ابن اسحاق (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوعبدالله محمد بن اسحاق بن یسار قرشی مخرمی (
۸۰-
۱۵۱ق)، معروف به ابن اسحاق، مورخ، محدث، نسبشناس، آگاه به سیر
و مغازی
و قصص پیامبران
و از نخستین سیرهنویسانی است که زندگانی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به رشته تحریر درآورد. ابن اسحاق از از
امام باقر (علیهالسّلام) و امام صادق (علیهالسّلام) روایت نقل کرده است.
ابوعبدالله (
ابوبکر) محمد بن اسحاق بن یسار قرشی مخرمی مطلبی مدنی، معروف به ابن اسحاق، مورخ، محدث، نسبشناس، آگاه به سیر
و مغازی
و قصص پیامبران
و از نخستین سیرهنویسانی است که زندگانی پیامبر (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) را به رشته تحریر درآورد. وی از نژاد ایرانی است
و جد او یسار در سال
۱۲ق و در
جنگ عین التمر (شهری نزدیک انبار
) اسیر شد
و نخستین اسیر عراقی بود که به
مدینه آورده شد
و از موالی قیس بن مخرمة بن مطّلب بن عبدمناف گشت.
پدرش
اسحاق نیز از راویان
امام حسن (علیهالسّلام) و از اصحاب
امام سجاد و امام باقر (علیهماالسلام) بود.
ابن اسحاق در حدود ۸۰
یا
۸۵ق در مدینه ولادت یافت.
وی زمان زیادی در مدینه نماند
و در
طلب علم به مناطق مختلف از جمله
جزیره اسکندریه (در سال
۱۱۹ق)،
کوفه و ری مسافرت کرد
و در نهایت در
بغداد اقامت گزید. او علاوه بر پدرش اسحاق
و عمویش
موسی بن یسار بن خیار،
از امام باقر (علیهالسّلام)
و امام صادق (علیهالسّلام) و همچنین
ابن شهاب زهری،
قاسم بن محمد بن ابیبکر،
ابان بن عثمان بن عفان،
عِکرمة بن خالد مخزومی،
عاصم بن عمر بن قَتاده،
عبدالرحمان بن هرمز اعرج،
محمد بن مُنْکَدِر،
محمد بن یحیی بن حبّان،
شعبه،
محمد بن سائب کلبی و برخی دیگر روایت کرده است.
زیاد بن عبدالله بکائی (م
۱۸۳ق)،
یونس بن بکیر (م
۱۹۹ق)،
شعبة بن حجّاج،
یزید بن ابی حبیب و یحیی بن سعید انصاری (هر دو از
تابعین)،
ابوشهاب حنّاط،
سفیان بن سعید ثوری،
سفیان بن عُیینه،
محمد بن یزید واسطی و برخی دیگر نیز از او روایت کردهاند.
بخاری به نقل از
ابراهیم بن حمزه میگوید:
ابراهیم بن سعد احادیث بسیاری در فروعات از ابن اسحاق شنیده
و روایت کرده است.
ابن اسحاق تشنه فراگیری دانش
و گردآوری حدیث بود
و اگر
خبر مییافت فردی
اخبار و احادیثی دارد، به سراغش رفته
و با این استدلال که اگر به او بیاموزد این مزیت را دارد که در صورت فراموشی او، فرد دیگری آنها را از حفظ دارد، افراد را وادار به در اختیار گذاشتن روایاتشان میکرد. گویند که هزار حدیث نقل کرده که هیچ کس دیگری روایت نکرده است.
وی در این راه تا آنجا پیش رفت که به امیرالمحدثین ملقب شد.
گستره دانش او به قدری بود که به هنگام
تدریس، اگر وارد شاخهای میشد امکان خروج از آن حوزه را پیدا نمیکرد
و زمان به پایان میرسید.
زُهْری و ابن عیینه میگویند: مادامی که ابن اسحاق در مدینه باشد، چراغ علم
و دانش در این شهر افروخته است.
هنگامی که از ابن شهاب در مورد مغازی رسول الله (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) سؤال شد، وی ابن اسحاق را داناترین مردم در این مورد معرفی کرد.
شافعی نیز میگفت: هر کس بخواهد در مغازی مهارت پیدا کند، نیازمند محمد بن اسحاق است.
با این همه،
دارقطنی و برخی دیگر وی را به اتهام
تشیع،
قدری بودن و تدلیس در احادیث تضعیف کردهاند
که گویا رقابت، یکی از عوامل آن بوده
و از قول مصعب تصریح شده است که
طعن بر او به خاطر مسائلی غیر از حدیث بود.
خطیب بغدادی خبر از جناح بندیهایی در مدینه داده
و میگوید:
ابن ابی ذئب،
عبدالعزیز ماجشون،
ابن ابی حازم و محمد بن اسحاق از مخالفان
و منتقدان
مالک بن انس بودند
و ابن اسحاق خود را جراح کتابهای مالک دانسته
و میگفت: نوشتههایش را بیاورند تا ایرادات آنها را بیان کند
و چون از فاطمه دختر منذر همسر
هشام بن عروه روایت میکرد، هشام آن را برنتافت
و به صف مخالفانش پیوست. این مسائل باعث شد تا محدثانی مثل برخی از علما، مالک بسیاری از دانشمندان معاصر خود را که مشهور به صلاح، دینداری، امانت
و موثق بودند، جرح میکرد
و مخالفت مالک با ابن اسحاق بر همگان آشکار بوده است.
