ابجد العلوم (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«ابجد العلوم»، تالیف صدیق بن حسن خان قنوجی (متوفی ۱۳۰۷ ق)، از علمای سنی هند است.
این اثر، موسوعهای به زبان
عربی ، مشتمل بر معرفی علوم و فنون مختلف و شرح حال بزرگان و علمای هر رشته است. مطالب در سه جزء تدوین شده است که هر جزء در یک مجلد به چاپ رسیده است.
هر یک از اجزاء، دارای مقدمه جداگانهای و ساختار ویژهای است:
جزء اول، به شش باب و هر باب، به تناسب مطالب به فصولی تقسیم شده است. هر فصل نیز متشکل از بخشهایی است که با عناوین مختلف «الاعلام»، «الافهام»، «الافصاح»، «
التلویح»، «
الاشاره»، «التشریح»، «المنظر» و... نام گذاری شده است. در جزء دوم، علوم و فنون مختلف، به ترتیب حروف الفبا دسته بندی و شرح شده است. در جزء آخر، دانشمندان، ابتدا به لحاظ نوع علم و سپس به جهت سرزمین، تفکیک و معرفی شدهاند.
این جزء، به نام «الوشی المرقوم»، نام گذاری شده است. در قسم اول، به مباحثی مانند
ماهیت علم ، تقسیم علم، مسائل، غایت، اجزاء، مراتب و شرف علوم و نیز آداب متعلم و معلم و حالت علماء پرداخته شده است. شیوه نگارش نویسنده، بدین گونه است که نظرات مختلف لغویون، حکما و حتی
متصوفه را پیرامون مطالب ذکر میکند.
او در ماهیت علم، به ۱۷ قول، در مسئله اشاره کرده و تاکید میکند که نظرات دیگری نیز وجود دارد که ذکر آنها کلام را به درازا میکشاند. او، معتقد است که فراگیری علم لذاته و لغیره دارای ارزش است؛ لذتی روحانی است که لذتی فوق آن وجود ندارد و خود وسیلهای برای دست یابی به لذات اخروی و
سعادت ابدی است. از مطالب خواندنی این بخش، شیوههای آموزش
قرآن کریم در بلاد مختلف
مغرب ،
اندلس و آفریقاست که در برخی تنها بر تعلیم قرآن تاکید میشود و در بعضی، قرآن و
حدیث را با هم آموزش میدهند.
قنوجی، منشا تعلیم و تعلم را نیاز طبیعی بشر میداند. او، سپس به بیان تاریخچه خط و کتابت پرداخته و حکمت انزال
کتب آسمانی و اقسام مردم به حسب مذاهب و ادیان مختلف را مورد بررسی قرار میدهد.
پیشرفت علوم پس از
اسلام ، از مطالبی است که با تقسیم بندی مناسبی ارائه شده است.
نویسنده، در ادامه، به این نکته اشاره میکند که بیشتر علمای
امت اسلامی در
علوم شرعی و
عقلی از عجم بودهاند.
قابل ذکر است که بسیاری از مطالب این جزء، مانند تقسیمات علوم عقلی و انقسام کلام به نظم و نثر از مقدمه ابن خلدون نقل شده است و به عنوان یک منبع اصلی به شمار میرود.
این جزء، «السحاب المرکوم الممطر»، به معنای ابرهای متراکم بارنده، نامیده شده است.
در این جزء، از علوم و فنون مختلف به اجمال و یا تفصیل سخن رفته است. اولین علمی که از آن سخن به میان آمده است، علم ابعاد است. در این
علم ، از ابعاد ستارگان نسبت به مرکز عالم و مقدار جرم آنها بحث شده است. گزارشی که قنوجی از دیدگاه و نحوه برخورد مردم نسبت با این گونه علوم میدهد، قابل توجه است؛ مردم، دانشمندان این علوم را
دروغ گو خطاب میکردند و این به دلیل عدم اطلاع از
علوم ریاضی و هندسی بوده است. در این بخش، علاوه بر علوم معروفی مانند
اخلاق ،
اصول فقه ،
اعراب قرآن ،
انساب ،
تاریخ ،
درایة الحدیث،
بلاغت ،
صرف ،
نحو ،
طب ،
موسیقی ،
کلام ،
رجال ،
هندسه ،
هیئت و... به علوم فراوانی اشاره شده است که اکنون به عنوان
علم و یا
فن ، شناخته نمیشوند و کمتر کسی در صدد فراگیری آنها برمی آید. از جمله این علوم، «الاخفاء» یا «الخفاء» است که شخص، خود را با ادعیه و
عزائم ، نزد حاضرین مخفی کند، به گونهای که او آنها را ببیند، اما آنها او را نبینند. اصطرلاب از دیگر علوم نجومی است که نظرات مختلف پیرامون آن ذکر شده است.
