• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَبَد (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَبَد (به فتح الف و باء) از مفردات نهج البلاغه، به معنای ظرف زمان، عبارت است از همیشگی و دائمی بودن چیزی.
در این نوشتار به مفهوم، استعمال زیاد آن در بیان حضرت امیر (علیه‌السلام) پرداخته می‌شود.



أَبَد به معنای ظرف زمان است به معنی همیشه و دائما.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:


۲.۱ - أَبَداً - خطبه ۱۶۱ (توصیه به تقوی)

امیرالمومنین (علیه‌السلام) در خطبه ۱۶۱ می‌فرمایند:
«أوصيكُمْ عِبادَ اللهِ، بِتَقْوَى اللهِ وَ طاعَتِهِ، فَإنَّها النَّجاةُ غَداً، وَ الْمَنْجاةُ أَبَداً
«اى بندگان خدا! شما را به تقوا و اطاعت خداوند توصيه مى‌كنم كه موجب رستگارى فردا و نجات ابدى است.»

۲.۲ - الاَْبَدُ - خطبه ۱۰۸ (درباره خداوند متعال)

ابدا به معنای وصف آمده. به معنی دائم و بی‌پایان چنان‌که درباره خدا فرموده:
«أَنْتَ الاَْبَدُ فَلا أَمَدَ لَكَ، وَ أَنْتَ الْمُنْتَهَى فَلا مَحيصَ عَنْكَ.»
«خدایا تو جاودانی تو را مدتی و پایانی نیست و تو آخری، راه فراری از تو نیست، فرار از تو، فرار کردن به سوی توست.»

۲.۳ - مُؤَبَّدٌ - حکمت ۱۷۰ (درباره طمع)

این کلمه مجموعا بیست و دو بار در «نهج البلاغه» به کار رفته، دو بار با الف و لام، شانزده بار بدون الف و لام؛ و نیز به‌صورت «ابدیّت» و «مؤبّد» مانند:
«الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ
«طمع بردگى جاويدان است.»

۲.۴ - أَبَدِيَّة - خطبه ۱۶۳ (خلقت کائنات)

امام (صلوات‌اللّه‌علیه) درباره خلقت کائنات فرموده:
«لَمْ يَخْلُقِ الاْشْياءَ مِنْ أُصول أَزَلِيَّة، وَ لا مِنْ أَوائِلَ أَبَدِيَّة، بَلْ خَلَقَ ما خَلَقَ فَأَقامَ حَدَّهُ، وَ صَوَّرَ ما صَوَّرَ فَأَحْسَنَ صورَتَهُ.»
«مخلوقات را از موادى كه ازلى و ابدى باشند نيافريده، بلكه آن‌ها را از عدم به وجود آورد و برايشان حدّى تعيين فرمود و آن‌ها را به نيكوترين وجه صورت‌گرى كرد.»


۱ - این مطلب بدین صورت: «ماده قدیم و ابدی نیست» برای اولین بار در اسلام توسط امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) مطرح شده و قبل از وی سابقه‌ای ندارد، و کاملا بهت‌انگیز است. لذا باید گفت: امام (صلوات‌اللّه‌علیه) از زمان جلوتر رفته و بحق «باب مدینة العلم» می‌باشد.
۲: اگر مادّه ازلی باشد ابدی نیز خواهد بود، این کلام، ازلی و ابدی بودن مادّه هر دو را نفی می‌کند.
۳: این کلام حق است ماده امکان ندارد قدیم باشد، زیرا مادّه هر چه باشد ممکن‌ الوجود است، وجود و عدم نسبت به آن علی‌السوّیه می‌باشد؛ ذاتش نه اقتضای وجود دارد و نه اقتضای عدم. چنین چیزی محال است قائم بنفس بوده و هستی را از خود داشته باشد. بلکه مادّه هستی را از واجب‌ الوجود دریافت کرده است. بنابراین برهان امکان و وجوب بهترین دلیل برای حدوث و خلقت مادّه است.
۴: کلام امام (صلوات‌اللّه‌علیه) در حدوث کائنات صراحت دارد، به عبارت دیگر: جهان که «ما سوی‌اللّه» باشد حادث است، به این معنی که «نبوده بعدا به وجود آمده است»، چنانکه متکلّمان گویند. و ظواهر آیاتی امثال (قُلِ اللّٰهُ خٰالِقُ کُلِّ شَیْءٍ) همین است.



