• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابراهیم بن حجاج لخمی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابراهیم بن حجّاج لخمی، حاکم اشبیله در قرن سوم قمری بود. به‌نوشته مورخان وی مردی خوش‌اخلاق، ستوده خصال و بخشنده بود و در دوران او شهر اشبیلیه به‌شکل بی‌سابقه‌ای شکوفا شد.



ابواسحاق رهبر بنی حجّاج در اشبیلیه بود که نسبشان به لخم و در همان‌حال از طرف مادری از طریق ساره قوطیه نواده سلطان کُت به سلاطین کُت می‌رسید. پس از کشته شدن برادرش عبدالله در آشوب و نبرد میان خاندانش با خاندان بنی خلدون، جانشین او شد. آن‌گاه این دو خاندان موافقت کردند که با هم بر اشبیلیه و قرمونه حکم برانند، ولی ابراهیم مخفیانه کریب رهبر بنی خلدون و برادرش خالد را کشت و خود به تنهایی بر اشبیلیه و قرمونه حکومت کرد؛ گرچه طبق معاهده می‌بایست بنی حجاج و بنی خلدون متفقاً بر این دو شهر حکومت کنند. عبدالله امیر‌ اندلس نیز حکمرانی ابراهیم را به رسمیت شناخت و او را در جای خود تثبیت کرد.


ابراهیم با عمر بن حفصونِ شورشگر، هم پیمان شد و همراه او با نیروهای امیر عبدالله جنگید، امّا پس از آن‌که امیر عبدالله پسر او عبدالرحمان را که به گروگان گرفته بود، آزاد کرد و ابراهیم دوباره به اطاعت و فرمانبری از امیر عبدالله بازگشت و ابراز وفاداری کرد. ابراهیم همت و ابتکار خود را برای کنترل و اداره حکومتی خود صرف کرد و شیوه پادشاهان را پیش گرفت و درباری به پا کرد و گارد ویژه‌ای متشکل از پانصد سواره نظام (غیر از پیاده نظام) تشکیل داد و شهر قرمونه را پایگاه نظامی خود کرد و در آن شهر اصطبل‌های خود را قرار داد. مالیات برقرار و سیستم اداری و قضایی را اصلاح کرد و روابط میان خود و قرطبه را بهبود بخشید و امیر عبدالله را با دادن نیروهای کمکی در برخی از جنگ‌هایش و فرستادن هدایا و پیشکش‌ها یاری کرد. ابراهیم علاوه بر اینها مردی خوش اخلاق، ستوده خصال و بخشنده و دربارش مانند دربار بنی‌امیه بود و در دوران او شهر اشبیلیه به‌شکل بی‌سابقه‌ای شکوفا شد.
او شاعران را پیش آورد و به آنان میدان داد و عالمان و صاحبان فن و هنرمندان را تشویق کرد و با دادن صله و پاداش گرامیشان داشت. از جمله شاعران او، ابوعمر، احمد بن عبدربه، نویسنده کتاب العقد الفرید بود که ابراهیم را مدح کرد و مورد قدردانی و تفضل او قرار گرفت و قدر و قیمتش دانسته شد. ابراهیم به افرادی که از خانواده‌های اصیل و شریف بودند، با دادن صله و پاداش توجه و عنایت می‌کرد. او در اشبیلیه درگذشت و حکومتش میان دو فرزندش تقسیم شد؛ بدین‌ترتیب که عبدالرحمان حاکم اشبیلیه و محمد حاکم قرمونه شد.
[۳] ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۷، ص۳۸۱.
[۴] ابن حیان القرطبی، حیان بن خلف، المقتبس، ص۱۳۰.



۱. ابن عذاری مراکشی، محمد بن محمد، البیان المغرب، ج۲، ص۱۲۵-۱۲۷.    
۲. ابن ابار، محمد بن عبدالله، الحلة السیراء، ج۲، ص۳۷۶.    
۳. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۷، ص۳۸۱.
۴. ابن حیان القرطبی، حیان بن خلف، المقتبس، ص۱۳۰.
۵. عنان، محمد عبدالله، دولة الاسلام فی الاندلس، ص۳۳۳.    



عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۱۴۵.







جعبه ابزار