• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن ترکه اصفهانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



علی بن محمد بن افضل‌الدّین محمد بن حبیب‌الله ترکه خجندی اصفهانی ملقب به صائن‌الدّین و مکنی به ابومحمّد، از معروف‌ترین افراد آل ترکه و از دانشمندان قرن نهم هجری در اصفهان است. وی جامع معقول و منقول بود و در کلام و تصوف و علم جفر و علم اعداد و علم حروف و دیگر علوم غریبه و حکمت و فلسفه تبحر داشت.



ابومحمّد صائن‌الدّین علی بن صدرالدّین محمّد بن ابوحامد افضل‌الدّین محمّد بن حبیب‌الله ترکه اصفهانی از معروف‌ترین افراد آل ترکه، و از دانشمندان قرن نهم هجری است. وی عالمی فاضل و حکیمی عارف و ادیبی ماهر بود، در اصفهان متولّد شد. اما از سال تولد او و بسیاری از جزئیات زندگی، دوران کودکی و جوانی، اساتید و شاگردان او اطلاع دقیقی در دست نیست.
حاصل آنچه در کتب تراجم و نیز دو رساله از خود او به نام نفثة المصدور اول و نفثة المصدور دوم آمده این است که صائن‌الدّین از خاندان معروف ترکه در اصفهان بوده که از عهد مغول تا دوره صفویه از شهرت و اعتبار زیادی برخوردار بوده است. این خاندان ترک زبان از شهر خجند در ترکستان برخاسته و بیشتر افراد آن در زمان خود به علم و دانش شهرت داشته‌اند و برخی از آنان چون برادر بزرگ صائن‌الدّین و پس از او خود وی به منصب قضا رسیده‌اند. بی تردید صائن‌الدّین علی بن محمد ترکه معروف‌ترین شخصیت این خاندان و از موقعیت بالای علمی و اجتماعی برخوردار بوده است و همین امر باعث گشت تا مورد تعرض و بدگویی حسودان و بدخواهان و تبعید و آزار و اذیت فرمانروایان زمان خود قرار گیرد.


به نظر می‌رسد که وی ابتدا نزد برادرش به تحصیل پرداخته، سپس به شهرهای مختلف مسافرت کرد، و از محضر علمای آن شهرها بهره برد، و در علوم زمان خود به استادی رسید. در هنگام استیلای تیمور گورکانی بر اصفهان شخصیت‌های بزرگ خاندان ترکه از جمله صائن‌الدّین و برادرش به سمرقند تبعید شدند و از همان دیار بود که صائن‌الدّین به امر برادرش مسافرت پانزده ساله خود را آغاز نمود و به حجاز و شام و مصر و عراق رفت و با کسب فیض از محضر بزرگان علم بر اندوخته‌های علمی خود افزود و پس از اینکه در عراق از مرگ امیر تیمور مطلع شد به اصفهان بازگشت و در آنجا مجلس درس تشکیل داد.


صائن‌الدّین جامع علوم معقول و منقول بود و در کلام و تصوف و علم جفر و علم اعداد و علم حروف و دیگر علوم غریبه و حکمت و فلسفه تبحر داشت. تالیفات و آثار او حاکی از تسلط او در این موارد و نیز آگاهی او نسبت به آرای فقیهان و متکلمان و حکیمان و عارفان است. اشراف او بر منابع شریعت و آگاهی او از حکمت و عرفان و علم حروف به او این فرصت را داد تا برای اثبات مقاصد علمی خود از مزایای هر یک از آنها سود برده و در نهایت عقاید کلامی، فلسفی، عرفانی و حروفی خود را در نظامی واحد و در پرتو شریعت ترسیم نماید.
او در بیان مقاصد خود از فارسی و عربی و نثر و نظم سود برده و در استفاده از قالب‌های کلامی مهارت فوق العاده خود را به ثبوت رسانیده است. مناظرات خمس او توانایی‌اش را در نثر فارسی و کتاب تمهیدش قدرت او را در بهره‌گیری از برهان و عرفان در قالب زبان عربی به خوبی نشان می‌دهد. این خصوصیات از او شخصیتی بی نظیر ساخته و او را مورد توجه و تکریم عالمان و عارفان بزرگی قرار داده است، چنانکه عارف بزرگ شیعی مرحوم سید حیدر آملی پس از اینکه او را در شمار کسانی شمرده که از حکمت و علوم نقلی به علم تصوف و عرفان روی آورده‌اند از او به این عناوین یاد نموده است: «و منهم الامام الفاضل و الحکیم العارف صدر الحق و الملة و الدین الاصفهانی المعروف بترکه.»


