المغفلین، دمشق، ۱۳۵۷ق، چاپ دیگر با نام اخبار الحمقی و المغفلین، به کوشش عثمان خلیل، مصر، ۱۹۲۸م؛
الذهب المسبوک فی سیر الملوک، بیروت، ۱۸۸۵م؛
ذم الهوی، قاهره، ۱۹۶۲م؛
صفوة الصفوه، حیدرآباد دکن، ۱۹۳۶-۱۹۳۷م، چاپ دیگر با نام صفة الصفوه، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م؛
مناقب احمد بن حنبل، قاهره، ۱۳۴۹ق؛
مناقب بغداد، بغداد، ۱۳۴۲ق؛
مناقب الحسن البصری، قاهره، ۱۹۳۱م؛
مناقب عمر بن الخطاب یا تاریخ عمر بن الخطاب، قاهره، ۱۳۴۷ق؛
مناقب عمر بن عبدالعزیز یا سیرة عمر بن عبدالعزیز، قاهره، ۱۳۳۱ق، مختصر آن به نام مختصر مناقب عمر بن عبدالعزیز، لایپزیگ، ۱۸۹۹م، و چاپ دیگر آن قاهره، ۱۳۳۱ق؛
ملتقط الحکایات، قاهره، ۱۳۰۹ق؛ المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۹۳۸-۱۹۴۰م (شرح آن گذشت)؛ مولد النبی (صلیاللهعلیهوآله)، بارها به چاپ رسیده است؛
الوفا فی فضائل المصطفی (صلیاللهعلیهوآله)، به کوشش بروکلمان.
علوچی از ۳۸۴
اثر ابن جوزی ۱۳۹ کتاب را به عنوان خطی معرفی کرده
و نام کتابخانههایی را که این نسخهها در آنها نگهداری میشود، آورده و آنها را در موضوعات مختلف بدینشرح طبقهبندی کرده است:
قرآن و علوم قرآنی، ۱۰
اثر؛
حدیث، رجال حدیث و علوم آن، ۱۴
اثر؛
مذهب،
اصول،
فقه و
عقاید، ۱۲
اثر؛
وعظ،
اخلاق و ریاضات، ۷۲
اثر؛
طب، ۳
اثر؛
شعر و لغت، ۲
اثر؛
تراجم عام، ۹
اثر؛
تراجم خاص، ۹
اثر؛
حکایات و قصص، ۵
اثر؛
تاریخ یک
اثر؛
جغرافیا، ۲
اثر.
•
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن جوزی، ابوالفرج»، ج۴، ص۱۴۸۴.