ابن اسحاق در همه جای قلمرو اسلامی مخالف داشت مثلاً
مکی بن ابراهیم که از شاگردان او بوده
و در شهر ری در بیست جلسه درسش حضور یافته، تنها به دلیل اینکه برخی روایات استاد به مذاقش خوش نیامده، درس او را ترک کرده است
و یا
یزید بن هارون را که در سال
۱۹۳ق در
بقیع حدیث میگفته، گروهی از ذکر روایات محمد بن اسحاق باز میدارند.
با وجود این، برخیها مانند
ابن حبّان (م
۳۵۴ق)
و ابن سید الناس (م
۷۳۴ق) سخت از وی دفاع کرده
و به دفع شبهات
و اتهامات از وی پرداختهاند.
ابن اسحاق بنابر مشهور در سال ۱۵۱ق در بغداد درگذشت
و در
گورستان خیزران دفن شد.
پس از تشکیل
دولت عباسیان، ابن اسحاق در
حیره به دستور
منصور عباسی (خلافت
۱۳۶-
۱۵۸ق) کتابی از آفرینش آدم تا آن زمان را برای
مهدی (خلافت ۱۵۸-
۱۶۹ق) پسر خلیفه نوشت که خیلی مفصل بود
و آن را در خزانه دولتی گذاشته
و از روی همان، کتابی مختصر فراهم آورد.
کتاب ابن اسحاق شامل سه یا چهار بخش شامل تاریخ پیامبران از آغاز تا
بعثت،
سیره پیامبر اسلام، مغازی آن حضرت
و تاریخ خلفا بوده است.
ابن اسحاق بخش المبتدا را با استفاده از مآخذ اهل کتاب
و از طریق راویان
یهودی و مسیحی یا آنان که مسلمان اما متاثر از
اهل کتاب بودهاند
و با تعبیر «عن بعض اهل العلم من اهل الکتاب الاول» نقل کرده است.
متن تهیه شده ابن اسحاق به طور کامل به دست ما نرسیده
و تنها تهذیب آن توسط
عبدالملک بن هشام (م
۲۱۸ق) به نام
السیرة النبویه که به نام خود اوست، در دسترس ما قرار گرفته است. وی از طریق زیاد بن عبدالله بکائی از ابن اسحاق روایاتی نقل کرده
و آنگونه که در مقدمه کتاب آورده، علاوه بر حذف بخش المبتدا
و تاریخ الخلفاء، مطالبی که بی ارتباط با پیامبر (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) دیده
و یا شاهدی از قرآن بر آن نیافته، همچنین برخی اشعار
و احادیث
و مطالبی که
شنیع میدانسته، حذف کرده
و در عوض، مطالبی دیگر بر آن افزوده است.
در مورد اشعار موجود در
سیره ابن اسحاق،
ابن سلام (م
۲۳۱ق) نیز بسیار از وی انتقاد نموده
و مینویسد: وی از افرادی
شعر نقل کرده که هرگز شعر نسرودهاند.
طبری بخش زیادی از سیره ابن اسحاق مشتمل بر المبتدا، سیره
و تاریخ خلفاء را در کتاب خود نقل نموده،
چنان که
خلیفة بن خیاط (م
۲۴۰ق) نیز
اخبار مربوط به فتوحات
و جریانات رده را از ابن اسحاق گرفته،
که ظاهراً از همان کتاب
اخبار الخلفاء او بوده است.
اخیراً بخشی از کتاب ابن اسحاق در کتابخانه قرویین
فاس مراکش و قطعه دیگری در کتابخانه ظاهریه دمشق پیدا شده
که محمد حمیدالله
و سپس
سهیل زکّار جداگانه تصحیح
و چاپ کردهاند. راوی این بخش،
یونس بن بکیر است که روایاتی از دیگران را ضمیمه سیره ابن اسحاق کرده است.
برخی از مباحث که در این بخش آمده، چنین است: زندگانی
عبدالمطلب زندگی رسول خدا (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) از تولد تا بعثت ذکر
اسلام برخی از بزرگان
مهاجرین و انصار زوجات الرسول حدیث الاسراء
و غزوه احد است.
دیگر آثار ابن اسحاق عبارتاند از: الفتوح
اخبار کلیب
و جساس که نسخهای از آن در کتابخانه آل سید عیسی العطار در
بغداد بوده است
و کتاب حرّاب (حرب) البسوس بین
بکر و تغلب ابنَی وائل بن قاسط که در کتابخانه مذکور موجود است.
همچنین کتابهای دیگری بدو منسوب است: کتاب خطی در کتابخانه پاریس به نام سیر العرب الاربع حدیث الاسراء
و المعراج، در کتابخانه طلعت در
قاهره و اخبار صفین فی اصح الروایة
و اتمها روایة محمد بن اسحاق
و عمر بن سعید
و غیرهما من العلماء المحققین، در کتابخانه برلین.
• پژوهشگاه فرهنگ
و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۶۴۶-۶۴۷، برگرفته از مقاله «محمد ابن اسحاق».