با توجه به خصوصیاتی که در مورد شخصیت علمی علی بن محمد ترکه بیان شد، روش او در بیان مقاصد علمی و حقایق عرفانی از ویژگی‌های زیر برخوردار است:

۴.۱ - استفاده از علم الحروف

بسیاری از مباحث علمی و عرفانی در آثار و تالیفات وی با استفاده از علم حروف بیان شده است به‌گونه‌ای که برخی او را متمایل به حروفیان و مؤثر در آنان دانسته‌اند. اعتقاد به خواص حروف در اسلام سابقه‌ای کهن دارد.
ابن ندیم در الفهرست گوید: نخستین کسی که در اسلام به این علم پرداخت ابونصر احمد بن هلال بکیل است و بعد از وی هلال بن وصیف.
ابن خلدون گوید: «علم اسرار الحروف همان علم سیمیا است و از وقتی که غلات متصوفه در اسلام یافت شدند و به خیال راه یافتن به ماورای حواس افتادند و قائل به درجات نزولی و صعودی وجود شدند و ارواح افلاک را مظاهر آسمانی خدا دانستند این علم یافت شد زیرا که اسماء خدا که به وجودآورندگان جهان‌اند مرکب از حروف هستند پس حروف در حقیقت تشکیل دهنده همه عوالم و روح عالم هستند.
حروفیان فرقه‌ای مذهبی می‌باشند که افکار آنان بر علم الحروف نهاده شده و مؤسس این فرقه فضل‌الله استرآبادی است که در روزگار تیمور گورکانی می‌زیسته است. او با بیان معانی شگفت‌انگیز برای آیه‌های قرآن و سخنان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مذهب جدیدی پدید آورد و بنیاد تفسیرهای خود را بر اصالت حروف نهاد. در کتاب‌هایی که توسط او یا پیروانش تالیف شده با القاب مسیح، مهدی، قائم آل محمد، خاتم اولیا، ختم ثانی، مظهر الوهیت، و من عنده علم الکتاب و... از او یاد شده است.
نوشته‌های فضل الله نشان می‌دهد که وی با اندیشه‌های صوفیان و اسماعیلیان و زبانهای عربی و ترکی آشنا بوده و برخی از نوشته‌های عیسوی را دیده است. امیر تیمور امر به قتل او داد و او به پسر تیمور یعنی میرانشاه پناه برد ولی میرانشاه او را به قتل رسانید. قتل او را بین سال‌های ۷۹۶ تا ۸۰۴ ه. ق نوشته‌اند.
در حادثه سوء قصد فردی از حروفیان به نام احمد لر، نسبت به شاهرخ، صائن‌الدّین ترکه مورد سوء ظن قرار گرفت و به اتهام این که او یکی از محرکان بوده است مورد آزار و اذیت قرار گرفت و سرانجام پس از قتل فضل الله پیروان او از قبیل ابوالحسن اصفهانی و نسیمی شاعر به آناتولی فرار کرده و عقاید او را ترویج نمودند و فرقه بکتاش از قلندران و صوفیان آن سرزمین که هنوز هم وجود دارند به عقاید فضل الله گرویدند، اما در ایران پس از دوره تیموری اثری از این فرقه دیده نشده است.
[۱] لغت نامه دهخدا ذیل کلمه حروفیان.
وی غالبا در بیان عقاید و آرای گروه‌ها و فرقه‌های مختلف پیرامون موضوعی از موضوعات، آن موضوع را از دیدگاه علم الحروف تحلیل نموده و آن تحلیل را بر سایر عقاید و نظرات ترجیح می‌دهد، چنانکه در آخر رساله انزالیه، مرجح بودن این روش را بر روش‌های دیگر صریحا بیان نموده است.

۴.۲ - بهره‌گیری از قالب‌های کلامی

صائن‌الدّین در بیان مقاصد خود از قالب‌های کلامی به بهترین وجهی بهره گرفته است لذا در آثار او که به زبان عربی یا فارسی نوشته شده قالب‌های شعر و نثر و مناظره و استدلال و رمز را می‌توان مشاهده نمود.

