• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابراهیم بن حسین کسائی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: ابراهیم بن حسین کسائی.


ابراهیم بن حسین کسائی (پیش از ۲۰۰-۲۸۱ق)، ، معروف به سیفنّه و ابن دیزیل، از قاریان قرآن و راویان مورد اعتماد نزد اهل سنت در قرن سوم هجری قمری بود.
وی شصت سال از عمر خود را به منظور جمع حدیث در سفرهای طولانی گذراند.



ابواسحاق ابراهیم بن حسین بن علی بن دیزیل کسائی همدانی، معروف به سیفنّه و ابن دیزیل، را به این سبب سیفنّه لقب داده بودند که وی هرگاه به عالمی برمی‌خورد، تا همه احادیث او را نمی‌نوشت، او را رها نمی‌کرد. سیفنّه نام پرنده‌ای است که گویند: هرگاه برِ درختی می‌نشیند تمام برگ‌های آن را یا می‌خورد یا می‌کند و دور می‌ریزد.
او را به خاطر کثرت ملازمتش با عفّان بن مسلم، دابّه عفان نیز نامیده‌اند. ذهبی ولادت او را‌ اندکی قبل از ۲۰۰ق دانسته است.


کسائی در حجاز، شام، مصر، عراق و جبال استماع حدیث کرد و از کسانی چون عفّان بن مسلم انصاری، علی بن عیاش حمصی، آدم بن ابی ایاس عسقلانی و اسماعیل بن ابی اویس مدنی حدیث شنید.
قرائت قرآن را نزد قالون که از روات قرائت نافع بوده آموخت و از او روایت نمود و به گفته‌ای، شصت سال از عمر خود را به منظور جمع حدیث در سفرهای طولانی گذراند.


أَبُو عَوَانَه اسفراینی، احمد بن‌ هارون بَرْدِیْجِی، عمر بن حفص مُسْتَمْلِی و احمد بن مروان دینوری از ابواسحاق روایت کرده‌اند.


کسائی در ضبط و کتابت حدیث چندان دقیق بود که می‌گفت: اگر کتابم در دستم باشد و احمد بن حنبل در طرف راستم، و یحیی بن معین در طرف چپم باشند، نگرانی ندارم یعنی از نوشتن آن عاجز نیستم.
ابن عساکر به نقل از حاکم نیشابوری، او را ثقه و امین دانسته و صحت اسناد وی را مورد تایید قرار داده است.


چیزی از آثار ابن دیزیل بر جای نمانده و کتاب صفّین تنها اثری است که به او منسوب است.
ابن کثیر کتاب مصنّفات را نیز به وی نسبت داده و می‌گوید که یکی از مجلدات بزرگ و حجیم آن درباره جنگ صفین است.
حاجی خلیفه نیز جزئی را که مشتمل بر حدیث افک بوده، منسوب به ایشان دانسته است.
ابن ابی الحدید قطعاتی از کتاب صفین وی را در شرح نهج البلاغه نقل کرده و بعضی از آنها را نصر بن مزاحم نیز از طریق دیگر در کتاب وقعة الصفین خود آورده است.
[۱۷] منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۳۹۵.



ابن دیزیل به سال ۲۷۷ یا ۲۸۱ق درگذشت. (دیگر منابع: )


۱. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۴، ص۲۳۵.    
۲. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱۳، ص۴۲۴.    
۳. ذهبی، محمد بن احمد، تذکرة الحفاظ، ج۲، ص۱۳۸.    
۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۸۵.    
۵. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۲۲۷.    
۶. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱۳، ص۴۲۴.    
۷. ابن جزری، محمد بن محمد، غایة النهایه، ج۱، ص۱۱.    
۸. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۳۹۱.    
۹. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۸۵.    
۱۰. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۸۶.    
۱۱. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۳۹۲.    
۱۲. ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۲۲.    
۱۳. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۱، ص۸۱.    
۱۴. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۵۸۳.    
۱۵. نهج البلاغه ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۲۲.    
۱۶. ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۰۶ -۲۰۸.    
۱۷. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۳۹۵.
۱۸. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۱۹۰.    
۱۹. ابن حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۸، ص۸۶.    
۲۰. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱۳، ص۴۲۵.    
۲۱. سهمی، حمزة بن یوسف، تاریخ جرجان، ص۳۰۱.    
۲۲. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۱، ص۱۰۷.    
۲۳. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۱، ص۴۰۳.    
۲۴. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۱، ص۴۹.    
۲۵. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۱، ص۲۴.    
۲۶. ابن منظور، محمد بن مکرم، مختصر تاریخ دمشق، ج۴، ص۴۶.    
۲۷. ابن عماد حنبلی، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۳، ص۳۳۲.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم کسائی»، ج۱، ص۷۹-۸۰.






جعبه ابزار