• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

إِنتِظار (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





انتظار: (فَهَلْ یَنْظُرُونَ اِلَّا سُنَّةَ)
«انتظار» از مادّه‌ «نَظَر» معمولًا به حالت کسی گفته می‌شود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش می‌کند. فی المثل بیماری که انتظار بهبودی می‌کشد، یا پدری که در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بیماری و فراق فرزند ناراحتند و برای وضع بهتری می‌کوشند. همچنین تاجری که از بازار آشفته ناراحت است و در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادی می‌باشد این دو حالت را دارد «بیگانگی با وضع موجود» و «تلاش برای وضع بهتر». بنابراین، مساله انتظار حکومت حق و عدالت‌ مهدی (علیه السلام‌) و قیام مصلح جهانی در واقع مُرکّب از دو عنصر است، عنصر «نفی» و عنصر «اثبات».
عنصر نفی همان بیگانگی با وضع موجود و عنصر اثبات خواهان وضع بهتری بودن است. اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشه‌دار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه‌دار خواهد شد. این دو رشته اعمال عبارتند از: ترک هر گونه همکاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد و حتی مبارزه و درگیری با آنها؛ از یک سو و خودسازی و خودیاری و جلب آمادگی‌های جسمی و روحی و مادی و معنوی برای شکل گرفتن آن حکومت واحد جهانی و مردمی؛ از سوی دیگر. اگر خوب دقت کنیم می‌بینیم هر دو قسمت آن سازنده و عامل تحرک و آگاهی و بیداری است. با توجّه به مفهوم اصلی‌ «انتظار»، معنای روایات متعددی که درباره پاداش و نتیجه کار منتظران رسیده به خوبی درک می‌شود. اکنون می‌فهمیم که چرا منتظران واقعی گاهی همانند کسانی شمرده شده‌اند که در خیمه حضرت مهدی (علیه‌السّلام) یا زیر پرچم او هستند، یا کسی که در راه خدا شمشیر می‌زند، یا به خون خود آغشته شده، یا شهید گشته است.
آیا اینها اشاره به مراحل مختلف و درجات مجاهده در راه حق وعدالت نیست که متناسب با مقدار آمادگی و درجه انتظار افراد است؟ یعنی، همان طور که میزان فداکاری مجاهدان راه خدا و نقش آنها با هم متفاوت است؛ انتظار، خودسازی و آمادگی نیز درجات کاملًا متفاوتی دارد که هر کدام از اینها با یکی از آنها از نظر مقدمات و نتیجه شباهت دارد. هر دو جهادند و هر دو آمادگی می‌خواهند و خودسازی، کسی که در خیمه رهبر چنان حکومتی قرار گرفته یعنی در مرکز ستاد فرماندهی یک حکومت جهانی است، نمی‌تواند یک فرد غافل، بی‌خبر و بی‌تفاوت بوده باشد. آنجا جای هر کس نیست؛ جای افرادی است که به حق، شایستگی چنان موقعیت و اهمیتی را دارند. همچنین کسی که سلاح در دست دارد، در برابر رهبر این انقلاب با مخالفان حکومت صلح و عدالتش می‌جنگد، آمادگی فراوان روحی و فکری و رزمی باید داشته باشد، «نظر» و «انتظار» چنان که‌ «راغب» در «مفردات» می‌گوید، گاه‌به یک معنا می‌آید .





۱.۱ - آیه ۳۳ سوره توبه

(هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ) (او كسى است كه پيامبرش را با هدایت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين‌ها پيروز گرداند، هر چند مشرکان ناخشنود باشند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: هدى به معناى هدايت الهيى است كه رسول خود را با آن مقارن و همراه داشت، و منظور از دین حق دين اسلام و عقايد و احكام آنست كه با واقع و حق انطباق دارد. معناى آيه اين است كه: خدا آن كسى است كه رسول خود محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را با هدايت -و يا با آیات و معجزات- و با دينى فرستاد كه با فطرت و حقيقت آفرينش منطبق است، فرستاد تا آن را بر ساير اديان غلبه دهد هر چند مشركان نخواهند و ناراحت شوند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۴۳ سوره فاطر

(اسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَ مَكْرَ السَّيِّئِ وَ لَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلً) (اينها همه بخاطر استكبار در زمين و نيرنگهاى بدشان بود؛ و نيرنگ بد تنها دامان صاحبانش را مى‌گيرد؛ آيا آنها چيزى جز سنّت پيشينيان و عذابهاى دردناك الهى را انتظار دارند؟! هرگز براى سنّت خدا تبديلى نخواهى يافت، و هرگز براى سنّت الهی دگرگونى نمى‌يابى.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: نظر و انتظار هر دو به معناى توقع است، و فاء براى تفريع و نتيجه است كه جمله را از ما قبل نتيجه‌گيرى مى‌كند. و استفهام در آن انكارى است، و معنايش اين است كه: و چون مكر سيئ مى‌كنند، و مكر سيئ جز به صاحبش برنمى‌گردد، پس مكاران، جز سنت جارى در امم گذشته كه همان عذاب الهى نازل بر مكاران است، كه اثر مكر و تكذيبشان به آيات خدا بود، انتظار ديگرى را نمى‌كشند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۳.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۱۲.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج، ص.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۱۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۴۵۱.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۱۴.    
۸. توبه/سوره۹، آیه۳۳.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۲.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۳۲۹.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۲۴۷.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۷۵.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۸.    
۱۴. فاطر/سوره۳۵، آیه۴۳.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۹.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۸۳.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۵۸.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۵۶.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۴۵.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «إِنتِظار»، ص۷۶.    






جعبه ابزار