۴.۳ - استفاده از روش تلفیقی

صائن‌الدّین از جمله کسانی است که در تقویت روش تلفیقی که بعدها در حکمت متعالیه به نحو کامل‌تری به ظهور رسید نقش داشته و از همین روش در بیان مقاصد علمی و عرفانی استفاده نموده است، روشی که برهان و عرفان در آن هماهنگ شده است و هر دو در پرتو وحی و شریعت قرار گرفته و مجموعه آنها در خدمت یک نظام فکری منسجم قرار می‌گیرد. صائن‌الدّین در مقدمه تمهید القواعد بر این نکته تاکید دارد که عارفان و مکاشفان بی بهره از تفکر و برهان، و حکیمان بی نصیب از مشاهده و عرفان هر دو از راه یافتن به بارگاه توحید وجود محروم‌اند، اما آنان که از دو منقبت علم علی و کشف عالی برخوردار شده‌اند مشروط به اینکه حقیقت را به طریقت و طریقت را در سایه شریعت پذیرفته باشند و برهان و عرفان را با وحی و قرآن هماهنگ ساخته باشند به کمال نهایی رسیده‌اند.»


از اساتید و شاگران صائن‌الدّین اطلاع دقیقی در دست نیست آنچه مسلم است این است که صائن‌الدّین مدتی نزد برادر بزرگ خود تلمذ نموده است این مدت را بیست و پنج سال ذکر کرده‌اند. در دوران سفر به بلاد مختلف اسلامی که پانزده سال به طول انجامیده در مصر از محضر سراج‌الدین بلقینی بهره برده است. علاوه بر این از دو شخصیت دیگر یعنی سیدحسین اخلاطی و شمسالدین فناری به عنوان اساتید او نام برده‌اند.


۱. شرح فصوص الحکم ابن عربی (عربی)؛
۲. التّمهید فی شرح قواعد التّوحید (عربی)؛
۳. اصطلاحات الصوفیه (عربی)؛
۴. الاربعینیة یا خصائص عدد الاربعین (شرحی است به زبان عربی بر حدیث من حفظ اربعین حدیثا)؛
۵- اجازه روایت کتاب المصابیح (اجازه‌ای است به عربی برای یکی از فضلای عصر خود)؛
۶. انزالیه (رساله‌ای است به زبان عربی در جواب پرسشی در مورد علت تقدم «باء» بر تمام حروف در قرآن کریم به روش حروفی)؛
۷. تقدیم العقل علی النفس (به زبان عربی و با استفاده از علم الحروف)؛
۸. حاشیه بر خطبه کشاف زمخشری (عربی)؛
۹. رساله‌ای در شرح حقیقت وحدت مطلقه ذاتیه (عربی)؛
۱۰. شرح البسمله (به زبان عربی در بیان معنای «بسم الله الرحمن الرحیم» به روش اهل حق
۱۱. شرح تجلی ذاتی (شرح کلام ابن هود مغربی در تجلی ذاتی و به زبان عربی)؛
۱۲. شرح حدیث الایمان (شرحی است فلسفی، عرفانی و حروفی به زبان عربی بر دو حدیث «ان لکل شی ء قلبا و قلب القرآن یس» و «انزل القرآن علی سبعة احرف»)؛
۱۳. شرح حدیث «خیر الحدیث کتاب الله و خیر الهدی هدی محمد صلی الله علیه و آله» (عربی)؛
۱۴. شرح نظم الدر (شرح تائیه کبرای ابن فارض مصری به زبان فارسی)؛
۱۵. شرح نظم الدر (شرح تائیه کبرای ابن فارض مصری به زبان عربی)؛
۱۶. المحمدیه (به زبان عربی و در بیان این که چگونه احکام شرعی محمدی را بدون توسل به فنون عقلی و علوم ظاهری از خود آنچه بر پیامبر نازل شده می‌توان استنباط کرد و نیز در بیان آثار و خواص کلمه محمد به روش عرفانی و علم حروف)؛
۱۷. المفاحص (به زبان عربی در علم عدد)؛
۱۸. المناهج (به زبان عربی در منطق)؛
۱۹. مهر نبوت (عربی)؛
۲۰. مخزن الغرائب؛
۲۱. منشآت؛
۲۲. نفثة المصدور اول (فارسی)؛
۲۳. نفثة المصدور دوم (فارسی، در این دو کتاب از سرگذشت خود سخن به میان آورده و تهمت‌هایی را که ناروا به او بسته‌اند پاسخ می‌گوید)؛
۲۴. سؤال الملوک (فارسی است و در بیان علم حروف)؛
۲۵. شرح ده بیت از محیی الدین ابن عربی (فارسی)؛
۲۶. شرح گلشن راز (فارسی است و با تصحیح و تعلیق دکتر دزفولیان در سال ۱۳۷۵ ه. ش توسط انتشارات آفرینش نشر یافته است.)؛
۲۷. ضوء اللمعات (شرح لمعات عراقی به زبان فارسی)؛
۲۸. شق القمر و بیان ساعت (تفسیر آیه «اقتربت الساعة و انشق القمر» به روش فقیهان، محدثان، متکلمان، حکیمان، صوفیان، حروفیان و علماء اهل البیت به زبان فارسی)؛
۲۹. شرح حدیث عماء (به روش عرفانی و حروفی و به زبان فارسی)؛
۳۰. مبدا و معاد (به روش اهل حق و عرفان و به زبان فارسی)؛
۳۱. مدارج افهام الافواج فی تفسیر آیة ثمانیة ازواج (به روش علماء ظاهر و باطن و به زبان فارسی
۳۲. معنی علم صرف (به زبان فارسی و به روش حروفی در بیان حقیقت علم صرف)؛
۳۳. مناظرات خمس (به زبان فارسی و مشتمل بر پنج مناظره به روش داستان‌های فلسفی و عرفانی با عناوین مناظره عقل با عشق، وهم با عقل، وهم با خیال، سمع با بصر و عاشق با معشوق)؛
۳۴. اسرار الصلوة (به زبان فارسی و در بیان رموز و اسرار نماز به روش عرفانی)؛
۳۵. اعتقاد (به زبان فارسی و در باب اعتقادات مؤلف)؛
۳۶. اعتقادات (به زبان فارسی و در پاسخ به بدخواهان خود)؛
۳۷. بزم و رزم (مناظره‌ای است به زبان فارسی میان قلم و شمشیر)؛
۳۸. تحفه علائی (فارسی)؛
۳۹. ترجمه احادیث (فارسی)؛
۴۰. رساله انجام (به زبان فارسی و در تمییز علم حروف از تصوف)؛
۴۱. مقبول الملوک یا خواصّ الحروف؛
۴۲. رساله معما (فارسی)؛
۴۳. رساله قابلیت (فارسی)؛
۴۴. رساله نقطه (شرحی است به زبان فارسی بر حدیث «اَنَا نُقْطَه الَّتی تَحْت الْباء»)؛
۴۵. سلم دار السلام (به زبان فارسی و در بیان احکام ارکان ایمان و اسلام
۴۶. اطوار ثلاثه یا اطوار الصّوفیه؛ (شرحی است به زبان فارسی در بیان سه طور از اطوار صوفیان که هر یک به گروه خاصی مربوط است)؛
۴۷. شرح نهج البلاغه؛
۴۸. منظومه‌های فارسی و عربی.