در روایت صحیحی در کافی از امام باقر (صلوات‌اللّه‌علیه) نقل شده که فرمود:
«كانَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ لا شَيْ‌ءَ غَيْرُهُ وَ لَمْ يَزَلْ عالِماً بِما يَكونُ فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ كَوْنِهِ كَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ كَوْنِهِ.»



۵: بنابر نظریّۀ حق ملاّ صدرا: زمان زائیده حرکت جوهری و حوادث است، علی هذا خداوند کائنات را در «لا زمان» آفریده و قبل از کائنات نه چیزی بود و نه زمانی، و با خلقت کائنات هم اشیاء موجود شده و هم زمان به وجود آمده است.
۶: فلاسفه الهی گویند: مناط احتیاج شیء به علّت، امکان ذاتی آنست نه حدوث آن، آن‌ها کائنات را ممکن ذاتی و قدیم زمانی می‌دانند و گویند: خدا مانند خورشید و کائنات مانند شعاع آنست، شعاع در هر حال از خورشید بوده و وابسته به آن است خواه بگوئیم: از اوّل با خورشید بوده و یا بعدا به وجود آمده است، ولی آن‌ها فرض اوّل را قبول دارند، دلیلشان فیّاض علی الاطلاق بودن خداست.



مرحوم شهید مطهری فرماید: فلاسفه هیچ دلیلی از خود عالم بر قدیمی بودن آن ندارند و فقط می‌گویند: خدا فیّاض علی الاطلاق و قدیم الاحسان است امکان ندارد فیض و احسان او را منقطع و محدود بدانیم. چنان‌که دیدیم قول فلاسفه مخالف ظواهر آیات و مخالف روایات و نهج البلاغه است.



مواردی متعدد از این مادّه در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است.


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۹.    
۲. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۵.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۵۲، خطبه ۱۶۱.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۷۸، خطبه ۱۵۹.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۳۰، خطبه ۱۶۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۵۳.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۲۷.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۳۱.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۶، ص۲۷۳.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله‌، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۴۰۹-۴۱۰.    
۱۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۲۳۸-۲۳۹.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۴۴، خطبه ۱۰۸.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۲۰۹، خطبه ۱۰۷.    
۱۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۵۸، خطبه ۱۰۹.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۳۳.    
۱۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۷.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۸-۸۹.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۴، ص۵۵۵.    
۱۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله‌، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۳۱۹.    
۲۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۷، ص۱۹۸.    
۲۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۱۷، حکمت ۱۷۰.    
۲۲. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۹۴، حکمت ۱۸۰.    
۲۳. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۰۱، حکمت ۱۸۰.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۷۹.    
۲۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۷۳.    
۲۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۷۳-۵۷۴.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۳، ص۴۲۷.    
۲۸. هاشمی خویی، حبیب‌الله‌، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۱، ص۲۵۵-۲۵۶.    
۲۹. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۴۱۳.    
۳۰. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۵۷، خطبه ۱۶۳.    
۳۱. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۸۳، خطبه ۱۵۸.    
۳۲. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۳۳، خطبه ۱۶۳.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۵۷.    
۳۴. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۴۱.    
۳۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۴۳-۵۴۴.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۶، ص۳۲۰.    
۳۷. هاشمی خویی، حبیب‌الله‌، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱۰، ص۲۴.    
۳۸. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۲۵۶-۲۵۷.    
۳۹. زمر/سوره۳۹، آیه۶۲.    
۴۰. کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۰۷، باب صفات الذات، ح۲.    
۴۱. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (منطق و فلسفه)، ج۵، ص۱۶۸.    
۴۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۸۲۴، حکمت ۲۰۳.    
۴۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۱۶، نامه ۲۷.    
۴۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۱۲، خطبه ۱۴۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ابد»، ص۱۹-۲۱.    






جعبه ابزار