برق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَرْق (به فتح باء و سکون راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای نور است. از مشتقات این کلمه در
قرآن کریم؛
اَبارِیقَ (به فتح الف) به معنای بطری روشن و
إِسْتَبرق (به کسر الف و سکون سین) به معنای حریر ضخیم نیز از این ماده است.
بَرْق به معنای نور است. (نیروی مخصوص) در لغت عرب نوری است که از ابر میجهد.
(یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَ طَمَعاً) (برق و صاعقه را به شما نشان مىدهد، كه هم مايه بيم است و هم مايه اميد.)
و چون چشم مضطرب و خیره شود، «برق البصر» گویند:
(فَاِذا بَرِقَ الْبَصَرُ وَ خَسَفَ الْقَمَرُ) (بگو: در آن هنگام كه چشمها از شدّت وحشت خيره گردد و ماه بىنور شود.)
(یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ بِاَکْوابٍ وَ اَبارِیقَ) معنی آیه چنین است: «پسران جاویدان با کاسهها و بطریهای مخصوص به دور آنها میگردند.»
اکواب جمع کوب و آن به معنی کاسه بیدستگیره است.
و اباریق جمع ابریق است به معنی بطری است. در
مجمع البیان، اکواب کاسهها و اباریق بطریها معنی شده
و چون اکواب و اباریق هر دو نکره آمدهاند معلوم است نمیتوان آنها را کاسه و بطری معمولی دانست در اباریق لازم است معنی «برق» ملحوظ باشد، لذا
طبرسی و
راغب گفتهاند: ابریق به واسطه روشنی و صفا، به بطری اطلاق میشود.
إِسْتَبرق به معنی حریر ضخیم برّاق است.
(عالِیَهُمْ ثِیابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ اِسْتَبْرَقٌ) (بر اندام آنها بهشتيان لباسهايى است از حرير نازک سبز رنگ، و از ديباى ضخيم، آراسته شدهاند.)
استبرق به معنی حریر ضخیم برّاق و
سندس به معنی حریر نازک است.
ناگفته نماند: سندس و استبرق هر دو نکره است، نمیشود گفت: مانند حریر معمولیاند.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «برق»، ج۱، ص۱۸۸.