وی در دستگاه امیرزادگان تیموری، صاحب شهرت و احترام بود، در زمان حکومت شاهرخ به قضاوت شهر یزد منصوب شد؛ امّا پس از مدّتی به فساد عقیده متّهم شد، و به دستور شاهرخ به هرات رفت، و با نوشتن کتاب نفثه المصدور به دفاع از خود پرداخت. در سال ۸۳۰ق پس از آن که احمدلر که از پیروان فضل‌اللّه استرآبادی پیشوای حروفیّه بود، در مسجد هرات، شاهرخ را کارد زد، صائن‌الدّین نیز به همکاری با توطئه گران متّهم، و مدّتی محبوس، و اموالش مصادره شد. عاقبت با خانواده‌اش آواره شهرها گردید. پس از مدّت‌ها دربه‌دری به بایسنغر فرزند شاهرخ توسّل جست، و از او امان یافت، و مدّتی به قضاوت نیشابور مشغول شد.
در سال‌های ۸۰۸ و ۸۰۹ ه.ق پیرمحمد نوه تیمور و پسر شاهرخ والی فارس شد و صائن‌الدّین را به شیراز دعوت کرد و چون حکومت اصفهان به میرزا اسکندر رسید، صائن‌الدّین مورد عنایت او قرار گرفت و به اصفهان بازگشت و از نفوذ و اعتبار فراوانی برخوردار شد. پس از طغیان میرزا اسکندر بر شاهرخ و گرفتار آمدن او به دست شاهرخ، صائن‌الدّین انزوا اختیار نمود و لکن به سبب تقرب او به اسکندر از کید دشمن ایمن نبود لذا دو بار از اصفهان به خراسان سفر کرد و در سفر دوم به آن دیار مورد عنایت شاهرخ قرار گرفت و منصب قضا در یزد به او سپرده شد. انتصاب او به این مقام، بدخواهان را بیشتر برانگیخت و او را به عدول از طریقه سنت و جماعت و گرایش به تصوف متهم ساختند، اتهامی که نوشته‌ها و تالیفات وی نیز آن را تقویت می‌کرد لذا به هرات دعوت شد تا در این مورد از او بازجویی شود.
او کتاب نفثة المصدور اول را در شرح این اتهامات و دفاع از خود نوشته است. وی در این رساله می‌گوید: «در این مملکت مردم به علم هیئت و نجوم که بسا مواد مخالف صریح شرع در آنها موجود است مشغول‌اند و کسی اعتراض نمی‌کند ولی به من که در جوانی چیزی در باب تصوف نوشته‌ام اما در عمل همواره به علم فقه و حدیث مشغولم و شغلم از عهد تیمور تا به حال قضاوت و رسیدگی به امور شرعی است اعتراض می‌کنند و این اعتراض مبتنی بر اغراض است زیرا گذشته از اینکه شیوه من صوفی‌گری نیست، خود علم تصوف نیز از علوم اسلامی است و مشایخ بزرگوار همه از اهل‌سنت و جماعت بوده‌اند و در عهد ما خواجه محمد پارسا که از علما و کبار مشایخ و متصوفه بود، تیمور و کافه ناس از او فراوان احترام می‌کردند و کسی بر وی اعتراض نداشت پس هرگاه من صوفی باشم کسی را حق اعتراض نیست.
[۱۰] لغت نامه دهخدا ذیل صائن اصفهانی به نقل از نفثة المصدور اول