برخی از علوم، دارای اسامی متعدد بوده است که یکی از آنها در خاطرهها مانده است؛ مثلا «
منطق » به «
میزان » نیز نامیده میشده است.
لازم به ذکر است که برخی از علوم غیر شرعی، مانند
رقص و
سحر نیز ذکر شده است.
آخرین مطلب این جزء،
علم روز و
شب با موضوع زمان است.
نامی که نویسنده برای این جزء برگزیده، «
الرحیق المختوم » است که در آن، شرح حال بزرگان
علوم ادبی ،
تاریخ ،
حکمت ،
منطق ،
جدل ،
طب ،
فقه ،
نجوم و... را ذکر کرده است.
اولین علمی که مادر سایر علوم به شمار میرود و همه به آن نیازمندند، علم لغت است. خلیل بن احمد بصری، صاحب کتاب «العین» و استاد سیبویه، اولین کسی است که علم عروض را پایه گذاری کرد و پانزده بحر را استخراج نمود. پس از او، علمای بسیاری در صدد تکمیل این علم برآمدند که در میان اسامی ذکر شده، نام
ابو الحسین رازی قزوینی ،
ابو نصر فارابی و
ابن اثیر جزری میدرخشد.
ابن اثیر ، اولین فردی است که در ذکر علمای انشاء و ادب نیز از او به نیکی یاد شده است.
سید مرتضی ، از دیگر دانشمندانی است که از وی، به عنوان
امام در
علم و
ادب و شعر یاد شده است.
قنوجی، معتقد است که علما بر این مطلب
اجماع دارند که در شعرای
مسلمان ، مثل این سه نفر:
جریر ،
فرزدق و
اخطل ، نیامده است. زمانی که خبر مرگ فرزدق به جریر رسید، گریست و گفت به
خدا سوگند میدانم که پس از او زیاد زنده نمیمانم. در این بخش، در ذیل شرح حال برخی از
شعراء ، به ابیاتی از آنها نیز اشاره شده است.
بر خلاف برخی از ابواب، مانند تاریخ که مفصل به آن پرداخته شده است، در باره علمای
حکمت ، به چند سطر بسنده شده است و از
فارابی ،
ابن سینا ،
فخر رازی و
خواجه نصیر طوسی به عنوان
طلایه داران این عرصه یاد شده است.
انصاف آن است که
قنوجی در ذکر علمای علوم مختلف، به انصاف برخورد کرده، اما در مورد
علمای فقه ، به ذکر علمای مذاهب چهارگانه
اهل سنت اکتفا کرده و ذکری از علمای
فقه شیعی که آثار عظیم و گران سنگی را تالیف کردهاند، نشده است و این شیوه، با روحیه تحقیق سازگار نیست.
آنچه در انتهای این نوشتار آمده است، ذکر علمای یمن،
هند و قنوج و شرح حال قنوجی به قلم خودش و نیز یک خاتمه است که عمده مطالبش در باره تصحیح کتاب میباشد.
پاورقی و فهارس کتاب، توسط احمد شمس الدین به انجام رسیده است. بیشتر پاورقیها در معرفی منابع و اعلام است. فهرست مطالب، در انتهای هر یک از مجلدات و فهارس زیر در پایان جلد سوم ذکر شده است:
۱. آیات قرآنی؛
۲. احادیث نبوی؛
۳. اشعار؛
۴. اعلام؛
۵. کتب و مصنفات.
نرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).