وی در ۱۴ ذی حجّه ۸۳۵ق در هرات وفات یافت. شیخ آقابزرگ او را از اعلام شیعه شمرده است.
[۱۱] مهدوی، سیدمحمدحسین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص۵۹.
[۱۲] نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر، صص۲۷۴ ۲۷۵.
[۱۵] فقیه‌ایمانی، مهدی، تاریخ تشیّع اصفهان، ص۳۳۲ .
[۱۶] فقیه‌ایمانی، مهدی، تاریخ تشیّع اصفهان، ص۳۳۵.
[۱۷] نوایی، عبدالحسین، رجال حبیب السّیر، ص۱۲۳.
[۱۸] ابن ترکه اصفهانی، صائن‌الدین، تمهید القواعد، مقدّمه.
[۱۹] اصفهانی افندی، میرزاعبدالله، ریاض العلماء، ج۴، ص۲۴۰.
[۲۰] شیرازی، محمدمعصوم، طرائق الحقایق، ج۳، ص۶۸-۶۹.
[۲۱] آژند، یعقوب، حروفیّه در تاریخ، ص۸۰-۸۱.



تمهید القواعد (ابن ترکه)
شرح فصوص الحکم (ابن ترکه)


۱. لغت نامه دهخدا ذیل کلمه حروفیان.
۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۴، ص۴۳۴.    
۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۱، ص۳۰۹.    
۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۴، ص۲۰۹.    
۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۱، ص۶۸.    
۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۷، ص۲۷۲.    
۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۵، ص۳۲۱.    
۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۸، ص۵۳.    
۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۰.    
۱۰. لغت نامه دهخدا ذیل صائن اصفهانی به نقل از نفثة المصدور اول
۱۱. مهدوی، سیدمحمدحسین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص۵۹.
۱۲. نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر، صص۲۷۴ ۲۷۵.
۱۳. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانه الادب، ج۳، ص۳۴۳.    
۱۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۹، ص۵۷۰.    
۱۵. فقیه‌ایمانی، مهدی، تاریخ تشیّع اصفهان، ص۳۳۲ .
۱۶. فقیه‌ایمانی، مهدی، تاریخ تشیّع اصفهان، ص۳۳۵.
۱۷. نوایی، عبدالحسین، رجال حبیب السّیر، ص۱۲۳.
۱۸. ابن ترکه اصفهانی، صائن‌الدین، تمهید القواعد، مقدّمه.
۱۹. اصفهانی افندی، میرزاعبدالله، ریاض العلماء، ج۴، ص۲۴۰.
۲۰. شیرازی، محمدمعصوم، طرائق الحقایق، ج۳، ص۶۸-۶۹.
۲۱. آژند، یعقوب، حروفیّه در تاریخ، ص۸۰-۸۱.



نرم افزار عرفان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
مهدوی، سید مصلح‌الدین، اعلام اصفهان، ج۱، ص۵۸.    







جعبه ابزار